برنده نوبل صلح درباره آزادیخواهی مردم ایران چه گفت؟
ماریا کورینا ماچادو، سیاستمدار دموکراسیخواه ونزوئلایی و رهبر مخالفان این کشور که روز جمعه برنده جایزه نوبل صلح سال ۲۰۲۵ شد؛ مبارزات دموکراسیخواهانه و آزادیخواهانه مردم کشور خود و ملت ایران را دارای پیوند و ارتباط میداند.
او در پیامی که اخیرا به نشست «اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران» و شاهزاده رضا پهلوی ارسال کرد گفت دوران کنونی لحظاتی سرنوشتساز برای منطقه و سراسر جهان است.
رهبر جبهه مخالفان دولت ونزوئلا با اشاره به خشونت، فساد و خودکامگلی حکومت کشورش و اشتراک و نزدیکی آن با جمهوری اسلامی، دو حکومت را تهدیدی واقعی در جهان خواند.
او به پیوندهای نظامی، فناوری و اقتصادی دو حکومت ایران و ونزوئلا اشاره کرد و گفت آنها باید بفهمند که جهان دیگر اقدامات آنها را تحمل نخواهد کرد و هیچچیز نمیتواند جلوی آزادیخواهی مردم این دو کشور را بگیرد.
برنده نوبل صلح ۲۰۲۵ گفت مردمی که آرمان مشترک آزادی دارند و برای عدالت مبارزه میکنند، باید متحد شوند و سازمان یابند. او گفت رژیمهای ستمگر ایران و ونزوئلا برای حفظ قدرت نیازمند جنگ دائمی با جهان آزاد و آمریکا هستند، اما یک چیز قطعی است: هردوی این کشورها آزاد خواهند شد.
اعطای جایزه نوبل صلح ۲۰۲۵ به ماریا کورینا ماچادو، رهبر مخالفان ونزوئلا، موجی از واکنشها را به دنبال داشته است؛ کاخ سفید و نخستوزیر اسرائیل از این تصمیم کمیته نوبل انتقاد کرد و دو برنده ایرانی صلح نوبل و همچنین شاهزاده رضا پهلوی از آن استقبال کردند.
استیون چونگ، سخنگوی کاخ سفید جمعه ۱۸ مهر در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «رییسجمهوری ترامپ به تلاش برای انجام توافقهای صلح، پایان دادن به جنگها و نجات جانها ادامه خواهد داد. او قلبی انساندوستانه دارد و هیچکس مانند او نمیتواند با نیروی اراده خالص خود کوهها را جابجا کند.»
او افزود: «کمیته نوبل ثابت کرد که سیاست را بر صلح ترجیح میدهد.»
کمیته نوبل صلح در بیانیهای نوشت این جایزه بهدلیل «تلاشهای خستگیناپذیر ماچادو در ترویج حقوق دموکراتیک مردم ونزوئلا و مبارزهاش برای گذار عادلانه و مسالمتآمیز از دیکتاتوری به دموکراسی» به ماچادو اهدا میشود.
خود ماچادو پس از اعلام نامش به عنوان برنده نوبل صلح گفت که این جایزه «تقدیر عظیمی از مبارزه همه ونزوئلاییها» است.
او در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «ما در آستانه پیروزی هستیم و امروز بیش از هر زمان دیگری، به رییسجمهور ترامپ، مردم ایالات متحده، مردم آمریکای لاتین و کشورهای دموکراتیک جهان بهعنوان اصلیترین متحدان خود برای دستیابی به آزادی و دموکراسی متکی هستیم.»
در هفتههای اخیر، دونالد ترامپ رییسجمهوری آمریکا بارها بر نقش خود در پایان دادن به هشت جنگ تاکید کرده بود و در روزهای اخیر نیز با میانجیگری او یک توافق آتشبس و تبادل گروگانها برای پایان دادن به جنگ غزه به دست آمد.
