ارتباط مستقیم سلامت دهان با میگرن و سندرم درد عضلانی فراگیر در زنان

نتایج یک مطالعه جدید در دانشگاه سیدنی حاکی از آن است که وضعیت نامطلوب سلامت دهان و دندان در زنان، ارتباط چشمگیری با افزایش سردردهای میگرنی، دردهای ناحیه شکم و دردهای عمومی بدن دارد.

نتایج یک مطالعه جدید در دانشگاه سیدنی حاکی از آن است که وضعیت نامطلوب سلامت دهان و دندان در زنان، ارتباط چشمگیری با افزایش سردردهای میگرنی، دردهای ناحیه شکم و دردهای عمومی بدن دارد.
به گزارش پایگاه نوروساینس نیوز، محققان دانشگاه سیدنی در مطالعهای که در مجله «فرانتیرز این پین ریسرچ» منتشر شد، رابطهای مستقیم میان سلامت دهان و شدت دردهای مزمن در زنان کشف کردند.
این پژوهش که برای نخستین بار در جهان انجام گرفت، میکروبهای خاصی را در محیط دهان شناسایی کرد که با برخی اختلالات همراه با درد مزمن ارتباطی مستقیم دارند.
این موضوع نشاندهنده ارتباط احتمالی میان میکروبیوم دهان و سیستم عصبی است.
ارتباط میکروبهای دهان با دردهای مزمن
یافتههای این تحقیق بر اهمیت رعایت بهداشت دهان نهتنها بهمنظور حفظ سلامت دندانها، بلکه برای کاهش درد و بهبود سلامت عمومی بدن تاکید میکند.
این پژوهش راه را برای مطالعات بیشتر درباره نقش جمعیت میکروبی دهان (میکروبیوتای) در بروز دردهای مزمن با منشا ناشناخته هموار کرده است.
۶۷ درصد از شرکتکنندگان در این پژوهش به سندرم درد عضلانی فراگیر (فیبرومیالژیا) مبتلا بودند.
به گفته جوآنا هارنت، محقق ارشد این پروژه از دانشگاه سیدنی، این نخستین مطالعهای است که به بررسی سلامت دهان، جمعیت میکروبی دهان و دردهای شایع در زنان مبتلا به سندرم درد عضلانی فراگیر پرداخته و ارتباط واضح و معناداری بین سلامت ضعیف دهان و درد را نشان داده است.
شارون اردریچ، نویسنده ارشد مقاله و دانشجوی دکترا در دانشگاه سیدنی، به اهمیت ویژه این یافتهها برای بیماران مبتلا به سندرم درد عضلانی فراگیر اشاره میکند.
به گفته اردریچ، این بیماری شایع روماتیسمی در بسیاری موارد تشخیص داده نمیشود، در حالی که با مجموعهای از علائم آزاردهنده، مانند دردهای گسترده در سیستم عضلانی-اسکلتی، سردردهای مکرر، خستگی مزمن، مشکلات خواب و اختلالات شناختی، همراه است.
پژوهشگران در این مطالعه روابط میان وضعیت سلامت دهان، جمعیت میکروبی دهان و الگوهای مختلف درد را در گروهی از زنان نیوزیلندی بررسی کردند.
این افراد در دو گروه مبتلا و غیرمبتلا به سندرم درد عضلانی فراگیر دستهبندی شدند.
برای سنجش سلامت دهان از پرسشنامه استاندارد سازمان جهانی بهداشت استفاده شد و دردهای بدنی، سردرد، میگرن و دردهای شکمی، از طریق پرسشنامههای استاندارد پزشکی مانند پرسشنامه انجمن بینالمللی سردرد و شاخص شدت اختلالات عملکرد رودهای، مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافتههای کلیدی پژوهش
محققان با بهرهگیری از روشهای پیشرفته تحلیل ژنتیکی، رابطهای قدرتمند میان سلامت دهان و شدت درد کشف کردند.
تحلیلها نشان داد برخی میکروبهای خاص دهانی با الگوهای مختلف درد، ارتباط مستقیم دارند. افراد با بدترین شرایط سلامت دهان، ۶۰ درصد بیشتر به دردهای متوسط تا شدید بدنی مبتلا میشوند و خطر ابتلا به میگرن در آنها تا ۴۹ درصد افزایش مییابد.
همچنین، سلامت نامطلوب دهان بهعنوان شاخصی معتبر برای پیشبینی سردردهای میگرنی مزمن و تکرارشونده شناسایی شد.
توصیهها و کاربردیهای بالینی
انجمن دندانپزشکی استرالیا توصیه میکند علاوه بر مسواک زدن و استفاده از نخ دندان روزانه، افراد باید بهطور منظم برای معاینات دهان و دندان به متخصصان مراجعه کنند.
بر اساس این یافتهها، اهمیت سلامت دهان فراتر از مراقبتهای دندانی است و نقشی کلیدی در کنترل دردهای مختلف بدن و ارتقای سلامت عمومی ایفا میکند.
نتایج این پژوهش میتواند رویکردهای نوینی را در درمان و پیشگیری از دردهای مزمن، بهویژه در زنان مبتلا به سندرم درد عضلانی فراگیر ارائه دهد.
این مطالعه تاکید میکند که رعایت بهداشت دهان باید بهعنوان بخش مهمی از برنامههای جامع مدیریت دردهای مزمن در نظر گرفته شود.

