تحلیلگر ارشد در ایراناینترنشنال
در سالگرد کشته شدن مشکوک ابراهیم رئیسی، علی خامنهای با ستایش از عملکرد او در برابر ایالات متحده، اعلام کرد که چشمانداز روشنی برای موفقیت مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا نمیبیند. این اظهارنظر بهعنوان نشانهای مهم از افزایش احتمال شکست مذاکرات تلقی میشود.
نکته مهمی که در سخنان خامنهای به چشم میآید، تمجید او از رئیسی بهخاطر مقاومت در برابر به گفته وی «تهدید و تطمیع» و خودداری از مذاکره با آمریکا است؛ این تمجید در واقع کنایهای تلویحی به دولتهای حسن روحانی و مسعود پزشکیان محسوب میشود که رویکرد مذاکرهگرایانهتری با ایالات متحده داشتهاند یا دارند.
خامنهای با این نوع اظهارات سعی دارد پیشاپیش زمینه را برای رفع مسئولیت از خود در صورت شکست مذاکرات فراهم کند. او میخواهد در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، ادعا کند که از ابتدا با گفتوگو با آمریکا مخالف بوده است.
این تاکتیکی است که پیش از این نیز در دولتهای روحانی و خاتمی به کار برد؛ زمانی که توافقی حاصل میشد، آن را به خود منتسب میکرد و میگفت مذاکرات زیر نظر او انجام شده است، اما اگر مذاکرات به شکست میانجامید یا توافق به نتیجه نمیرسید، مسئولیت را متوجه دولت میدانست و از بیاعتمادی به آمریکا سخن میگفت.
متن کامل این تحلیل را اینجا بخوانید


علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در تازهترین موضعگیری رسمی با لحنی همراه با بدبینی نسبت به نتیجهبخش بودن مذاکرات هستهای ابراز تردید کرد و گفت: «در دولت رئیسی مذاکرات غیرمستقیم بود ولی بینتیجه؛ حالا هم گمان نمیکنم به نتیجه برسد و نمیدانم چه خواهد شد.»
با این جمله، در عمل، سرنوشت تیم مذاکرهکننده جمهوری اسلامی، بیش از پیش بیاهمیت جلوه داده شد؛ سخنی که هم فصلالخطاب است و هم خنثیکننده هرگونه تلاش دیپلماتیکی که تاکنون جریان داشته است.
واقعیت روی زمین چیست؟
همین اظهارنظر رهبر جمهوری اسلامی بلافاصله بر بازار ارز اثر گذاشت؛ نرخ دلار در بازار آزاد افزایش یافت و به بالای ۸۵ هزار تومان رسید. اما این تنها پیامد اقتصادی نبود. موضع خامنهای بار دیگر نشان داد که سیاستهای نظام در زمینه مذاکرات، بیش از آنکه بر اساس منافع ملی یا عقلانیت سیاسی تنظیم شود، تابع نوسانات درونی و نگاه ایدئولوژیک رهبر حکومت است.
خامنهای در سالهای گذشته بارها مواضع متناقضی اتخاذ کرده؛ زمانی مذاکره را «سم» خوانده و زمانی دیگر آن را «نرمش قهرمانانه» دانسته است. در فروردینماه امسال نیز او تاکید کرد که اگر هم مذاکراتی باشد، مسئلهای فرعی برای وزارت امور خارجه است، نه امری اصلی.
خامنهای در گذشته نیز، برای توجیه عقبنشینی از مواضع پیشین، بارها به «صلح امام حسن» متوسل شده بود؛ نمونهای از مشروعسازی ایدئولوژیک برای انعطاف سیاسی.
طرفهای دیگر چه میگویند؟
در صحنه بینالملل، موضعگیریها صریحتر شدهاند. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا گفت: «غنیسازی حتی در درصدهای پایین هم راه را برای ساخت سلاح باز میگذارد.»
استیو ویتکاف، مذاکرهکننده ارشد آمریکا، نیز تاکید کرد که «غنیسازی حتی یک درصد هم پذیرفتنی نیست.» از نظر واشینگتن، خط قرمز کاملا روشن است.
در همین حال، روزنامهه نشنال چاپ امارات گزارش داده که جمهوری اسلامی دعوت عمان برای دور پنجم مذاکرات در رم را نپذیرفته است. به نظر میرسد مذاکرات بار دیگر در آستانه شکست است.
عباس عراقچی پس از سخنان خامنهای فضای مذاکرات را «تمامشده» توصیف کرد و جواد لاریجانی با کنایه گفته است: «اگر غنیسازی نکنیم، فردا میگویند فیزیک هم نخوانید!»
روزنامهه کیهان نیز، به شکلی معنادار، تحلیل کرد که سخنان خامنهای بیش از تهدید ترامپ در افزایش نرخ دلار تاثیرگذار بوده است.
یک حکومت، چند روایت
واقعیت این است که جمهوری اسلامی، با مواضع چندگانه و متغیر خود، مردم ایران را در بلاتکلیفی دائم نگه داشته است؛ سیاستهایی که یک روز استکبارستیزند، روز بعد به نام «مصلحت» یا «نرمش» تغییر ماهیت میدهند و روز دیگر، ناگهان بیاهمیت جلوه داده میشوند.
