رد ماندگار تروما بر بدن؛ آنچه ذهن فراموش میکند، تن به یاد میآورد
تحقیقات تازه نشان میدهند بدن انسان خاطره رویدادهای تروماتیک را حتی سالها پس از وقوع آنها و با وجود بهبود روانی ظاهری، در قالب تغییرات فیزیولوژیک حفظ میکند و نشانههای زیستی استرس را با خود و در خود حمل میکند.
یک مطالعه گسترده با پیگیری ۱۴ ساله نشان میدهد افرادی که به طور مرتب به غذای خود نمک میزنند، با خطر بیشتر ابتلا به افسردگی و اضطراب روبهرو هستند.
بر اساس گزارش دیلی میل، پژوهشگران دانشگاه پزشکی شینجیانگ چین در مطالعهای گسترده روی نزدیک به نیم میلیون بزرگسال بریتانیایی، دریافتند افرادی که همیشه به غذای خود نمک اضافه میکنند در مقایسه با کسانی که هرگز این کار را نمیکنند یا به ندرت انجام میدهند، تا ۲۹ درصد بیشتر در معرض خطر افسردگی و ۱۷ درصد بیشتر در معرض خطر اضطراب هستند.
این مطالعه که در ژورنال آو اِفکتیو دیسردرز منتشر شده، نخستین پژوهشی است که ارتباط معناداری بین افزودن نمک به غذا و خطر ابتلا به این اختلالات روانی را گزارش میکند.
محققان با بررسی دادههای ۴۴۴ هزار و ۷۸۷ بزرگسال از بانک زیستی بریتانیا که در آغاز مطالعه سابقه افسردگی یا اضطراب نداشتند، این افراد را به مدت میانگین ۱۴ سال و نیم پیگیری کردند.
در این مدت، ۱۶ هزار و ۳۱۹ مورد تازه افسردگی و ۱۸ هزار و ۹۵۹ مورد اضطراب ثبت شد که نتایج نشان داد رابطه مستقیمی بین فراوانی افزودن نمک به غذا و افزایش خطر این اختلالات وجود دارد.
نمکچگونهبرمغزتاثیرمیگذارد؟
چندین سازوکار احتمالی برای توضیح ارتباط مغز و نمک پیشنهاد شده است.
یونهای سدیم نقشی اساسی در انتقال سیناپسی و بازیافت انتقالدهندههای عصبی دارند. اختلال در تعادل یون سدیم میتواند بر عملکرد انتقالدهندههای عصبی مهم مانند دوپامین، نورآدرنالین و سروتونین تاثیر بگذارد که همگی با تنظیم خلق و بروز اختلالات روانی مرتبط هستند.
مصرف بالای نمک میتواند محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال (HPA) را بیشفعال کند و باعث تشدید پاسخ به استرس شود.
این فرآیند باعث ترشح بیش از حد هورمونهای استرس در بدن میشود که به نوبه خود میتواند به آسیب سلولهای عصبی، کاهش ارتباطات بین سلولی در مغز و اختلال در تولید پروتئینهای محافظ مغزی منجر شود.
این تغییرات ساختاری و عملکردی در مغز، همان تغییراتی هستند که معمولا در افراد مبتلا به افسردگی و اضطراب دیده میشوند.
ارتباطعملکردرودهومغز
مصرف زیاد نمک میتواند تعادل باکتریهای مفید روده را بر هم بزند.
این اختلال باعث تولید مواد التهابی در بدن میشود که قادرند از سد خونی-مغزی عبور کرده و به سلولهای پشتیبان بافت عصبی آسیب برسانند.
تحقیقات نشان دادهاند که این آسیبها میتوانند در ایجاد علائم افسردگی و اضطراب نقش مهمی داشته باشند.
محدودیتهایپژوهش
این پژوهش اما با چند محدودیت همراه بود: نخست آن که اطلاعات مربوط به میزان مصرف نمک، ویژگیهای فردی و شیوه زندگی شرکتکنندگان از طریق پرسشنامه جمعآوری شده و ممکن است دقت کافی نداشته باشد.
افزون بر این، هر چند محققان تلاش کردند افرادی را که در پنج سال گذشته رژیم غذایی خود را تغییر داده بودند از مطالعه کنار بگذارند اما با توجه به دوره پیگیری طولانی حدود ۱۴ سال، احتمال تغییرات دیگر در سبک زندگی شرکتکنندگان وجود داشته که میتواند بر نتایج تاثیرگذار باشد.
کاربردهایعملیاینیافتهها
محققان بر این باورند که نتایج این پژوهش میتواند زمینهساز راهکارهای تازهای برای کاهش افسردگی و اضطراب باشد.
آنها کاهش مصرف نمک را هدفی مناسب برای مداخلات پیشگیرانه میدانند و معتقدند برنامههای آگاهیبخشی عمومی که مردم را به کاهش مصرف نمک تشویق میکنند، میتوانند گامی موثر در پیشگیری از این اختلالات روانی شایع باشند.
به عقیده این پژوهشگران، تغییرات ساده در عادات غذایی میتوانند تاثیرات قابل توجهی بر سلامت روان افراد بگذارند.
