معین خزائلی، حقوقدان، در مصاحبه با ایراناینترنشنال به موضوع انتقال زندانیان از اوین به دو زندان قرچک و تهران بزرگ پس از حمله اخیر اسرائیل پرداخت و گفت وضعیت زندانیان در این دو زندان «بهشدت اسفناک و نگرانکننده» است.
او از تراکم بالای زندانیان در دو زندان قرچک و تهران بزرگ خبر داد و افزود در سالنهایی با ظرفیت ۳۰ تا ۴۰ نفر، اکنون ۸۰ تا ۱۰۰ تن اسکان داده شدهاند و برخی از زندانیان سیاسی در کنار زندانیان جرائم مرتبط با مواد مخدر نگهداری میشوند.
خزائلی با اشاره به وضعیت نامشخص برخی زندانیان اوین پس از حمله اسرائیل گفت جمهوری اسلامی با وجود الزام قانونی، از آزادی موقت زندانیان سیاسی با قید وثیقه خودداری کرد، چرا که نگران اقدام احتمالی آنها علیه حکومت در خارج از زندان است.
حسن هاشمیان، تحلیلگر جهان عرب، در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت جنگ اخیر میان اسرائیل و جمهوری اسلامی، جایگاه منطقهای حکومت ایران را بهطور جدی تضعیف کرده است.
هاشمیان افزود جمهوری اسلامی نهتنها ضربات شدیدی در سطح زیرساختهای نظامی و برنامه هستهای خود متحمل شده، بلکه نیروهای نیابتیاش نیز عملا از صحنه خارج شدهاند.
این تحلیلگر ادامه داد: «این ضعف، راه را برای بازیگران تازهنفس مانند دولت جدید سوریه به رهبری احمد شرع هموار میکند تا نقش فعالتری در آینده منطقه ایفا کنند.»
هاشمیان گفت: «شکست پروژه نیابتی جمهوری اسلامی، در واقع بازگشت به مسیری است که رفیق حریری در دهه ۲۰۰۰ آغاز کرده بود؛ یعنی صلح تدریجی بین کشورهای عربی و اسرائیل.»
او اضافه کرد: «امروز سوریه با دور شدن از محور جمهوری اسلامی و در صورت پیوستن به پیمان ابراهیم میتواند همزمان با دیگر کشورهای منطقه در بازتعریف نظم جدید خاورمیانه نقشآفرین باشد؛ نظمی که برخلاف دو دهه گذشته، نه بر مبنای درگیری بلکه بر پایه مصالحه و توسعه اقتصادی شکل خواهد گرفت.»
شاهین میلانی، مدیر مرکز اسناد حقوق بشر، در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت اقدام اخیر جمهوری اسلامی در بازداشت بهائیان و سایر شهروندان در ایران به بهانه «جاسوسی» برای اسرائیل «مضحک» است، زیرا بهائیان همواره تحت نظارت شدید حکومت هستند و هیچ دسترسی به اطلاعات محرمانه امنیتی ندارند.
میلانی افزود بازداشت بهائیان به اتهام «جاسوسی» برای اسرائیل، «نشانه ناتوانی حکومت در شناسایی جاسوسان واقعی است» و جمهوری اسلامی از این طریق میکوشد به توجیه ضعفهای امنیتی خود بپردازد
مدیر مرکز اسناد حقوق بشر هشدار داد شمار بازداشتشدگان در ایران ممکن است فراتر از آمار اعلامشده باشد، چرا که برخی خانوادهها بهدلیل نگرانی از شرایط موجود، بازداشت بستگان خود را علنی نکردهاند.
نورمن رول، مشاور ارشد سیاستگذاری در سازمان اتحاد علیه ایران هستهای، گفت: «بهصورت فزایندهای میبینیم که، حتی بر مبنای اطلاعاتی که در معرض دسترسی عموم قرار دارد، برنامه هستهای ایران یک ضربه ویرانگر خورده است.»
روحالله رحیمپور، تحلیلگر سیاسی، در گفتوگو با ایراناینترنشنال تاکید کرد که شرایط پس از جنگ ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل بهمراتب پیچیدهتر از پیشبینیهای اولیه شده است. به گفته او، حتی انجام مذاکرات عادی نیز اکنون دشوارتر و زمانبرتر از آن چیزیست که پیش از آغاز جنگ تصور میشد.