در این فضای غبارآلود، نقش رییسجمهوری نیز بیش از پیش به «تدارکاتچی» نظام تقلیل یافته است؛ مقامی که بیش از آنکه سیاستگذار باشد، تنها برای پذیرش هزینه تصمیمهای کلان آماده نگه داشته میشود.
امروز، جمهوری اسلامی در وضعیت اقتصادی شکنندهای قرار دارد؛ جامعه با بحرانهای معیشتی، آب، دارو و انرژی دستوپنجه نرم میکند و همزمان، سیاست خارجی در بنبست مزمنی گرفتار شده است که هزینه آن بهطور مستقیم بر دوش مردم ایران سنگینی میکند.
اینبار اما، به نظر میرسد نه «نرمش قهرمانانه» جواب خواهد داد، نه «غرش دلیرانه».
ما در «برنامه با کامبیز حسینی» از شما پرسیدیم: آیا شکست احتمالی مذاکرات، تغییری در زندگی شما ایجاد خواهد کرد؟
نسخه کامل این برنامه با حضور علیحسین قاضیزاده را این پایین میتوانید ببینید.
مراد ویسی، تحلیلگر ارشد ایراناینترنشنال، میگوید: «خامنهای نمیخواهد امکان ساخت بمب را از دست بدهد. او بر این باور است که اگر غنیسازی، محصولات آن و ابزارهای مرتبط را کنار بگذارد، در برابر آمریکا عملاً خلع سلاح خواهد شد.»
ویسی در ادامه گفت: «اینکه پس از سخنان خامنهای قیمت دلار افزایش یافته، چگونه میتواند نشاندهنده قدرت کلام او باشد، آنطور که روزنامه کیهان ادعا میکند؟»
او اضافه کرد: «درست است که غنیسازی برای خامنهای بُعد حیثیتی پیدا کرده، اما اصرار او بر ادامه آن، بیش از هر چیز ریشه در ملاحظات مهم امنیتی دارد.»

در سالگرد کشته شدن مشکوک ابراهیم رئیسی، علی خامنهای با ستایش از عملکرد او در برابر ایالات متحده، اعلام کرد که چشمانداز روشنی برای موفقیت مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا نمیبیند. این اظهارنظر بهعنوان نشانهای مهم از افزایش احتمال شکست مذاکرات تلقی میشود.
نکته مهمی که در سخنان خامنهای به چشم میآید، تمجید او از رئیسی بهخاطر مقاومت در برابر به گفته وی «تهدید و تطمیع» و خودداری از مذاکره با آمریکا است؛ این تمجید در واقع کنایهای تلویحی به دولتهای حسن روحانی و مسعود پزشکیان محسوب میشود که رویکرد مذاکرهگرایانهتری با ایالات متحده داشتهاند یا دارند.
خامنهای با این نوع اظهارات سعی دارد پیشاپیش زمینه را برای رفع مسئولیت از خود در صورت شکست مذاکرات فراهم کند. او میخواهد در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، ادعا کند که از ابتدا با گفتوگو با آمریکا مخالف بوده است. این تاکتیکی است که پیش از این نیز در دولتهای روحانی و خاتمی به کار برد؛ زمانی که توافقی حاصل میشد، آن را به خود منتسب میکرد و میگفت مذاکرات زیر نظر او انجام شده است، اما اگر مذاکرات به شکست میانجامید یا توافق به نتیجه نمیرسید، مسئولیت را متوجه دولت میدانست و از بیاعتمادی به آمریکا سخن میگفت.
حتی خامنه ای از اوباما، که از او خوشش نمیآید، برای سرکوفت زدن به روحانی استفاده میکرد و مدعی بود که رییسجمهوری آمریکا از رییسجمهوری ایران زرنگتر بوده است.
حالا که استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ، اعلام کرده ایالات متحده حتی اجازه غنیسازی یک درصدی به جمهوری اسلامی نخواهد داد، اختلافات بین تهران و واشینگتن به اوج رسیده است.
این در حالی است که ایران بر ادامه غنیسازی، حتی در سطوح زیر چهار درصد، اصرار دارد. خامنهای روز سهشنبه در واکنشی تند، آمریکا را به «یاوهگویی» متهم و اعلام کرد که جمهوری اسلامی از غنیسازی عقبنشینی نخواهد کرد.
این موضعگیری نشان میدهد دو طرف حاضر به کوتاه آمدن از مواضع خود نیستند. آمریکا غنیسازی را خط قرمز خود میداند و خواهان توقف کامل آن است، در حالی که خامنهای آن را نه تنها یک حق بلکه یک موضوع حیثیتی میداند.
با این حال، تحلیل دقیقتر نشان میدهد که ماجرای غنیسازی برای خامنهای فقط موضوعی حیثیتی نیست. دلیل مهمتر این است که او ادامه غنیسازی را تنها مسیر باقیمانده برای حفظ توان بالقوه ساخت سلاح هستهای میداند.