با این وجود، دانشمندان تاکید میکنند برای اطمینان کامل از این یافتهها، به پژوهشهای بیشتری نیاز است؛ به ویژه، انجام مطالعات در گروههای مختلف جمعیتی و کارآزماییهای بالینی که تاثیر کاهش مصرف نمک را بر علائم افسردگی و اضطراب به طور مستقیم بررسی کنند.
چنین پژوهشهایی میتوانند شواهد محکمتری ارائه دهند و به توصیههایی دقیقتر برای بهبود سلامت روان جامعه منجر شوند.
نخستین گروه فضانوردی تمامزنانه از دهه ۱۹۶۰ تاکنون، روز دوشنبه ۲۵ فروردین سوار بر یکی از موشکهای شرکت بول اوریجین متعلق به جف بزوس، بنیانگذار آمازون، راهی فضا شد.
این تیم شامل کیتی پری خواننده مشهور، لورن سانچز کارآفرین آمریکایی و نامزد جف بزوس، گیل کینگ مجری تلویزیونی، کریان فلین تهیهکننده سینما، و آماندا نگوین و عایشه بو دو دانشمند پیشین ناسا، بود.
این شش زن در سفری کوتاه که حدود ۱۰ دقیقه طول کشید، بیش از ۱۰۰ کیلومتر از سطح زمین فاصله گرفتند و تا مرز فضا پیش رفتند و سپس به زمین بازگشتند.
این پرواز، مسافران را از خط کارما، مرز رسمی فضا در سطح بینالمللی، عبور داد. گیل کینگ، از اعضای این گروه، گفت که کیتی پری در طول سفر ترانه «چه دنیای شگفتانگیزی» را در فضا خواند.
پری پس از بازگشت سالم به زمین، تجربه خود را چنین توصیف کرد: «از ۱۰ نمره، قطعا ۱۰! این نظر من است. حتما امتحانش کنید.»
فضاپیمای کاملا خودکار این گروه بهصورت عمودی از زمین برخاست و در میانه پرواز، کپسول حامل خدمه از بخش اصلی جدا شد. این کپسول سپس با کمک چتر نجات و پیشران معکوس، به آرامی به زمین نشست.
پس از فرود، این گروه از زنان شادمان از کپسول خارج شدند و کیتی پری با بوسیدن خاک زمین، احساسات خود را بروز داد. او گفت: «فکر میکنم این تجربه به من نشان داد که آدم تا روزی که به فضا میرود، واقعا نمیداند چقدر عشق در دلش دارد، چقدر عشق میتواند بدهد و چقدر میتواند دوست داشته شود.»
این ماموریت، نخستین پرواز تمامزنانه از زمان سفر تاریخی والنتینا ترشکوا، اولین زن فضانورد جهان در سال ۱۹۶۳ بود.
همچنین این پرواز، یازدهمین ماموریت سرنشیندار زیرمداری شرکت بلو اوریجین بهشمار میرود؛ شرکتی که چند سالی است تجربههای گردشگری فضایی ارائه میدهد. البته این شرکت، هزینه این سفرهای فضایی را بهطور رسمی اعلام نمیکند.
انتظار میرفت که مسافران در بخشی از پرواز بتوانند کمربندهای خود را باز و لحظاتی را در بیوزنی سپری کنند.
الهامبخش
این شش زن به جمع ۵۲ نفری پیوستند که پیش از این از سوی بلو اوریجین به فضا فرستاده شده بودند؛ ویلیام شاتنر، بازیگر پیشکسوت مجموعه «پیشتازان فضا» از جمله کسانی است که پیش از این چنین سفری را تجربه کرده بود.
اپرا وینفری، دوست صمیمی گیل کینگ و مجری مشهور اسطوره برنامههای گفتوگومحور، از جمله تماشاگران این پرواز در تگزاس بود.
کینگ درباره تجربه خود گفت: «وقتی بالا میروید، بهطرز عجیبی سکوت حکمفرما میشود... به سیاره نگاه میکنید و با خودتان میگویید: «واقعا ما از اینجا آمدهایم؟ برای من، این یادآوری بزرگی بود که باید بهتر عمل کنیم و انسان بهتری باشیم.»
کیتی پری پیشتر در گفتوگویی با مجله اله (Elle) گفته بود: « برای دخترم دیزی در این سفر شرکت میکنم تا الهامبخش او باشم که دریابد هیچگاه برای رویاهایش حد و مرزی قائل نشود.»
حضور چهرههای سرشناس در این پروازها، بخشی از تلاشهای بلو اوریجین برای حفظ توجه عمومی به فعالیتهایش است؛ چرا که این شرکت با رقبای متعددی در عرصه گردشگری فضایی روبهروست.
مهمترین رقیب بزوس در این زمینه، شرکت ویرجین گلکتیک است که تجربهای مشابه از پروازهای زیرمداری ارائه میدهد. با این حال، بلو اوریجین در آینده قصد دارد گردشگران فضایی را به مدار زمین نیز ببرد و در این مسیر، با شرکت اسپیسایکس به رهبری ایلان ماسک رقابت کند.
