استفاده از دوربینهای تشخیص هویت و ارسال پیامک رعایت نشدن حجاب برای زنان
در حالی که قانون تازه حجاب اجباری موسوم به قانون «عفاف و حجاب» ابلاغ نشده است، گزارشهای منتشر شده در رسانههای ایران حاکی از آن است که دوربینهای تشخیص هویت در برخی معابر شهرها نصب شدهاند و پیامک رعایت نشدن حجاب برای زنانی که تن به حجاب اجباری نمیدهند ارسال میشود.
روابط عمومی معاونت پارلمانی ریاست جمهوری، اصل سفر شهرام دبیری معاون پارلمانی دولت به قطب جنوب را تایید کرد، اما تاکید کرد تصاویر قدیمی هستند و مربوط به نوروز امسال نیست. هزینه تور قطب جنوب برای دو نفر، برابر ۱۲ سال حقوق یک کارمند ساده است.
سه شنبه، پنجم فروردین ۱۴۰۴، تصاویر متعددی از شهرام دبیری اسکویی، به همراه یک زن، در فضای مجازی منتشر شد که او را در کنار یک کشتی و اماکنی در بوئنوس آیرس آرژانتین نشان میداد.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از سفر او به «یکی از کشورهای منطقه» خبر داد، درحالیکه برخی از رسانههای حامی دولت تصاویری از حضور او در آرژانتین منتشر کردند.
در تصاویر منتشر شده، اسکویی در آرژانتین دیده شده است، تورهای لوکس قطب جنوب، سفر دریایی خود با کشتیهای کروز را از آرژانتین آغاز میکنند.
روابط عمومی معاونت پارلمانی ریاست جمهوری در واکنش به شایعات مطرح شده در خصوص سفر نوروزی شهرام دبیری، آن را «مستمسکی برای برخی تحلیلهای نادرست» توصیف و اعلام کرد تصاویر منتشر شده قدیمی بوده است.
سفر قطب جنوب، سفری لوکس به شمار میرود که معمولا هم شرکتهای مسافرتی هزینه آن را به دلار دریافت میکنند و معمولا قیمت دلاری آن ثابت است.
حداقل این سفرها برای هر نفر، بدون هزینه بلیت که به ریال پرداخت میشود، حدود ۱۴ هزار دلار است. در تصاویر، شهرام دبیری به همراه فرد دیگری دیده میشود، که این یعنی سفر دو نفره با حداقل ۲۸ هزار دلار هزینه.
چند سال است تور قطب جنوب، به عنوان سفری لوکس در ایران رواج یافته است. هزینه این تورها حداقل برای هر نفر حدود ۱۴ هزار دلار برابر تقریبا یک و نیم میلیارد تومان است
تورها معمولا دو هفتهای هستند، اولین مقصد بوینس آیرس پایتخت آرژانتین است، از آنجا مسافران پس از چهار روز گشت و گذار در آرژانتین، با کشتیهای کروز به سمت قطب جنوب حرکت میکنند.
۲۸ هزار دلار، با هزینههای جانبی، به قیمتهای امروز، چیزی حدود سه میلیارد تومان است. دریافتی یک کارمند یا کارگر، با حق اولاد و بنها و سنوات، در سال ۱۴۰۳، چیزی حدود ۲۰ میلیون تومان بود که با افزایش ۲۰ درصدی حقوق کارمندان در سال جدید نهایتا به ۲۰ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان خواهد رسید.
این یعنی سفر دبیری، هر زمانی که انجام شده باشد، برابر حقوق ۱۲ سال یک کارگر یا کارمند ساده در ایران امروز است.
از جمله اولین اقدامات مسعود پزشکیان، انتصاب دبیری به عنوان معاون پارلمانی رئیس جمهور بود
شهرام دبیری، از مالکیت بیمارستان تا شورای شهر تبریز
این اولین حاشیهسازی شهرام دبیری نیست. او فعالیت سیاسی خود را از شورای شهر تبریز آغاز کرد و در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶، عضو شورای شهر تبریز بود.
او در سال ۱۳۹۹، به اتهامات مالی بازداشت شد، مسعود پزشکیان، در یکی از اولین انتصابات خود، این عضو سابق شورای شهر تبریز را در مرداد ماه ۱۴۰۳، به سمت معاونت پارلمانی رییسجمهوری منصوب کرد.
