عضو مجلس خبرگان: مردم ایران خواهان خدمت به نظام جمهوری اسلامی هستند



در حالیکه دور جدیدی از مذاکرات هستهای میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده در بنبست قرار گرفته، شبکه نیروهای نیابتی مسلح وابسته به تهران بار دیگر تحرکاتی تازه در نقاط کلیدی خاورمیانه آغاز کردهاند.
به گزارش شبکه سیانان، این تلاشها در راستای بازسازی نفوذ منطقهای حکومت ایران صورت میگیرد؛ نفوذی که طی دو سال گذشته در پی کارزار نظامی اسرائیل بهشدت آسیب دیده است.
حملات حوثیها در دریای سرخ؛ آرامش شکننده پایان یافت
سه روز پس از اعلام آتشبس میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، نیروهای وفادار به دولت در تبعید یمن یک کشتی حامل ۷۵۰ تُن تسلیحات ساخت ایران را در دریای سرخ توقیف کردند. به گفته فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا، این کشتی حامل موشک، موتور پهپاد و سامانههای راداری بود که قرار بود در اختیار حوثیهای یمن قرار گیرد.
بهگفته ارتش آمریکا، این بزرگترین عملیات توقیف سلاح در تاریخ نیروهای مقاومت ملی یمن به رهبری طارق صالح، برادرزاده رییسجمهوری پیشین یمن، بوده است.
با اینحال، وزارت خارجه جمهوری اسلامی این موضوع را رد کرده و آن را «تلاش فریبکارانهای از سوی آمریکا برای منحرفکردن افکار عمومی» خوانده است.
در همین حال، حوثیها با استفاده از تسلیحات ایرانی طی روزهای اخیر دو کشتی تجاری را هدف قرار دادند. یکی از این کشتیها متعلق به یونان بود که در حمله به آن، چهار نفر کشته، چند نفر مجروح و ۱۱ نفر دیگر ناپدید شدند. شش خدمه نیز بهدست حوثیها اسیر شدند.
حمله دیگر، با پهپاد و قایق انفجاری علیه یک کشتی با پرچم لیبریا انجام شد. بهگفته سیانان، این نخستین موج حملات ثبتشده در سال جاری میلادی بهدنبال چند ماه آرامش نسبی در دریای سرخ بوده است.
درگیری در عراق؛ حمله به زیرساختهای نفتی
گزارش سیانان میافزاید که شبهنظامیان مورد حمایت حکومت ایران در عراق نیز حملاتی را علیه تاسیسات انرژی در اقلیم کردستان آغاز کردهاند. بهگفته مقامات دولت محلی اقلیم، دستکم پنج میدان نفتی، از جمله دو میدان تحت بهرهبرداری شرکتهای آمریکایی، هدف «حملات پهپادی» قرار گرفتهاند.
وزارت داخله اقلیم این حملات را به واحدهای بسیج مردمی، نیروی شبهنظامی شیعه تحت حمایت حکومت ایران، نسبت داده و آن را تلاشی برای «فلجکردن اقتصاد منطقه» توصیف کرده است.
حزبالله لبنان؛ بازوی تضعیفشده تهران
در لبنان، حزبالله که پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل اقدام به گشودن جبهه دوم علیه ارتش اسرائیل کرد، اکنون با چالشهای فزایندهای روبهروست. بهگزارش سیانان، این گروه در نتیجه حملات پیاپی اسرائیل بهشدت تضعیف شده، نفوذش در لبنان کاهش یافته و با فشارهای داخلی و بینالمللی برای خلعسلاح مواجه است.
حسن نصرالله، رهبر حزبالله، در حمله هوایی اسرائیل کشته شد و مسیر حیاتی تدارکاتی این گروه از طریق سوریه نیز پس از سقوط رژیم بشار اسد در دسامبر گذشته، قطع شد. با وجود این، برخی منابع منطقهای به سیانان گفتهاند که حزبالله طی هفتههای آینده ممکن است خود را بازسازی کند، چرا که احساس میکند در موقعیتی «وجودی» قرار گرفته است.
سوریه؛ دولت جدید در برابر نفوذ حکومت ایران
با رویکارآمدن حکومت جدید در دمشق که با نفوذ ایران مخالف است، تلاشهای تهران برای ارسال سلاح به لبنان با موانع تازهای روبهرو شده است. بهنوشته سیانان، وزارت داخله سوریه در ماه گذشته محمولهای از موشکهای ضدتانک کورنت را که برای حزبالله در نظر گرفته شده بود، در حومه حمص کشف و توقیف کرده است. این تسلیحات در کامیونی حامل سبزیجات پنهان شده بود.
یک مقام امنیتی منطقهای در گفتوگو با سیانان تاکید کرده است: «سؤال اینجاست که این تسلیحات چه سودی برای حزبالله داشته؟ نه از آنها محافظت کرده، نه یک گام آنها را به آزادسازی قدس نزدیکتر کرده؛ فقط درد و رنج برای غیرنظامیان به بار آورده است.»
موضع آمریکا؛ مذاکره یا فشار؟
همزمان، دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده، از کاهش تمایل خود به گفتوگو با حکومت ایران خبر داده و گفته است: «آنها شدیداً خواهان مذاکرهاند، اما ما عجلهای نداریم... ما جاهایی را بمباران کردیم. اگر بخواهند مذاکره کنند، ما اینجاییم.»
در واکنش، علی لاریجانی، مشاور ارشد علی خامنهای، گفتوگو را «تاکتیکی» خوانده و در سخنانی تلویزیونی تاکید کرده که «اکنون زمان مذاکره نیست» و این موضوع «بسته به نظر رهبری است».
قرار بود ششمین دور مذاکرات در ۱۵ ژوئن برگزار شود، اما حمله ناگهانی اسرائیل در روز پیش از آن، این نشست را لغو کرد.
بازسازی نیابتیها؛ برگ چانهزنی تهران در مذاکرات
کارشناسان به سیانان گفتهاند که بازسازی گروههای مسلح وابسته به حکومت ایران، بخشی از راهبرد تهران برای افزایش قدرت چانهزنی در مذاکرات آینده است.
مایکل نایتس، تحلیلگر ارشد در مؤسسه واشینگتن، میگوید: «هدف [حکومت] ایران این است که نشان دهد تسلیم نشده و همچنان فعال است؛ نه آنقدر ضعیف که آمریکا دوباره ضربه بزند، و نه آنقدر تهاجمی که مذاکرات از بین برود.»