در ماه ژانویه، موشک قدرتمندتر این شرکت با نام «نیو گلن» نخستین پرتاب آزمایشی بدون سرنشین خود را با موفقیت به انجام رساند.
نتایج یک مطالعه جدید در دانشگاه سیدنی حاکی از آن است که وضعیت نامطلوب سلامت دهان و دندان در زنان، ارتباط چشمگیری با افزایش سردردهای میگرنی، دردهای ناحیه شکم و دردهای عمومی بدن دارد.
به گزارش پایگاه نوروساینس نیوز، محققان دانشگاه سیدنی در مطالعهای که در مجله «فرانتیرز این پین ریسرچ» منتشر شد، رابطهای مستقیم میان سلامت دهان و شدت دردهای مزمن در زنان کشف کردند.
این پژوهش که برای نخستین بار در جهان انجام گرفت، میکروبهای خاصی را در محیط دهان شناسایی کرد که با برخی اختلالات همراه با درد مزمن ارتباطی مستقیم دارند.
این موضوع نشاندهنده ارتباط احتمالی میان میکروبیوم دهان و سیستم عصبی است.
ارتباط میکروبهای دهان با دردهای مزمن
یافتههای این تحقیق بر اهمیت رعایت بهداشت دهان نهتنها بهمنظور حفظ سلامت دندانها، بلکه برای کاهش درد و بهبود سلامت عمومی بدن تاکید میکند.
این پژوهش راه را برای مطالعات بیشتر درباره نقش جمعیت میکروبی دهان (میکروبیوتای) در بروز دردهای مزمن با منشا ناشناخته هموار کرده است.
۶۷ درصد از شرکتکنندگان در این پژوهش به سندرم درد عضلانی فراگیر (فیبرومیالژیا) مبتلا بودند.
به گفته جوآنا هارنت، محقق ارشد این پروژه از دانشگاه سیدنی، این نخستین مطالعهای است که به بررسی سلامت دهان، جمعیت میکروبی دهان و دردهای شایع در زنان مبتلا به سندرم درد عضلانی فراگیر پرداخته و ارتباط واضح و معناداری بین سلامت ضعیف دهان و درد را نشان داده است.
شارون اردریچ، نویسنده ارشد مقاله و دانشجوی دکترا در دانشگاه سیدنی، به اهمیت ویژه این یافتهها برای بیماران مبتلا به سندرم درد عضلانی فراگیر اشاره میکند.
به گفته اردریچ، این بیماری شایع روماتیسمی در بسیاری موارد تشخیص داده نمیشود، در حالی که با مجموعهای از علائم آزاردهنده، مانند دردهای گسترده در سیستم عضلانی-اسکلتی، سردردهای مکرر، خستگی مزمن، مشکلات خواب و اختلالات شناختی، همراه است.
پژوهشگران در این مطالعه روابط میان وضعیت سلامت دهان، جمعیت میکروبی دهان و الگوهای مختلف درد را در گروهی از زنان نیوزیلندی بررسی کردند.
این افراد در دو گروه مبتلا و غیرمبتلا به سندرم درد عضلانی فراگیر دستهبندی شدند.
برای سنجش سلامت دهان از پرسشنامه استاندارد سازمان جهانی بهداشت استفاده شد و دردهای بدنی، سردرد، میگرن و دردهای شکمی، از طریق پرسشنامههای استاندارد پزشکی مانند پرسشنامه انجمن بینالمللی سردرد و شاخص شدت اختلالات عملکرد رودهای، مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتههای کلیدی پژوهش
محققان با بهرهگیری از روشهای پیشرفته تحلیل ژنتیکی، رابطهای قدرتمند میان سلامت دهان و شدت درد کشف کردند.
تحلیلها نشان داد برخی میکروبهای خاص دهانی با الگوهای مختلف درد، ارتباط مستقیم دارند. افراد با بدترین شرایط سلامت دهان، ۶۰ درصد بیشتر به دردهای متوسط تا شدید بدنی مبتلا میشوند و خطر ابتلا به میگرن در آنها تا ۴۹ درصد افزایش مییابد.
همچنین، سلامت نامطلوب دهان بهعنوان شاخصی معتبر برای پیشبینی سردردهای میگرنی مزمن و تکرارشونده شناسایی شد.
توصیهها و کاربردیهای بالینی
انجمن دندانپزشکی استرالیا توصیه میکند علاوه بر مسواک زدن و استفاده از نخ دندان روزانه، افراد باید بهطور منظم برای معاینات دهان و دندان به متخصصان مراجعه کنند.
بر اساس این یافتهها، اهمیت سلامت دهان فراتر از مراقبتهای دندانی است و نقشی کلیدی در کنترل دردهای مختلف بدن و ارتقای سلامت عمومی ایفا میکند.
نتایج این پژوهش میتواند رویکردهای نوینی را در درمان و پیشگیری از دردهای مزمن، بهویژه در زنان مبتلا به سندرم درد عضلانی فراگیر ارائه دهد.
