علیرضا فغانی، داور، با انتشار عکسهایش با ترامپ: خوشحالم بار دیگر بخشی از تاریخ فوتبال شدم



ایستادن علیرضا فغانی، داور ایرانی مقیم استرالیا، در کنار دونالد ترامپ در مراسم اهدای مدالهای جام جهانی باشگاهها و عکس مشترک آنها خشم حامیان جمهوری اسلامی را برانگیخته است. در مقابل، بسیاری از شهروندان با دفاع از فغانی، حضور او در این رقابت مهم را افتخاری برای ایران دانستهاند.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، بامداد شنبه ۲۳ تیر در کانال تلگرامی خود نوشت: «درحالی که تنها چند روز از حمله اسرائیل و آمریکا به خاک ایران و شهادت بیش از هزار ایرانی نگذشته، علیرضا فغانی پس از دریافت جایزه از ترامپ، با او به گرمی خوشوبش کرد و در عکس یادگاری، ژست او را گرفت.»
کاربران حامی حکومت نیز در شبکههای اجتماعی از عکس فغانی و ترامپ انتقاد کرده و برخی حتی این داور برجسته را به «خیانت» به ایران متهم کردهاند.
یک کاربر که خود را «نسل سوم انقلاب خمینی» معرفی کرده، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت فغانی تمام مدارک تحصیلیاش را «در ایران و زیر سایه انقلاب اسلامی در امنیت» گذراند، اما «در نهایت با متجاوز به وطنش» عکس یادگاری گرفت.
کاربر دیگری با نام «صلاحالدین» گفت: «ای کاش علیرضا فغانی به هنگام دریافت جایزه بابت داوری فینال باشگاهها به یاد میآورد که ترامپ در کنار نتانیاهو آغازگر جنگی بود که ایران ۱۲ روز در آن میسوخت. به نظر میرسد نفع شخصی اهمیت بیشتری نسبت به ایرانپرستی فغانی دارد.»
کاربری با نام «حاج محمد» در پیامی در ایکس فغانی را «وطنفروش» خواند و خطاب به او نوشت: «خودتو خیلی ارزونقیمت فروختی، آقای داور.»
صفحهای که به نام «پایگاه خبری تحلیلی ثمره نیوز» در ایکس فعالیت میکند، در همین رابطه نوشت فغانی در مراسم اهدای جوایز جام جهانی باشگاهها در کنار کسی قرار گرفت که «خاک ایران را زیر پا گذاشت، خون ریخت، ترور کرد».
در این متن خطاب به فغانی آمده است: «ترامپ چهره جنایت علیه مردم ایران بود و تو به او لبخند زدی. این نه افتخار است، نه فراموششدنی.»
دیدار نهایی نخستین دوره جام جهانی باشگاهها در قالب جدید شامگاه شنبه ۲۲ تیر در آمریکا برگزار شد و چلسی با پیروزی سه بر صفر بر پاری سن ژرمن توانست جام قهرمانی را از آن خود کند. قضاوت این دیدار بر عهده فغانی بود که به نمایندگی از استرالیا در این رقابتها حضور داشت.
فغانی شهریورماه ۱۳۹۸ بهدلیل اختلاف با فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی از ایران مهاجرت کرد و راهی استرالیا شد.
ابراز خشنودی فغانی از قضاوت فینال و حمایت شهروندان از او
فغانی بامداد ۲۳ تیر مجموعهای از عکسهای خود با ترامپ و تصاویری مرتبط با قضاوتش در فینال جام جهانی باشگاهها را در اینستاگرام منتشر کرد.
فغانی در توضیح این عکسها نوشت: «سپاسگزارم از این فرصت که بار دیگر بخشی از تاریخ فوتبال باشم.»
شمار زیادی از شهروندان در شبکههای اجتماعی قضاوت فغانی در فینال جام جهانی باشگاهها را «مایه افتخار» دانستند و از او حمایت کردند.
کاربری با نام «زیگزاگ۲۷۲» انتقادات از فغانی بهدلیل ایستادن در کنار ترامپ را رد کرد و در ایکس نوشت این داور به نمایندگی از استرالیا در مسابقات حضور داشته، زیرا «جمهوری اسلامی فغانی رو نخواست و میخواست حذفش کنه».
کاربری با نام «نوید» تاکید کرد فغانی «وطنفروش نیست»، بلکه «افتخار ایران است».