سال ۱۳۹۹، زمانی که دبیری عضو شورای شهر تبریز بود، به اتهام فساد مالی بازداشت شد
شهرام دبیری مالک بیمارستان «ولیعصر تبریز» بود، همان بیمارستانی که موضوع تزریق آب مقطر به بیماران سرطانی در آن خبرساز شد. در حال حاضر مشخص نیست، آیا او پس از انتصاب به عنوان معاونت پارلمانی رییسجمهوری سهام خود را واگذار کرده است، یا خیر.
دبیری به عنوان موسس و مالک بیمارستان پرحاشیه «ولیعصر» تبریز نیز شناخته میشود
فامیل سالاری در دولت
انتصاب نزدیکان دبیری در دولت، حاشیه دیگر او به شمار میرود. علیرضا رحیمی متخصص توانبخشی، دامادِ برادر دبیری است که در ماههای گذشته، معاون جوانان وزیر ورزش شده و همچنین مهرداد رحیمی، برادرِ ِ دامادِ برادرِ دبیری نیز، به عنوان معاون دبیری در معاونت پارلمانی ریاستجمهوری منصوب شده است.
روزنامه هفتصبح گزارش کرده است فرزین دبیری برادر شهرام دبیری هم به عنوان عضو هیئت رییسه فدراسیون فوتبال انتخاب شده است.
نخستوزیر اسرائیل گفت که جمهوری اسلامی پس از کشته شدن حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، قصد داشته است نیروهای خود را به سوریه اعزام کند اما پس از تهدید جنگندههای اسرائیل از این اقدام صرفنظر کرده است.
بنیامین نتانیاهو چهارشنبه ششم فروردین در پارلمان اسرائیل گفت که در آن زمان به وزیر دفاع دستور داده است تا جنگندههای ارتش در مقابل هواپیماهای ایرانی پرواز کنند.
پس از آغاز جنگ در غزه به دنبال حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، گزارشهایی درباره ممانعت این کشور از فرود هواپیماهای ایرانی در سوریه و لبنان منتشر شد.
از جمله، مهر ماه سال گذشته یک هواپیمای شرکت فارس ایر قشم که از تهران عازم لبنان یا سوریه بود، به حریم هوایی عراق بازگشت.
در همین حال علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در سخنرانی ۲۱ آذر سال ۱۴۰۳ پس از سقوط حکومت بشار اسد، گفت: «مسئولان بالای نیروهای مسلح، سازمانهای مسلح به من نامه مینویسند که ما در قضیه لبنان تاب تحمل نداریم، اجازه بدهید ما برویم.»
او تاکید کرد: «آمدند به من گفتند همه امکاناتی که برای سوریها امروز لازم است، ما آماده کردهایم. آمادهایم که برویم. اما آسمانها بسته بود، زمین بسته بود.»
رهبر جمهوری اسلامی گفت که آمریکا و اسرائیل مسیرهای هوایی و زمینی به سمت سوریه را مسدود کرده بودند.
نخستوزیر اسرائیل امروز تاکید کرد که این کشور «بازوهای شرارت» جمهوری اسلامی را از بین برده و هر کاری خواهد کرد که ایران به سلاح هستهای دست پیدا نکند.
نتانیاهو همچنین درباره احتمال توافق جمهوری اسلامی با آمریکا گفت: «من به این که ایران تمام اورانیوم خود را نابود کند، باور ندارم.»
یک روز پیش از این سخنان، دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، هشدار داد که جمهوری اسلامی باید هرچه زودتر برای یک توافق هستهای مذاکره کند چون در غیر این صورت با پیامدهای سختی مواجه خواهد شد.
نتانیاهو همچنین گفت تا زمانی که حماس از آزادی گروگانها خودداری کند، اسرائیل به اعمال فشار علیه این گروه ادامه خواهد داد.
او هشدار داد در صورت ادامه مخالفت حماس با آزادی گروگانها، پاسخ اسرائیل میتواند شامل «تسلط بر اراضی بیشتر» و اقدامات دیگر باشد.