ترامپ هنوز در مورد تصمیم نوبل اظهارنظر نکرده، اما جمعه صبح سه ویدئو در حساب خود در شبکه اجتماعی تروث سوشیال منتشر کرد که در آنها طرفدارانش جشن گرفتن توافق غزه را نشان میدادند.
او پیشتر گفته بود که برایش غیرمنتظره نخواهد بود اگر از سوی کمیته نوبل صلح نادیده گرفته شود.
ترامپ ماه گذشته به فرماندهان ارشد نظامی آمریکا گفت: «آنها جایزه را به کسی میدهند که هیچ کاری نکرده است.»
او افزود که اگر نوبل به او داده نشود، «توهین بزرگی» به ایالات متحده خواهد بود.
نامزدهای دریافت نوبل باید هر سال پیش از ۳۱ ژانویه معرفی شده باشند. ترامپ در تاریخ ۲۰ ژانویه برای دومین دوره ریاست جمهوری خود به کاخ سفید بازگشت.
پیش از این، در سال ۲۰۰۹، باراک اوباما رییسجمهوری وقت آمریکا، در سال ۲۰۰۷ ال گور معاون رییسجمهوری پیشین آمریکا و در ۲۰۰۲ جیمی کارتر رییسجمهوری پیشین آمریکا، برنده جایزه صلح نوبل شده بودند.
انتقاد نتانیاهو از کمیته نوبل
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل نیز در شبکه اجتماعی ایکس کمیته نوبل صلح را به دلیل اعطای جایزه خود به کسی غیر از رییسجمهور ایالات متحده مورد انتقاد قرار داد.
او نوشت: «کمیته نوبل از صلح صحبت میکند. رییسجمهور ترامپ آن را محقق میکند.»
نتانیاهو افزود: «حقایق خود گویای همه چیز هستند. رییسجمهوری ترامپ شایسته آن است.»
پنجشنبه، چند روز پس از تصمیم کمیته نوبل درباره برنده جایزه صلح، نتانیاهو تصویری تولیدشده با هوش مصنوعی از ترامپ که جایزه صلح نوبل را دریافت میکند به اشتراک گذاشت و در توضیح آن نوشت: «به دونالد ترامپ جایزه صلح نوبل را بدهید. او شایسته آن است.»
عباس موسوی، معاون تشریفات دفتر مسعود پزشکیان در شبکه ایکس با اشاره به ترامپ نوشت: «وزارت دفاع آمریکا را به وزارت جنگ تبدیل کرد... آنگاه توقع دریافت جایزه نوبل صلح هم داشت.»
استقبال از تصمیم کمیته نوبل صلح در میان چهرههای ایرانی
شاهزاده رضا پهلوی ضمن تبریک به ماریا کورینا ماچادو برای دریافت جایزه نوبل صلح، او را «مدافعی خستگیناپذیر برای دموکراسی و کرامت در ونزوئلا» خواند.
شاهزاده پهلوی نوشت: «ایرانیان در کنار مردم ونزوئلا در مبارزهشان ایستادهاند. بهزودی هر دو ملت ما آزاد خواهند شد.»
او افزود: «ایرانیان در کنار مردم ونزوئلا در مبارزهشان ایستادهاند. بهزودی هر دو ملت ما آزاد خواهند شد.»
شیرین عبادی، برنده ایرانی نوبل صلح نیز نوشت: «جایزه صلح به زنی رسید که اپوزیسیون ونزوئلا را متحد کرد.»
او ادامه داد: «دموکراسی در جهان از همیشه شکنندهتر به نظر میرسد. استبداد، تمامیتخواهی و قدرتطلبی سیاستمداران هر روز چهرهای سیاهتر به جهان میدهد. اما هر اندازه که استبداد پیش میرود، نیروهای مترقی و مبارز نیز با قدرت بیشتری برای شکستن دیوارهای تمامیتخواهی تلاش میکنند. از این رو، تصمیم اختصاص این جایزه بزرگ به تنها یک نفر کاری دشوار است.»