جمهوری اسلامی با غنیسازی شدید اورانیوم، به پیشرفتهایی در انبار کردن مواد لازم و حتی کوتاهتر کردن مسیر ساخت بمب اتمی دست یافته است. خامنهای نگران است که اگر این ظرفیت از بین برود، جمهوری اسلامی در برابر فشارهای آمریکا و اسرائیل کاملا بیدفاع شود.
از دید خامنهای، غنیسازی، آخرین ابزار بازدارندگی جمهوری اسلامی است، بهویژه در شرایطی که گروههای نیابتی ضعیف شدهاند و توان موشکی نیز کارایی مورد انتظار را نداشته است. بنابراین، حفظ امکان ساخت سلاح اتمی برای او بهنوعی تضمین بقاست و عقبنشینی از غنیسازی را بهمثابه خلع سلاح تلقی میکند.
خامنهای در سخنانش گفت در آینده درباره دلیل فشار آمریکا برای توقف غنیسازی صحبت خواهد کرد. تحلیل این سخنان نشان میدهد که او به دنبال حفظ اهرم تهدید در مذاکرات است، حتی اگر فعلا درباره آن شفافتر صحبت نکند.
در همین راستا، پیشنهاد عمان برای برگزاری دور پنجم مذاکرات در رم نیز با مخالفت جمهوری اسلامی مواجه شده است. عباس عراقچی، مذاکرهکننده ارشد، از سفر به رم امتناع کرده؛ چراکه شرکت در این مذاکرات مستلزم پاسخدادن به پیشنهاد مشخص آمریکا است.
بر اساس گزارشها، این پیشنهاد شامل توقف کامل غنیسازی میشود و چون جمهوری اسلامی توان پذیرش آن را ندارد، ترجیح داده مذاکرات را به تعویق بیندازد.
از سوی دیگر، ترامپ و دستیارانش مانند مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، با صراحت اعلام کردهاند که جمهوری اسلامی میتواند راکتور صلحآمیز داشته باشد اما حق غنیسازی ندارد، چون هر لحظه ممکن است این ظرفیت بهسرعت به سمت ساخت سلاح سوق پیدا کند.
در این شرایط، بازی دوگانهای که خامنهای سالها دنبال میکرد، یعنی «نه جنگ، نه مذاکره»، دیگر پاسخگو نیست. قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه در وزارت امور خارجه نیز در اظهارنظری کمسابقه، اعلام کرد جمهوری اسلامی دیگر در موقعیت «نه جنگ و نه صلح» قرار ندارد و باید یکی را انتخاب کند. این اظهارات را میتوان نقدی مستقیم به سیاستهای خامنهای تلقی کرد.
محبعلی همچنین گفته غنیسازی تا کنون بیش از دو تریلیون دلار برای مردم ایران هزینه داشته، در حالی که خروجی آن تنها تامین یک درصد برق کشور از طریق نیروگاه بوشهر است. این واقعیت اقتصادی نیز موجب شده که حتی در میان بدنه کارگزاران جمهوری اسلامی، صدای مخالفت با ادامه این مسیر بلندتر شود.
در نهایت، بازار هم به بنبست مذاکرات واکنش نشان داده است. پس از سخنان اخیر خامنهای، نرخ دلار دو هزار تومان افزایش یافت و به ۸۴ هزار تومان رسید. در حالی که روزنامه کیهان این افزایش قیمت را نشانه تاثیرگذاری سخنان خامنهای دانسته، واقعیت این است که این افزایش نشانهای از نگرانی عمیق بازار نسبت به شکست مذاکرات و تشدید تحریمهاست. مقایسه چنین واکنشی با قدرت رهبری، مانند آن است که کسی در دعوا برای ترساندن طرف مقابل، شیشهای بشکند و به خودش آسیب بزند.
در مجموع، به نظر میرسد جمهوری اسلامی اکنون در موقعیتی قرار گرفته که نه میتواند از مواضع خود عقبنشینی کند و نه توان ادامه مسیر تقابل را دارد. با اصرار آمریکا بر توقف کامل غنیسازی و عدم تمایل خامنهای به پذیرش آن، افق توافق بیش از هر زمان دیگری تیره و تار شده و سایه جنگ دوباره بازگشته است.
مهدی خلجی، تحلیلگر مسائل ایران، در گفتوگو با ایراناینترنشنال میگوید: «یکی از فنون کلیدی در یک مذاکره موفق، نحوه بازتاب مذاکرات در رسانهها و مدیریت افکار عمومی است.»
او اضافه کرد: «در میان رهبران جهان، دو نفر هستند که درک عمیقی از رسانه و روایتسازی دارند؛ دونالد ترامپ و علی خامنهای.»
ابراهیم روشندل، دیپلمات سابق و کارشناس امنیت ملی و مسائل استراتژیک، در گفتوگو با ایراناینترنشنال گفت: «اختلافات اصلی، بهطور کلی، حول محور توقف یا عدم امکان غنیسازی در ایران است که تحتتاثیر فشارهای حداکثری ایالات متحده مطرح میشود.»