جرزوالِم پست: سفر نتانیاهو به واشینگتن نمایش اتحاد دوباره با آمریکاست
نشریه جرزوالِم پست در سرمقالهای تحلیلی نوشت که سفر بنیامین نتانیاهو به واشینگتن بیش از آنکه یک نشست راهبردی در میانه جنگ باشد، یک «رویداد نمایشی» برای به نمایش گذاشتن اتحاد دوباره اسرائیل و آمریکا در بحبوحه تنشهای اخیر است.
این سفر که سومین دیدار نتانیاهو با دونالد ترامپ پس از بازگشت او به ریاستجمهوری محسوب میشود، قرار است به عنوان «رژه پیروزی» پس از حملات مشترک آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران معرفی شود؛ حملاتی که از دید نتانیاهو و حامیانش، هم پیام سیاسی روشنی به تهران فرستاد و هم نفوذ او را در داخل اسرائیل افزایش داد.
به نوشته این روزنامه، نتانیاهو از روایت جنگ با حکومت ایران برای تقویت پایگاه راستگرای خود بهره گرفته و حتی وکلایش از همین روایت به عنوان بهانهای برای به تعویق انداختن جلسات دادگاه فساد او استفاده کردهاند. همزمان، ترامپ نیز حمایت خود از اسرائیل را به یک «نمایش عمومی» تبدیل کرده و ضمن تاکید بر پشتیبانی نظامی، از توقف رسیدگی قضایی به پرونده نتانیاهو حمایت کرده است. این در حالی است که کاخ سفید اخیراً یک بسته تسلیحاتی ۵۱۰ میلیون دلاری برای تجهیز ارتش اسرائیل تصویب کرده است.
جرزوالِم پست مینویسد نتانیاهو موفق شد ترامپ را متقاعد کند که برخلاف تمایل اولیهاش به مذاکرات، دستور حمله به مراکز هستهای ایران را صادر کند. این حملات به تاسیسات فردو، نطنز و اصفهان، گرچه صرفاً جنبه نمادین داشت و توانمندی هستهای ایران را بهطور کامل از بین نبرد، اما تصویری از «همافزایی راهبردی» میان دو کشور ایجاد کرد.
این نشریه هشدار داده است که «پیروزیطلبی افراطی» میتواند به روند دیپلماسی لطمه بزند؛ بهویژه آنکه آتشبس اخیر با ایران هنوز پر از ابهام است و مسائلی چون توقف همکاری تهران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، خطرات باقیمانده هستهای و مکانیزمهای راستیآزمایی بدون پاسخ ماندهاند.
در ادامه این تحلیل آمده است که همراستایی فعلی میان نتانیاهو و ترامپ به اسرائیل کمک کرده حمایت داخلی را تقویت کند و همزمان به ترامپ امکان داده خود را بهعنوان رئیسجمهوری «امنیتمحور» و صلحساز معرفی کند. این اتحاد جدید، از نظر سیاسی برای هر دو طرف کارآمد بوده است و آنها را قادر ساخته در افکار عمومی بر تصویر «تصمیمگیری قاطع» تاکید کنند.
جرزوالِم پست همچنین خاطرنشان کرده که چالشهای واقعی همچنان باقی است. آتشبسهای کنونی شکنندهاند و امکان بازگشت سریع درگیریها وجود دارد، بازسازی غزه فوریت دارد اما برنامه مشخصی برای آن در دست نیست و بحران هستهای ایران نیز احتمالا بهطور پایدار مهار نشده است.
این نشریه در پایان تاکید کرده که اگر این اتحاد و نمایش سیاسی نتواند به راستیآزمایی، خویشتنداری و یک دیپلماسی منطقهای پایدار منتهی شود، خاورمیانه دوباره به همان باتلاقی بازخواهد گشت که همه بازیگران میگویند میخواهند از آن اجتناب کنند.
در پی جنگهای پیدرپی از غزه تا لبنان و حملات اخیر به خاک ایران، اسرائیل در جایگاهی قرار گرفته که تهدیدهای مستقیم علیه موجودیت آن بهشدت کاهش یافته است.
اما بهنوشته نیویورکتایمز، این پیروزیهای نظامی، همزمان با تشدید انتقادات جهانی، اسرائیل را بهسوی انزوایی بیسابقه سوق داده است؛ جاییکه حتی دموکراسیهای غربی نیز یکی پس از دیگری از این کشور فاصله میگیرند.
امنترین موقعیت نظامی اسرائیل در تاریخ، با بهای سیاسی سنگین
پس از گذشت بیش از ۷۵ سال از تاسیس، اسرائیل که مساحتی برابر با ایالت نیوجرسی دارد، توانسته است دشمنان منطقهای خود را یکی پس از دیگری در هم بشکند، از حزبالله لبنان و حماس در غزه گرفته تا حوثیها در یمن و در نهایت، جمهوری اسلامی ایران، تامینکننده مالی و نظامی همه این گروهها.