رحیمپور با اشاره به ساختار سیاسی جمهوری اسلامی، که در میانه بحران وارد جنگ شد، گفت: «در حال حاضر این ساختار دچار آشفتگی در فرآیند تصمیمگیری است و برای مدیریت موثر مذاکرات، نیاز به انسجام، هماهنگی و هدایت هوشمندانه در سطح حاکمیت وجود دارد.»
او مهمترین چالش کنونی را «تعیین زبان و چارچوب مذاکرات از سوی جمهوری اسلامی» دانست؛ موضوعی که «بدون اصلاح اختلالات در سامانه مدیریتی کشور امکانپذیر نیست».
به گفته رحیمپور، آنچه نباید رخ میداد اتفاق افتاد؛ «جنگ آغاز شد و دو طرف متحمل خسارات سنگینی شدند. جمهوری اسلامی نیز تلاش کرد با حملات موشکی به اسرائیل نوعی توازن ایجاد کند؛ اقدامی که ممکن بود جنگ را وارد فاز فرسایشی کند.» او تاکید کرد: «وقتی جنگی رخ میدهد، پارامترهای مذاکره اساسا تغییر میکنند.»
رحیمپور معتقد است مذاکرات با آمریکا اکنون از آن جهت دشوارتر شده که ایالات متحده مستقیما در خاک ایران عملیات نظامی انجام داده و تاسیسات کلیدی هستهای جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است؛ در حالی که ایران نیز با حملات موشکی و پهپادی به مواضع آمریکا واکنش نشان داده است. این تبادل مستقیم تنش را بهشدت افزایش داده و روند تصمیمگیری درباره مذاکرات را پیچیدهتر کرده است.
او همچنین به دو عامل داخلی اشاره کرد که روند مذاکره را با مانع روبهرو کردهاند. نخست، وجود جریانها و شخصیتهایی درون حاکمیت است که نهتنها مخالف مذاکرهاند، بلکه آغاز جنگ را دلیلی بر بیاعتباری مسیر دیپلماتیک میدانند. این جریانها همچنان فعالاند؛ از جمله با طرحهایی نظیر تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و فضاسازی در رسانههای رسمی برای اعمال فشار به حاکمیت و ممانعت از بازگشت به میز مذاکره.
دومین مانع، به گفته رحیمپور، «سردرگمی در تعیین زمان مناسب برای آغاز مذاکرات» است. او با اشاره به خسارات گستردهای که دو طرف متحمل شدهاند، گفت: «تاسیساتی که موضوع مذاکره بودند اکنون وجود ندارند و جمهوری اسلامی نیز با در اختیار داشتن حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده، دیگر ابزار قابل توجهی برای چانهزنی ندارد. این موضوع میتواند موضع تهران را سرسختانهتر کرده و پیچیدگی مذاکرات را بیشتر کند.»
رحیمپور در آخر گفت که مجموع این عوامل موجب شده جمهوری اسلامی هنوز تصمیم قطعی برای ورود به مرحله جدید مذاکرات اتخاذ نکرده باشد.

چندین کارشناسان به ایراناینترنشنال گفتند جمهوری اسلامی به آنچه قبل از حملات هوایی اسرائیل و آمریکا بود، باز نخواهد گشت، اما اینکه در آینده چه رخ خواهد داد، نامشخص است.
این کارشناسان افزودند ایران اکنون با یک انتخاب تعیینکننده روبرو است: دکترین خصومت چند دههای خود نسبت به اسرائیل و آمریکا را کنار بگذارد، یا آن را تقویت کند و خطر فروپاشی را بپذیرد.
الکس وطنخواه، مدیر برنامه ایران «موسسه خاورمیانه» در این زمینه گفت: «این علی خامنهای است که جهانبینیاش مسلما در مرکز این مساله قرار دارد که چرا وارد درگیری شدیم.»
چندین تحلیلگر خاورمیانه به ایراناینترنشنال گفتند حکومت مذهبیان که زمانی غیرقابل نفوذ تلقی میشد، اکنون در حال فروپاشی است، اقتدارش در داخل تضعیف شده و آیندهاش نامشخص است.
وطنخواه این پرسش را مطرح کرد که چه واکنشی از درون رژیم نشان داده میشود و افزود: «سیاستهای تندروها، قدرتنمایی، داشتن موشکهای بالستیک، اقدامات مقاومتی، مبارزه علیه آمریکا و اسرائیل. اینها این فاجعه را برای ایران به ارمغان آوردند.»
