خبرنگار پولیتیکو: زندانی پیشین در ایران مشاور ارشد وزارت خارجه آمریکا در امور ایران شد
خبرنگار نشریه پولیتیکو به نقل از دو مقام آمریکایی گزارش داد وزارت خارجه آمریکا ژیو وانگ، زندانی پیشین آمریکایی چینیتبار در ایران، را بهعنوان مشاور ارشد در امور ایران منصوب کرده است.
این مقامها که نخواستند نامشان بهدلیل نداشتن مجوز رسمی برای صحبت درباره انتصابات داخلی فاش شود، به فلیشیا شوارتز گفتند وانگ بهتازگی به اداره امور خاور نزدیک پیوسته است.
این پژوهشگر دانشگاه پرینستون آمریکا از مرداد سال ۹۵ تا آذر سال ۹۸ به مدت سه سال و چهار ماه در ایران زندانی بود.
وانگ به جرم جاسوسی به ده سال زندان محکوم شده بود، اما درپی یک توافق تبادل زندانی در آذر ۱۳۹۸، از اوین آزاد شد و به آمریکا بازگشت.
یک منبع اسرائیلی به اکسیوس گفت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، «منتظر فروپاشی مذاکرات هستهای است و منتظر لحظهای که ترامپ از روند گفتوگوها ناامید شود و آمادگی داشته باشد تا به او چراغ سبز نشان دهد.»
در این گزارش به نقل از دو منبع اسرائیلی آمده اسرائیل در حال انجام آمادگیهایی است تا در صورت فروپاشی مذاکرات میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی، بتواند بهسرعت تاسیسات هستهای ایران را هدف قرار دهد.
هر دو منبع گزارش شبکه سیانان را مبنی بر اینکه ارتش اسرائیل در حال انجام رزمایشها و آمادگیهای دیگر برای حمله احتمالی به جمهوری اسلامی است، تایید کردند و یکی از آنها گفت: «تمرینهای زیادی انجام شد، و ارتش آمریکا همهچیز را میبیند و میفهمد که اسرائیل در حال آماده شدن است.»
به گفته یکی از منابع، ارتش اسرائیل بر این باور است که فرصت عملیاتی برای انجام حملهای موفق ممکن است بهزودی بسته شود، بنابراین اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، اسرائیل باید سریع وارد عمل شود. این منبع توضیح نداد چرا ارتش معتقد است که حمله در زمان دیرتر اثربخشی کمتری خواهد داشت.
در روزگاری که سفرههای مردم ایران کوچکتر شده، بیکاری و ناامنی شغلی پابرجاست و نرخ مهاجرت به شکل نگرانکنندهای افزایش یافته، حکومت تصمیم گرفته چاره بحران جمعیتی را نه در اصلاحات اجتماعی یا اقتصادی، بلکه در نصب بنرهایی بجوید که به شکلی عاطفی، پیشگیری از بارداری را مذمت میکنند.
در یکی از بنرهای تبلیغی که اخیرا در متروی تهران نصب شده، جملهای با این مضمون نوشته شده است: «پرستاری که مرهم زخمهای مادرم شدی، خیلی خانمی.»
روی این جمله، پرده/روکشی کشیده شده و زیر تصویر نوشته شده: «پرستاری که به دنیا نیامد …»
جدا از اینکه تصویر پرده یا روکش چنان مبهم است که چیستی آن معلوم نیست، در بطن این جمله کوتاه، روایتی سنگین نهفته است: اگر از فرزندآوری جلوگیری کنی، مانع ظهور قهرمانان آینده شدهای.
نمونه دیگر کاغذ سوختهای است که روی آن نوشته شده: «آتشنشانی که جان پسرم را نجات دادی، خیلی آقایی.»
و زیر آن آمده: «آتشنشانی که به دنیا نیامد ...»
این تصاویر بیش از آنکه توصیهای به فرزندآوری باشند، تلاش برای القای احساس گناه و عذاب وجدان به کسانی است که نمیخواهند یا نمیتوانند بچهدار شوند.
اما این پیام صریح، فقط یک تبلیغ ساده نیست بلکه فشردهای است از سیاستهای جمعیتی شکستخورده، بحران معنا در حکومت و تلاش مکرر برای کنترل بدن و تصمیم زنان.