بهنوشته نیویورکتایمز، اسرائیل اکنون برای نخستینبار از زمان اعلام موجودیت در سال ۱۹۴۸، با چشماندازی بدون تهدید قریبالوقوع مواجه است. خطر ایران هستهای بهطور چشمگیری کاهش یافته و اگرچه روابط با کشورهای عرب خلیج فارس شکننده است، اما نوعی ثبات شکننده در آن برقرار شده است.
در داخل، بنیامین نتانیاهو موفق شده است شراکت راهبردیاش با دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده را تحکیم کند.
ژنرال بازنشسته یاکو آمیدرور، مشاور امنیت ملی پیشین نتانیاهو، در گفتوگو با نیویورکتایمز تأکید کرده که امنیت مناطقی از اسرائیل که پیشتر تحت تهدید دائمی بودند، اکنون حتی از منهتن نیز بیشتر است.
اما این امنیت به چه قیمتی بهدست آمده است؟
عملیات بیوقفه و بیپوزش اسرائیل در پاسخ به حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس، که به کشتهشدن ۱۲۰۰ نفر و گروگانگیری ۲۵۰ نفر انجامید، گرچه در نگاه حامیان امنیتی اسرائیل موفقیتآمیز بوده، اما تصویر بینالمللی این کشور را بهشدت آسیبپذیر کرده است.
اکنون در افکار عمومی جهان، اسرائیل کشوری متهم به جنایت جنگی و نسلکشی است. نظرسنجیها نشان میدهند که در بیشتر کشورهای غربی، اکثریت مردم دیدگاهی منفی به اسرائیل دارند.
در غزه، جنگ با حماس تاکنون جان دهها هزار نفر را گرفته، بیش از یکمیلیون نفر را آواره و زیرساختهای شهری را به ویرانهای بدل کرده است.
فقر، گرسنگی و بیخانمانی بیداد میکند. در طرف اسرائیلی نیز صدها نظامی کشته شدهاند و بیش از ۲۰ گروگان زنده، همچنان پس از گذشت بیش از ۶۰۰ روز، در تونلهای حماس زندانیاند.
در آمریکا، این جنگ اجماع دیرینه و دوحزبی حمایت از اسرائیل را در هم شکسته است. حالا اسرائیل به موضوعی مناقشهبرانگیز در کنگره، محافل دانشگاهی و فضای عمومی آمریکا تبدیل شده و همزمان، شمار حوادث یهودستیزانه در ایالات متحده و دیگر نقاط جهان افزایش یافته است.
شکاف در داخل اسرائیل؛ احساس رهاشدگی گروگانها
در داخل اسرائیل، اولویتدادن دولت به عملیات نظامی در غزه، لبنان و ایران، بهجای تمرکز بر آزادی گروگانها، خشم خانوادهها را برانگیخته است.
نیراء شارابی، همسر یوسی شارابی که در ۷ اکتبر از کیبوتص «بئری» ربوده و پس از ۱۰۰ روز در حمله هوایی اسرائیل در غزه کشته شد، به نیویورکتایمز میگوید: «واضح است که گروگانها دارند بهای این جنگ را میپردازند. دولت آنها را به حال خود رها کرده است.»
از سوی دیگر، افکار عمومی اسرائیل نیز دچار دوپارگی شده است. نظرسنجیها نشان میدهد که دوسوم اسرائیلیها خواهان توافقی برای پایان جنگ در غزه هستند، بهشرط آنکه گروگانها بازگردانده شوند.
درعینحال، حملات علیه شهروندان عربتبار اسرائیلی نیز افزایش یافته و برخی از آنها بهدلیل انتشار پستهای انتقادی در فضای مجازی، بازداشت شدهاند.
سایه ناامنی جهانی بر امنیت داخلی
لیئور سوخارین، دانشجوی ۲۵ ساله حقوق و اقتصاد در دانشگاه عبری اورشلیم و ساکن سابق نهاریا، شهری در مرز لبنان، به نیویورکتایمز میگوید: «در گذشته از موشکهای حزبالله میترسیدیم. حالا امنیت فیزیکی در داخل بیشتر شده، ولی احساس اعتمادبهنفس و امنیت روانی مردم پس از ۷ اکتبر فروپاشیده است.»
او که خدمت سربازیاش در واحد ذخیره ارتش بهتازگی به پایان رسیده، اضافه میکند: «حمله به حماس بسیار خوب بود، ولی هزینههایش در خارج از کشور بسیار سنگین بوده. امروز صحبتکردن به عبری در اروپا خطرناک است. ممکن است آسیب ببینی.»