این مطالعه تاکید میکند که رعایت بهداشت دهان باید بهعنوان بخش مهمی از برنامههای جامع مدیریت دردهای مزمن در نظر گرفته شود.
زندگی در ایستگاه فضایی تجربهای منحصر به فرد اما چالشبرانگیز است؛ از دلتنگی برای خانواده تا خوابیدن در بیوزنی، غذاهایی با طعم متفاوت، و حتی دشواریهایی مانند اصلاح مو یا پوشیدن یک لباس برای چند روز در محیطی بدون جاذبه.
به گزارش پایگاه خبری بیزنس اینسایدر، ناسا و سایر آژانسهای فضایی در تلاشند تا تمامی اطلاعات مربوط به واکنش انسان به شرایط سخت سفرهای فضایی را جمعآوری کنند.
آنها همچنین میکوشند تا حد ممکن، راحتیهای زندگی زمینی را به فضا منتقل کنند.
بیش از ۲۸۰ نفر از سال ۱۹۹۸ به ایستگاه فضایی سفر کردهاند
تاکنون فضانوردانی از ۲۰ کشور گوناگون در ایستگاه فضایی بینالمللی حضور داشتهاند. ایستگاه فضایی در واقع یک آزمایشگاه شناور است که در آن آزمایشهایی مرتبط با سفرهای فضایی انجام میشود. هر ماموریت معمولا شش ماه تا یک سال طول میکشد.
هدف اصلی از انجام این ماموریتها، درک بهتر زندگی در شرایط بیوزنی است. یافتههای این تحقیقات همچنین به توسعه داروها و فناوریهای پزشکی در زمین کمک کردهاند.
محدودیت فضا در ایستگاه فضایی
بر خلاف نامش، ایستگاه فضایی چندان جادار نیست. به گفته ناسا، این ایستگاه مانند یک خانه ششخوابه در فضایی کوچکتر از یک زمین فوتبال است.
پنج آژانس فضایی بهطور مشترک از این ایستگاه استفاده میکنند. درون آن، شش محل خواب، یک باشگاه و دو سرویس بهداشتی وجود دارد.
فرانک روبیو، فضانورد آمریکایی، در همین رابطه گفت ایستگاه فضایی «شبیه ساختمانی با راهروهای متعدد است؛ جایی مانند پذیرایی برای دورهمنشینی ندارد. باید خودت را به محدود بودن فضا عادت بدهی».
همه غذاها خشک و بیمزه نیستند
غذای فضایی باید از چند ویژگی برخوردار باشد؛ خردهریزه ایجاد نکند تا باعث آسیب به دستگاهها نشود، ماندگاری بالا و طعم قابل قبولی داشته باشد.
روشهای جدید نگهداری غذا باعث شده غذاهای متنوعتری از جمله میگوی تند و کیک شکلاتی در اختیار فضانوردان قرار گیرد.
برخی فضانوردان میگویند غذاهای تند را بیشتر میپسندند، چون در شرایط بیوزنی، مایعات در سینوسها جمع میشوند و این موضوع به تضعیف حس چشایی میانجامد.
بسیاری از فضانوردان خوراکیهایی همراه خود میبرند که حال و هوای خانه را برایشان زنده کند؛ مثلا یکی از آنها وسایل تهیه یک تخته پنیر و گوشت سرد را به فضا برده بود.
ورزش روزانه برای پیشگیری از پوکی استخوان
پزشکان در سفرهای فضایی ابتدایی متوجه شدند که استخوانهای فضانوردان در شرایط بیوزنی تحلیل میرود. اکنون ساکنان ایستگاه روزانه چند ساعت ورزش میکنند.
این ورزشها ترکیبی از تمرینات هوازی و مقاومتی است. روبیو گفت: «تعداد اسکاتهایی که در فضا میزنیم آنقدر زیاد است که انگار هر روز، روز تمرین پاهاست!»
مسواک زدن بدون آب جاری
کریس هدفیلد، فضانورد کانادایی، در سال ۲۰۱۳ در ویدیویی نشان داد که چطور بدون شیر آب مسواک میزند.
او با استفاده از بطری آب، مسواک را مرطوب میکرد، سپس آب را میمکید و خمیر دندان میزد. در پایان، خمیر دندان را میبلعید و با آب دوباره دهانش را شستوشو میداد.
برای حمام هم از حولههای مرطوب و شامپوهای بدون نیاز به آبکشی استفاده میشود. آب اضافه با مکش جمعآوری و به مخزن ضایعات منتقل میشود.
دستشوییها در ایستگاه فضایی با جریان هوا کار میکنند
استفاده از شلنگ، قیف و مکش، برای رفتن به دستشویی در فضا ضروری است. در سال ۲۰۲۰، ناسا طراحی دستشوییهای ایستگاه فضایی را برای راحتی و دوام بیشتر، بهروزرسانی کرد.
فضانوردان دستمال توالت مصرفشده را در کیسههای ضدآب میریزند. زبالههای جامد بعدا به زمین فرستاده میشوند تا هنگام ورود به جو زمین بسوزند؛ اما ادرار داستان دیگری دارد.