تصاویر منتشر شده در رسانههای داخلی ایران نشان میدهد شهرداری تهران نمادها و ماکتهایی با علایم مذهبی در کنار برج میدان آزادی تهران مستقر کرده است. این اقدام مقامهای جمهوری اسلامی با واکنش شهروندان در رسانههای اجتماعی مواجه شده است.
این در حالی است که مقامهای حکومت چندی پیش و در پی جنگ ۱۲ روزه و روزهای پس از آن به تبلیغات با نمادهای ملیگرایانه و ترانههای وطنی روی آورده بودند.
در همین راستا، جمهوری اسلامی پس از آتشبس ارکستر سمفونیک تهران را به میدان آزادی آورد تا ترانههای ملی ایران را اجرا کنند.
این تغییر رویکرد حکومت با درخواست خواندن ترانه «ای ایران» در شب عاشورا توسط خامنهای بیش از پیش مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت.
با این حال، در روزهای اخیر برخی روحانیون و امامان جمعه مجددا با تاکید بر مفاهیم مذهبی بر تقویت اصول مذهبی تاکید کردهاند. احمد علمالهدی، نماینده خامنهای در خراسان رضوی، ایران را «قبه اسلام» به معنی گنبد اسلام خواند.

عزتالله ضرغامی، عضو شورای عالی فضای مجازی، با اشاره به «جنگ ۱۲ روزه» اسرائیل و جمهوری اسلامی گفت که آمریکا و سه کشور اروپایی طراحی حمله به ایران را انجام دادند. او افزود: «جنگ ۱۲ روزه باعث شد ما قویتر شویم و معادلات قدرت در جهان تغییر کرد.»