خشم در جهان، جهش در جنبشهای ضداسرائیلی
جنبش جهانی تحریم و فشار علیه اسرائیل (بیدیاس) که پیش از این در حاشیه قرار داشت، اکنون به نیرویی جدی در اروپا تبدیل شده است. سازمان فلسطین سولیداریتی کمپین در بریتانیا، شمار اعضای خود را از ۶۵ هزار به ۳۰۰ هزار رسانده و بیش از ۱۰۰ دفتر در شهرهای مختلف این کشور افتتاح کرده است.
نیویورکتایمز مینویسد، اعتراضات ضداسرائیلی در جهان اغلب بهصورت مسالمتآمیز برگزار میشوند، اما مواردی از حمله مسلحانه یا خشونت علیه یهودیان نیز گزارش شده است. در واشینگتن، دو کارمند سفارت اسرائیل در حملهای با انگیزه سیاسی کشته شدند. در کلرادو، مردی راهپیمایان حامی آزادی گروگانها را بمبگذاری کرد و موجب مرگ یک زن شد.
در مقابل، مواردی از اسلامستیزی نیز افزایش یافته است. تنها چند روز پس از حمله ۷ اکتبر، پسر ۶ ساله فلسطینی-آمریکایی در شیکاگو توسط صاحبخانهاش به قتل رسید.
در دانشگاههای آمریکا، اعتراضات دانشجویی گاه به درگیری با پلیس کشیده شده است. در دانشگاه کلمبیا، بیش از ۱۰۰ دانشجو در جریان «اردوگاه همبستگی با غزه» بازداشت شدند.
گروههای چپگرای دانشجویی حتی خواستار «آزادی با هر وسیله ممکن، از جمله مقاومت مسلحانه» شدهاند؛ مواضعی که گرچه افراطی و اقلیتی هستند، اما چرخش قابلتوجهی در افکار عمومی علیه اسرائیل را نشان میدهند.
کاهش حمایت آمریکاییها از اسرائیل به پایینترین سطح در دو دهه اخیر
در تازهترین نظرسنجی مؤسسه گالوپ، تنها ۴۶ درصد آمریکاییها از اسرائیل حمایت کردهاند؛ این پایینترین رقم از سال ۲۰۰۰ تاکنون است. همزمان، میزان همدلی با فلسطینیان به ۳۳ درصد افزایش یافته، درحالیکه این عدد در سال ۲۰۰۳ تنها ۱۳ درصد بود.
دولت ترامپ، با بهرهبرداری سیاسی از این شکاف، دانشگاهها را به بیتفاوتی در برابر یهودستیزی متهم کرده است. در مقابل، سناتورهای دموکرات یهودی در نامهای به ربیسجمهوری تاکید کردهاند که «مبارزه با یهودستیزی» نباید به ابزاری برای حمله به استقلال دانشگاهها بدل شود.
موج جدید بهرسمیتشناسی فلسطین؛ فشار سیاسی اروپا بر اسرائیل
در عرصه دیپلماسی، اسرائیل بیش از هر زمان دیگری با انتقادهای رسمی و صریح مواجه شده است. نیویورکتایمز یادآور میشود که در سال ۲۰۲۴، سه کشور اروپایی، اسپانیا، نروژ و ایرلند، بهرسمیتشناسی دولت فلسطین را اعلام کردند؛ اقدامی نمادین ولی پیامدار. امانوئل مکرون، ربیسجمهوری فرانسه نیز اعلام کرده بهزودی به این جمع خواهد پیوست.
مقامهای اسرائیلی این تصمیمها را بهشدت محکوم کرده و مکرون را به «رهبری جنگ صلیبی علیه دولت یهود» متهم کردهاند. اما برخی فرماندهان سابق نظامی مانند آمیدرور این انتقادها را بیاهمیت میدانند و تاکید میکنند: «توان دفاعی اسرائیل و حذف دشمنان، بسیار مهمتر از آن است که جهان چه فکری درباره ما میکند.»
در حالیکه آتشبس میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل از ۴ تیر (۲۴ ژوئن) بهاجرا درآمده، موجی از حملات پهپادی و راکتی به مراکز نظامی در اقلیم کردستان عراق و سایر نقاط این کشور آغاز شده است.
به گزارش روزنامه جروزلم پست، وزارت داخله اقلیم کردستان روز جمعه رسما گروههای وابسته به جمهوری اسلامی ایران، بهویژه حشد الشعبی، را مسئول این حملات دانست؛ اتهامی که از سوی دولت مرکزی عراق بهشدت رد شده است.