دوشنبه پنجم فروردین، یسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، هشدار داد که در صورت تن ندادن حماس به آزاد کردن گروگانهای باقیمانده، اسرائیل قلمرو بیشتری را در غزه تصرف خواهد کرد و تا نابودی کامل حماس خواهد جنگید.
نشریه فارین پالیسی در مطلبی تحلیلی نوشت حامیان ایدئولوژیک و وفادار به علی خامنهای و سپاه پاسداران، به دلیل آنچه «خیانت» به آرمانهای خود میخوانند، به تدریج به جمهوری اسلامی پشت میکنند و بنابراین حکومت با شکافهای فزایندهای مشابه سقوط تدریجی رژیم بشار اسد در سوریه روبهروست.
این مطلب اشاره کرد که جمهوری اسلامی ۴۶ سال پس از شکلگیری، برای نخستین بار با این سوال مواجه شده که آیا «هسته سخت» حامیانش که سربازان دستگاه سرکوب آن را تشکیل میدهند، اگر بار دیگر اعتراضاتی در ایران شعلهور شود، همچنان بیچون و چرا از حکومت دفاع خواهند کرد؟
به گفته نویسندگان این مقاله، سوالاتی از این دست در میان الیگارشی جمهوری اسلامی وحشت ایجاد کرده است چرا که آنها به خوبی میدانند این همان دلسردی و در نهایت رها کردن نیروهای سرکوبگر دیکتاتوری اسد بود که باعث فروپاشی رژیم بعث در سوریه شد.
از دست رفتن تدریجی مشروعیت حکومت
جمهوری اسلامی برای بیش از چهار دهه به منظور حفظ قدرت به گروههای اجتماعی مختلف متکی بوده است. دستگاه حاکم روحانیت از انقلاب ۵۷ که با حمایت قابل توجه اقشار مختلف مواجه بود تا امروز، به تدریج حمایت تقریبا همه اقشاری را که روزی ادعا میکرد نماینده آنهاست، از دست داده است.
فارین پالیسی یادآوری کرد که در طول دهه اول انقلاب، جمهوری اسلامی به دلیل اجرای سیاستهای سختگیرانه اسلامی خود به تدریج حمایت طبقه اجتماعی مدرن ایران را از دست داد. جنگ هشت ساله ایران و عراق نیز به روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی اختیارات بیسابقهای داد تا آن دسته از نیروهای سکولاری را که به سرنگونی حکومت پهلوی کمک کرده بودند، از میان بردارد.
تغییرات عمده در جامعه ایران در دهه دوم انقلاب آغاز شد. خستگی از جنگ و رشد جمعیت جوان ایران منجر به ظهور روند جدیدی از سکولاریسم و لیبرالیسم در میان طبقات متوسط ایران و از سوی دیگر، سرکوب شدید حکومتی شد.
این سرکوب در سال ۸۸ با تقلب در انتخابات ریاستجمهوری و برخورد سخت با اعتراضات بعدی به اوج خود رسید و حکومت تمام حمایت طبقه متوسط را از دست داد.
مسائل اقتصادی که تقریبا یک دهه بعد رخ داد، برای اولین بار منجر به کاهش حمایت طبقات کارگر و روستایی از حکومت شد. همان طبقهای که خمینی همواره از آن به عنوان «طبقه مستضعف» یاد میکرد و پایگاه سنتی حامیان جمهوری اسلامی بود.
ناتوانی در تامین مایحتاج روزمره ایرانیان به دلیل سوءمدیریت دولت، فساد گسترده دولتی و فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمهای بینالمللی شدت یافت و موجب بروز اعتراضات خیابانی شد.
این تظاهرات خیابانی در سالهای ۹۶ و ۹۸ نمود بیشتری گرفت. در این سالها، طبقات کارگر ایرانی در شهرهایی مانند مشهد و قم که حکومت آنها را سنگرهای خود میدانست، رهبری اعتراضات را بر عهده گرفتند.
سرکوب سنگین این اعتراضات از سوی سپاه پاسداران، بهویژه در آبان ۹۸ که در آن هزار و ۵۰۰ نفر در چند روز کشته شدند، آخرین میخ بر تابوت جمهوری اسلامی بود و باعث شد که طبقه فرودست برای همیشه به سیستم پشت کند.