شیرین عبادی اقزود: «صدای مارینا که سرکوب، تهدید و فشار امنیتی خاموشش نکرد، از امروز رساتر به گوش مردم جهان خواهد رسید.»
نرگس محمدی، دیگر ایرانی برنده نوبل صلح در اینستاگرام نوشت: «گذار دموکراتیک از استبداد به دموکراسی راه مشترک ماست.»
او افزود: «برنده جایزه صلح امسال، یکی از برجستهترین نمونههای شجاعت مدنی در آمریکای لاتین در سالهای اخیر است.»
محمدی اضافه کرد: «با تو و مردم آزادیخواه ونزوئلا اعلام همبستگی میکنم و یقین دارم ما مردم ایران و ونزوئلا دموکراسی را تثبیت و دیکتاتوری را سرنگون خواهیم کرد. تا روز پیروزی دست در دست هم.»
در سال ۲۰۲۳، نرگس محمدی، فعال حقوق بشر ایرانی، برنده جایزه نوبل صلح شد.
این جایزه در سال ۲۰۰۳ نیز به شیرین عبادی، حقوقدان و فعال حقوق بشر، رسیده بود.
نمایندگان کنگره پرو، رییسجمهوری این کشور را بهدلیل ناتوانی در برخورد با موج جرم و جنایت برکنار کردند.
آسوشیتدپرس گزارش داد که ۱۲۴ نماینده از ۱۳۰ نماینده پارلمان پرو در نشستی در اواخر وقت پنجشنبه ۱۷ مهر به چهار درخواست برای برکناری دینا بولوارته، رییسجمهوری منفور این کشور، رای مثبت دادند. در این میان، هیچ نمایندهای نیز با برکناری او مخالفت نکرد.
درخواست برای برکناری بولوارته در پی آن صورت گرفت که موجی از جرم و جنایت این کشور آمریکای جنوبی را فرا گرفته است.
بر اساس این گزارش، نمایندگان خواستار حضور بولوارته برای دفاع از خود در پارلمان شدند اما او در نشست شرکت نکرد. پس از آن، نمایندگان رای به برکناری او دادند و خوزه جری ۳۸ ساله، وکیل و رهبر مجلس قانونگذاری، را به جانشینی او برگزیدند.
نشست پارلمان پرو تنها چند ساعت پس از تیراندازی در یک کنسرت در لیما، پایتخت این کشور، روی داد. در این تیراندازی ۵ تن کشته شدند.
بر خلاف ۸ تلاش قبلی برای برکناری بولوارته، تقریباً همه جناحهای سیاسی حاضر در پارلمان از برکناری او حمایت کردند.
بولوارته، نخستین رییسجمهوری زن پرو، در دسامبر ۲۰۲۲میلادی پس از استیضاح پدرو کاستیلو، رییسجمهوری وقت، کار خود را آغاز کرد. او معاون کاستیلو بود.
او پس از رای پارلمان به برکناریاش، در تلویزیون ملی پرو سخنرانی کرد و با اشاره به دستاوردهای دولتش گفت: «من به فکر خودم نبودم، بلکه به فکر مردم پرو بودم.»
سخنرانی او پس از چند دقیقه قطع شد تا مراسم سوگند خوزه جری، به عنوان رییسجمهوری موقت پرو، نمایش داده شود. او تا هنگام برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در آوریل سال آینده میلادی این سمت را بر عهده خواهد داشت.
جری گفت که از حاکمیت پرو دفاع و قدرت را به برنده انتخابات آوریل منتقل خواهد کرد.
آسوشیتدپرس گزارش داد که در سه ماه اول ریاست جمهوری دینا بولوارته، بیش از ۵۰۰ تظاهرات برای درخواست استعفای او برگزار شده بود.
او چهارشنبه ۱۶ مهر در واکنش به انتقادها از ناتوانی دولتش در برخورد با موج جرم و جنایت بخشی از این مشکل را به مهاجران غیرقانونی نسبت داد.
او گفت که این جرایم از دههها قبل وجود داشتهاند و مهاجرت غیرقانونی که دولتهای گذشته با آن مقابله نکردند، به این موضوع دامن زده است.