حملات همزمان با آغاز آتشبس ایران و اسرائیل
بر اساس این گزارش، نخستین دور حملات تنها چند ساعت پس از آغاز رسمی آتشبس میان جمهوری اسلامی و اسرائیل آغاز شد؛ آتشبسی که پس از ۱۲ روز درگیری نظامی و با میانجیگری دولت قطر حاصل شد.
در این مرحله، پهپادهایی ناشناس به پایگاههای نظامی عراق، از جمله پایگاههای «التاجی» در شمال بغداد و «امام علی» در جنوب عراق حمله کردند. منابع محلی تایید کردهاند که تجهیزات راداری در این پایگاهها هدف قرار گرفتند.
در ادامه، حملات بهشکل تصاعدی گسترش یافت؛ ابتدا فرودگاه «کی-وان» در نزدیکی کرکوک هدف حمله راکتی قرار گرفت و سپس پهپادهایی به سوی شهرهای سلیمانیه، دهوک و اربیل در اقلیم کردستان شلیک شدند. تنها در بازه زمانی ۱۰ تا ۱۴ تیر ماه (اول تا پنجم ژوئیه)، چندین حمله پهپادی دیگر در این مناطق گزارش شد.
اتهام مستقیم به حشد الشعبی؛ ابزار تهران برای بیثباتسازی عراق
بهنوشته جروزلم پست، نهادهای امنیتی اقلیم کردستان معتقدند که این حملات توسط نیروهای حشد الشعبی (بسیج مردمی عراق) انجام شده است؛ ائتلافی متشکل از دهها گروه شبهنظامی شیعه که از حمایت مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی برخوردارند.
این گروهها، از جمله «کتائب حزبالله»، «عصائب اهل الحق» و «حرکت النجباء»، پیشتر نیز در حملات به نیروهای آمریکایی در عراق، سوریه و اردن نقش داشتهاند.
در بیانیهای که شامگاه جمعه از سوی وزارت داخله اقلیم کردستان منتشر شد، آمده است: «شب گذشته یک پهپاد در منطقهای بیسکنه در نزدیکی اربیل سقوط کرد. این حملات توسط گروههایی وابسته به حشد الشعبی و با هدف ایجاد بیثباتی و هرجومرج صورت میگیرد. ضروری است دولت فدرال عراق در برابر این اقدامات مخرب واکنش قانونی و قاطع نشان دهد.»
همزمان، اداره کل ضدتروریسم اقلیم کردستان نیز اعلام کرد: «یک پهپاد انفجاری روز پنجشنبه در نزدیکی فرودگاه بینالمللی اربیل رهگیری شد. این عملیات هیچگونه خسارت جانی یا مالی بههمراه نداشت.»
حمله به اربیل در سایه تقابل سیاسی بغداد و اربیل
بهنوشته جروزلم پست، گرچه اقلیم کردستان عراق یک منطقه خودمختار است، اما در دولت مرکزی بغداد، حشد الشعبی از پشتیبانی جناحهای سیاسی طرفدار حکومت ایران برخوردار است؛ از جمله سازمان بدر که علاوهبر عضویت در حشد الشعبی، یکی از ماشینهای سیاسی قدرتمند در ساختار دولت عراق بهشمار میرود.
این روزنامه اسرائیلی مینویسد، گروههای شبهنظامی مورد حمایت تهران در سال ۲۰۱۸ بهعنوان نیروی رسمی نظامی عراق بهرسمیت شناخته شدند و حقوق خود را از دولت مرکزی دریافت میکنند، هرچند ارتباط آنها با فعالیتهای غیرقانونی از جمله آدمربایی، ترور، و حملات پهپادی، بهویژه علیه مواضع آمریکایی و مخالفان جمهوری اسلامی، اثباتشده است.
از جمله اقدامات جنجالی اخیر این گروهها، ربودن الیزابت تسورکوف، پژوهشگر دانشگاه پرینستون در مارس ۲۰۲۳ توسط کتائب حزبالله بود؛ اقدامی که واکنش شدید واشینگتن را در پی داشت.
واکنش تند بغداد: اتهامزنی به نهادهای رسمی قابلقبول نیست
در پی این اتهامزنی آشکار، دولت مرکزی عراق واکنشی تند نشان داد. «صباح النعمان»، سخنگوی نخستوزیر عراق، در بیانیهای رسمی اعلام کرد: «اتهامی که از سوی وزارت داخله اقلیم کردستان به یکی از نهادهای امنیتی رسمی عراق وارد شده، غیرقابلقبول و محکوم است و تحت هیچ شرایطی نباید بدون ارائه سند و مدرک مطرح شود.»