از همان سال ۹۸ که تقریبا با ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی هم همراه بود، پایگاه حامیان جمهوری اسلامی به طور کامل به یک حلقه ایدئولوژیک تنگ و تندرو متکی شد. این قشر اجتماعی که به عنوان «هسته سخت» شناخته میشود، از جمهوری اسلامی به دلایل ایدئولوژیک اسلامی، حمایت میکند.
پشتیبانی این هسته سخت، بر تحمیل سیاستهای اسلامی سختگیرانه حکومت در داخل و خارج کشور استوار است که آن را «عدالت اسلامی» میدانند. این سیاستها شامل دایره وسیعی مانند گشت ارشاد در ایران، حمایت از «محور مقاومت» و نیروهای نیابتی، سیاست مخالفت با یهودیان و شعار نابودی اسرائیل، مخالفت شدید با آمریکا و تلاش برای توسعه تسلیحات هستهای میشود که ارکان اصلی ایدئولوژیک انقلاب اسلامی را تشکیل میدهند.
جمهوری اسلامی در طول چهار دهه، برای تقویت بیشتر این پایه سخت یک جامعه از «خودیها» را تشکیل داده که در مقابله با بخش بزرگتر جامعه ایران که آن را «بیگانگان» میخواند، قرار میگیرد.
این خودیها ارکان اصلی حکومت و دولت را تشکیل میدهند، از حمایت مالی برخوردارند و در مقابل تعهد ایدئولوژیک خود را با اقداماتی مانند حضور داوطلبانه در راهپیماییهای تبلیغاتی حکومت نشان میدهند. نیروهای خودسر آن هم بهعنوان حجاببان عمل میکنند و در اعتراضات مردمی، برای سرکوب معترضان به خیابانها میروند.
اگرچه آماری رسمی از تعداد افرادی که این هسته سخت را تشکیل میدهند وجود ندارد اما فارین پالیسی با استناد به ارزیابیها نوشت که این جامعه بیشتر از هشت میلیون نفر نیست: «این عدد که حدود ۱۰ درصد جمعیت ایران است، احتمالا همانهایی هستند که داوطلبانه، واکسن کووید-۱۹ تولید سپاه پاسداران را به جای واکسنهای تایید شده بینالمللی دریافت کردند.»
اقداماتی که خودیها آن را خیانت خامنهای و سپاه دیدند
فارین پالیسی اشاره کرد که در یک سال گذشته، اتفاقاتی افتاده که خودیها آن را «خیانت» تلقی کردند و باعث لرزه در پایگاهی شده که خامنهای و رهبران ارشد سپاه پاسداران همواره آن را «مطیع بیفکر» میدیدند.
شکافها پس از مرگ ناگهانی ابراهیم رئیسی، رییس دولت سیزدهم ظاهر شدند. کسی که پایگاه رای و دولتش به طور کامل بر اساس و برآمده از همین پایگاه وفاداران ایدئولوژیک به جمهوری اسلامی بود.
پس از مرگ رئیسی، پیشبینی میشد که سعید جلیلی، از چهرههای تندرو، جانشین او شود.
این پیشبینی بیدلیل نبود. از سال ۹۸، خامنهای طرح «پاکسازی» ایدئولوژیک را با هدف تقویت نسل جدیدی از افراطگرایان آغاز کرده بود. با این حال، این بار احتمالا خامنهای و رهبران سپاه پاسداران برای جلوگیری از انتخاب جلیلی مداخله کردند و به جای او، مسعود پزشکیان اصلاحطلب را به ریاستجمهوری رساندند.
نویسندگان فارین پالیسی نوشتند که این تصمیم، از یک سو ناشی از عملکرد ضعیف تکنوکراتهای ایدئولوژیک دولت رئیسی بود که بحرانهای ایران را تشدید کرد و از سوی دیگر، در راستای آمادگیها برای بازگشت قریبالوقوع دونالد ترامپ به کاخ سفید و اعمال «فشار حداکثری» بر ایران بود.
