مسعود پزشکیان: خدا کمک کند که شرمنده «امام» نشویم



گروهی از نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه سنا و مجلس نمایندگان آمریکا قطعنامهای را ارائه کردند که تاکید میکند آمریکا، اسرائیل و شرکا و متحدان آنها باید برای مقابله با تهدید دستیابی جمهوری اسلامی به سلاحهای هستهای، همه گزینهها را بر روی میز داشته باشند.

شورای ملی مقاومت ایران، از گروههای مخالف جمهوری اسلامی، اعلام کرد که مدارکی در اختیار دارد که نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران بهطور مخفیانه در حال توسعه کلاهکهای هستهای برای موشکهایی است که قادر به هدف قرار دادن اروپا هستند.
شورای ملی مقاومت جمعه ۱۲ بهمن در یک کنفرانس خبری در واشینگتن پایتخت آمریکا اعلام کرد که حکومت ایران در سایت موشکی شاهرود در شمال شرق کشور، کلاهکهای هستهای را برای موشکهای سوخت جامد با برد بیش از سه هزار کیلومتر تولید میکند.
این گروه منبع ادعای خود را شبکه اعضایش در داخل ایران عنوان کرد، اما جزییات بیشتری در این زمینه ارائه نداد.
در ادامه این نشست، نمایندگان شورای ملی مقاومت اعلام کردند که یک تاسیسات موشکی دیگر در نزدیکی سمنان، واقع در ۲۲۰ کیلومتری شرق تهران، در حال تولید موشکهای سوخت مایع با قابلیت حمل کلاهک هستهای است.
به گفته این شورا، این پروژه تحت نظارت «سازمان پژوهشهای نوین دفاعی» (سپند) اجرا میشود، نهادی که بهمنظور هماهنگی فعالیتهای تسلیحات هستهای ایران تاسیس شده است.
جمهوری اسلامی همواره ادعا کرده که بهدنبال سلاح هستهای نیست و تنها در حال انجام تحقیقات علمی صلحآمیز است. اما در حالی که سال گذشته سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیآیای، اعلام کرد که تهران هنوز تصمیم قطعی برای ساخت بمب هستهای نگرفته، اسرائیل معتقد است که جمهوری اسلامی بهدنبال دستیابی به این سلاحهاست.
افشاگری مشابه در ۲۰۰۲ و ادامه فعالیتهای مخفی هستهای
شورای ملی مقاومت در ۲۳ مرداد ۱۳۸۱ با برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی مشابه در واشینگتن برای اولین بار فعالیتهای مخفیانه جمهوری اسلامی در زمینه توسعه تسلیحات هستهای را افشا و توجه جهانی را به این مسئله جلب نمود.
در آن زمان، علیرضا جعفرزاده، سخنگوی شورای ملی مقاوت فاش کرد که تاسیسات مخفی هستهای در نطنز و اراک تحت پوشش شرکتهای صوری در حال ساخت هستند و برای تهیه مواد و تجهیزات هستهای فعالیت میکنند.
اکنون، پس از ۲۲ سال، جعفرزاده بار دیگر مقابل رسانهها قرار گرفته و اطلاعاتی ارائه کرده که نشان میدهد جمهوری اسلامی پروژههای مخفیانه خود را در سایتهای موشکی شاهرود و سمنان تحت پوشش برنامههای پرتاب ماهواره ادامه داده است.
برنامهریزی برای نصب کلاهکهای هستهای روی موشکهای پیشرفته
به گفته شورای ملی مقاومت، سازمان پژٰوهشهای نوین دفاعی (سپند) تمرکز ویژهای روی توسعه کلاهکهای هستهای برای موشکهای سوخت جامد «قائم-۱۰۰» دارد. این موشکها در سایت شاهرود مستقر و از سکوهای پرتاب متحرک برخوردار هستند.
شورای ملی مقاومت همچنین در بیانیهای که نسخهای از آن در اختیار ایراناینترنشنال قرار گرفت، گفت که جمهوری اسلامی همچنین در حال ساخت موشک سوخت مایع «سیمرغ» در سمنان است که برای حمل کلاهک هستهای طراحی شده است.
حملات اسرائیل به سایت شاهرود و افزایش فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی
در اکتبر سال گذشته، اسرائیل حملات هوایی گستردهای را علیه تاسیساتی در ایران، از جمله «مرکز فضایی شاهرود» انجام داد. تصاویر ماهوارهای که از سوی خبرگزاری آسوشیتدپرس بررسی شد، نشان داد که یک ساختمان اصلی در این مرکز بهشدت آسیب دیده و تخریب شده است.