بولوارته دولتهای گذشته را متهم کرد که مرزهای پرو را باز کردند و اجازه دادند جنایتکاران بدون هیچ محدودیتی وارد شوند.
آمار رسمی نشان میدهد که از آغاز سال جاری میلادی تا اواسط ماه اوت، بیش از شش هزار تن کشته شدهاند که بالاترین رقم در مدت مشابه از سال ۲۰۱۷میلادی به بعد است.
مقامهای ارشد وزارت امنیت داخلی آمریکا در دولت ترامپ در بهار سال جاری پیشنهادی ارائه کردند تا آژانس فدرال مدیریت بحران از پرداخت میلیونها دلار کمک امنیتی به سازمانهای مسلمان جلوگیری کند.
بر اساس گزارشی که شبکه سیانان جمعه ۱۸ مهر به نقل از چند منبع مطلع منتشر کرد، این پیشنهاد مقامهای فدرال را شگفتزده و نگران کرد، زیرا چنین اقدامی میتوانست مصداق تبعیض مذهبی و نقض قانون باشد.
هرچند این پیشنهاد در نهایت اجرا نشد، اما حدود شش ماه بعد، دهها سازمان مسلمان از جمله «انجمن اسلامی آمریکای شمالی» به اتهام ارتباط با گروههای تروریستی از دریافت بودجه امنیتی محروم شدند.
این بودجه بخشی از «برنامه کمک امنیتی به سازمانهای غیرانتفاعی» بود که برای حفاظت از اماکن مذهبی آسیبپذیر در برابر حملات طراحی شده است.
پنج مقام فدرال کنونی و پیشین گفتند این اتهامات «فاقد شواهد روشن» است و ممکن است صرفا بهانهای برای توجیه حذف نهادهای مسلمان از فهرست دریافتکنندگان بودجه باشد.
آنان هشدار دادند که روند جدید، روندی سیاسیشده و مغایر با اصول بیطرفی در تخصیص بودجه فدرال است.
وزارت امنیت داخلی در بیانیهای هرگونه تصمیمگیری بر اساس مذهب را رد کرد و گفت: «ادعاها درباره منع کلی سازمانهای مسلمان بیاساس و مضحک است.»
با این حال، این وزارتخانه تایید کرد که برخی گروهها پس از «بررسی داخلی» به دلیل ارتباط با فعالیتهای تروریستی از فهرست حذف شدهاند.
نمنابع داخلی آژانس فدرال مدیریت بحرا میگویند بررسیها عمدتا با استناد به گزارشی از اندیشکده راستگرای «انجمن خاورمیانه» انجام شد که گفته بود دهها سازمان مسلمان در آمریکا با گروههایی مانند القاعده، حماس و حزبالله ارتباط دارند.
آژانس فدرال مدیریت بحران و چند مقام اطلاعاتی این گزارش را «فاقد شواهد معتبر» دانستند.
بشارَت سلیم، مدیر اجرایی انجمن اسلامی آمریکای شمالی، گفت: «ما قاطعانه این اتهامات را رد میکنیم. چنین اطلاعات بیاساسی به جامعه مدنی آسیب میزند و نهادهایی را که کار مثبت انجام میدهند، هدف قرار میدهد.»
شورای روابط اسلامی-آمریکایی نیز هشدار داد که حذف سازمانهای مسلمان از بودجه فدرال بدون بررسی دقیق، «تضعیف نگرانکننده روند قانونی» است و آن را اقدامی تبعیضآمیز خواند.
دولت ترامپ و وزارت امنیت داخلی هنوز فهرست کامل نهادهایی را که از دریافت کمک محروم شدهاند، منتشر نکردهاند.