خامنهای محاسبه کرده بود که یک رییسجمهوری به ظاهر اصلاحطلب، میتواند غرب را در برابر تهران دچار تفرقه کند. این تصمیم، با واکنش گسترده حامیان سختگیر حکومت مواجه شد که ریاستجمهوری پزشکیان را به مثابه یک خیانت ایدئولوژیک به وعده ادامه مسیر رئیسی میدیدند.
این واکنشها تا آنجا ادامه یافت که حتی برخی شبهه سقوط عمدی بالگرد رئیسی از سوی برخی افراد درون نظام را مطرح کردند.
اما این احساس «خیانت» قرار بود روز به روز بدتر شود.
ضربه بزرگ بعدی وقتی بود که خامنهای به پزشکیان برای انتصاب محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه سابق، بهعنوان معاون امور راهبردی چراغ سبز داد.
خامنهای و سپاه پاسداران به مدت هشت سال، هسته سخت حامیان خود را برای حمله به ظریف و اجرای عملیات جنگ روانی علیه او بسیج کرده بودند. آنها ظریف را «جاسوس آمریکایی و خائن به نظام» میدانند و حتی او را به توهین به قاسم سلیمانی، فرمانده کشته شده سپاه قدس، متهم میکنند.
این شکافهای داخلی زمانی بیشتر شد که شورای عالی امنیت ملی زیر نظر خامنهای، مداخله کرد تا اجرای قوانین سختگیرانه موسوم به «عفاف و حجاب» را به تعویق بیندازد.
این تصمیم منجر به این شد که هسته سخت حامیان حکومت، آشکارا به رهبری جمهوری اسلامی حمله و آن را به کنار گذاشتن یکی از رکنهای اصلی انقلاب اسلامی، یعنی حجاب اجباری، متهم کنند.
سرخوردگی هسته سخت حامیان حکومت فقط به مسائل داخلی ایران محدود نماند.
اسرائیل با از بین بردن رهبران و نیروهای اصلی حماس و حزبالله و آنچه که «محور مقاومت» خوانده میشود، اعضای این پایگاه حامی را به شدت عصبانی کرد. آنها آشکارا شروع به زیر سوال بردن تعهد ایدئولوژیک سپاه پاسداران و تردید رهبری در حمله به اسرائیل کردند و گفتند برخی از افراد درون نظام با سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل همکاری دارند.
حتی وقتی سپاه پاسداران حملات مستقیم بیسابقهای به اسرائیل انجام داد، ناکارآمدی موشکها و پهپادهایی که مقامهای جمهوری اسلامی همیشه به آنها میبالیدند، باعث دلسردی هسته سختی شد که همواره به تبلیغات حکومت درباره تواناییهای سپاه باور داشت.
فروپاشی حکومت اسد در فاصله بیش از هزار کیلومتری از ایران، آخرین ضربه به این هسته سخت بود.
سقوط اسد بار دیگر خشم نسبت به خامنهای و سپاه پاسداران را شعلهور کرد. برای این پایگاه حامیان که بسیاری از اعضایش بهطور داوطلبانه در سوریه علیه گروههای سلفی-جهادی جنگیده و خون ریخته بودند، تصمیم خامنهای در ایستادن و تماشای سقوط سوریه به دست شورشیان تحت رهبری هیات تحریر الشام، بهعنوان یک خیانت دیگر تلقی شد؛ چرا که مدام به این پایگاه حامیان گفته شده بود حفظ سوریه، نه صرفا حمایت از اسد، بلکه به معنای حفظ اسلام شیعه و «دفاع از حرم» است.
پس از دلسردی از وضعیت سوریه و دیگر عوامل، پایگاه سخت حامیان جمهوری اسلامی از اینکه خامنهای گفت ممکن است با ترامپ، کسی که دستور کشتن سلیمانی را صادر کرد، وارد مذاکره شود، خشمگین شد.
از زمان مرگ سلیمانی، خامنهای و فرماندهان سپاه پاسداران قول انتقام سخت و ترور ترامپ و تمامی افرادی را دادند که در این حمله مشارکت داشتند. بنابراین، این احتمال که حکومت حتی به فکر دست دادن با قاتل سلیمانی باشد، این گروه را بیشتر عصبانی کرد.
