رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح: پرونده هواپیمای اوکراینی در حال بررسی مجدد است



قوه قضاییه گزارشهای منتشر شده درباره این که گروگانگیرهای یک خانواده در رشت با وجود پرونده گروگانگیری قبلی در هشتگرد با وثیقه آزاد شده بودند، تکذیب کرد و دادستان رشت نیز گفت گروگانها بعد از مدتی «دچار سندروم استکهلم» شده بودند.
مهدی فلاحمیری، چهارشنبه ۱۹ دی، گفت که گروگانها بعد از مدتی «دچار سندروم استکهلم شده و نسبت به گروگانگیرها همدلی و رفاقت پیدا کرده بودند.»
او اضافه کرد: «کودک گروگان گرفته شده، گروگانگیرها را دایی صدا می کرد.»
سندروم استکهلم به پدیدهای گفته میشود که در آن گروگان نسبت به گروگانگیر حس همدلی، همدردی و وفاداری پیدا میکند.
در اطلاعیه قوه قضاییه، سخنان دادستان رشت منعکس شده که پیش از این گفته بود: «دو نفر از گروگانگیرها در شهرستان هشتگرد سابقه گروگانگیری داشتند و در دادگستری هشتگرد به هشت سال حبس محکوم شده و متواری بودند. این افراد به علت فرار از اجرای مجازات به شهرستان رشت آمده بودند و مخفیانه زندگی میکردند تا حکم در مورد آنها اجرا نشود.»
در سخنان دادستان رشت و گزارش قوه قضاییه اشاره نشده که این افراد پس از گروگانگیری و تا زمان مشخص شدن حکم چگونه آزاد بودهاند.
گزارشی نیز درباره فرار احتمالی آنان از زندان منتشر نشده است.
رسانهها نوشتهاند زن گروگانگیر حسابدار شرکتی در هشتگرد بوده که صاحب کارخانهای را که در آن کار میکرده، (همراه سایر اعضای باند) به گروگان گرفته، آنها حدود ۱۲ روز بعد نجات پیدا کردهاند و «گروگانگیران نیز دستگیر اما با قرار وثیقه آزاد شدند».
بیاطلاع ماندن نیروهای انتظامی و دیگر نهادها از سرنوشت این خانواده به مدت حدود سه سال، ابهامات زیادی را درباره این پرونده ایجاد کرده است؛ به خصوص این که کودکان این خانواده دو سال به مدرسه نرفتهاند.
درباره جزییات بیشتر این پرونده، دادستان رشت همچنین اعلام کرد: «گروگانگیرها بیش از ۵۰ دوربین در خانه کار گذاشته بودند.»
مرتضی علمخواه، وکیل دادگستری، پیش از این گفته بود همراه هشت تن از اعضای خانوادهاش، از بهمن ۱۴۰۰ به مدت ۲۹ ماه گروگان گرفته شدند و گروگانگیران پس از شکنجههای فراوان، تمام اموال آنها را تصاحب کردند.
فلاحمیری، دادستان رشت نیز گفته بود گروگانگیرها اعضای این خانواده را به دفتر اسناد رسمی برده و اموال آنها را به نام خودشان ثبت کرده بودند.
او یکشنبه ۱۶ دی گفت که علت طولانی شدن این ماجرا، اشکال در انتقال یکی از املاک این خانواده بوده است.
روایت دادستان رشت و گزارش قوه قضاییه از نحوه لو رفتن این موضوع با گزارش رسانهها در این باره تناقض دارد.
دادستان رشت و قوه قضاییه اعلام کردهاند فردی «در جریان ملاقات مردمی دستگاه قضایی استان»، مراجعه و اعلام کرد اعضای یک خانواده چند وقتی است گروگان گرفته شدهاند.
پیش از این برخی رسانهها از قول خانواده علمخواه نوشته بودند درگیری بین گروگانگیران باعث رفتن یکی از آنها به بیمارستان شده و با لو رفتن فیلمهای موبایل او، این جریان آشکار شده است.

شینا انصاری، رییس سازمان محیط زیست گفت «در حال پیگیری» برای کاهش مقدار گوگرد نفت کوره نیروگاههای کشور تا سطح استاندارد است و افزود: «در آخرین جلسه کارگروه ملی کاهش آلودگی هوا نیز تلاش کردیم با استفاده از توان شرکتهای دانش بنیان این میزان را کاهش دهیم.»