زندگی در ایستگاه فضایی تجربهای منحصر به فرد اما چالشبرانگیز است؛ از دلتنگی برای خانواده تا خوابیدن در بیوزنی، غذاهایی با طعم متفاوت، و حتی دشواریهایی مانند اصلاح مو یا پوشیدن یک لباس برای چند روز در محیطی بدون جاذبه.
به گزارش پایگاه خبری بیزنس اینسایدر، ناسا و سایر آژانسهای فضایی در تلاشند تا تمامی اطلاعات مربوط به واکنش انسان به شرایط سخت سفرهای فضایی را جمعآوری کنند.
آنها همچنین میکوشند تا حد ممکن، راحتیهای زندگی زمینی را به فضا منتقل کنند.

بیش از ۲۸۰ نفر از سال ۱۹۹۸ به ایستگاه فضایی سفر کردهاند
تاکنون فضانوردانی از ۲۰ کشور گوناگون در ایستگاه فضایی بینالمللی حضور داشتهاند. ایستگاه فضایی در واقع یک آزمایشگاه شناور است که در آن آزمایشهایی مرتبط با سفرهای فضایی انجام میشود. هر ماموریت معمولا شش ماه تا یک سال طول میکشد.
هدف اصلی از انجام این ماموریتها، درک بهتر زندگی در شرایط بیوزنی است. یافتههای این تحقیقات همچنین به توسعه داروها و فناوریهای پزشکی در زمین کمک کردهاند.

محدودیت فضا در ایستگاه فضایی
بر خلاف نامش، ایستگاه فضایی چندان جادار نیست. به گفته ناسا، این ایستگاه مانند یک خانه ششخوابه در فضایی کوچکتر از یک زمین فوتبال است.
پنج آژانس فضایی بهطور مشترک از این ایستگاه استفاده میکنند. درون آن، شش محل خواب، یک باشگاه و دو سرویس بهداشتی وجود دارد.
فرانک روبیو، فضانورد آمریکایی، در همین رابطه گفت ایستگاه فضایی «شبیه ساختمانی با راهروهای متعدد است؛ جایی مانند پذیرایی برای دورهمنشینی ندارد. باید خودت را به محدود بودن فضا عادت بدهی».

همه غذاها خشک و بیمزه نیستند
غذای فضایی باید از چند ویژگی برخوردار باشد؛ خردهریزه ایجاد نکند تا باعث آسیب به دستگاهها نشود، ماندگاری بالا و طعم قابل قبولی داشته باشد.
روشهای جدید نگهداری غذا باعث شده غذاهای متنوعتری از جمله میگوی تند و کیک شکلاتی در اختیار فضانوردان قرار گیرد.
برخی فضانوردان میگویند غذاهای تند را بیشتر میپسندند، چون در شرایط بیوزنی، مایعات در سینوسها جمع میشوند و این موضوع به تضعیف حس چشایی میانجامد.
بسیاری از فضانوردان خوراکیهایی همراه خود میبرند که حال و هوای خانه را برایشان زنده کند؛ مثلا یکی از آنها وسایل تهیه یک تخته پنیر و گوشت سرد را به فضا برده بود.

ورزش روزانه برای پیشگیری از پوکی استخوان
پزشکان در سفرهای فضایی ابتدایی متوجه شدند که استخوانهای فضانوردان در شرایط بیوزنی تحلیل میرود. اکنون ساکنان ایستگاه روزانه چند ساعت ورزش میکنند.
این ورزشها ترکیبی از تمرینات هوازی و مقاومتی است. روبیو گفت: «تعداد اسکاتهایی که در فضا میزنیم آنقدر زیاد است که انگار هر روز، روز تمرین پاهاست!»

مسواک زدن بدون آب جاری
کریس هدفیلد، فضانورد کانادایی، در سال ۲۰۱۳ در ویدیویی نشان داد که چطور بدون شیر آب مسواک میزند.
او با استفاده از بطری آب، مسواک را مرطوب میکرد، سپس آب را میمکید و خمیر دندان میزد. در پایان، خمیر دندان را میبلعید و با آب دوباره دهانش را شستوشو میداد.
برای حمام هم از حولههای مرطوب و شامپوهای بدون نیاز به آبکشی استفاده میشود. آب اضافه با مکش جمعآوری و به مخزن ضایعات منتقل میشود.

دستشوییها در ایستگاه فضایی با جریان هوا کار میکنند
استفاده از شلنگ، قیف و مکش، برای رفتن به دستشویی در فضا ضروری است. در سال ۲۰۲۰، ناسا طراحی دستشوییهای ایستگاه فضایی را برای راحتی و دوام بیشتر، بهروزرسانی کرد.
فضانوردان دستمال توالت مصرفشده را در کیسههای ضدآب میریزند. زبالههای جامد بعدا به زمین فرستاده میشوند تا هنگام ورود به جو زمین بسوزند؛ اما ادرار داستان دیگری دارد.

بیشتر آب موجود در ایستگاه فضایی بازیافت میشود
آب یکی از منابع حیاتی و بسیار سنگین برای حمل به فضاست. بدن انسان از طریق عرق، ادرار و بخار تنفس مقدار زیادی آب تولید میکند که در ایستگاه فضایی بیشتر این آب هدر نمیرود.
برندان لوتس، مهندس هوافضای ناسا، در سال ۲۰۲۴ گفت: «ما دستگاههایی در ایستگاه داریم که این مایعات را دوباره به آب آشامیدنی تبدیل میکنند.»
ناسا در سال ۲۰۲۳ اعلام کرد ۹۸ درصد از آب دفعشده فضانوردان را بازیافت میکند.