خانواده سعید ماسوری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار کرج، نامهای خطاب به مای ساتو، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، نوشتند و احتمال تبعید او را به زندانی در زاهدان «شکنجه مضاعف» خواندند و خواهان مداخله ساتو برای جلوگیری از این اتفاق شدند.
خواهران و برادران سعید ماسوری شنبه ۲۸ تیر در نامهای به ساتو، یادآوری کردند که برادرشان بیش از ۲۵ سال است که «بدون حتی یک روز مرخصی» در زندان بهسر میبرد.
آنها یادآوری کردند: «برادر ما بیش از ۲۵ سال است در زندانهای رژیم ایران حبس میکشد. او روزی به اعدام محکوم شد و بعدها به حبس ابد. اما هیچ دادگاهی، هیچ قاضیای، حکم به تبعید و فراموشی او در زاهدان یا زندان دیگری نداد.»
ماسوری که برای ادامه تحصیل به نروژ رفته بود، پس از بازگشت به ایران در ۱۹ دی ۱۳۷۹ بهدست ماموران وزارت اطلاعات در دزفول بازداشت شد.
او در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب تهران با اتهام «محاربه» به اعدام محکوم شد اما این حکم بعدتر به حبس ابد کاهش یافت.
به گفته خواهران و برادران ماسوری، اکنون قرار است این زندانی بدون هیچ حکم قضایی و توضیحی، به زاهدان و دور از خانوادهاش منتقل شود؛ اتفاقی که به گفته آنها، مصداق «شکنجه مضاعف و خاموش بعد از ۲۵ سال حبس» است.
این خانواده در نامه خود خطاب به ساتو گفتند: «ما از شما نمیخواهیم معجزه کنید. فقط میخواهیم صدای ما را بشنوید.... از شما تقاضا داریم: در مقابله با این اجحافات غیرانسانی و غیرقانونی، آنچه در توان دارید برای جلوگیری از آن انجام بدهید.»
در همین روز، گروه «صدای مستقل آزادی فعالان گیلان» نیز در بیانیهای نسبت به تلاش جمهوری اسلامی برای سرکوب کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» هشدار داد و تبعید احتمالی ماسوری را ضربهای خطرناک به «یکی از اصلیترین حرکتهای ضد اعدام در ایران» توصیف کرد.
مخالفت با تبعید سعید ماسوری امری حیاتی است
فعالان گیلان در بیانیه خود اشاره کردند که ماسوری یکی از همراهان اصلی کارزار سهشنبههای نه به اعدام است.
اعتصاب غذای زندانیان عضو کارزار سهشنبههای نه به اعدام از نهم بهمن ۱۴۰۲ با درخواست توقف صدور و اجرای احکام وفا آذربار، محمد فرامرزی، پژمان فاتحی و محسن مظلوم در زندان قزلحصار آغاز شد.
این کارزار که نویسندگان نامه آن را از گستردهترین و قدرتمندترین حرکتهای اعتراضی علیه اعدام در زندانهای ایران خواندند، ۲۴ تیر با اعتصاب غذای زندانیان محبوس در ۴۸ زندان کشور، به هفتاد و هفتمین هفته خود رسید.
در بخشی از بیانیه فعالان گیلان آمده است: «روایتها از شرافت ماسوری میگویند. تعداد سالهای زندان و البته اخلاق و صداقت و استمرارش... شاید پزشک بودنش هم، بار و ارزشی به حضور ایشان در بند و زندان میدهد که قابل کتمان نیست.»
امضاکنندگان این بیانیه با هشدار نسبت به پیامدهای احتمالی تبعید ماسوری نوشتند: «این تبعید میتواند آغاز یک فاجعه باشد برای گستردهتر شدن اعدامها، برای احکام اعدام بیشتر و برای شکستن مهمترین و انسانیترین کارزار مبارزه با اعدام.»
به گفته آنها، در این وضعیت و در «جنگ میان زندگی و اعدام»، مخالفت گسترده و عمومی با تبعید سعید ماسوری، امری نه فقط ضروری که حیاتی است.
فعالان گیلان هشدار دادند این فشارها نهتنها تهدیدی علیه جان یک زندانی سیاسی بلکه خطری جدی برای تداوم مهمترین کارزار ضد اعدام در ایران است.
آنها خواستار اعتراض علنی، گسترده و همگانی به تبعید احتمالی ماسوری شدند و آن را امری ضروری در تقابل با ماشین مرگ جمهوری اسلامی توصیف کردند.

خانواده سعید ماسوری، زندانی سیاسی که بیش از ۲۵ سال است بدون حتی یک روز مرخصی در زندان بهسر میبرد، در نامهای سرگشاده به «مای ساتو»، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، نسبت به تلاش مقامهای جمهوری اسلامی برای تبعید او به زندان زاهدان اعتراض کردند.
در این نامه که با عنوان «به نام انسانیت» خطاب به نهادهای بینالمللی نوشته شده، خانواده ماسوری از «شکنجه خاموش» برادری سخن گفتند که سالهاست از ابتداییترین حقوق انسانی محروم مانده است. آنها نوشتند: «هیچ دادگاهی، هیچ قاضیای، حکم به تبعید و فراموشی او در زاهدان نداد.»
نویسندگان نامه تبعید بدون حکم قضایی به شهری دور از خانواده را «مجازاتی مضاعف» توصیف کردهاند و از گزارشگر ویژه خواستهاند صدای آنها را بشنود و از آنچه «اجحافی غیرانسانی و غیرقانونی» خواندهاند، جلوگیری کند.