جعفر تشکری هاشمی، عضو شورای شهر تهران گفت در روزهای جمعه و تعطیلات رسمی، «تا ۵۰ درصد به نرخ کرایه اتوبوس در پایتخت اضافه میشود،» و دلیل آن را «ایجاد انگیزه بیشتر در رانندگان و ارائه بهتر خدمات در حوزه حمل و نقل» عنوان کرد.

فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت ایران، در جریان کنفرانس خبری هفتگی سهشنبه اعلام کرد دولت تصمیم دارد پایتخت را به مکران در سواحل جنوبی کشور منتقل کند.
به گفته سخنگوی دولت، انتخاب مکران به عنوان مکان پایتخت جدید ایران هنوز قطعی نیست و بررسیها در این باره هنوز ادامه دارد اما پایتخت جدید «قطعا در جنوب» کشور خواهد بود.
مهاجرانی گفت این بررسیها در دو شورا انجام میشود که وظیفه یکی از آنها، ارزیابی مشکلات پایتخت است و شورای دوم بر «اقتصاد دریامحور» متمرکز است و از جمله ظرفیتهایی که برای این هدف در منطقه مکران مورد نیاز است را بررسی میکند. به گفته او ظرفیتهای زیستی هر منطقه نشان میدهد که چقدر میشود برای گسترش فعالیتها در آن منطقه تمرکز کرد.
مکران، منطقهای است که در جنوب شرقی ایران در استان سیستان و بلوچستان واقع شده است و سواحل آن از بلوچستان پاکستان در غرب تا مرزهای عمان به طول ۹۰۰ کیلومتر امتداد دارد.
بندر چابهار، تنها بندر اقیانوسی ایران در این منطقه قرار دارد و سواحل مکران بهجز ذخایر نفت و گاز، قابلیتهای کشاورزی و شیلات هم دارد.
محمدرضا عارف، معاون اول پزشکیان، دوشنبه درباره انتقال پایتخت گفته بود: «امروز بحث ساماندهی مرکز سیاسی به صورت جدی مطرح است و اگر به این نتیجه برسیم به دلیل محدودیتهایی که در ارایه خدمات به مردم تهران با آن مواجه هستیم، یکی از نقاطی که به صورت جدی مطرح است، مکران است.»
یک پروژه متفرقه و پرهزینه
مسعود پزشکیان، رییسجمهور، پیش از این با گفتن اینکه عدم تعادل بین منابع مالی و هزینههای تهران غیرقابل تحمل است، از انتقال پایتخت حمایت کرد و بحث درباره مکانیابی برای پایتخت را دوباره برانگیخت.
در حالی که مسئولان بر مزایای استراتژیک و اقتصادی این تغییر تاکید میکنند، منتقدان نگران نیازهای مالی و لجستیکی عظیمی هستند که برای این جابهجایی احتمالی لازم است.
«محمدصالح جوکار»، رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور در مجلس شورای اسلامی در واکنش به انتقال پایتخت ایران به مکران به فرارو گفت: «انتقال پایتخت به مکران امکان ندارد. چه کسی پایتخت سیاسی را به مکران میبرد؟ چون پایتخت سیاسی باید در جایی باشد که دسترسی همگان به آن وجود داشته باشد.»
علی قلهکی، فعال رسانهای و اصولگرا که به دلیل ارتباطات نزدیک با نهادهای امنیتی ایران شناخته میشود در واکنش به صحبتهای مهاجرانی و عارف در شبکه ایکس نوشت: «بازسازی ورزشگاه آزادی، ۱۸ ماه زمان و ۱۹۰۰ میلیارد تومان هزینه دربردارد. انتقال پایتخت چقدر زمان و چه میزان پول نیاز دارد؟! برآوردِ ۲۵ سال زمان و ۲۳ میلیارد دلار هزینه شوخی است! بروید بالای یک قرن زمان و صدها میلیارد دلار پول!»
انتقال پایتخت؛ بحثی ۴۰ ساله
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، با اشاره به اینکه موضوع انتقال پایتخت موضوع جدیدی نیست و بیش از سه دهه است این مساله موضوع بحث است و مسالهای فوری نیست، گفت «استان تهران به جهت افزایش جمعیت، نگرانیهایی از منظر ظرفیتهای زیستی مثل آب دارد.»

بحثهای مربوط به انتقال پایتخت ایران، در همه دولتهای ایران که پس از پایان جنگ ایران و عراق بر سر کار بودهاند مطرح شده است، اما همواره به دلیل محدودیتهای مالی، بیثباتی سیاسی و چالشهای لجستیکی متوقف شدهاند.
در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، عمدتا به دلیل نگرانیها از آسیبپذیری تهران در برابر زلزله، این بحث برای مدتی شدت گرفت.
در دوره ریاستجمهوری حسن روحانی، او با صحبت از رشد غیرقابل تحمل جمعیت شهر و مشکلات زیستمحیطی رو به افزایش آن دوباره به این بحث دامن زد.