در ایستگاه فضایی خبری از لباسشویی نیست
فضانوردان تنها میتوانند مقدار محدودی لباس با خود ببرند و باید آنها را برای مدت طولانی بپوشند.
به گفته ناسا، فضانوردان گاهی ممکن است یک لباس را تا یک هفته بپوشند. شستن لباس در فضا مصرف آب زیادی دارد، بنابراین لباسهای فرسوده، مانند سایر زبالهها، سوزانده میشوند.
البته نبود لباسشویی بهمعنای حذف کامل کارهای روزمره نیست. فضانوردان برای جمعکردن خردهریزها و آشغالهایی که ممکن است به تجهیزات آسیب بزنند، از جاروبرقیهای ویژه استفاده میکنند.

روز کاری ۱۲ ساعته در ایستگاه فضایی
روز کاری معمول در ایستگاه فضایی حدودا ۱۲ ساعت به طول میانجامد، با زمانهایی برای ناهار و ورزش. در این مدت، فضانوردان مشغول انجام آزمایشهای علمی، نظارت بر سلامت خود و شرکت در تحقیقات پزشکی هستند.
ایستگاه نیاز به تعمیرات مداوم دارد. در سالهای اخیر، ترکهایی در برخی بخشها ایجاد شده و نشتی هوا نیز گزارش شده است. خرابی دستشویی و نوسانات دما از دیگر مشکلات اخیر ایستگاه بوده است.
بازرس کل ناسا در گزارشی نوشت نشتی هوا از جدیترین خطرات ایمنی است و ناسا بهطور دقیق آن را بررسی و پایش میکند.
ایمیل، تماس ویدئویی و تلفن، ابزار ارتباط فضانوردان با خانوادهها
وقتی فضانوردان برای ماهها در ایستگاه فضایی بینالمللی اقامت دارند، اغلب فرصت حضور در مراسمهایی مانند تولد، سالگرد ازدواج و فارغالتحصیلی عزیزانشان را از دست میدهند. در این شرایط، ایمیل یکی از مطمئنترین راههای ارتباطی با زمین است.
تریسی کالدول دایسون، فضانورد ناسا، در ویدیویی در سال ۲۰۱۳ گفت:«روزهای شنبه زمان ارتباط با خانواده است.»
در این تماسهای هفتگی ویدئویی، آنها میتوانند از اتفاقات خانه باخبر شوند و ارتباط عاطفی خود را حفظ کنند.

تعطیلات در ایستگاه فضایی چگونه است
در کریسمس سال گذشته، سونی ویلیامز و بوچ ویلمور، دو فضانوردی که بهطور غیرمنتظره در ایستگاه فضایی گرفتار شده بودند، با کلاه بابانوئل و تماس با خانوادههایشان این روز را جشن گرفتند.
روبیو در همین ارتباط گفت: «تعطیلاتی مانند روز شکرگزاری که معمولا با عزیزان میگذرد، در فضا بیشتر احساس دلتنگی ایجاد میکند.»
همچنین در فضا خبری از نوشیدنیهای الکلی نیست. ناسا اجازه مصرف الکل در ماموریتهای فضایی را نمیدهد.

سرگرمی برای جلوگیری از دلتنگی
دلتنگی تنها مربوط به خانواده نیست. دل فضانوردان اغلب برای چیزهایی که در زمین بدیهی است، تنگ میشود.
کارن ادکینز، هماهنگکننده روانی ناسا، میگوید دو سال پیش از آغاز ماموریت، با فضانوردان دیدار میکنند تا برنامهریزی دقیقی برای حمایت عاطفی از آنها در طول حضور در فضا انجام دهند.
این برنامه شامل تعیین روشهای ارتباط با خانواده، وسایل شخصی مورد علاقه و حتی ایجاد یک وبسایت شخصی حاوی فیلم، سریال، موسیقی و پادکست است.

رایگیری در فضا
از اواخر دهه ۹۰ میلادی، ناسا راهی پیدا کرد تا فضانوردان بتوانند در انتخابات آمریکا شرکت کنند.
آنها پیش از پرتاب، فرم درخواست رایگیری غیرحضوری را پر میکنند و برگه رای از طریق ایمیل به ایستگاه ارسال میشود تا آن را پر کنند و بازگردانند.
در گذشته، برخی فضانوردان حتی در محل خواب خود یک «اتاق رایگیری» کوچک درست کرده بودند.

باغ فضایی، راهی برای آینده در مریخ
اگر انسانها بخواهند در مریخ زندگی کنند، باید یاد بگیرند چگونه در فضا غذا پرورش دهند. به همین منظور، پروژهای شامل یک باغ کوچک با شش گیاه در ایستگاه فضایی ایجاد شده است.
در این باغ، فضانوردان موفق به پرورش فلفل و کاهو شدهاند. این گامی مهم برای تولید غذا بدون جاذبه و نور طبیعی خورشید است.