امانوئل مکرون، رییسجمهوری فرانسه، در حالی تا پایان جمعه (امروز) برای معرفی نخستوزیر جدید به خود مهلت داده که بانک مرکزی این کشور نسبت به تاثیر بحران سیاسی بر رشد اقتصادی هشدار داده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، مکرون جمعه ۱۸ مهر رهبران احزاب اصلی فرانسه را به کاخ الیزه فراخواند تا درباره انتخاب نخستوزیر جدید پیش از مهلت تعیینشده گفتوگو کند.
الیزه این نشست را «لحظهای برای مسئولیت جمعی» توصیف کرد، عبارتی که تحلیلگران آن را نشانهای از احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام در صورت عدم توافق دانستهاند.
مکرون ۴۷ ساله، در کمتر از دو سال گذشته پنج نخستوزیر داشته و اکنون باید فردی را برگزیند که بتواند میان میانهروهای راست و چپ پل بزند و بودجه سال ۲۰۲۶ را از پارلمان پراکنده و چنددست عبور دهد.
روزنامه لو پاریزین نوشت مکرون تمایل دارد سباستین لکورنو را که دوشنبه گذشته پس از ۲۷ روز از سمت نخستوزیری استعفا داد، دوباره منصوب کند.
اما این تصمیم ممکن است رهبران سیاسی دیگر را که برای تشکیل دولتی فراگیر ضروریاند، از او دور کند. الیزه هنوز این گزارش را تایید نکرده است.
تمام گزینههای مکرون
از دیگر گزینههای مطرح، ژانلویی بورلو، سیاستمدار میانهرو باسابقه، پییر موسکوویسی، رییس دیوان محاسبات عمومی، و نیکولا رِوِل، مدیر شبکه بیمارستانهای پاریس، هستند.
اختلاف بر سر بودجه جدید که باید همزمان کسری مالی کشور را کاهش دهد و خواستههای متضاد چپ و راست را برآورده سازد، بحران سیاسی را تشدید کرده است.
چپگرایان خواهان لغو اصلاحات بازنشستگی سال ۲۰۲۳ و افزایش مالیات ثروتمنداناند.
مارین توندلیه، رهبر حزب سبزها، در مصاحبه با شبکه تیافیک گفت: «اگر مکرون میخواهد دوباره لکورنو را امتحان کند، برایش آرزوی موفقیت میکنم.»
گابریل آتال، نخستوزیر پیشین و رهبر حزب «رنسانس» وابسته به مکرون نیز هشدار داد که معرفی نخستوزیر بدون اجماع سیاسی، تکرار خطاهای گذشته خواهد بود.
نشست جمعه شامل احزاب اصلی است اما از دعوت دو حزب بزرگ مخالف یعنی «اجتماع ملی» از راست افراطی و «فرانسه تسلیمناپذیر» از چپ رادیکال خودداری شده است.
جردن باردلا، رهبر حزب اجتماع ملی، در شبکه ایکس نوشت: «دعوت نشدن ما مایه افتخار است. ما قابل خرید و فروش نیستیم.»
بانک مرکزی فرانسه هشدار داده است که تداوم بلاتکلیفی سیاسی میتواند رشد اقتصادی را ۰/۲ درصد از تولید ناخالص داخلی کاهش دهد.
فرانسوا ویلروی دو گالو، رییس بانک مرکزی، گفت: «عدم قطعیت دشمن شماره یک رشد است.»
او توصیه کرد کسری بودجه فرانسه در سال ۲۰۲۶ از ۴/۸ درصد تولید ناخالص داخلی فراتر نرود، در حالی که این رقم امسال به ۵/۴ درصد رسیده و تقریبا دو برابر سقف مجاز اتحادیه اروپا است.
این بحران سیاسی که عمیقترین در چند دهه اخیر توصیف شده، پس از شکست قمار انتخاباتی مکرون در سال گذشته و از دست رفتن اکثریت پارلمانی او تشدید شد.
معترضان در سراسر فرانسه ۱۹ شهریور بزرگراهها را مسدود کردند، موانع را به آتش کشیدند و بهطور پراکنده با پلیس درگیر شدند؛ این حرکتی اعتراضی علیهمکرون و برنامههای کاهش هزینههای دولتی بود.