کاربر دیگری نیز با بازنشر عکس فغانی و ترامپ نوشت: «فغانی یادآور این حقیقت است؛ مردم ایران را از حکومتشان جدا ببینید.»
کاربری با نام «مِمو» نوشت: «خیلی درد داره نخبگان ورزشی، هنری و علمی ما خیلی غریبانه توسط مقامات دیگر کشورها مورد تقدیر و ستایش قرار گیرند.»
کاربری به نام «آقای استپانوف» انتقادات حامیان حکومت از فغانی را بیمورد دانست و بهکنایه گفت: «لابد انتظار داشتن یک بمب ببنده به خودش و نزدیک ترامپ که شد الله اکبر بگه و حکم محاربه آیتالله مکارم شیرازی رو اجرا کنه.»
کاربری با نام «بینام» هم با بازنشر عکس ترامپ و فغانی نوشت: «قدرت یعنی این؛ اینکه با بزرگترین قدرت دنیا شونه به شونه بایستی. چیزی که اونهایی که موشک هایپرسونیک تولید میکنند، عقدهاش رو دارند.»
صدا و سیمای جمهوری اسلامی بر خلاف رویه همیشگی خود، مراسم اهدای جوایز جام جهانی باشگاهها را پخش نکرد که این موضوع نیز در میان کابران واکنشهای فراوانی را در پی داشت.

نیویورکتایمز در مقالهای استدلال کرده است که با زوال نفوذ نظامی جمهوری اسلامی در خاورمیانه، این منطقه وارد مرحلهای تازه از بازآرایی جغرافیایی-سیاسی شده است؛ مرحلهای که وجه مشخص آن کاهش تقابل شیعه-سنی و تمرکز کشورهای منطقه بر توسعه اقتصادی و ثبات سیاسی است.
نیل مکفارکوهر، از روزنامهنگاران باسابقه نیویورکتایمز، در این مقاله که یکشنبه ۲۲ تیر منتشر شد، سوریه را «میدان آزمون نظم جدید» دانسته و نوشته است: «فروپاشی نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی، بهویژه اخراج این کشور از سوریه پس از فروپاشی نظام اسد که اصلیترین متحد عرب جمهوری اسلامی به شمار میآمد، نقطه عطفی است که در بیش از دو دهه گذشته در خاورمیانه دیده نشده بود.»
مکفارکوهر، که سالهاست رویدادهای خاورمیانه و جهان عرب را گزارش میکند، در این مقاله نیز مانند اغلب نوشتههای تحلیلیاش با اشاره به نقاط عطف تاریخی در رابطه میان جمهوری اسلامی با کشورهای عرب منطقه، وضعیت کنونی خاورمیانه را تحلیل کرده است.
او مقالهاش را با مرور وضعیت کنونی سوریه پس از سقوط اسد و فروپاشی هلال شیعی آغاز و پیشبینی کرده است که با ضعیف شدن شبکهای از متحدان مسلح جمهوری اسلامی در عراق، سوریه و مناطق تحت کنترل حزبالله در لبنان شاهد تحولی گسترده در منطقه خواهیم بود؛ تحولی که به نظر میرسد مانع حکومت ایران برای پیشبردنِ دستورکار فرقهایِ متکی بر تشیع باشد.
کاهش نقش فرقهگرایی در رقابتهای منطقه
این مقاله با اشاره به اینکه «فرقهگرایی سالها ابزار اصلی رقابت میان بازیگران منطقه بهویژه ایران و عربستان سعودی بود» نوشته است که این بار تحولات جدید «نه بهدست مسلمانان سنی یا شیعه، بلکه بهدست یک بازیگر غیراسلامی یعنی اسرائیل هدایت شده است».
نویسنده مقاله بر این باور است که فرقهگرایی و تقابل شیعه-سنی در مناسبات پیشِ رو کارکرد چندانی نخواهند داشت: «کشورهای عمدتا سُنی منطقه، به رهبری عربستان سعودی و ترکیه، مصمماند اختلافات فرقهای را به خاک بسپارند؛ چون آن را تهدیدی برای ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی میدانند.»
او سپس این پرسش را پیش روی خواننده گذاشته که پس از کمرنگ شدن اختلافات شیعه و سنی به عنوان ابزاری در رقابتهای ژئوپولیتیک شاهد ظهور چه چیز خواهیم بود؟
از نظر مکفارکوهر وضعیت امروز و آینده سوریه در پاسخ به این پرسش نقش موثری ایفا میکند: «رهبران دولت جدید دمشق که ریشه در گروههای جهادی سُنی دارد و بهطور تاریخی با هرچیز مرتبط با تشیع سرسختانه دشمناند، دریافتهاند که هرگونه انفجار پایدار درگیری فرقهای، تلاشها برای ساختن دولتی باثبات و یکپارچه را نقش بر آب خواهد کرد.»