نظارت دقیق بر سلامت فضانوردان
زندگی طولانی در فضا تغییرات زیادی در بدن ایجاد میکند. بیوزنی بر تعادل، راه رفتن و حتی عملکرد مغز تاثیر میگذارد و برخی تغییرات میتوانند دائمی باشند.
فضانوردان بهطور منظم نمونه بزاق میگیرند و با استفاده از حسگرها، ضربان قلب، خواب و دمای بدن خود را ثبت میکنند.
این دادهها نهتنها برای ماموریتهای آینده، بلکه برای پژوهشهایی که به بهبود مراقبت پزشکی در مناطق دورافتاده زمین کمک میکنند، ارزشمند هستند.

امکان اصلاح مو در فضا وجود دارد
شش ماه بدون مراجعه به آرایشگاه زمان زیادی است. فضانوردان برای کوتاه کردن موهای خود در فضا از جاروبرقی مخصوصی استفاده میکنند که موهای بریدهشده را بلافاصله جمعآوری میکند.

خوابیدن در فضا آسان نیست
ایستگاه فضایی در هر ۲۴ ساعت، ۱۶ بار طلوع و غروب خورشید را تجربه میکند. همین عامل خوابیدن را برای بعضی سخت میسازد.
روبیو گفت فضای خواب مثل یک باجه تلفن است، با کیسهخوابی که به دیوار بسته شده تا بدن در خواب در فضا شناور نشود.
روبیو تجربه خواب در حالت بیوزنی را دوست داشت، اما برای برخی فضانوردان، عادت کردن به این شرایط زمانبر است.

پیادهروی فضایی، تجربهای منحصر به فرد
برای تعمیرات ایستگاه، فضانوردان لباس مخصوص میپوشند و از ایستگاه خارج میشوند. تاکنون بیش از ۲۷۰ پیادهروی فضایی انجام شده که برخی تا بیش از هشت ساعت طول کشیدهاند.
لباسهای فضایی مجهز به اکسیژن و آب هستند. فضانوردان پیش از خروج، اکسیژن خالص تنفس میکنند تا نیتروژن از بدنشان خارج شود و دچار بیماری معروف غواصها نشوند.
آنها روی زمین ساعتها در زیر آب تمرین میکنند، اما به گفته نیک هیگ، از فضانوردان ناسا، «هیچ چیزی نمیتواند حس واقعی شناور بودن در خلا فضا را شبیهسازی کند. تنها جایی که واقعا تجربهاش میکنی، خود فضاست».

یافتههای پژوهش تازه دانشمندان نشان میدهد تغییرات اقلیمی شدید در قرن ششم میلادی احتمالا نقشی اساسی در سقوط امپراتوری رم، یکی از بزرگترین امپراتوریهای تاریخ، داشته است.
به گزارش نشریه تلگراف، محققان دانشگاه ساوتهمپتون در مطالعهای تازه دریافتند که یک دوره سرمای شدید، موسوم به «عصر یخبندان کوچک»، در قرن ششم میلادی چنان قدرتمند بود که توانست سنگهایی را از گرینلند به ایسلند منتقل کند.
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تغییرات اقلیمی در آن دوره از نظر شدت و گستره فراتر از آن بودهاند که پیشتر تصور میشد؛ تغییری که به باور پژوهشگران، احتمالا نقشی تعیینکننده در فروپاشی امپراتوری روم ایفا کرده است.
تاثیر سرمای شدید بر امپراتوری روم
در فاصله سالهای ۵۳۶ تا ۵۴۷ میلادی، سه فوران عظیم آتشفشانی رخ داد که با مسدود کردن نور خورشید، آغازگر دورهای از سرمایش سریع شد و میانگین دمای زمین را به میزان چند درجه کاهش داد.
این دوره سرمایش که به «عصر یخبندان کوچک اواخر دوران باستان» معروف است، در مجموع حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال ادامه داشت.
تام گرنون، استاد زمینشناسی دانشگاه ساوتهمپتون و از پژوهشگران این مطالعه، معتقد است این تغییر اقلیمی احتمالا ضربه نهایی را بر پیکر تضعیفشده امپراتوری روم وارد آورد.
به گفته او، سرمای هوا در آن دوران به حدی رسیده بود که کوههای یخ توانستند تا ایسلند پیشروی کنند و اثرات قابل ملاحظهای بر ساختار زمینشناسی این منطقه برجای بگذارند.