بیشتر آب موجود در ایستگاه فضایی بازیافت میشود
آب یکی از منابع حیاتی و بسیار سنگین برای حمل به فضاست. بدن انسان از طریق عرق، ادرار و بخار تنفس مقدار زیادی آب تولید میکند که در ایستگاه فضایی بیشتر این آب هدر نمیرود.
برندان لوتس، مهندس هوافضای ناسا، در سال ۲۰۲۴ گفت: «ما دستگاههایی در ایستگاه داریم که این مایعات را دوباره به آب آشامیدنی تبدیل میکنند.»
ناسا در سال ۲۰۲۳ اعلام کرد ۹۸ درصد از آب دفعشده فضانوردان را بازیافت میکند.
در ایستگاه فضایی خبری از لباسشویی نیست
فضانوردان تنها میتوانند مقدار محدودی لباس با خود ببرند و باید آنها را برای مدت طولانی بپوشند.
به گفته ناسا، فضانوردان گاهی ممکن است یک لباس را تا یک هفته بپوشند. شستن لباس در فضا مصرف آب زیادی دارد، بنابراین لباسهای فرسوده، مانند سایر زبالهها، سوزانده میشوند.
البته نبود لباسشویی بهمعنای حذف کامل کارهای روزمره نیست. فضانوردان برای جمعکردن خردهریزها و آشغالهایی که ممکن است به تجهیزات آسیب بزنند، از جاروبرقیهای ویژه استفاده میکنند.
روز کاری ۱۲ ساعته در ایستگاه فضایی
روز کاری معمول در ایستگاه فضایی حدودا ۱۲ ساعت به طول میانجامد، با زمانهایی برای ناهار و ورزش. در این مدت، فضانوردان مشغول انجام آزمایشهای علمی، نظارت بر سلامت خود و شرکت در تحقیقات پزشکی هستند.
ایستگاه نیاز به تعمیرات مداوم دارد. در سالهای اخیر، ترکهایی در برخی بخشها ایجاد شده و نشتی هوا نیز گزارش شده است. خرابی دستشویی و نوسانات دما از دیگر مشکلات اخیر ایستگاه بوده است.
بازرس کل ناسا در گزارشی نوشت نشتی هوا از جدیترین خطرات ایمنی است و ناسا بهطور دقیق آن را بررسی و پایش میکند.
ایمیل، تماس ویدئویی و تلفن، ابزار ارتباط فضانوردان با خانوادهها
وقتی فضانوردان برای ماهها در ایستگاه فضایی بینالمللی اقامت دارند، اغلب فرصت حضور در مراسمهایی مانند تولد، سالگرد ازدواج و فارغالتحصیلی عزیزانشان را از دست میدهند. در این شرایط، ایمیل یکی از مطمئنترین راههای ارتباطی با زمین است.
تریسی کالدول دایسون، فضانورد ناسا، در ویدیویی در سال ۲۰۱۳ گفت:«روزهای شنبه زمان ارتباط با خانواده است.»
در این تماسهای هفتگی ویدئویی، آنها میتوانند از اتفاقات خانه باخبر شوند و ارتباط عاطفی خود را حفظ کنند.
تعطیلات در ایستگاه فضایی چگونه است
در کریسمس سال گذشته، سونی ویلیامز و بوچ ویلمور، دو فضانوردی که بهطور غیرمنتظره در ایستگاه فضایی گرفتار شده بودند، با کلاه بابانوئل و تماس با خانوادههایشان این روز را جشن گرفتند.
روبیو در همین ارتباط گفت: «تعطیلاتی مانند روز شکرگزاری که معمولا با عزیزان میگذرد، در فضا بیشتر احساس دلتنگی ایجاد میکند.»
همچنین در فضا خبری از نوشیدنیهای الکلی نیست. ناسا اجازه مصرف الکل در ماموریتهای فضایی را نمیدهد.
سرگرمی برای جلوگیری از دلتنگی
دلتنگی تنها مربوط به خانواده نیست. دل فضانوردان اغلب برای چیزهایی که در زمین بدیهی است، تنگ میشود.
کارن ادکینز، هماهنگکننده روانی ناسا، میگوید دو سال پیش از آغاز ماموریت، با فضانوردان دیدار میکنند تا برنامهریزی دقیقی برای حمایت عاطفی از آنها در طول حضور در فضا انجام دهند.
این برنامه شامل تعیین روشهای ارتباط با خانواده، وسایل شخصی مورد علاقه و حتی ایجاد یک وبسایت شخصی حاوی فیلم، سریال، موسیقی و پادکست است.
رایگیری در فضا
از اواخر دهه ۹۰ میلادی، ناسا راهی پیدا کرد تا فضانوردان بتوانند در انتخابات آمریکا شرکت کنند.
آنها پیش از پرتاب، فرم درخواست رایگیری غیرحضوری را پر میکنند و برگه رای از طریق ایمیل به ایستگاه ارسال میشود تا آن را پر کنند و بازگردانند.
در گذشته، برخی فضانوردان حتی در محل خواب خود یک «اتاق رایگیری» کوچک درست کرده بودند.