جمعه، سپاه تهران بزرگ قرار است رزمایشی با حضور ۱۱۰ هزار بسیجی برگزار کند. این مانور، به گفته سخنگوی سپاه پاسداران، با هدف آمادهسازی برای مقابله با هر گونه تهدید احتمالی علیه پایتخت طراحی شده است. تهران با چه تهدیدی مواجه است که چنین رزمایشی با این حجم از نیروها باید برگزار شود؟
اگر فرض کنیم که این رزمایش برای مقابله با کودتای داخلی علیه خود سپاه پاسداران طراحی نشده باشد، تنها دو تهدید دیگر باقی میماند: حمله زمینی خارجی یا گروه مسلح داخلی و قیام مردم تهران علیه حکومت.
حمله زمینی خارجی یا گروه مسلح داخلی
شواهد و قرائن نشان میدهد که احتمال حمله زمینی خارجی به تهران کاملا منتفی است. آمریکا و اسرائیل، هیچ آمادگی یا امکانات لجستیکی برای چنین حملهای ندارند.
حتی تعداد نیروهای نظامی آمریکا در منطقه کمتر از ۵۰ هزار نفر است و اسرائیل نیز به دلیل محدودیتهای جغرافیایی و لجستیکی، توانایی انجام چنین عملیاتی در فاصله ۲ هزار کیلومتری مرزهای خود را ندارد.
همچنین، هیچ گروه مسلح داخلی که توان یا برنامهای برای حمله به تهران داشته باشد، وجود ندارد.
قیام مردم تهران علیه حکومت
با کنار گذاشتن احتمال حمله خارجی یا داخلی، تنها گزینه باقیمانده ترس از قیام مردمی است. سخنگوی سپاه پاسداران با اعلام حضور ۱۱۰ هزار بسیجی، به نوعی نشان داده که این تهدید را جدی میداند.
این رزمایش، در واقع تمرینی است برای مقابله با اعتراضات گسترده مردمی که ممکن است مراکز حساس حکومتی را به خطر بیندازد.
این رزمایش درست در زمانی برگزار میشود که تغییرات سیاسی در آمریکا، از جمله بازگشت احتمالی دونالد ترامپ به کاخ سفید، نگرانیهایی را برای جمهوری اسلامی ایجاد کرده است.
سپاه پاسداران بهعنوان مسئول امنیت تهران و مراکز حساس حکومتی، نگران است که حملات خارجی، در صورت وقوع، با اعتراضات داخلی همراه شود و موجب سقوط حکومت شود.
نشانههای ترس حکومت
۱-توصیفات تهدید؛ سخنگوی سپاه پاسداران این تهدید را «انسانساخت» معرفی کرده که بهوضوح به قیام شهری مردم اشاره دارد.
۲-رزمایشهای مشابه؛ تنها دو ماه پیش نیز مانوری مشابه در اطراف تهران در جاده تلو و در مقر تیپ امنیتی آل محمد سپاه پاسداران برگزار شد که تمرکز آن روی سرکوب اعتراضات شهری بود.
۳-تجربه سقوط بشار اسد؛ تجربه سقوط ناگهانی و سریع حکومت بشار اسد در سوریه، مقامات جمهوری اسلامی را بهشدت نگران کرده است. آنها بیم دارند که جمهوری اسلامی نیز به همان سرنوشت دچار شود، بهویژه با توجه به خشم عمومی و نارضایتی گسترده مردم.
۴-بحرانهای اقتصادی پیشرو؛ نگرانی از جهش ناگهانی قیمت دلار و پیامدهای اقتصادی ناشی از آن و نیز احتمال قیام مردم در صورت افزایش قیمت بنزین در ماههای آینده، یکی دیگر از دلایل افزایش نگرانیها است. احتمال فروپاشی اقتصادی میتواند جرقهای برای آغاز اعتراضات گسترده باشد.
این رزمایشها بیشتر از ترس عمیق حکومت از قیام مردمی حکایت دارد. تبلیغ اعداد و ارقام بزرگ، مانند حضور ۱۱۰ هزار بسیجی، نیز تلاشی است برای نشان دادن اقتدار و روحیه دادن به بدنه نیروهای حکومتی. با این حال، واقعیت این است که تهدید اصلی برای جمهوری اسلامی نه از مرزها، بلکه از خیابانهای تهران و دیگر شهرهای ایران سرچشمه میگیرد.