کشف سنگهای گرینلند در سواحل ایسلند
دانشمندان در سواحل غربی ایسلند به قلوهسنگهایی گرد و صیقلی دست یافتند که به گفته آنها، احتمالا همراه با کوههای یخ از گرینلند به این منطقه منتقل شده بودند.
کریستوفر اسپنسر، دانشیار دانشگاه کویینز در کینگستون اونتاریو و نویسنده اصلی این پژوهش، گفت تیم تحقیقاتی از ابتدا به ناهمخوانی این سنگها با محیط پیرامون پی برده بود، چرا که ساختار آنها با هیچ یک از انواع سنگهای شناختهشده در ایسلند امروزی مطابقت نداشت و منشاء دقیق آنها برای مدتی ناشناخته باقی مانده بود.
با بررسی دقیق کریستالهای کوچک زیرکن موجود در این سنگها، تیم تحقیقاتی موفق شد منشاء آنها را شناسایی کند.
زیرکن یکی از مواد معدنی کلیدی در زمینشناسی است که برای تعیین سن سنگها به کار میرود.
اسپنسر زیرکن را به کپسولهای زمان تشبیه کرد و افزود این کریستالها اطلاعات مهمی مانند زمان شکلگیری و ویژگیهای ساختاری خود را حفظ میکنند و به پژوهشگران امکان تحلیل و ردیابی منشاء سنگها را میدهند.
شواهد تازه از شدت یخبندان
تجزیه و تحلیلها نشان داد قدمت این قطعات سنگی به حدود سه میلیارد سال میرسد و محققان توانستند آنها را به نواحی خاصی از گرینلند نسبت دهند.
اسپنسر با اشاره به اهمیت این یافته تصریح کرد این پژوهش نخستین شواهد مستقیم از انتقال قلوهسنگهای بزرگ گرینلند به ایسلند همراه با کوههای یخ را ارائه میدهد.
بر پایه بازسازی زمینشناختی این رویداد، قلوهسنگها ابتدا توسط یخچالهای طبیعی از بستر سنگی گرینلند جدا شدند و درون تودههای یخی به دام افتادند؛ تودههایی که در ادامه به کوههای یخ شناور در اقیانوس تبدیل شدند.
این سنگهای حملشده با یخ احتمالا در قرن هفتم میلادی در سواحل ایسلند رسوب کردند، دورهای که با یک تغییر اقلیمی قابل توجه همراه بود.
در این دوره، افزایش تدریجی دما موجب ذوب شدن تودههای عظیم یخ شد و زمین پس از رهایی از وزن این یخها، بهتدریج به حالت طبیعی خود بازگشت.
این زمانبندی با دورهای از تاریخ زمینشناسی مطابقت دارد که طی آن، قطعات بزرگی از یخچالهای طبیعی جدا و در آبهای اقیانوس شناور میشدند.
این کوههای یخ پس از طی مسافتهای طولانی، سرانجام ذوب میشدند و محتویات خود شامل قطعات سنگی و رسوبات را در سواحل دور از منشاء اصلی بر جای میگذاشتند، پدیدهای که شواهد آن امروزه در سواحل ایسلند قابل مشاهده است.

نقش تعیینکننده اقلیم در سرنوشت تمدنهای باستان
عصر یخبندان کوچک با موجی از آشفتگیهای اجتماعی در سراسر اروپا و آسیا همزمان بود. این دوره مصادف با زمانی است که امپراتوری روم رو به افول نهاد و دوران بیزانس آغاز شد.
در این برهه تاریخی، امپراتوری روم عملا به منطقه مدیترانه محدود شده بود و با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکرد. نابودی محصولات کشاورزی در اثر سرمای شدید، قحطیهای گسترده و شیوع بیماریهای همهگیر، روند زوال این امپراتوری کهن را تسریع کرد.
اثرات این تغییر اقلیمی عظیم فراتر از مرزهای امپراتوری روم گسترش یافت و موجب سقوط سلسلههای حکومتی در چین و همچنین فروپاشی امپراتوری ترک شرقی شد.
این پژوهش تازه که نتایج آن در مجله «ژئولوژی» منتشر شد، نشان میدهد دامنه این اختلالات اقلیمی تا اعماق اقیانوس اطلس شمالی نیز نفوذ کرد.
به گفته گرنون، اگرچه امپراتوری روم احتمالا پیش از آغاز عصر یخبندان کوچک نیز در مسیر افول قرار داشت، اما شواهد بهدستآمده حاکی از آن است که شدت تغییرات اقلیمی در نیمکره شمالی بسیار فراتر از برآوردهای پیشین بوده است.
او افزود این تحولات اقلیمی شدید میتواند نه صرفا یکی از عوامل فرعی، بلکه محرک اصلی دگرگونیهای بزرگ اجتماعی در آن دوران تاریخی بوده باشد.

مصرف برق مراکز پردازش داده جهان تا سال ۲۰۳۰ به ۹۴۵ تراوات ساعت خواهد رسید، رقمی فراتر از کل مصرف برق کشور ژاپن.
هوش مصنوعی با سرعتی چشمگیر در حال تبدیل شدن به بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره است. این فناوری که از خرید آنلاین تا جستجوی اینترنتی را متحول کرده، به ابزاری کارآمد برای صرفهجویی در زمان تبدیل شده است.
اما پرسش مهم اینجاست: آیا هوش مصنوعی میتواند انتشار گازهای گلخانهای خود را جبران کند؟
به گزارش یورونیوز، پژوهشگران دانشگاه کمبریج بریتانیا از هوش مصنوعی در زمینههای مختلفی از مدلسازی اقلیمی تا برنامهریزی کاربری اراضی استفاده میکنند و آن را ابزاری تحولآفرین برای حفاظت از طبیعت میدانند.
همچنین محققان دانشگاه آکسفورد ابزاری مبتنی بر هوش مصنوعی طراحی کردهاند که میتواند رفتارهای زیستمحیطی شرکتها را شفافتر کند. حتی گوگل نیز ابزارهای متعددی مبتنی بر هوش مصنوعی برای بهبود تابآوری اقلیمی، توسعه داده است.
هشدار آژانس بینالمللی انرژی
با این حال، آژانس بینالمللی انرژی (IEA) در گزارشی هشدار داد هوش مصنوعی تقاضا برای برق را بهشدت افزایش داده است.
مراکز داده، بستر اصلی سیستمهای هوش مصنوعی، تا پنج سال آینده مصرف انرژی خود را دو برابر خواهند کرد. آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی کرد تقاضای برق این مراکز تا سال ۲۰۳۰ به ۹۴۵ تراوات ساعت میرسد، رقمی که از کل مصرف برق کشور ژاپن بیشتر است.
فاتح بیرول، مدیر اجرایی آژانس بینالمللی انرژی، معتقد است هوش مصنوعی یکی از مهمترین مباحث امروز دنیای انرژی به شمار میرود، اما سیاستگذاران و بازارها تاکنون از ابزارهای لازم برای درک کامل تاثیرات گسترده آن برخوردار نبودهاند.