رشد جمعیت جوان و نیاز به توسعه
این مقاله با اشاره به تلاشهای جمهوری اسلامی برای بیثبات کردن منطقه تحت عنوان گسترش تشیع و بالا گرفتن دشمنیها میان جمهوری اسلامی و عربستان سعودی در دو دهه گذشته، نوشته که دشمنی میان این دو کشور از سال ۲۰۲۳ شکلی دیگر به خود گرفته است.
در این بخش آمده است: «کشورهای عربی نگران بودند که تهران بهدنبال بیثبات کردن آنهاست، بهویژه پس از آنکه جمهوری اسلامی بهدنبال بهار عربی، فرصت یافت تا مجموعهای از نیروهای نیابتیاش، از جمله حوثیها در یمن و گروههای شبهنظامی مختلف در عراق- را تقویت کند.»
به نوشته این مقاله، کشورهای سُنی نیز با تقویت دستگاههای ضدشیعه و حمایت از روحانیون تندرو سُنی تلاش میکردند با نفوذ شیعهگرایی در منطقه مقابله کنند.
تقابل شدید میان شیعه و سنی تا سال ۲۰۲۳ ادامه یافت اما از آن به بعد عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس تصمیم گرفتند از طریق تنشزدایی و دیپلماسی، رویکردی متفاوت با تهران را در پیش گیرند.
مکفارکوهر افزوده است: «محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان، که در سال ۲۰۱۸ در گفتوگویی با نشریه آتلانتیک، رهبر ایران را «بدتر از هیتلر» و ایدئولوژی جمهوری اسلامی را «شرارت محض» توصیف کرده بود، سال ۲۰۲۳ با انحلال نهادهای دینی عربستان که گمان میرفت زمینهساز افراطگراییاند، کوشید احتمال دامن زدن به فرقهگرایی را کاهش دهد.»
نویسنده مقاله به فشار ناشی از جمعیت جوانِ روبهرشد بر بسیاری از کشورهای جهان عرب از جمله عربستان سعودی اشاره کرده و نتیجه گرفته است که دولتهای منطقه به این دریافت رسیدهاند که فقدان چشمانداز برای آینده یکی از عوامل اصلی موفقیت گروههای جهادی در جذب نیروهای جوان بود.
بهنوشته او، کشورهای عمدتا سُنی اکنون در سایه این آگاهی میخواهند با توسعه اقتصادی چرخه پیشین را دگرگون کنند، اما از سویی میدانند که هرج و مرج منطقهای برنامههای بلندپروازانهشان را تهدید میکند. دقیقا به همین دلیل حمله اسراییل و آمریکا به ایران سبب نگرانی آنها شد.
مکفارکوهر درباره نگرانی کشورهای خلیج فارس نوشته است: «آنها نگران بودند نهتنها هدف حملات تلافیجویانه حکومت ایران قرار گیرند، بلکه تجربه عراق تکرار شود، جایی که حمله آمریکا موجب فروپاشی رژیم، سیل پناهجویان و سالها خونریزی فرقهای شد.»
در پایانِ این مقاله با اشاره به اینکه «درگیری کوتاه اخیر توهم قدرت ایران را شکست»، آمده است: «اگرچه هنوز مشخص نیست حملات به ایران تا چه اندازه برنامه هستهای آن را عقب انداخته، اما ناتوانی این کشور در دفاع از خود، ضعفهای عمیق آن را آشکار کرد ــ و حاکی از آن است که نظم منطقهای تازهای، از راه رسیده است.»

دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، شامگاه یکشنبه پس از پایان فینال جام جهانی باشگاهها در ورزشگاه متلایف نیوجرسی، به علیرضا فغانی، داور ایرانی این دیدار، مدال افتخار اهدا کرد.
فغانی قضاوت بازی حساس بین چلسی و پاریسنژرمن را برعهده داشت. ترامپ در کنار جیانی اینفانتینو، رییس فیفا، با تیم داوری عکس یادگاری گرفت

صفحه فارسی علی خامنهای در رسانه اجتماعی ایکس با انتشار پستی از حملات حوثیها علیه کشتیهای تجاری در دریای سرخ حمایت کرد. در این پست رهبر جمهوری اسلامی آمده: «کاری که ملت یمن و دولت انصارالله در پشتیبانی از مردم غزه انجام دادند، انصافا در خور تحسین است.»