باغ فضایی، راهی برای آینده در مریخ
اگر انسانها بخواهند در مریخ زندگی کنند، باید یاد بگیرند چگونه در فضا غذا پرورش دهند. به همین منظور، پروژهای شامل یک باغ کوچک با شش گیاه در ایستگاه فضایی ایجاد شده است.
در این باغ، فضانوردان موفق به پرورش فلفل و کاهو شدهاند. این گامی مهم برای تولید غذا بدون جاذبه و نور طبیعی خورشید است.
نظارت دقیق بر سلامت فضانوردان
زندگی طولانی در فضا تغییرات زیادی در بدن ایجاد میکند. بیوزنی بر تعادل، راه رفتن و حتی عملکرد مغز تاثیر میگذارد و برخی تغییرات میتوانند دائمی باشند.
فضانوردان بهطور منظم نمونه بزاق میگیرند و با استفاده از حسگرها، ضربان قلب، خواب و دمای بدن خود را ثبت میکنند.
این دادهها نهتنها برای ماموریتهای آینده، بلکه برای پژوهشهایی که به بهبود مراقبت پزشکی در مناطق دورافتاده زمین کمک میکنند، ارزشمند هستند.
امکان اصلاح مو در فضا وجود دارد
شش ماه بدون مراجعه به آرایشگاه زمان زیادی است. فضانوردان برای کوتاه کردن موهای خود در فضا از جاروبرقی مخصوصی استفاده میکنند که موهای بریدهشده را بلافاصله جمعآوری میکند.
خوابیدن در فضا آسان نیست
ایستگاه فضایی در هر ۲۴ ساعت، ۱۶ بار طلوع و غروب خورشید را تجربه میکند. همین عامل خوابیدن را برای بعضی سخت میسازد.
روبیو گفت فضای خواب مثل یک باجه تلفن است، با کیسهخوابی که به دیوار بسته شده تا بدن در خواب در فضا شناور نشود.
روبیو تجربه خواب در حالت بیوزنی را دوست داشت، اما برای برخی فضانوردان، عادت کردن به این شرایط زمانبر است.
پیادهروی فضایی، تجربهای منحصر به فرد
برای تعمیرات ایستگاه، فضانوردان لباس مخصوص میپوشند و از ایستگاه خارج میشوند. تاکنون بیش از ۲۷۰ پیادهروی فضایی انجام شده که برخی تا بیش از هشت ساعت طول کشیدهاند.
لباسهای فضایی مجهز به اکسیژن و آب هستند. فضانوردان پیش از خروج، اکسیژن خالص تنفس میکنند تا نیتروژن از بدنشان خارج شود و دچار بیماری معروف غواصها نشوند.
آنها روی زمین ساعتها در زیر آب تمرین میکنند، اما به گفته نیک هیگ، از فضانوردان ناسا، «هیچ چیزی نمیتواند حس واقعی شناور بودن در خلا فضا را شبیهسازی کند. تنها جایی که واقعا تجربهاش میکنی، خود فضاست».
یافتههای پژوهش تازه دانشمندان نشان میدهد تغییرات اقلیمی شدید در قرن ششم میلادی احتمالا نقشی اساسی در سقوط امپراتوری رم، یکی از بزرگترین امپراتوریهای تاریخ، داشته است.
به گزارش نشریه تلگراف، محققان دانشگاه ساوتهمپتون در مطالعهای تازه دریافتند که یک دوره سرمای شدید، موسوم به «عصر یخبندان کوچک»، در قرن ششم میلادی چنان قدرتمند بود که توانست سنگهایی را از گرینلند به ایسلند منتقل کند.
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تغییرات اقلیمی در آن دوره از نظر شدت و گستره فراتر از آن بودهاند که پیشتر تصور میشد؛ تغییری که به باور پژوهشگران، احتمالا نقشی تعیینکننده در فروپاشی امپراتوری روم ایفا کرده است.
تاثیر سرمای شدید بر امپراتوری روم
در فاصله سالهای ۵۳۶ تا ۵۴۷ میلادی، سه فوران عظیم آتشفشانی رخ داد که با مسدود کردن نور خورشید، آغازگر دورهای از سرمایش سریع شد و میانگین دمای زمین را به میزان چند درجه کاهش داد.
این دوره سرمایش که به «عصر یخبندان کوچک اواخر دوران باستان» معروف است، در مجموع حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال ادامه داشت.
تام گرنون، استاد زمینشناسی دانشگاه ساوتهمپتون و از پژوهشگران این مطالعه، معتقد است این تغییر اقلیمی احتمالا ضربه نهایی را بر پیکر تضعیفشده امپراتوری روم وارد آورد.
به گفته او، سرمای هوا در آن دوران به حدی رسیده بود که کوههای یخ توانستند تا ایسلند پیشروی کنند و اثرات قابل ملاحظهای بر ساختار زمینشناسی این منطقه برجای بگذارند.
کشف سنگهای گرینلند در سواحل ایسلند
دانشمندان در سواحل غربی ایسلند به قلوهسنگهایی گرد و صیقلی دست یافتند که به گفته آنها، احتمالا همراه با کوههای یخ از گرینلند به این منطقه منتقل شده بودند.