رویارویی معترضان و نیروهای سرکوبگر در اعتراضات سال ۱۴۰۱
گزینههای محدودِ پیشِ روی خامنهای و سپاه پاسداران
فرسایش و اضمحلال پایگاه حامیان ایدئولوژیک جمهوری اسلامی احتمالا تاثیرات عمیقی بر آن خواهد داشت. خامنهای و سپاه پاسداران کاملا آگاهند که بیشتر از هر گروه جمعیتی دیگری در ایران، از دست دادن این حامیان سرسخت، موجودیت جمهوری اسلامی را به خطر میاندازد زیرا اعضای این پایگاه کوچک اما ایدئولوژیک و افراطی، نیروهای پیادهنظامی را تشکیل میدهند که در شکلگیری هر اعتراضات ضد حکومتی، ایرانیان را سرکوب میکنند.
فارین پالیسی با اشاره به این پیشزمینهها خاطرنشان کرد که خامنهای و سپاه پاسداران فرصت چندانی را برای مقابله با این بحران اساسی از دست ندادهاند؛ هرچند که گزینههای محدودی در اختیار دارند.
جمهوری اسلامی برای جلب دوباره حمایت این پایگاه، هیچ چارهای جز احیای سیاستهای ایدئولوژیک خود در داخل و خارج از ایران ندارد.
خامنهای البته میداند که فضای کمی برای مانور در خاورمیانه خواهد داشت زیرا دولت جدید ترامپ وقت را برای اعمال فشار حداکثری بر تهران و محدود ساختن توانایی آن در تامین مالی شبهنظامیان نیابتیاش تلف نکرد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز به صراحت گفت اسرائیل کنار نمینشیند و اجازه نمیدهد تهران گروههایی را که پس از حمله هفتم اکتبر بهطور دستهجمعی علیه آن اعلام جنگ کردهاند، دوباره مسلح کند.
گزینههای محدود خامنهای برای برآورده کردن نیازهای پایگاه حامیانش در زمینه سیاست خارجی، نشان میدهد که احتمالا او تلاش خواهد کرد تا این نیازها را در داخل کشور جبران کند.
به نظر میرسد که ظریف و عبدالناصر همتی، وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت پزشکیان، اولین قربانیان این تلاشها بودند.
فارین پالیسی نوشت که بعید به نظر میرسد استعفای ظریف بدون حمایت خامنهای و سران سپاه پاسداران رخ داده باشد زیرا آنها به خوبی میدانند که سقوط ظریف، سرمایه از دست رفته را جبران خواهد کرد.
به همین ترتیب، خامنهای در سخنرانی اخیر خود برخلاف سیگنالهای اولیه، مذاکرات با ترامپ را رد کرد اما این اقدامها به تنهایی برای جلب حمایت این پایگاه کافی نخواهد بود.
خامنهای در داخل کشور، برای بازپسگیری پایگاه حامیانش، باید سیاستهای ایدئولوژیک اسلامی را تشدید کند. البته این بازی خطرناکی برای اوست زیرا منجر به واکنش منفی از سوی جمعیتی گستردهتر خواهد شد و احتمال شکلگیری اعتراضات خیابانی علیه حکومت را افزایش میدهد.
اینجاست که پارادوکس پیشِ روی خامنهای به وضوح نمایان میشود: اگر سیاستهای ایدئولوژیک را رقیق کند، ممکن است پیادهنظام سرکوبگر خود را از دست بدهد و اگر این سیاستها را تشدید کند، احتمال اعتراضات گستردهتر افزایش مییابد.
بر اساس تحلیل فارین پالیسی، هر دو سناریو تهدیدی اساسی برای جمهوری اسلامی است و میتواند منجر به تکرار سرنوشت محتوم اسد برای خامنهای شود.
گروههای مسلح عراقی وابسته به جمهوری اسلامی، دست به جابهجاییها و تغییرات گستردهای در مقرها و انبارهای تسلیحاتی خود زدهاند.
منابع وابسته به این گروهها ضمن تایید این موضوع به رسانهها گفتهاند که با آغاز دوباره جنگ در غزه و حملات اخیر در لبنان، برخی طرفهای سیاسی در داخل عراق «از بیم حمله اسرائیل»، اقدام به «اعمال فشار بر گروههای مسلح نزدیک به تهران» کردهاند.