او در این پست ابراز امیدواری کرد که «این مجاهدتها و مقاومتها ادامه پیدا کند.»

نشریه اکونومیست در تحلیلی، با اشاره به دور ماندن حکومت عراق از وارد شدن به جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی و اسرائیل، و ارائه شواهدی درباره کاهش نفوذ و اعتبار جمهوری اسلامی در میان جوانان عراقی، نتیجه گرفته است که تسلط حکومت ایران بر عراق رو به زوال است.
این هفتهنامه بریتانیایی یکشنبه ۲۲ تیر با انتشار تحلیلی در وبسایت خود سه دلیل عمده برای روند کاهشی نفوذ جمهوری اسلامی در عراق ارائه کرد که مهمترین آنها ظهور نسل جدیدی از سیاستمداران در عراق است که «از دل اعتراضهای ضدحکومتی سال ۲۰۲۰ برخاستهاند و با صدایی بلندتر از گذشته با شبهنظامیانِ تحت حمایت جمهوری اسلامی مخالفت میکنند».
بهنوشته این هفتهنامه، پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده وقت نیروی قدس سپاه پاسداران، کنترل جمهوری اسلامی بر شبهنظامیان و گروههای نیابتی مورد حمایتش در عراق کاهش یافت و تعداد بسیاری از آنها به مسائل داخلی عراق روی آوردند.
اکونومیست به نقل از یکی از مقامات باسابقه عراق نوشته است که اسماعیل قاآنی، جانشین سلیمانی و فرمانده کنونی نیروی قدس «در مدیریت منافعِ متضاد جناحهای مختلف در عراق مهارتی همچون سلیمانی ندارد».
عامل موثر دیگر در کاهش نفوذ جمهوری اسلامی در عراق تبدیل نیروهای شبهنظامی به نیروی سیاسی و حل شدن آنها در نظام بوروکراتیک و اقتصاد عراق ذکر شده است.
اکونومیست نوشته است که جمهوری اسلامی زمانی برای گسترش و عمق بخشیدن به نفوذ خود در عراق زمینهساز ورود اعضای گروههای شبهنظامی به دستگاه سیاسی و اقتصادی عراق شد.
در حال حاضر اعضای این گروهها منافع اقتصادی گستردهای دارند و وزارتخانههای مهم، از جمله وزارتخانههای مرتبط با صادرات نفت و فلزات را کنترل میکنند و تا مدتی پیش حتی در دیوان عالی عراق هم نفوذ زیادی داشتند.
یهنوشته اکونومیست، اعضای پیشین گروههای نیابتی جمهوری اسلامی که حالا به نیروهای ثروتمند سیاسی در بدنه حاکمیت و اقتصاد عراق بدل شدهاند، بر خلاف گذشته، «اگر کشورشان وارد جنگی با آمریکا یا اسراییل شود، چیزهای زیادی برای از دست دادن دارند. بههمین دلیل روز به روز از ایفای نقش عراق به عنوان زیردست حکومت ایران خشمگینتر میشوند».
موحی انصاری، رییس خانه عراق که یک نهاد نوپای مدنی است، به اکونومیست گفته است: «این گروههای مسلح اکنون فاسد شدهاند و امپراتوریهای عظیم اقتصادی ساختهاند. حالا دیگر مفهوم مقاومت برای آنها پوچ و بیمعناست.»
اکونومیست با اتکا به این شواهد نتیجه گرفته است که کمرنگ شدن معنای «مقاومت» در جریان جنگ جمهوری اسلامی با اسرائیل و آمریکا بهروشنی نمایان شد؛ هنگامی که حتی نزدیکترین متحدان حکومت ایران در عراق نیز از بیم تلافیجویی آمریکا یا اسرائیل کمک چندانی به جمهوری اسلامی نکردند.
تحلیل اکونومیست با اشاره به «بی سر و سامان شدن شبهنظامیان وابسته و سیاستمداران عراقی وفادار به جمهوری اسلامی» در سایه نابودی فرماندهان ارشد سپاه، اینطور پایان یافته است: «حالا ممکن است فضایی برای نیروهای سیاسی بومی و مستقل باز شود. یکی از کارمندان دولت میگوید هرچند در ظاهر چیز دیگری میگویند، اما از تضعیف ایران ناراحت نیستیم.»