آژانسهای رتبهبندی مالی نیز در روزهای اخیر درباره احتمال کاهش رتبه اعتباری فرانسه هشدار دادهاند.
در نظامهای قضایی جهان، خطا اجتنابناپذیر است اما در مورد مجازات مرگ، خطا به قیمت جان انسان تمام میشود. پژوهشها نشان میدهند از سال ۱۹۷۳ تا سال ۲۰۰۴، حدود چهار درصد از احکام اعدام در آمریکا بر پایه محکومیتهای نادرست صادر شدهاند.
این آمار در کشوری با شفافترین نظام قضایی جهان، نشانهای از واقعیتی تلخ است: هیچ نظامی بیخطا نیست. اعدام، خطا را برای همیشه تثبیت میکند و هیچ چیز نمیتواند آن را تغییر دهد.
واقعیت خطا در نظامهای قضایی
ایالات متحده تنها کشوری است که درباره تبرئهشدگان از حکم اعدام آمار کامل، مستند و بهروز دارد.
بر اساس گزارش مرکز اطلاعات مجازات اعدام در آمریکا، از سال ۱۹۷۳ تاکنون، دستکم ۲۰۰ نفر که در این کشور به مرگ محکوم شده بودند، تبرئه شدهاند. بسیاری از آنان پس از دههها زندان و برخی تنها چند روز پیش از اجرای حکم.
آخرین مورد در آوریل ۲۰۲۵، مربوط به مردی در ایالت لوئیزیانا بود که پس از ۲۹ سال حبس در انتظار اعدام، با آزمایش دیانای بیگناه شناخته شد.
تحلیل دادههای مرکز اطلاعات مجازات اعدام نشان میدهد: میانگین زمان بین محکومیت و تبرئه حدود ۱۸ سال است، بیش از ۸۰ درصد از تبرئهشدگان از اقلیتهای نژادی هستند و در بیش از نیمی از پروندهها، شهادت نادرست یا اعتراف اجباری نقش اصلی داشته است.
این آمار در کشوری بهدست آمده که از نظر امکانات فنی و حقوقی، یکی از پیشرفتهترین نظامهای دادرسی را دارد.
پژوهشگران دانشگاه میشیگان و کارولینای شمالی در مطالعهای با روش «تحلیل بقا» برآورد کردند که حدود ۴.۱ درصد از همه احکام اعدام در آمریکا به اشتباه صادر شدهاند.
به بیان ساده، از هر ۲۵ نفر محکوم به مرگ، یک نفر بیگناه است.
چگونه افراد بیگناه به مرگ محکوم میشوند؟
بررسیهای تطبیقی در آمریکا، ژاپن، پاکستان، نیجریه و اندونزی، نشان میدهند مسیر خطا تقریبا در همهجا مشابه است.
بازجوییهای خشونتآمیز یا طولانی
متهمان در شرایط استرس، تهدید یا شکنجه، به اعترافهای نادرست وادار میشوند.
در بسیاری از کشورها، پلیس بدون حضور وکیل اعتراف میگیرد. بعدها همان اعتراف مبنای صدور حکم مرگ میشود.
شهادتهای اشتباه یا خریداریشده
شاهدان ناآگاه، نژادپرست یا حتی پولی، روایتهایی میسازند که با حقیقت سازگار نیست. در آمریکا، نزدیک به ۴۵ درصد تبرئهشدگان قربانی شهادت نادرست بودهاند.
ضعف در دفاع حقوقی
وکلای تسخیری در بسیاری کشورها پروندههای متعدد دارند و بودجهای برای تحقیقات مستقل ندارند. حتی در ایالات متحده، در بیش از ۷۰ درصد پروندههای منتهی به اعدام، وکیل متهم از تجربه کافی برخوردار نبوده است.
شواهد علمی ناقص یا جعلی
در برخی کشورها آزمایشهای پزشکی قانونی در سطح ابتدایی است یا با فساد اداری همراه است. استفاده از اثر انگشت یا تطبیق مو، بدون کنترلهای علمی دقیق، به صدور احکام نادرست انجامیده است.