کریستوفر اسپنسر، دانشیار دانشگاه کویینز در کینگستون اونتاریو و نویسنده اصلی این پژوهش، گفت تیم تحقیقاتی از ابتدا به ناهمخوانی این سنگها با محیط پیرامون پی برده بود، چرا که ساختار آنها با هیچ یک از انواع سنگهای شناختهشده در ایسلند امروزی مطابقت نداشت و منشاء دقیق آنها برای مدتی ناشناخته باقی مانده بود.
با بررسی دقیق کریستالهای کوچک زیرکن موجود در این سنگها، تیم تحقیقاتی موفق شد منشاء آنها را شناسایی کند.
زیرکن یکی از مواد معدنی کلیدی در زمینشناسی است که برای تعیین سن سنگها به کار میرود.
اسپنسر زیرکن را به کپسولهای زمان تشبیه کرد و افزود این کریستالها اطلاعات مهمی مانند زمان شکلگیری و ویژگیهای ساختاری خود را حفظ میکنند و به پژوهشگران امکان تحلیل و ردیابی منشاء سنگها را میدهند.
شواهد تازه از شدت یخبندان
تجزیه و تحلیلها نشان داد قدمت این قطعات سنگی به حدود سه میلیارد سال میرسد و محققان توانستند آنها را به نواحی خاصی از گرینلند نسبت دهند.
اسپنسر با اشاره به اهمیت این یافته تصریح کرد این پژوهش نخستین شواهد مستقیم از انتقال قلوهسنگهای بزرگ گرینلند به ایسلند همراه با کوههای یخ را ارائه میدهد.
بر پایه بازسازی زمینشناختی این رویداد، قلوهسنگها ابتدا توسط یخچالهای طبیعی از بستر سنگی گرینلند جدا شدند و درون تودههای یخی به دام افتادند؛ تودههایی که در ادامه به کوههای یخ شناور در اقیانوس تبدیل شدند.
این سنگهای حملشده با یخ احتمالا در قرن هفتم میلادی در سواحل ایسلند رسوب کردند، دورهای که با یک تغییر اقلیمی قابل توجه همراه بود.
در این دوره، افزایش تدریجی دما موجب ذوب شدن تودههای عظیم یخ شد و زمین پس از رهایی از وزن این یخها، بهتدریج به حالت طبیعی خود بازگشت.
این زمانبندی با دورهای از تاریخ زمینشناسی مطابقت دارد که طی آن، قطعات بزرگی از یخچالهای طبیعی جدا و در آبهای اقیانوس شناور میشدند.
این کوههای یخ پس از طی مسافتهای طولانی، سرانجام ذوب میشدند و محتویات خود شامل قطعات سنگی و رسوبات را در سواحل دور از منشاء اصلی بر جای میگذاشتند، پدیدهای که شواهد آن امروزه در سواحل ایسلند قابل مشاهده است.
نقش تعیینکننده اقلیم در سرنوشت تمدنهای باستان
عصر یخبندان کوچک با موجی از آشفتگیهای اجتماعی در سراسر اروپا و آسیا همزمان بود. این دوره مصادف با زمانی است که امپراتوری روم رو به افول نهاد و دوران بیزانس آغاز شد.
در این برهه تاریخی، امپراتوری روم عملا به منطقه مدیترانه محدود شده بود و با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکرد. نابودی محصولات کشاورزی در اثر سرمای شدید، قحطیهای گسترده و شیوع بیماریهای همهگیر، روند زوال این امپراتوری کهن را تسریع کرد.
اثرات این تغییر اقلیمی عظیم فراتر از مرزهای امپراتوری روم گسترش یافت و موجب سقوط سلسلههای حکومتی در چین و همچنین فروپاشی امپراتوری ترک شرقی شد.
این پژوهش تازه که نتایج آن در مجله «ژئولوژی» منتشر شد، نشان میدهد دامنه این اختلالات اقلیمی تا اعماق اقیانوس اطلس شمالی نیز نفوذ کرد.
به گفته گرنون، اگرچه امپراتوری روم احتمالا پیش از آغاز عصر یخبندان کوچک نیز در مسیر افول قرار داشت، اما شواهد بهدستآمده حاکی از آن است که شدت تغییرات اقلیمی در نیمکره شمالی بسیار فراتر از برآوردهای پیشین بوده است.
او افزود این تحولات اقلیمی شدید میتواند نه صرفا یکی از عوامل فرعی، بلکه محرک اصلی دگرگونیهای بزرگ اجتماعی در آن دوران تاریخی بوده باشد.
بر اساس گزارش نشریه نوروساینسنیوز، پژوهشگران دانشگاه اوکلاهما در مطالعهای بیسابقه برای بررسی اثرات بیولوژیک بلندمدت تروما، گروهی از بازماندگان یک حادثه بمبگذاری در سال ۱۹۹۵ را مورد مطالعه قرار دادند.
این تحقیق نشان داد که با وجود گذشت سالها و با وجود زندگی سالم و بدون مشکلات روانی مشهود، بدن این افراد همچنان آثار فیزیولوژیک آن حادثه را در خود حفظ کرده است.