با این حال، وزیر دفاع ایران وقوع هرگونه خسارت در تأسیسات شاهرود را تکذیب کرد و آن را بخشی از برنامه فضایی سپاه پاسداران دانست.
افزایش فعالیتهای مشکوک در سایتهای هستهای
در سپتامبر سال گذشته، مؤسسه علوم و امنیت بینالمللی (ISIS) در گزارشی اعلام کرد که فعالیتهای جمهوری اسلامی در دو سایت هستهای «سنجران» و «گلاب دره» به میزان قابلتوجهی افزایش یافته است.
بر اساس تصاویر ماهوارهای که از سوی منابع اطلاعاتی غربی به این موسسه ارائه شده، طی ۱۸ ماه گذشته، کارشناسان ایرانی که در پروژههای مرتبط با سلاحهای هستهای در اوایل دهه ۲۰۰۰ فعالیت داشتند، بار دیگر در این دو سایت مخفی مشغول به کار شدهاند.
این دو سایت نقشی کلیدی در تلاشهای اولیه جمهوری اسلامی برای توسعه و آزمایش سیستمهایی که میتوانند در ساخت تسلیحات هستهای مورد استفاده قرار گیرند، داشتهاند.
افزایش احتمال اقدام نظامی علیه برنامه هستهای جمهوری اسلامی
از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰، پرونده جمهوری اسلامی بارها در شورای امنیت سازمان ملل متحد مورد بررسی قرار گرفته و چندین قطعنامه علیه آن صادر شده که به تشدید تحریمهای بینالمللی انجامیده است.
با این حال، این تحریمها نتوانستهاند برنامه هستهای جمهوری اسلامی را متوقف کنند و اکنون گزینه اقدام نظامی بیش از پیش مطرح شده است.
در هفتههای اخیر، جمهوری اسلامی رزمایشهای گستردهای را برای حفاظت از تاسیسات هستهای خود، از جمله نطنز و فردو، برگزار کرده است.
در همین حال، مقامات اسرائیلی بارها تاکید کردهاند که در صورت لزوم، برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران دست به اقدام نظامی خواهند زد.
عومر دوستری، سخنگوی نخستوزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو، پنجشنبه ۱۱ بهمن به روزنامه «جروزالم پست» گفت: «اسرائیل راهحل دیپلماتیک را ترجیح میدهد، اما بعید است که ایران به توافق پایبند بماند.»
او در ادامه افزود: «جنگ یکی از راههای دستیابی به اهداف ماست. اگر ایران بدون حمله اسرائیل از برنامه هستهای خود دست بکشد، عالی خواهد بود. اما ما انتظار چنین چیزی را نداریم.»
دوستری همچنین تاکید کرد که اسرائیل امیدوار است در صورت بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران احیا شود.
در حالی که ترامپ احتمال مذاکره با جمهوری اسلامی را مطرح کرده، دوستری تاکید کرد که اسرائیل آماده است در صورت لزوم، حتی بدون تایید آمریکا در این زمینه اقدام کند. او گفت: «ما به دیپلماسی فرصت میدهیم، اما زمان در حال سپری شدن است. اگر لازم باشد، اقدام خواهیم کرد – چه با تایید آمریکا و چه بدون آن.»

روزبه پارسی، رییس برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در مؤسسه امور بینالملل سوئد و برادر تریتا پارسی رییس پیشین نایاک که متهم به لابیگری برای جمهوری اسلامی است، در پاسخی به یک مقاله منتشرشده در روزنامه سوئدی اکسپرسن، همکاری خود با جمهوری اسلامی را انکار کرد.
پیشتر سوفی لوونمارک، جمعه ۱۲ بهمن، در یادداشتی در روزنامه اکسپرسن سوئد نوشته بود: «پارسی در یک شبکه نفوذ برای یک دیکتاتوری خشن عضویت داشته است؛ حکومتی که امروز تهدیدی برای سوئد، ایرانیان مقیم این کشور و همچنین یهودیان محسوب میشود.»
بهنوشته لوونمارک، «هیچکس نمیداند او چگونه و چرا جذب این شبکه شد یا حتی اینکه آیا خودش برای عضویت در آن پیشقدم شده است یا خیر، اما آنچه مسلم است، این است که او این کار را پنهانی انجام داده است و هیچیک از کارفرمایان او از این موضوع اطلاعی نداشتهاند.»