رسانههای عربی، از جمله خبرگزاری شفق عراق، نیز از شکاف سیاسی عمیق میان اربیل و بغداد در این زمینه گزارش دادهاند. این در حالی است که عراق خود را برای مدیریت امنیتی مراسم عاشورا در شهرهای کربلا، نجف و بابل آماده میکند.
فرماندهی عملیات مشترک در بغداد اعلام کرده است که با هماهنگی کمیته عالی امنیتی، استانداران و وزارتخانههای کشور، بهداشت و برق، و همچنین نیروهای پلیس و حشد الشعبی، برای حفظ امنیت زائران برنامهریزی گستردهای انجام شده است.
تشدید سرکوب در ایران و احتمال عملیات نیابتی علیه کردستان عراق
جروزلم پست در بخش پایانی گزارش خود مینویسد که تنش میان حکومت ایران و اقلیم کردستان عراق در روزهای اخیر بهدلیل ادعای تهران درباره حضور گروههای اپوزیسیون ایرانی در خاک اقلیم شدت گرفته است.
همزمان با موج بازداشتهای گسترده در ایران پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، منابع محلی از هدفقراردادن فعالان کرد در موج سرکوب جدید خبر میدهند.
این روزنامه اسرائیلی تحلیل میکند که جمهوری اسلامی احتمالا از شبهنظامیان حشد الشعبی بهعنوان اهرم فشار امنیتی علیه اربیل استفاده میکند تا هم پاسخ سیاسی به میزبانی احتمالی از مخالفان بدهد و هم تعادل امنیتی منطقه را بهنفع خود تغییر دهد.
به باور ناظران، چنین رویکردی میتواند تنشهای داخلی عراق را افزایش داده و ساختار شکننده وحدت ملی را با چالش روبهرو کند.
در نخستین حضور عمومی خود پس از حملات گسترده هوایی اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، روز شنبه ۱۴ تیر و همزمان با تاسوعا، یکی از روزهای مورد احترام در تقویم شیعیان، در یک مراسم رسمی عزاداری حضور یافت.
نشریه اسرائیل هیوم با اشاره به غیبت ۲۲ روزه علی خامنهای، رهبر ۸۶ ساله جمهوری اسلامی، در پی حملات هوایی اسرائیل در خردادماه ـ حملاتی که به نوشته این نشریه برخی مراکز فرماندهی و تصمیمگیری را هدف قرار داده بودند ـ نوشت: خامنهای که طی سه هفته گذشته از دید عموم پنهان بود، بهدلیل نگرانی از حملات احتمالی نیروی هوایی اسرائیل به پناهگاههای فرماندهی، در مخفیگاه بهسر میبرده است.
این غیبت ناگهانی، به نوشته این روزنامه، موجی از شایعات درباره وضعیت جسمی، توان رهبری و حتی زندهبودن او را در ایران و خارج از کشور برانگیخته بود.
انتشار پیام از پناهگاه؛ ادعای پیروزی و تهدید به انتقام
هفته گذشته، پیش از حضور علنی روز شنبه، خامنهای با انتشار یک پیام ویدئویی از پیش ضبطشده، مدعی شد که جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل و ایالات متحده به پیروزی دست یافته است. به گزارش اسرائیل هیوم، او در این پیام، ضمن «تبریک پیروزی ملت ایران بر رژیم صهیونیستی»، ادعا کرد که اسرائیل «تقریباً زیر ضربات جمهوری اسلامی در هم شکسته است.»
خامنهای در ادامه با نادیدهگرفتن تاثیر حملات اسرائیل و آمریکا بر زیرساختهای هستهای جمهوری اسلامی، گفت واشینگتن «چیز مهمی بهدست نیاورد» و رفتار دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا را «نمایشی برای مردم آمریکا» توصیف کرد.
رهبر جمهوری اسلامی همچنین با اشاره به حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی در قطر، گفت جمهوری اسلامی «سیلی سختی» به آمریکا وارد کرده، اما بنا بر اطلاعات منتشرشده در رسانههای غربی، این حمله پس از تخلیه کامل پایگاه انجام شده و به گفته ترامپ از پیش با طرف آمریکایی هماهنگ شده بود.
با اینحال، خامنهای در همان پیام، هشدار داد که هرگونه تهاجم آینده به ایران «با بهایی سنگین» مواجه خواهد شد و افزود: «کشور ما قوی است و هرگز تسلیم نمیشود.»