تهران در دفاع از حریم هوایی خود، محافظت از مقامات و وفاداران به حکومتش و همچنین حفاظت از برنامههای هستهای و موشکی خود شکست خورد.
در حالی که جمهوری اسلامی مدتهاست به بیثباتی در منطقه دامن میزند، این اولین بار در دهههای اخیر است که جنگ به خاک خود ایران میرسد. این ممکن است یک نقطه عطف باشد.
وطنخواه گفت: «جنگ علیه اسرائیل و ایالات متحده به عنوان چیزی که در خارج از مرزهای ایران انجام میشود، تبلیغ میشد. این جنگ ناگهان در خاک ایران و به معنای واقعی کلمه در شهرها و شهرستانهایی که مردم در آن زندگی میکنند، به وقوع پیوست.»
تغییر در راه است
این لرزش داخلی ممکن است منجر به فروپاشی نشود، اما میتواند دگرگونی جدی ایجاد کند.
آوی ملامد، یک مقام سابق اطلاعاتی اسرائیل و بنیانگذار «درون خاورمیانه: دیدگاههای اطلاعاتی»، گفت: «من انتظار پسلرزههای قابلتوجهی را در ساختار رژیم دارم.»
ملامد افزود: «تغییر در درون رژیم، نه تغییر رژیم. اما باز هم، ممکن است تغییر در درون رژیم منجر به پویایی شود که در نهایت باعث تغییر رژیم میشود.»
در همین حال، دولت ترامپ در حال شادی پیروزی است. دونالد ترامپ روز سهشنبه در شبکه اجتماعی تروث سوشال نوشت که چین اکنون میتواند خرید نفت از ایران را از سر بگیرد- چرخشی شدید نسبت به تهدیدهای قبلیاش.
ترامپ نوشت: «چین اکنون میتواند به خرید نفت از ایران ادامه دهد. امیدوارم که آنها مقدار زیادی هم از آمریکا خریداری کنند. این افتخار بزرگی برای من بود که این اتفاق بیفتد!»
تنها یک ماه پس از هشدار به جهان در مورد خرید نفت ایران، ترامپ به خبرنگاران گفت که امیدوار است ایران «یک کشور تجارتکننده بزرگ» باشد.
کارشناسان میگویند این واقعیت که ایران و اسرائیل سیگنال آتشبس را پذیرفتند، نشان میدهد که هیچ یک از طرفین خواهان درگیری طولانیمدت نیستند.
به گفته کامران متین، استاد روابط بینالملل در دانشگاه ساسکس، اکنون به نظر میرسد که سطحی از تغییر سیاسی اجتنابناپذیر است.
او گفت: «انواع امتیازاتی که ایران مجبور خواهد شد در مذاکرات احتمالی پس از آتشبس بر سر پروژههای هستهای و موشکی خود بدهد، بسیار فراتر از محدودیتهای ایدئولوژیک سیاسی رهبری فعلی علی خامنهای است.»
متین افزود: «او از هفتم اکتبر مجبور شده در مورد مسائل مهم امنیت ملی به طور مکرر متناقض باشد.»
در حال حاضر، ناظران از نزدیک نظارهگر هستند تا ببینند آیا جمهوری اسلامی که احساس ضعف میکند، در داخل کشور به شدت واکنش نشان میدهد یا خیر.
روز دوشنبه دوم تیر، مقامات ایرانی محمدامین مهدوی شایسته را به اتهام جاسوسی برای اسرائیل اعدام کردند.
متین هشدار داد: «رژیم ممکن است با تشدید چشمگیر سرکوب مخالفان و حتی تکرار اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷، به دنبال کاهش حس تحقیر خود باشد.»
چنین اقدامی میتواند اعتراضات گستردهای را برانگیزد و به طور بالقوه جمهوری اسلامی شکننده را به سمت فروپاشی سوق دهد.
حملات هوایی ممکن است پایان یافته باشد، اما نبرد واقعی برای آینده ایران تازه آغاز شده است. حملات اسرائیل جمهوری اسلامی را تا مغز استخوان لرزاند، رهبری آن آسیب دیده، ساختار قدرتش در معرض خطر قرار گرفته و مشروعیتش در داخل کشور عمیقا از بین رفته است.