او در پایان یادداشت خود نوشته بود: «این رفتار، شایسته فردی نیست که بتوان به او «اعتماد کامل» داشت. برعکس، بهوضوح نشان میدهد که او در سوئد، نقش سخنگوی غیررسمی ملاهای تهران را ایفا کرده است.»
او این یادداشت را پس از گزارش شبکه تلویزیون۴ نوشت. «تلویزیون ۴» یکی از دو شبکه بزرگ و سراسری سوئد، ۱۰ بهمن خبر داد که روزبه پارسی، رییس بخش خاورمیانه انستیتوی سیاست خارجی در سوئد و برادر تریتا پارسی، رییس پیشین نایاک، با یک شبکه وزارت خارجه جمهوری اسلامی که هدف آن تاثیر بر سیاستهای کشورهای غربی بوده، مرتبط بوده است.
در مهرماه ۱۴۰۲، یک گزارش تحقیقی مشترک ایران اینترنشنال و سمافور، که با بررسی هزاران ایمیل دیپلماتهای ایرانی تهیه شده است، شبکهای از دانشگاهیان و تحلیلگران اندیشکدهها را افشا کرد که از سوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی برای گسترش قدرت نرم تهران ایجاد شده بود.
«تلویزیون ۴» در گزارش خود به گزارش ایران اینترنشنال اشاره کرده است و با استناد به ایمیلهایی که ایران اینترنشنال در اختیار آنها قرار داد، حضور شبکه نفوذ ایران در سوئد را بررسی کرده است.
روزبه پارسی در پاسخی به این یادداشت و در واکنش به گزارش تیوی۴، در روزنامه اکسپرسن اتهامات مطرحشده علیه خود را رد کرد و نوشت: «یکی از نقاط قوت کار من این است که برخلاف دولتها، نماینده هیچ طرفی نیستم و میتوانم با همه گفتوگو کنم، بدون آنکه پیامدهای سیاسی داشته باشد. اعتبار من وابسته به تواناییام در ارائه تحلیلهای متوازن و معقول است. به همین دلیل است که وزارت خارجه سوئد و سایر دیپلماتها مایلاند با کارشناسان مستقلی مثل من گفتوگو کنند.»
او در این پاسخ با تاکید بر اینکه هیچ پولی از جمهوری اسلامی دریافت نکرده است، نوشت: «نکتهای که تلویزیون۴ و سوفی لوونمارک عامدانه از انتشار آن خودداری کردهاند، این است که در آن زمان من برای مؤسسه امور بینالملل سوئد (UI) کار نمیکردم، بلکه بهعنوان نماینده وزارت خارجه بریتانیا در این جلسات حضور داشتم.»
او نوشت: « بیتردید ایران با این ابتکار قصد تاثیرگذاری بر غرب را داشت، اما انگیزه ما چیزی کاملا متفاوت بود. برای ما، این تنها یکی از چندین کانال برای درک بهتر مواضع ایرانیان بود. برای وزارت امور خارجه بریتانیا که هزینه شرکت ما را تامین میکرد و همچنین سایر دولتهای غربی، این مسئله فرصتی برای تقویت مواضعشان در مذاکرات هستهای بود.»
روزبه پارسی در ادامه نوشت: «لوونمارک اشاره میکند که برخی ایرانیان مقیم سوئد از دیرباز نسبت به من بیاعتماد بودهاند. این حقیقت دارد. «جرم» من این است که حاضر نیستم در مسیر دلخواه آنها حرکت کنم و تمام مسائل مربوط به خاورمیانه، بهویژه ایران، را مطابق با ایدئولوژیهای آنها رنگآمیزی کنم.»
او در پاسخ خود تاکید کرد: «بارها سخنان من از متن اصلی خود خارج شده و تحریف شده است. برای مثال، من هرگز از دستیابی ایران به سلاح هستهای حمایت نکردهام. وظیفه من این است که تحلیل کنم و بفهمم که چرا تصمیمگیرندگان کشورهای مختلف این منطقه، به شیوهای خاص صحبت و عمل میکنند. اما از آنجا که من بخشی از یک جناح خاص نیستم، همواره مورد سوءبرداشت و تحریف قرار میگیرم.»
روزبه پارسی در پایان پاسخی که در روزنامه اکسپرسن منتشر شد، افزود: «من مصمم هستم و همچنان از حق خود برای اندیشیدن و اظهار نظر مستقل دفاع خواهم کرد. چرا که من پژوهشگرم، نه فعال سیاسی.»