ظهور دوباره در روز تاسوعا؛ نمادسازی هدفمند از مظلومیت نظام
اسرائیل هیوم مینویسد، انتخاب روز تاسوعا برای بازگشت خامنهای به صحنه عمومی، حامل بار سنگین نمادین و پیامرسانی سیاسی بود. یک روز پیش از عاشورا، روز شهادت حسین بن علی، نوه پیامبر اسلام در نبرد کربلا در سال ۶۸۰ میلادی، برای بیش از ۱۳ قرن محور عزاداری شیعیان بوده و در جمهوری اسلامی همواره بستری برای نمایش ایدئولوژیک قدرت و مظلومیت نظام تلقی شده است.
بهنوشته این روزنامه اسرائیلی، هرچند خامنهای و پیش از او روحالله خمینی، با نمایشهای افراطی مانند قمهزنی در آیینهای محرم مخالفت کردهاند، اما ظهور ناگهانی رهبر جمهوری اسلامی در این روز خاص، پیامی آشکار برای مخاطبان داخلی و خارجی داشت: بازنمایی جمهوری اسلامی بهعنوان «جبهه مظلوم» در رویارویی با اسرائیل و ایالات متحده.
اسرائیل هیوم تحلیل میکند که این بازگشت حسابشده در تاسوعا، در تلاش برای همذاتپنداری نظام جمهوری اسلامی با روایت تاریخی کربلا صورت گرفته و هدف آن احیای مشروعیت آسیبدیده رهبری، پس از حملات موفق اسرائیل به عمق خاک ایران و گسترش شایعات درباره وضعیت خامنهای بوده است.
در گزارشی تحلیلی، نشریه آمریکایی «هیل» هشدار داده است که هرگونه توافق هستهای میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران که شامل محدودیت در برنامه موشکی تهران نباشد، اشتباهی راهبردی و پرهزینه خواهد بود.
بهنوشته این رسانه، ایران در مسیر ساخت زرادخانهای از موشکهای بالیستیک قرار دارد که قدرت تخریبی آنها میتواند با یک بمب اتمی همتراز یا حتی بیشتر باشد. این در حالی است که تمرکز جهانی صرفا بر غنیسازی اورانیوم باقی مانده و تهدید موشکی جمهوری اسلامی تا حد زیادی نادیده گرفته شده است.
بهدنبال حملات هماهنگ اسرائیل به عمق خاک ایران در خرداد ۱۴۰۴ (ژوئن ۲۰۲۵)، حملاتی که بهنوشته «هیل» مهمترین عملیات اسرائیل در سالهای اخیر محسوب میشوند، این کشور توانست بخشی از تاسیسات موشکی ایران را هدف قرار دهد.
پیش از این حمله، جمهوری اسلامی بهسرعت در حال تولید انبوه موشکهای بالیستیک هدایتشونده دقیق بود؛ موشکهایی که برای عبور از سامانههای دفاعی چندلایه اسرائیل طراحی شدهاند و میتوانند هزاران راکت را همزمان به سوی اهداف حیاتی اسرائیل روانه کنند.
هیل مینویسد، به باور فرماندهان اطلاعاتی و نظامی اسرائیل، این تهدید تنها به برنامه هستهای ایران محدود نمیشود.
در بخشی از این تحلیل به نقل از سردبیر روزنامه «تایمز اسرائیل» نوشته شده که تصمیم به انجام حمله پیشگیرانه در خرداد ۱۴۰۴، نتیجه ارزیابی مشترک و هوشیارانه نهادهای اطلاعاتی بود که دریافته بودند ایران تنها چند هفته با «گریز هستهای» فاصله ندارد، بلکه همزمان در آستانه تجهیز به زرادخانهای موشکی است که میتواند دفاع هوایی اسرائیل را از کار بیندازد، زیرساختهای اقتصادی آن را فلج کند و تلفات گستردهای به غیرنظامیان وارد آورد.
در این گزارش همچنین به نقل از «رون بنییشای»، خبرنگار باسابقه اسرائیلی آمده است که نهادهای اطلاعاتی اسرائیل به این نتیجه رسیدهاند که تهران برنامهریزی برای تولید ۱۰ هزار موشک بالیستیک را آغاز کرده است؛ موشکهایی که در مجموع، قدرت تخریبی آنها معادل دو بمب اتمی خواهد بود.
در حالیکه حمله هوایی اسرائیل به تاسیسات تولید سوخت جامد ایران در مهر ۱۴۰۳ (اکتبر ۲۰۲۴) با هدف کاهش سرعت این برنامه انجام شد، شواهد نشان میدهند که نتیجه معکوس داده و جمهوری اسلامی پس از آن با سرعت بیشتری تولید را افزایش داده است.
وزارت خارجه اسرائیل نیز تایید کرده است که برنامه موشکی جمهوری اسلامی از مرحله آزمایش و توسعه گذشته و به فاز تولید صنعتی وارد شده است. بهنوشته هیل، ایران اکنون در مسیر تبدیلشدن به بزرگترین تولیدکننده موشک در جهان قرار دارد؛ از جمله موشکهای بالیستیک قارهپیما که توانایی هدف قرار دادن شهرهایی در اروپا را نیز دارند.
