شایان سمیعی، کارشناس امنیت ملی میگوید: «الان دیگر در آمریکا و در کشورهای اروپایی به طور واضح اعلام میکنند که حکومت جمهوری اسلامی، حکومتی واپسگرا و قهقرایی است که برای منطقه خاورمیانه تبدیل به یک معضل شده و برای رهایی از شر این حکومت، باید در راستای تغییر رژیم گام برداشت.»
شهرام خلدی، پژوهشگر تاریخ خاورمیانه و روابط بینالملل، به ایراناینترنشنال گفت: «اسرائیلیها ماتریکسهایی طراحی کردهاند که در هر کدام واکنش مناسب به رویداد ‘ایکس’ مشخص شده است. به این ترتیب، تمام احتمالات ممکن را از پیش بررسی کردهاند.»
او افزود:«این ماتریکسها نه تنها واکنشهای جمهوری اسلامی را در نظر گرفتهاند، بلکه نقصها و کاستیهای احتمالی در مواجهه با این رویدادها را نیز پیشبینی کردهاند.»
خلدی گفت:«علاوه بر این، اسرائیل واکنش ایالات متحده و کشورهای اروپایی را نیز در این سناریوها لحاظ کرده است تا تمام جوانب این بحران را به دقت مدیریت کند.»
امیر حمیدی، کارشناس امنیت ملی، به ایراناینترنشنال گفت: «عملیات گسترده اسرائیل مقطعی نیست، بلکه آغاز دکترین امنیتی جدید و پیشگیرانه برای مهار برنامه هستهای و ماشین نظامی سپاه پاسداران است. جمهوری اسلامی دیگر نمیتواند پشت دیپلماسی پنهان شود.»
مهدی عربشاهی، تحلیلگر سیاسی میگوید: «در حمله اسرائیل نشانههایی از تمایل به تغییر رژیم دیده میشود. اگر جمهوری اسلامی بماند، ایران ممکن است مانند عراق پس از جنگ ۱۹۹۱ شود؛ صدام در قدرت ماند، اما توان اداره کشور را نداشت. این سناریو برای ایران فاجعهبار است.»
میثم مهرانی، تحلیلگر سیاسی، به ایراناینترنشنال گفت که حملات اخیر اسرائیل به ایران وارد فاز دوم عملیات شده و از سطح نظامی فراتر رفته و اکنون اهداف سیاسی، سایبری و اجتماعی را نیز دنبال میکند.
بهگفته او، اکنون در فاز دوم، تمرکز از اهداف صرفاً نظامی به تضعیف انسجام داخلی جمهوری اسلامی تغییر یافته است. فرماندهان یگانهای سرکوب، مراکز بسیج، انبارهای مهمات، و ساختارهای ارتباطی و فرماندهی درونشهری، هدف قرار گرفتهاند. حملات سایبری و روانی نیز بخشی از این مرحله هستند.
مهرانی گفت اسرائیل نهفقط در پی حذف توان نظامی جمهوری اسلامی، بلکه بهدنبال فروپاشی ساختار فرماندهی داخلی و ایجاد خلاء سیاسی است؛ خلائی که با فراخوان مستقیم نتانیاهو از مردم ایران برای برخاستن و «رساندن صدای خود به جهان»، معنا و جهت سیاسی روشنی یافته است.
او افزود در مقابل، حمله موشکی جمهوری اسلامی به تلآویو فاقد دقت و هدفگذاری موثر بود. به نظر میرسد تهران تنها برخی برجها یا نقاط نمادین را هدف قرار داد تا در فضای داخلی ادعای واکنش داشته باشد، نه آنکه تاسیسات نظامی اسرائیل را عملاً تهدید کند.
مهرانی گفت در حالی که اسرائیل با عبور از خطوط قرمز جمهوری اسلامی، فرماندهان ارشد و دانشمندان نظامی را با دقت بالا و کمترین آسیب به غیرنظامیان هدف گرفت؛ رویکردی که مشروعیت بینالمللی را حفظ میکند و مردم ایران را از حکومت تفکیک میسازد.
محسن سازگارا، فعال سیاسی و عضو شورای مدیریت گذار، میگوید: «زمانی که علی خامنهای با طراحی و حمایت از حمله ۷ اکتبر، به شکل وحشیانهای روند صلح کشورهای خاورمیانه با اسرائیل را هدف قرار داد، عملاً اسرائیل را وادار کرد تا به درگیری مستقیم با جمهوری اسلامی بیندیشد و خود را برای آن آماده کند. پیش از آن، دو کشور در چارچوب “جنگ در سایه” درگیر بودند؛ با ترورها و عملیات خرابکاری محدود، که قرار نبود ابعاد وسیعتری پیدا کند.»
او ادامه میدهد:«با این حال، جمهوری اسلامی هنوز نتوانسته به عملیات پیچیدهای که اسرائیل در داخل ایران انجام داده پاسخی درخور بدهد. این ناتوانی، ضعف شدید ساختار اطلاعاتی و نظامی جمهوری اسلامی را در مواجهه با اقدامات هدفمند و برنامهریزیشده اسرائیل آشکار میسازد.»