واکنش لوونمارک به پاسخ پارسی
سوفی لوونمارک، در متنی کوتاه به پاسخ روزبه پارسی واکنش نشان داد و نوشت: «آنچه پاسخ روزبه پارسی را جالب میکند، چیزهایی است که او در موردشان سکوت کرده است. او میپذیرد که ایران قصد داشته از این شبکه برای تاثیرگذاری بر غرب استفاده کند، اما ادعا میکند که انگیزه شرکتکنندگان کاملا متفاوت بوده است.»
به نوشته لوونمارک، او از اشاره به این موضوع طفره میرود که اطلاعات افشاشده نشان میدهد که اعضای این شبکه از طریق نوشتن مقاله و کارهای دیگر عملا در راستای منافع جمهوری اسلامی گام برمیداشتهاند و توضیح نمیدهد که چگونه با این شبکه مخفی ارتباط برقرار کرد یا چرا حضور خود در آن را از کارفرمایان و مخاطبانش پنهان نگه داشت؛ مخاطبانی که تصور میکردند نظرات او در رسانهها مستقل و بدون وابستگی طرح میشود.
لوونمارک افزود: «اما مهمتر از همه، این است که او هیچ نگرانیای از عضویت در یک گروه نزدیک به یکی از سرکوبگرترین رژیمهای جهان نشان نمیدهد. چطور ممکن است که او اهمیت این واقعیت را درک نکند که هدف این شبکه مخفی نه مسائل حقوق بشری، نه مالیات، نه رفاه اجتماعی، بلکه برنامه هستهای بوده است؟»

فیلم «چیزهایی که میکشی» ساخته علیرضا خاتمی برنده جایزه بهترین کارگردان جشنواره فیلم ساندنس آمریکا شد. فیلم «اوزاک یوللار» (راههای دور) اثر مشترک سارا خاکی و محمدرضا عینی نیز که به زبان ترکی و فارسی ساخته شده برنده جایزه سینمای مستند جهان جشنواره فیلم ساندنس آمریکا شد.

سوفی لوونمارک، یادداشتنویس مستقل روزنامه اکسپرسن، جمعه ۱۲ بهمن، در واکنش به گزارشی که تلویزیون تیوی۴ درباره عضویت روزبه پارسی در یک شبکه نفوذ وابسته جمهوری اسلامی یادداشتی در این روزنامه نوشت که متن آن در ادامه میآید.
روزبه پارسی، رییس برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در مؤسسه امور بینالملل سوئد و برادر تریتا پارسی رییس پیشین نایاک است که متهم به لابیگری برای جمهوری اسلامی است.
او ساعاتی بعد به این یادداشت پاسخ داد که انتشار آن با پاسخ دیگری از سوی سوفی لوونمارک همراه شد.
سوفی لوونمارک در یادداشت نخست خود نوشته بود:
افشای ارتباط پژوهشگر مسائل ایران، روزبه پارسی، با یک شبکه نفوذ جمهوری اسلامی نباید غافلگیرکننده باشد.
درواقع تنها شمار اندکی از ایرانیان مقیم سوئد و سایر علاقهمندان به مسائل ایران از افشاگری شبکه تلویزیونی تیوی۴ شگفتزده شدند. روزبه پارسی، رئیس بخش خاورمیانه در مؤسسه سیاست خارجی سوئد، در یک شبکه نفوذ وابسته به رژیم اسلامی تهران عضویت داشته است.
این شبکه که «طرح کارشناسان ایران» نام دارد، تحت هدایت جواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت و معاون کنونی رییسجمهوری اسلامی فعالیت میکرد.
افشای این موضوع با تلاش شبکه ایراناینترنشنال در لندن ممکن شد. این رسانه به هزاران ایمیل رد بدل و بدل و افشا شده بین دیپلماتهای جمهوری اسلامی، تحلیلگران و پژوهشگران دست پیدا کرد. این ایمیلها نشان میدهند که افراد منتخب و بانفوذی، از جمله پارسی، تلاش کردهاند تا گفتمان سیاسی در غرب را به نفع جمهوری اسلامی جهت دهند.
روزبه پارسی در گروه اصلی شبکه قرار داشته است؛ گروهی متشکل از ایرانیان نسل دومی که همگی در اندیشکدهها و مؤسسات دانشگاهی بینالمللی دارای سمتهای ارشد بودهاند. در این اسناد، پارسی فردی معرفی شده که باید در این گروه حضور داشته باشد. او در نخستین نشست شبکه در وین در کنار وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی بود.