هرم جمعیتی واژگون، واکنش تبلیغاتی
بر پایه تازهترین برآوردهای مرکز آمار ایران، جمعیت کشور در سال ۱۴۰۳ به حدود ۸۶ میلیون نفر رسیده و نرخ باروری کل به سطح نگرانکننده ۱.۶ فرزند برای هر زن کاهش یافته است. رقمی که بهروشنی پایینتر از حد جانشینی جمعیت (۲.۱) است و پیامد آن، کاهش پیاپی تعداد تولدهاست.
آمار رسمی سازمان ثبت احوال نشان میدهد برای نخستین بار در تاریخ معاصر، تعداد تولدهای ثبتشده در یک سال به زیر یک میلیون سقوط کرده. در همین حال، فقط ۲۲.۸ درصد از جمعیت کشور در سنین صفر تا ۱۴ سال قرار دارند، در حالی که جمعیت سالمند (۶۵ سال به بالا) اکنون به بیش از ۵.۷ درصد رسیده است.
این روند، نشانهای روشن از شکلگیری یک هرم جمعیتی وارونه در ایران است؛ وضعیتی که در آن، پایههای نیروی کار در حال تضعیف است و بارِ حمایت از جمعیت سالخورده به دوش نسل جوانی افتاده که خود از ناامنی معیشتی و آیندههراسی رنج میبرد.
در چنین بستری، پافشاری حکومت بر راهحلهای نمادین همچون کمپینهای تبلیغاتی ضد پیشگیری از بارداری، بیش از پیش بیربط و در عین حال خطرناک جلوه میکند.
حکومت بهجای سرمایهگذاری در سیاستهای مؤثر فرزندآوری مانند فراهم کردن امنیت شغلی، خدمات رایگان بهداشتی، مسکن و آموزش، به سادهترین و کمهزینهترین ابزار ممکن متوسل شده: خلق گفتمان «گناه پیشگیری» و تقدیس باروری.
خبری از افزایش دسترسی و تشویق افراد با ارائه امکانات نیست و فقط ترویج احساس تقصیر اولویت دارد.
بدن زنانه؛ میدان نبرد سیاستهای ناکارآمد
مطابق ادبیات فمینیستی، کنترل بدن زنان در تاریخ، همواره یکی از ابزارهای دولتهای اقتدارگرا برای کنترل جامعه بوده است. اکنون نیز جوامع مختلف شاهد تلاشی جدید برای بازپسگیری حق تصمیم بر بدن از زنانی هستند که به دلایل اقتصادی، اجتماعی یا حتی شخصی، انتخاب کردهاند بچهدار نشوند.
در این کمپینها، پیشگیری نه به عنوان ابزار آگاهی، که به عنوان مانع تولد «قهرمانان ملی» تصویر شده است.
زنی که تصمیم به باردار نشدن میگیرد، در چشم این روایت، همارز کسی است که جامعه را از یک پزشک، معلم یا پرستار آینده محروم کرده است.
این نوع روایتسازی با بهرهگیری از ابزارهای عاطفی، تلاش میکند تصمیم شخصی را به «جرم فرهنگی» تبدیل کند.
از سقط جنین تا حذف وسایل پیشگیری: سیاستهای حذف اختیار
طی سالهای اخیر، حذف آییودی، قرص ضدبارداری، توبکتومی و وازکتومی از سیستم بهداشت عمومی و همچنین جرمانگاری سقط جنین، بخشی از سیاستهای جمعیتی حکومت بوده است.
این سیاستها که بیشتر به «محرومسازی» شباهت دارند تا «تشویق»، در عمل دسترسی زنان را به سلامت باروری محدود کرده و در کنار آن، با کارزارهای فرهنگی، باروری را به یک تعهد اخلاقی، دینی و حتی میهنپرستانه تبدیل کردهاند.
روایتهای نو: زایش به مثابه وطنپرستی و سیاستزدایی از اعتراض
یکی از خطرناکترین جنبههای این روایت جدید، معادلسازی بارداری با «نجات کشور» است.