تعصب نژادی و طبقاتی
در آمریکا احتمال صدور حکم مرگ برای متهمان سیاهپوست که قربانی سفیدپوست داشتهاند بیش از چهار برابر است.
در کشورهای آسیایی نیز مهاجران یا متهمان فقیر، بیشتر هدف احکام سنگین قرار میگیرند.
وقتی حقیقت دیر میرسد
در بسیاری موارد، حقیقت پس از سالها یا حتی پس از مرگ محکوم آشکار میشود.
نمونه معروف، کامرون تاد ویلینگهام در ایالت تگزاس است. مردی که در سال ۲۰۰۴ به اتهام آتشسوزی عمدی و قتل سه فرزندش اعدام شد.
تحقیقات بعدی نشان داد که آتشسوزی احتمالا حادثهای غیرعمدی بوده و شواهد آتشنشانی «غیرعلمی و غلط تفسیر شده» بودند.
کمیسیون علمی تگزاس بعدها اعلام کرد: «هیچ مدرک معتبری مبنی بر جرم وجود نداشت.»
اما اعدام پیش از آن اجرا شده بود.
در کشورهای دیگر نیز چنین نمونههایی وجود دارد.
در ژاپن، در پرونده معروف به «چهار زندانی اوکایاما»، سه نفر پس از اعدام با حکم دیوان عالی تبرئه شدند.
در پاکستان و اندونزی، فعالان حقوق بشر دهها پرونده مشابه را مستند کردهاند که در آن متهمان سالها بعد از اجرای حکم، بیگناه شناخته شدهاند.
عدالت پس از مرگ؟
در بسیاری از کشورها، سازوکار مشخصی برای بازبینی پس از اعدام وجود ندارد و حتی اگر شواهد تازهای کشف شود، پرونده مختومه تلقی میشود.
در آمریکا، برخی ایالتها کمیسیونهای «بازنگری احکام مرگ» ایجاد کردهاند اما دامنه اختیارشان محدود است.
در کشورهایی چون ایران، عربستان سعودی و مصر، اطلاعات مربوط به احکام اعدام و دلایل صدور یا توقفشان بهصورت علنی منتشر نمیشود و خانوادهها اغلب از سرنوشت عزیزان خود بیخبر میمانند.
بر اساس گزارش دبیرخانه سازمان ملل، دستکم در ۴۰ کشور جهان، حق تجدیدنظر موثر برای محکومان به مرگ وجود ندارد یا بسیار محدود است. یعنی بسیاری از احکام در دادگاههای استیناف صرفا تایید میشوند؛ بدون بازبینی واقعی شواهد.
نقش فناوری در کشف بیگناهی
پیشرفت علم دیانای از دهه ۱۹۹۰ انقلابی در پروندههای کیفری ایجاد کرد. بر اساس آمار، در پروژه «بیگناهی» در ایالات متحده، ۳۷۵ نفر از محکومان جرایم سنگین از طریق آزمایش دیانای تبرئه شدند که از این میان، ۲۱ نفر در انتظار اعدام بودند.
در کشورهای دیگر نیز فناوری ژنتیک جان دهها نفر را نجات داده است.
با این حال، دسترسی برابر به این فناوری هنوز در سطح جهانی فراهم نیست. در بسیاری کشورها امکانات آزمایش دیانای محدود، گران و متمرکز در پایتختهاست.
کارشناسان میگویند اتکای صرف به علم نیز کافی نیست، چون اگر نظام قضایی شفاف و پاسخگو نباشد، حتی دقیقترین ابزارها هم به داد بیگناهان نمیرسند.