هدف این شبکه، پیشبرد منافع جمهوری اسلامی با پوشش نقش یک کارشناس ظاهرا مستقل بود.
پس از این نشست، فعالیتهای شبکه آغاز شد: اعضای آن مصاحبههایی انجام دادند، مقالاتی نوشتند، در پنلهای تخصصی شرکت کردند و به دولتهایشان در زمینه سیاستگذاری درباره ایران مشاوره دادند.
بر اساس گزارش تیوی۴، تعداد مقالات منتشرشده پارسی در رسانههای سوئدی پس از این دیدار دو برابر شد. او در شبکههای اسویتی ( SVT) و (SR) بهعنوان کارشناس مستقل ایران حضوری مداوم داشت. اما هیچ استقلالی در کار نبود.
یکی از اعضای شبکه، مقالات خود را پیش از انتشار بهطور مستقیم با وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی هماهنگ میکرد. فردی دیگر پیشنهاد نگارش مقالات سفارشی (Ghostwriting) را مطرح کرده بود. سعید خطیبزاده، دیپلمات ارشد رژیم، از پارسی با عنوان «دوست» یاد کرده و برخی از حضورهای او در رسانههای سوئدی را «اقدامی مهم» توصیف کرده است.
ایرانیان تبعیدی و دیگر متخصصان مدتهاست که استقلال روزبه پارسی را زیر ساال بردهاند زیرا تحلیلهای او اغلب با منافع حکومت ایران همسو بوده و جنایات این حکومت را کوچک جلوه داده است.
بهعنوان مثال، یک سال پس از قتل مهسا ژینا امینی، که اعتراضات گستردهای علیه حکومت ایران را در سراسر جهان برانگیخت، پارسی گفت که زمان آن رسیده تا از «اغراق درباره آنچه در ایران رخ میدهد» پرهیز شود.
او اخیرا نیز گفت که دستیابی ایران به سلاح هستهای میتواند راهی برای جلوگیری از درگیری با اسرائیل باشد: «اجازه بدهید صریح بگویم، ایران باید سه یا چهار سال پیش سلاح هستهای میساخت.»
تز اصلی پارسی این است که حکومت اسلامی باید باقی بماند و شاید، در صورت کاهش فشارهای خارجی و لغو تحریمها، امکان اصلاحاتی از درون آن پدید آید. اما این نظریه با واقعیت همخوانی ندارد. سرکوب در ایران نهتنها کاهش نیافته، بلکه افزایش هم یافته است.
برای نمونه، مقامات جمهوری اسلامی بهتازگی از احتمال صدور حکم اعدام برای زنانی که از حجاب اجباری سر باز زنند، سخن گفتهاند.
اما روزبه پارسی هیچگاه خودجوش درباره آپارتاید جنسیتی در ایران یا اعدامهای گسترده از سوی حکومت صحبت نمیکند. در عوض، همواره غرب را مورد انتقاد قرار میدهد.
آروین خشنود،تحلیلگر ایرانی و کارشناس علوم سیاسی، بهطور خلاصه درباره این افشاگری گفت: «او تلاش کرده است چهرهای مثبت از حکومت ایران نشان دهد و همه جنایات آن را توجیه کند.»
پارسی اما به این اتهامات بیتفاوت است. او افشاگری را «یک داستان بیمایه» توصیف کرده و در شبکه ایکس نوشته است که موضوع اهمیت چندانی ندارد.
کارفرمای او، مؤسسه سیاست خارجی سوئد، نیز بهسرعت از او دفاع کرده و ادعاهای مطرحشده را «مبهم» خوانده است.
اما هیچکدام از این توجیهات قابل قبول نیستند.
پارسی در یک شبکه نفوذ برای یک دیکتاتوری خشن عضویت داشته است؛ حکومتی که امروز تهدیدی برای سوئد، ایرانیان مقیم این کشور و همچنین یهودیان محسوب میشود.
هیچکس نمیداند او چگونه و چرا جذب این شبکه شد یا حتی اینکه آیا خودش برای عضویت در آن پیشقدم شده است یا خیر، اما آنچه مسلم است، این است که او این کار را پنهانی انجام داده است و هیچیک از کارفرمایان او از این موضوع اطلاعی نداشتهاند.
این رفتار، شایسته فردی نیست که بتوان به او «اعتماد کامل» داشت. برعکس، بهوضوح نشان میدهد که او در سوئد، نقش سخنگوی غیررسمی ملاهای تهران را ایفا کرده است.
اکنون زمان آن رسیده که بپذیریم منتقدان روزبه پارسی از ابتدا حق داشتند.