کدام کشورها بیشترین مراکز داده را در خود جای دادهاند؟
هوش مصنوعی به قدرت پردازش بالایی نیاز دارد که از هزاران سِروِر مستقر در مراکز داده تامین میشود. برخی از این مراکز به اندازه یک کشور کوچک انرژی مصرف میکنند.
آمریکا با پنج هزار و ۳۸۱ مرکز داده، حدود ۴۰ درصد از بازار جهانی را به خود اختصاص داده است.
انگلستان، آلمان، هند، استرالیا، فرانسه و هلند نیز از جمله کشورهایی هستند که تعداد قابل توجهی مرکز داده در اختیار دارند.
میزان مصرف انرژی در پردازش هوش مصنوعی
بر اساس پژوهشی که در مجله «ماشین لرنینگ» منتشر شد، آموزش مدل محبوب چتجیپیتی، هزار و ۲۸۷ مگاوات ساعت برق مصرف کرده و به اندازه ۸۰ پرواز کوتاه برد در اروپا، دیاکسید کربن تولید کرده است.
سیستمهای آموزشی هوش مصنوعی مولد که شامل مجموعهای از سرورهای قدرتمند هستند، مصرف انرژی بسیار بالاتری نسبت به پردازشهای معمول دارند.
به گفته نومان بشیر، پژوهشگر تاثیرات اقلیمی محاسبات در موسسه فناوری ماساچوست، مجموعهای از سرورهای آموزش هوش مصنوعی مولد، مانند چتجیپیتی، میتواند تا هفت یا هشت برابر بیشتر از عملیات محاسباتی رایج، انرژی مصرف کند.
مقایسه مصرف انرژی در جستوجوهای اینترنتی
هرچند پاسخگویی هوش مصنوعی به هر پرسش بهتنهایی انرژی نسبتا اندکی مصرف میکند، اما حجم بالای درخواستهای روزانه به مصرف قابل توجه انرژی میانجامد.
طبق یافتههای موسسه تحقیقات برق آمریکا، هر پرسش از چتجیپیتی حدود ۲.۹ وات ساعت برق مصرف میکند که تقریبا ۱۰ برابر انرژی مورد نیاز برای یک جستوجوی معمولی در گوگل است.
با پردازش روزانه بیش از یک میلیارد پرسش در اوایل سال ۲۰۲۵ و رشد مداوم این رقم، مصرف انرژی این سامانه بهسرعت در حال افزایش است.

هوش مصنوعی در خدمت انرژی پاک
آژانس بینالمللی انرژی در ادامه گزارش خود نوشت نگرانیها درباره نقش هوش مصنوعی در تشدید تغییرات اقلیمی بیش از حد بزرگنمایی شده است.
بر اساس این گزارش، سهم مراکز داده در انتشار گازهای گلخانهای جهان تنها حدود ۱.۵ درصد باقی خواهد ماند.
این آژانس برآورد کرد به کارگیری فراگیر فناوریهای هوش مصنوعی میتواند تا سال ۲۰۳۵ منجر به کاهش پنج درصدی انتشار گازهای گلخانهای شود؛ رقمی که برای جبران کامل افزایش آلایندگی ناشی از توسعه مراکز داده کافی خواهد بود.
موسسه انرژی «اینتلیجنس» نیز در گزارشی مشابه، ضمن پیشبینی دوبرابر شدن تقاضای انرژی، بر نقش هوش مصنوعی در گذار به انرژی پاک تاکید کرد.
این گزارش از مدیریت هوشمندتر شبکه، کاهش هزینه فناوریهای کمکربن و بهبود ادغام انرژیهای تجدیدپذیر بهعنوان مزایای هوش مصنوعی نام برد.
نیاز به سیاستگذاری هوشمندانه
با اینکه هوش مصنوعی ظرفیتهای قابل توجهی برای بهبود بهرهوری انرژی دارد، آژانس بینالمللی انرژی هشدار داد تحقق این مزایا مستلزم حمایت و برنامهریزی گسترده است.
در صورت نبود زیرساختها و سیاستهای لازم برای پذیرش فراگیر این فناوری، ممکن است تاثیرات مثبت آن تا سال ۲۰۳۵ بسیار محدود باقی بماند. با توجه به شرایط کنونی، سرمایهگذاری در تولید برق کمکربن برای تامین انرژی مراکز داده ضروری است.
شرکت آمازون بهعنوان بزرگترین خریدار انرژی تجدیدپذیر جهان، بیش از ۹۰ درصد عملیات خود را با این انرژیها پشتیبانی میکند، اما موانعی چون ناپایداری منابع تجدیدپذیر و محدودیتهای جغرافیایی همچنان چالشبرانگیز است.
بیشتر مراکز داده بزرگ جهان در آمریکا قرار دارند و عمدتا به سوختهای فسیلی، بهویژه گاز طبیعی، متکی هستند. بدون ایجاد تغییرات اساسی در سیاستگذاریها، این الگوی مصرف انرژی ادامه خواهد یافت.
در نهایت، هوش مصنوعی میتواند به کاهش انتشار گازهای گلخانهای کمک کند، اما این امر مستلزم هماهنگی و حمایت سیاسی است.
با توجه به ماندگاری بلندمدت دیاکسید کربن در جو، حتی اگر هوش مصنوعی در آینده بتواند راهحلهایی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای بیش از میزان تولید خود ارائه کند، آسیبهای اولیهای که بر محیطزیست وارد میآورد، ممکن است جبرانناپذیر باشد.