تغییراتزیستیبدن
این پژوهش که برای نخستین بار به بررسی همزمان سه سیستم بیولوژیک (سیستم هورمونی، قلبی-عروقی و ایمنی) در بازماندگان سالم یک رویداد تروماتیک مشخص پرداخته، تغییرات قابل توجهی را در نشانگرهای زیستی استرس این افراد نشان میدهد.
در این مطالعه، ۶۰ نفر از بازماندگان مستقیم بمبگذاری با گروهی از افراد سالم محلی که از این حادثه تاثیر نپذیرفته بودند، مقایسه شدند.
پژوهشگران سطح کورتیزول (هورمون استرس)، ضربان قلب و فشار خون و همچنین اینترلوکینها را در هر دو گروه اندازهگیری کردند.
اینترلوکینها پروتئینهای تنظیمکننده سیستم ایمنی هستند که برخی از آنها باعث افزایش التهاب (اینترلوکین بی-۱) و برخی دیگر دارای خواص ضدالتهابی و محافظتی (اینترلوکین آر-۲) در بدن هستند.
بدنبهخاطرمیسپارد
یافتههای این تحقیق نشان داد که سیستمهای بیولوژیک بازماندگان، تغییرات دائمی و قابل اندازهگیری را تجربه کردهاند.
برخلاف انتظار اولیه، این افراد سطح کورتیزول پایینتری نسبت به گروه کنترل داشتند که نشاندهنده تغییر در خط پایه هورمونی آنهاست. همچنین در سیستم قلبی-عروقی، فشار خون بالاتر همراه با ضربان قلب کمتر در واکنش به محرکهای یادآور تروما مشاهده شد.
در بررسی اینترلوکینها، سطح اینترلوکین بی-۱ که با التهاب در بدن ارتباط دارد، در بازماندگان بهطور معناداری بالاتر بود، در حالی که سطح اینترلوکین آر-۲ که نقش محافظتی ایفا میکند، پایینتر از گروه کنترل قرار داشت.
محققان این الگوها را نشانهای از سازگاری و تنظیم مجدد سیستم عصبی-هورمونی بدن تفسیر میکنند که به نوعی «حافظه بدن» از رویداد آسیبزا محسوب میشود.
دکتر فیبی تاکر، نویسنده اصلی این پژوهش و استاد بازنشسته روانپزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه اوکلاهما، معتقد است که اگرچه ذهن ممکن است توانایی کنار آمدن با تروما و پشت سر گذاشتن آن را داشته باشد اما بدن این حوادث را فراموش نمیکند و همچنان در وضعیت هشدار باقی میماند.
پیامدهایبالینی
نکته جالب توجه این پژوهش، عدم ارتباط میان این نشانگرهای زیستی با علائم روانشناختی است.
علیرغم تغییرات فیزیولوژیک، نمرات افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در بازماندگان افزایش نیافته بود و هیچ همبستگی معناداری با نشانگرهای زیستی استرس نداشت.
این یافته نشان میدهد واکنش استرسی در بدن میتواند مستقل از احساسات و عواطف ظاهری فرد وجود داشته باشد.
مشاهده افزایش سطح اینترلوکین بی-۱ که معمولا در افراد دارای بیماری و التهاب مشاهده میشود، در گروه بازماندگان سالم، زنگ خطری برای سلامت آینده این افراد محسوب میشود و احتمال مشکلات سلامتی درازمدت را مطرح میکند.
دکتر ریچل زتل، استادیار بالینی گروه روانپزشکی و علوم رفتاری دانشکده پزشکی اوکلاهما و همکار این پژوهش، توضیح داد که تجربه تروما، خط پایه سیستمهای بیولوژیک بدن را تغییر میدهد.
به عبارت دیگر، نه تنها ذهن ما خاطرات تروماتیک را به یاد میآورد، بلکه فرایندهای بیولوژیک بدن نیز این خاطرات را ثبت میکنند و ماهیت فیزیکی فرد را دگرگون میسازند.
این مطالعه میتواند درک ما را از پیامدهای درازمدت تروما گسترش دهد.
با توجه به افزایش حوادث تروریستی در سطح جهان، فهم بهتر آثار طولانیمدت این وقایع بر بازماندگان اهمیت روزافزونی یافتهاست.
این پژوهش نشان میدهد تروما فراتر از آثار روانی مشهود، میتواند تغییراتی پایدار در سیستمهای فیزیولوژیک بدن ایجاد کند که ممکن است در نهایت منجر به مشکلات سلامتی در آینده شود.
به گفته محققان، مطالعات طولانیمدت آینده میتواند سرنوشت این تغییرات بیولوژیک را روشن سازد.
این پژوهشها میتوانند نشان دهند که آیا نشانگرهای زیستی در طول زمان پایدار میمانند و آیا با گذشت سالها با احساس ذهنی سلامت افراد ارتباط پیدا میکنند و مهمتر از همه، آیا این تغییرات پنهان در نهایت به مشکلات سلامتی قابل مشاهده منجر خواهند شد؟