زنِ بارور به عنوان مادر آینده، «قهرمانان ملی» معرفی میشود، در حالی که زن پیشگیریکننده، در بهترین حالت، بیمسئولیت است و در بدترین حالت، خائن به نسل آینده.
در شرایطی که نسل جوان ایران از بیثباتی، فقر، بحران امید و فروپاشی نهادهای حمایتی رنج میبرد، حکومت میخواهد با ترفندهای تبلیغاتی، تنهای زنانه را به سنگر دفاع از آینده بدل کند. گویی زایش فرزند، جایگزین زایش سیاست، زایش عدالت یا زایش رفاه شده است.
این در حالی است که تصمیم به فرزند نیاوردن برای بسیاری از زنان و خانوادهها اعتراض به وضعیت موجود است اما حکومت، با تقلیل این تصمیم به مسئلهای اخلاقی و فردی، درصدد سیاستزدایی از آن است.
در واقع با حمله به وسایل پیشگیری از بارداری، «نظام» تلاش میکند اعتراض اجتماعی را از زبان بدن حذف کند.
زایش بحران در دل سیاستهای ضد آزادی
کمپین متروی تهران، با همه سادگیاش، نماد پررنگی است از راهبرد نظام حاکم در برابر بحرانهای خودساخته: حذف اختیار، تقلیل فردیت و تقدسبخشی به اطاعت. اما با مرور درسهای دهههای گذشته، روشن میشود که هیچ تبلیغی و هیچ کارزار احساسیای، نمیتواند جای سیاستگذاری آگاهانه، عدالت اجتماعی و چشمانداز روشن برای زندگی را بگیرد.
جامعهای که فرزندآوری در آن باعث انتقال نسلی فقر، ناامنی و حذف زنان از مشارکت اجتماعی باشد، نهتنها جوان نمیماند بلکه به سرعت در سراشیبی سقوط خواهد افتاد و هیچ «پرستار به دنیا نیامدهای»، قادر نبوده و نمیتواند کمکی به درمان این بحران کند.
حسن قشقاوی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در اظهاراتی گفت که تیم مذاکرهکننده هستهای جمهوری اسلامی از «توانمندی و تجربه بیشتری» نسبت به تیم آمریکایی برخوردار است.
او همچنین با بیان «شکلگیری اجماع ملی در حمایت از برنامه هستهای» در کشور گفت: «حتی کسانی که پیشتر مخالف این برنامه بودند، اکنون بر اهمیت آن تاکید دارند.»
وزارت امور خارجه آمریکا همزمان با اعمال تحریم بر ۱۰ ماده صنعتی مرتبط با ساختوساز در ایران بهدلیل کاربرد نظامی اعلام کرد بخش ساختوساز ایران بهطور مستقیم یا غیرمستقیم تحت کنترل سپاه پاسداران قرار دارد.
وزارت خارجه آمریکا با اشاره به گسترش دامنه تحریمها تاکید کرد ساختوسازهای سپاه مرتبط با «ترور و هرجومرج» است.
در این بیانیه آمده: «با این تصمیمات، ایالات متحده اختیارات گستردهتری برای جلوگیری از دسترسی ایران به مواد راهبردی در بخش ساختوساز تحت کنترل سپاه و برنامههای اشاعهای آن خواهد داشت.»
عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، هشدار داد که «هیچکس جرئت حمله به ایران را ندارد»، چراکه به گفته او، طرفها از توان دفاعی جمهوری اسلامی آگاه هستند. عراقچی در مصاحبه با شبکه الشرق خطاب به آمریکا گفت: «زبان تهدید در برابر ایران کارایی ندارد.»
او غنیسازی اورانیوم را «مسئلهای بنیادی» برای جمهوری اسلامی خواند و گفت که اختلافات اساسی با ایالات متحده همچنان پابرجاست، بهویژه در موضوع غنیسازی اورانیوم.
عراقچی همچنین در واکنش به تهدید اروپا برای فعالسازی مکانیسم ماشه گفت: «تهدید به فعالسازی مکانیزم ماشه کاملا غیرمنطقی و فاقد مبنای حقوقی و سیاسی است. اگر اروپا به دنبال اجرای آن باشد، مرتکب اشتباه بزرگی خواهد شد و باید پیامدهای آن را بپذیرد.»