پژوهشگران با مطالعه الگوهای رشد استخوانی، تفاوتهای شگفتانگیزی در روند تکامل چهره انسانهای امروزی و نئاندرتالها کشف کردهاند. این یافتههای تازه میتواند کلید درک بقای گونه انسان باشد.
به گزارش وبسایت دیلی گلکسی، در پژوهشی که بهتازگی انجام شده، محققان الگوهای رشد استخوانی در صورت انسانهای مدرن، بقایای نئاندرتالها و حتی اسکلت شامپانزهها را مقایسه کردهاند.
تفاوتهای آشکار در ساختار چهره
چهره انسانهای امروزی در مقایسه با اجداد منقرضشده، بهخصوص نئاندرتالها، ساختاری کوچکتر و ظریفتر دارد، در حالی که نئاندرتالها و دیگر انساننماهای اولیه دارای چهرههایی قویتر با ساختار استخوانی درشتتر بودند.
این تفاوت آشکار در ساختار صورت، همواره موضوعی جذاب برای انسانشناسان بوده است. دانشمندان سالهاست که در پی یافتن پاسخی برای چرایی این تمایز مشخص میان انسان امروزی و اجدادش هستند.
پژوهشهای آلکساندرا شوه، محقق ارشد موسسه ماکس پلانک در بخش انسانشناسی تکاملی، به درک تازهای از تفاوت ساختار صورت انسان و نئاندرتال منجر شده است.
به گفته این پژوهشگر، تحقیقات آنها الگوی متمایزی را در روند رشد انسانهای امروزی آشکار کرده است.
برخلاف نئاندرتالها و شامپانزهها که رشد استخوانهای صورتشان تا دوران بزرگسالی ادامه مییافت، در انسانهای امروزی این فرآیند حوالی دوره نوجوانی متوقف میشود.
شوه افزود این توقف زودهنگام رشد، عامل اصلی شکلگیری صورتهای کوچکتر و ظریفتر در انسانهای امروزی در مقایسه با صورتهای بزرگتر و پهنتر اجداد ما است.
این یافته نشان میدهد تغییرات تکاملی در مکانیسمهای رشد، نقش مهمی در تمایز چهره ما از اجدادمان ایفا کرده است.

بررسی دقیقتر الگوهای رشد
محققان در این پژوهش برای دستیابی به دیدگاهی جامعتر، دادههای مربوط به شامپانزهها را نیز در مطالعات خود گنجاندند. این رویکرد، افق تازهای را در بررسی روند تکاملی ساختار صورت در میان نخستیها گشوده است.
نتایج حاکی از آن است علیرغم شباهتهای فیزیولوژیک فراوان میان انسانها و شامپانزهها، تناسب و ساختار صورت آنها تفاوتهای چشمگیری با یکدیگر دارد.
این یافته از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا شامپانزهها نزدیکترین خویشاوندان زنده ما در میان نخستیها به شمار میروند.
بررسیهای تطبیقی پژوهشگران نشان میدهد الگوی رشد صورت در انسانهای امروزی کاملا منحصر بهفرد است.
به نظر میرسد این ویژگی در مسیر تکامل برای بهینهسازی مصرف انرژی شکل گرفته، در عین حال که کارکردهای حیاتی مانند جویدن را همچنان بهخوبی حفظ کرده است.