هیل همچنین به نقل از یکی از مقامهای ارشد اسرائیلی مینویسد: «ما بهدلیل دو تهدید وجودی دست به اقدام زدیم: یکی تهدید هستهای و دیگری تهدید موشکی. تهدید دوم برای ما به همان اندازه تهدید اول، حیاتی و خطرناک است.»
در حالیکه توجه بسیاری از دولتها و رسانههای جهانی همچنان بر غنیسازی اورانیوم متمرکز است، ارزیابیهای اسرائیل نشان میدهد که توسعه موشکی جمهوری اسلامی بهاندازه برنامه هستهای این کشور، تهدیدی فوری و حیاتی است.
بهنوشته هیل، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به صراحت تهدید موشکی ایران را یکی از دلایل اصلی عملیات نظامی خردادماه اعلام کرده است. اما با وجود آن، پوشش رسانهای از این نبرد ۱۲ روزه عمدتا تنها به بررسی تعداد اندک موشکهای شلیکشده از سوی ایران که از سامانههای دفاعی عبور کردند محدود شد و هدف راهبردی بزرگتری که در پس این حملات قرار داشت، از نگاه جهانیان دور ماند.
هیل مینویسد، آنچه از چشم رسانهها پنهان ماند، این واقعیت بود که جمهوری اسلامی در حال ساخت زرادخانهای است که میتواند حتی پیشرفتهترین سامانههای دفاعی را اشباع و خنثی کند. بههمین دلیل است که گزارشهای اخیر درباره احتمال توافقی میان آمریکا و ایران که تنها به موضوع هستهای بپردازد و هیچ محدودیتی برای برنامه موشکی تهران دربر نداشته باشد، بهشدت نهادهای دفاعی و اطلاعاتی اسرائیل را نگران کرده است.
در این گزارش آمده است که اگرچه دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، هرگونه پیشنهاد برای لغو تحریمها یا ارائه مشوقهای مالی به تهران را تکذیب کرده، اما منابع نزدیک به مذاکرات میگویند که فرستاده ویژه او، «استیو ویتکاف»، ممکن است در حال بررسی توافقی صرفا هستهای با جمهوری اسلامی باشد؛ توافقی که برنامه موشکی ایران را کاملا نادیده میگیرد.
نشریه هیل تاکید میکند که این نادیدهگرفتن، صرفا یک غفلت نظری نیست، بلکه تهدیدی کاملا واقعی است. بهنوشته این نشریه، جمهوری اسلامی پس از هر دور از درگیری نظامی با اسرائیل، در فروردین، مهر سال گذشته و خرداد امسال، تاکتیکهای نظامی خود را ارتقا داده و توان عبور از پدافندهای هوایی را افزایش داده است.
برخلاف راکتهای سادهای که از سوی گروههای نیابتی مانند حزبالله و حوثیها شلیک میشود، موشکهای بومی ایران بُرد بلندتر، وزن بیشتر و قدرت تخریبی وسیعتری دارند و مستقیما مراکز شهری و زیرساختهای حیاتی اسرائیل را هدف میگیرند.
بر همین اساس، هیل هشدار داده است که توافقی صرفا هستهای که همراه با رفع تحریمها باشد اما هیچ محدودیتی برای برنامه موشکی ایران نداشته باشد، بهجای آنکه دیپلماسی هوشمندانه باشد، نوعی فریب راهبردی خواهد بود.
چنین توافقی نهتنها باعث تقویت حکومت ایران خواهد شد، بلکه بازدارندگی اسرائیل را تضعیف میکند و خطر آغاز دور جدیدی از تنشهای منطقهای را افزایش میدهد.
این نشریه همچنین به نقل از منابع اطلاعاتی اسرائیل میافزاید، زرادخانه موشکی جمهوری اسلامی نهتنها در پناهگاههای زیرزمینی مستقر شده، بلکه در مناطق مسکونی و مناطق کوهستانی نیز پراکنده شده است؛ و این موشکها با یک امضای دیپلماتیک یا دستدادن از میان نخواهند رفت.
عقبراندن این تهدید نیازمند بازرسیهای سرزده، اعمال محدودیتهای الزامآور و وضع مجازات واقعی برای تخطیهاست، چیزی که جمهوری اسلامی تا امروز همواره با آن مخالفت کرده است.
هیل در پایان این گزارش مینویسد: اگر گزارشها درباره توافقی معیوب و بدون بندهای موشکی صحت داشته باشد، کنگره آمریکا و مردم باید بدانند که چه چیزی در معرض خطر است. توافقی مؤثر باید تمام مسیرهای تنشزای ایران را مسدود کند، نهفقط برنامه هستهای آن را.