یک عضو برجسته در «هماهنگی مقاومت عراق» به رسانهها گفته است که نخستوزیر عراق اخیرا با رهبران این گروهها تماس گرفته و از آنها خواسته تا از هرگونه «فعالیت نظامی علیه اسرائیل» خودداری کنند.
پیش از این و در سوم فروردین، منابع آگاه در بغداد به ایراناینترنشنال گفته بودند که اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در سفری به عراق از گروههای مسلح نزدیک به تهران خواسته است از هرگونه اقدام علیه آمریکا و اسرائیل که منجر به از دست رفتن کنترل شرایط شود، خودداری کنند.
خبرگزاری رویترز نیز ۲۸ اسفند به نقل از منابع آگاه خود خبر داد جمهوری اسلامی از حوثیهای یمن خواسته است تنشها را کاهش دهند.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، ۲۵ اسفند در پیامی که به فارسی هم منتشر کرد، هشدار داد از این پس هر حملهای از سوی حوثیهای یمن بهعنوان حملهای با سلاح و هدایت جمهوری اسلامی تلقی خواهد شد.
او چهار روز بعد در رسانه اجتماعی خود، تروث سوشال، نوشت که اگرچه حمایت نظامی جمهوری اسلامی از حوثیها کاهش یافته است اما تهران همچنان مقادیر زیادی تجهیزات و تدارکات برای این گروه ارسال میکند.
هشدار وزارت خارجه آمریکا
وزارت خارجه آمریکا نسبت به فعالیت گروههای مسلح تحت حمایت جمهوری اسلامی به دولت عراق هشدار داد.
تامی بروس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در جمع خبرنگاران گفت: «فعالیت هرگونه گروه شبهنظامی که تحت کنترل کامل دولت عراق نباشد، در مرزهای عراق غیرقابل قبول است.»
بروس در ادامه با هشدار به دولت عراق تاکید کرد که بغداد باید اطمینان حاصل کند فرماندهی و کنترل همه نیروهای امنیتی از جمله حشد الشعبی را در اختیار دارد.
او گفت: «این نیروها باید از فرمانده کل قوای عراق تبعیت کنند، نه از ایران.»
تلاش برای ادغام
نیروهای سیاسی شیعی عراق پس از بحثهای فشرده میان خود و رهبران گروههای مسلح، به توافقی رسیدهاند که طبق آن، «حشد الشعبی از سیاست دور نگه داشته شده و تمامی گروههای مسلح در این نهاد ادغام میشوند».
شفقنیوز، شامگاه سهشنبه پنجم فروردین در گزارشی اختصاصی اعلام کرد: «نیروهای چارچوب هماهنگی به توافق اولیهای رسیدند که طبق آن، ادغام گروههای مسلح در حشد الشعبی تصویب شده و همچنین گروههای مسلح حق حمله به منافع آمریکا در عراق را ندارند و باید عملیاتهای فرامرزی را متوقف کنند.»
شفقنیوز با اشاره به «حساسیت شرایط عراق» نوشت: «مرحله کنونی نیازمند اتخاذ حداکثر تدابیر برای تامین امنیت کشور است.»
پیام ترامپ برای انحلال
همزمان با این تحولات، موسسه مطالعات جنگ آمریکا خبر داد که پیام ترامپ به ایران شامل درخواست انحلال نیروهای حشد الشعبی در عراق است.
پیشتر عبدالخالق عبدالله، مشاور پیشین شیخ محمد بن زاید آل نهیان، رییس امارات متحده عربی، جزییات نامهای را که از سوی رییسجمهوری آمریکا برای علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ارسال و به وسیله امارات به تهران تحویل داده شده است، فاش کرد.
به گفته این مقام دیپلماتیک اماراتی، «قطع حمایت مالی از حزبالله لبنان و انحلال گروههای مسلح وابسته به حشد الشعبی در عراق»، یکی از خواستههای ترامپ از ایران است.
سعید حسینی، امام جمعه کاشان، گفت که علی خامنهای با «قلب الهی» به دونالد ترامپ گفت «اگر تهدید کنی تهدیدت میکنیم و اگر تهدید را عملی کنی تهدیدمان را عملی میکنیم.»