زیستشناسی تکامل صورت
کشف کلیدی محققان در این پژوهش، تفاوت اساسی در زمانبندی رشد استخوانی بین انسانهای مدرن و نئاندرتالها است. این یافته به درک بهتر مسیرهای متفاوت تکاملی دو گونه کمک شایانی میکند.
پایگاه علمی ارث دات کام، در گزارشی به این موضوع پرداخت و نوشت در گونههایی با صورت بزرگتر مانند نئاندرتالها، فعالیت استخوانسازی با شدت بیشتر و برای مدت طولانیتری ادامه مییافت.
این فرآیند طولانیتر، به شکلگیری ویژگیهای برجستهتر و ضخیمتری در ساختار صورت منجر میشود.
بهواسطه این دوره رشد طولانیتر، فک و بخش میانی صورت نئاندرتالها قویتر و برجستهتر بود و این ساختار قدرتمندتر، احتمالا مزیتی سازگارانه برای شیوه زندگی و عادات تغذیهای آنها محسوب میشد.
در سوی مقابل، در انسانهای امروزی، رشد فک بالایی (ماگزیلا) زودتر متوقف میشود. همین توقف زودهنگام، مانع از برجستگی بیش از حد این بخش میگردد و در نتیجه، صورت ما ظرافت بیشتری پیدا میکند.
عوامل محیطی و ژنتیکی تاثیرگذار
در کنار یافتههای مربوط به الگوهای رشد، دانشمندان به بررسی عوامل زیربنایی این تفاوتها نیز پرداختند. اگرچه تغییرات تغذیهای و رفتاری میتوانند در تکامل ساختار صورت نقش داشته باشند، پژوهشگران بر اهمیت ساز و کارهای ژنتیکی در این فرآیند تاکید ویژهای دارند.
فرضیه مهم دیگری که محققان مطرح کردهاند، تاثیر تغییرات هورمونی دوران بلوغ بر روند رشد استخوانهای صورت است.
به نظر میرسد این تغییرات هورمونی میتوانند سرعت و میزان رشد استخوانی را تنظیم کنند و در شکلگیری نهایی ساختار صورت نقش تعیینکنندهای داشته باشند.
با این حال، دانشمندان تاکید میکنند که تعامل پیچیده میان ژنتیک، محیط و هورمونها در این زمینه هنوز بهطور کامل شناخته نشده است. این پیچیدگی، ضرورت پژوهشهای بیشتر را آشکار میسازد.
ارزش این تحقیقات در آن است که به ما کمک میکند تا نقش عوامل محیطی مانند تغییر در روشهای تهیه غذا و الگوهای تعامل اجتماعی را در روند تکامل چهره انسان بهتر درک کنیم.
این فشارهای محیطی، هرچند ظریف، میتوانند طی نسلهای متمادی تاثیرات قابل توجهی بر ویژگیهای فیزیکی گونهها بگذارند.

دانشمندان با استفاده از تلسکوپ فضایی جیمز وب، لحظهای بیسابقه را ثبت کردند که طی آن یک سیاره غولپیکر گازی در مدار ستارهاش سقوط کرد و از بین رفت.
ستارهشناسان برای نخستینبار پنج سال پیش موفق شدند سقوط یک سیاره به درون ستارهاش را مشاهده کنند. حالا مشاهدات جدید تلسکوپ جیمز وب نشان میدهد این مرگ به شکلی متفاوت از آنچه پیشتر تصور میشد اتفاق افتاده است.
بررسیهای تازه نشان میدهد سیارهای بزرگتر از مشتری که در رده سیارات «مشتری داغ» طبقهبندی میشود، بهتدریج مدارش را از دست داده و با سرعت زیاد به سمت ستارهاش سقوط کرده است. این ستاره در فاصله ۱۲ هزار سال نوری از زمین در صورتفلکی عقاب قرار دارد.
مشتری داغ
به گروهی از سیارات فراخورشیدی که بسیار شبیه به سیاره مشتری (گازی و غولپیکر) هستند اما برخلاف مشتری (که دور از خورشید قرار دارد) در فاصلهای بسیار نزدیک به ستاره میزبان خود میچرخند، «مشتری داغ» گفته میشود.
نزدیکی سیاره به ستاره میزبان باعث میشود دمای آنها بسیار بالا باشد، بهطوری که سطح آنها داغ و پر از گازهای سوزان است.

جمیز وب چه چیزی را ثبت کرد؟
به گفته پژوهشگران، سیاره در مسیر سقوط، وارد جو بیرونی ستاره شده و همین برخورد باعث آزاد شدن مقادیر زیادی گاز و غبار شده است. تلسکوپ جیمز وب موفق شده پس از این برخورد، حلقهای از گاز داغ و ابری از غبار سرد را اطراف این ستاره ثبت کند.
رایان لاو، اخترشناس بنیاد ملی علوم آمریکا گفت: «میدانیم که بخشی از مواد ستاره پس از سقوط سیاره به بیرون پرتاب شده و شواهد این رویداد را اکنون در قالب غبار اطراف ستاره میبینیم».
به گفته مورگان مکلئود، پژوهشگر مرکز اخترفیزیک هاروارد-اسمیتسونیان، این سیاره به دلیل برهمکنشهای گرانشی با ستارهاش به مرور زمان مدار خود را از دست داده و در نهایت وارد جو ستاره شده است.
مکلئود گفت: «سیاره در این مسیر، هم به داخل کشیده شد و هم لایههای گازی بیرونیاش از بین رفت. این برخورد شدید باعث آزاد شدن نور و ذراتی شد که امروز در اطراف ستاره قابل مشاهدهاند».
مکلئود افزود که نمیتوان با قطعیت گفت دقیقا چه بلایی بر سر سیاره آمده اما مدلسازیهای رایانهای به پژوهشگران در بازسازی این فرایند کمک میکنند.
آیا روزی زمین به درون خورشید سقوط میکند؟
به گفته دانشمندان، در منظومه شمسی هیچ سیارهای آنقدر به خورشید نزدیک نیست که در خطر سقوط به درون آن باشد اما انتظار میرود حدود پنج میلیارد سال دیگر، خورشید وارد مرحله غول سرخ شود و سیاراتی مثل عطارد، زهره و شاید زمین را ببلعد.
رایان لاو تاکید کرد بر اساس یافتههای علمی احتمالا سیارات بیش از آنکه در مرحله غول سرخ شدن ستاره نابود شوند، با فرو رفتن تدریجی به درون مدارهای داخلی و سقوط در ستاره، نابود میشوند.