نادیدهگرفتن تهدید موشکی جمهوری اسلامی، اشتباهی راهبردی برای ایالات متحده و تهدیدی موجودیتی برای متحد آن، اسرائیل خواهد بود.
ایلان ماسک، میلیاردر سرشناس و مالک شبکه اجتماعی ایکس، روز شنبه، ۵ ژوئیه، در اقدامی بحثبرانگیز اعلام کرد که یک حزب سیاسی جدید به نام «حزب آمریکا» تاسیس کرده است.
این تصمیم تنها یک روز پس از آن گرفته شد که ماسک از کاربران ایکس پرسید آیا از نظر آنها ایجاد یک حزب جدید در ایالات متحده ضرورت دارد. او گفت که در این نظرسنجی، دو سوم شرکتکنندگان به تاسیس چنین حزبی رای مثبت دادهاند.
ماسک در پست خود نوشت: «با نسبت ۲ به ۱، شما خواهان یک حزب سیاسی جدید بودید و حالا همان را خواهید داشت! امروز، حزب آمریکا تأسیس شد تا آزادی شما را به شما بازگرداند.»
تاکنون جزئیاتی درباره برنامههای این حزب، ساختار تشکیلاتی یا اهداف سیاسی آن اعلام نشده است. این اقدام ماسک واکنشهای موافق و مخالف را در فضای مجازی و رسانههای آمریکا به دنبال داشته و برخی تحلیلگران آن را تلاشی برای تأثیرگذاری مستقیم بر سیاست ایالات متحده ارزیابی کردهاند.
این ایده تاسیس حزب مستقل، ریشه در اختلافات ماههای اخیر ماسک با دونالد ترامپ دارد. این دو چهره بانفوذ جمهوریخواه، در هفتههای گذشته چندین بار بهطور علنی بر سر لایحه بودجه عظیم ترامپ ـ که شامل کاهش گسترده مالیات و هزینههای رفاهی بود ـ درگیر شدند.
ماسک با اشاره به «لایحه بزرگ و زیبای ترامپ» که به گفته او موجب «افزایش پنج تریلیون دلاری سقف بدهی» آمریکا میشود، گفته بود: «زمان آن رسیده که یک حزب سیاسی جدید شکل بگیرد، حزبی که واقعا برای مردم اهمیت قائل است.»
این میلیاردر و مشاور پیشین ترامپ افزوده بود روزی که لایحه ترامپ تصویب شود، «حزب آمریکا فردای آن روز تشکیل خواهد شد.» او در رسانه اجتماعی ایکس نوشته بود: «روشن است که در یک کشور تکحزبی زندگی میکنیم.»
ماسک درباره آن دسته از اعضای کنگره که با «وعده کاهش هزینههای دولتی کارزار به راه انداختند و بعد فورا به بزرگترین افزایش بدهی در تاریخ رای دادند»، نوشته بود آنان «باید از شرم سرشان را پایین بیندازند.»
او همچنین گفته بود: «کاری میکنم که سال آینده در انتخابات درونحزبی شکست بخورند، حتی اگر این آخرین کاری باشد که در این دنیا انجام دهم.»
ماسک ضمن انتقاد شدید از این لایحه، آن را «ضربهای به طبقه متوسط» و «هدیهای بیسابقه به شرکتهای رانتی» توصیف کرده بود. در واکنش به انتقادات ماسک، ترامپ نیز اعلام کرد که در قراردادها و یارانههایی که شرکتهای مرتبط با ماسک از دولت فدرال دریافت میکنند تجدیدنظر صورت خواهد گرفت.
اختلافات شخصی و رقابت برای کسب نفوذ سیاسی، باعث شده بسیاری از ناظران این تأسیس حزب جدید را پاسخی مستقیم به سیاستهای ترامپ و جمهوریخواهان بدانند.
ماسک هفته گذشته و در جریان بررسی نهایی لایحه بودجه، که دیروز با امضای ترامپ به قانون تبدیل شد، تهدید کرده بود که در صورت تصویب این لایحه کاری میکند که تمام نمایندگانی که به این لایحه رای مثبت دادهاند در رقابتهای درون حزبی حزب جمهوریخواه به رقبای خود ببازند و امکان انتخاب دوباره را نداشته باشند.
تحلیلگران میگویند اعلام موجودیت «حزب آمریکا» میتواند بر آرایش سیاسی انتخابات میاندورهای کنگره سال آینده ایالات متحده و همچنین جایگاه ترامپ در حزب جمهوریخواه تاثیر بگذارد.