او افزود: «به مسئولان توصیه میکنم برای همسر و فرزندان خود وقت بگذارند و شاکر زحمات آنها باشند.»
سایت دیدهبان ایران، چهارشنبه ششم فروردین در گزارشی نوشت با وجود آنکه هنوز قانون «عفاف و حجاب» ابلاغ نشده و ابلاغ و اجرای آن با تصمیم شورای عالی امنیت ملی متوقف شده است، در برخی شهرها مانند اصفهان این قانون در حال اجراست.
دیدهبان ایران با بیان اینکه پیش از این زمزمههای اجرای این قانون با وجود عدم ابلاغ آن، در برخی شهرها همچون اصفهان و مشهد به گوش میرسید اما اخبار آن تایید یا تکذیب نمیشد، نوشت که به نظر میرسد این خبر صحت دارد.
طبق این گزارش، دوربینهای تشخیص هویت در برخی از معابر شهری نصب شده و پیامک حجاب برای زنانی که تن به حجاب اجباری نمیدهند، ارسال میشود.
پیش از این و در ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، قاسم روانبخش، نماینده قم در مجلس، از اجرای «چراغ خاموش» قانون حجاب در برخی شهرها خبر داد و گفت: «اگر دولت این قانون را ابلاغ نکند، طبق قانون رییس مجلس باید آن را برای اجرا ابلاغ کند.»
از دیگر سو، طی هفتههای گذشته گروهی از حامیان حکومت در اعتراض به اجرا نشدن قانون حجاب اجباری در مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی در تهران تجمع و تحصن کردند.
دیدهبان ایران در بخشی از گزارش خود با اشاره به اینکه بخشهایی از ستاد امر به معروف و نهی از منکر قرار نیست تصمیمات شورای عالی امنیت ملی را جدی بگیرد و تن به اجرای آن بدهد، نوشت که تا پیش از شروع سال ۱۴۰۴، تجمعات غیرقانونی «درخواست ابلاغ قانون حجاب و عفاف» از سوی برخی مسئولان این ستاد هدایت میشد.
این گزارش با اشاره به اینکه معاون حقوقی ستاد امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرد این تجمعات خواست رسمی این ستاد نیست و آن را محکوم کرد، یادآور شد تجمعات مورد نظر همچنان به قوت خود باقی ماندند و با افراد حامی آن در این ستاد برخورد نشد.
دیدهبان ایران در پایان گزارش خود نوشت: «ابهام این است که ستاد امر به معروف و نهی از منکر چگونه به تصاویر این دوربینهای تشخیص هویت دسترسی دارد؟»
متن نهایی قانون موسوم به «عفاف و حجاب» پاییز امسال منتشر شد که بر اساس آن، قانونگذاران جمهوری اسلامی جرایم و مجازاتهایی بسیار سنگین برای شهروندانی که تن به حجاب اجباری نمیدهند، در نظر گرفتهاند.
محمدباقر قالیباف، رییس مجلس، هفتم آذر اعلام کرد این قانون ۲۳ آذر برای اجرا به دولت ابلاغ خواهد شد اما این موضوع با گذشت چهار ماه هنوز محقق نشده است.
۱۴ اسفند، ۲۰۹ نماینده مجلس با امضای طوماری خطاب به قالیباف، خواستار ابلاغ این قانون شدند.
فولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، ۱۳ اسفند خواستار لغو کامل و دائمی قانون حجاب اجباری و سایر قوانین تبعیضآمیز علیه زنان در ایران شد و گفت: «بار دیگر از مقامهای ایران میخواهم قانون "عفاف و حجاب" و دیگر قوانین و اقدامات تبعیضآمیز علیه زنان و دختران در ایران را به طور کامل و دائمی لغو کنند.»
مجموعه حقوق بشری هرانا، ۲۹ اسفند در گزارشی درباره نقض حقوق بشر در ایران نوشت جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۳ با دستکم ۳۰ هزار و ۶۴۲ زن به دلیل رعایت نکردن حجاب اجباری برخورد کرده است.
با وجود تلاش حکومت برای سرکوب مخالفان حجاب اجباری، همچنان بسیاری از زنان از پوشیدن روسری و تن دادن به حجاب مورد نظر حکومت در خیابانها و اماکن عمومی خودداری میکنند.