معیارهای بینالمللی برای پیشگیری از خطاهای مرگبار
سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری بارها تاکید کردهاند حتی در کشورهایی که هنوز مجازات اعدام را لغو نکردهاند، باید حداقل استانداردهای زیر رعایت شود: دسترسی فوری و بدون مانع به وکیل مستقل از لحظه بازداشت، ممنوعیت مطلق شکنجه و اعتراف اجباری، حق دسترسی به شواهد و کارشناسی مستقل برای دفاع، دادگاههای صالح و بیطرف با حق تجدیدنظر واقعی، حق درخواست عفو یا تخفیف مجازات در بالاترین سطح اجرایی و شفافیت کامل در اعلام آمار اعدامها و روند قضایی.
این معیارها در اسناد مختلف از جمله میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و اصول تضمین حداقل دادرسی عادلانه آمدهاند.
اما در گزارش سال ۲۰۲۵ دفتر حقوق بشر سازمان ملل آمده است: «بسیاری از کشورها این استانداردها را رعایت نمیکنند و در نتیجه، خطر اعدام بیگناهان همواره وجود دارد.»
چرا لغو اعدام تنها راه حذف خطاست؟
در بحثهای بینالمللی درباره مجازات مرگ، یکی از استدلالهای محوری این است که اگر حتی یک بیگناه اعدام شود، نظام عدالت کیفری شکست خورده است. به همین دلیل، بسیاری از کشورها حتی پیش از لغو کامل قانونی، ابتدا اجرای اعدام را تعلیق کردند تا خطر خطا از میان برود.
تایوان از سال ۲۰۲۰ تاکنون هیچ اعدامی انجام نداده، در حالی که قانون آن را هنوز حفظ کرده است.
مالزی در سال ۲۰۲۳ مجازات اعدام را لغو کرد و پروندههای قبلی را مورد بازنگری قرار داد.
غنا در سال ۲۰۲۴ تمامی احکام اعدام را به حبس ابد تبدیل کرد.
در هر سه کشور، استدلال اصلی این بود: «خطای انسانی در دادرسی اجتنابناپذیر است و هیچ نظامی حق ندارد بر پایه خطا جان انسان را بگیرد.»
اعدام و افکار عمومی
در بسیاری کشورها، حفظ مجازات اعدام با ادعای «خواست مردم» توجیه میشود اما نظرسنجیهای جهانی نشان میدهند این ادعا در حال تغییر است.
بر اساس پیمایش جهانی موسسه گالوپ در سال ۲۰۲۴، تنها ۴۲ درصد مردم جهان گفتهاند که با اعدام بهعنوان مجازات قانونی موافقاند. این رقم در دهه ۱۹۹۰ بیش از ۷۰ درصد بود.
حتی در کشورهایی با اجرای فعال اعدام، حمایت عمومی کاهش یافته است: در نظرسنجی سال ۲۰۲۵ «پیو ریسرچ سنتر»، تنها ۵۳ درصد آمریکاییها خواستار حفظ اعدام بودند، در حالی که در سال ۱۹۹۶ این رقم ۷۸ درصد بود.
تحلیل جامعهشناسان نشان میدهد افزایش آگاهی از اشتباهات قضایی، تاثیر رسانهها در روایت پروندههای تبرئه و گسترش دسترسی به دادهها، بهتدریج دیدگاه جهانی را نسبت به اعدام تغییر داده است.
چشمانداز جهانی تا سال ۲۰۲۶
با وجود آنکه هنوز برخی کشورها بر اعدام پافشاری میکنند، مسیر کلی روشن است.
تا پایان سال ۲۰۲۵، ۱۴۵ کشور اعدام را در قانون یا در عمل لغو کردهاند. در بیشتر مناطق، حتی کشورهایی که هنوز قانون اعدام دارند، اجرای آن را سالهاست متوقف کردهاند.
در مقابل، تعداد اعدامهای جهانی (هزار و ۵۱۸ مورد در سال ۲۰۲۴) بهرغم افزایش نسبی، در مقیاس تاریخی پایینتر از دهههای گذشته است.
در سطح دیپلماتیک، پیوستن کشورها به پروتکلاختیاری دوم میثاق مدنی و سیاسی در حال افزایش است (۹۲ کشور تا سپتامبر ۲۰۲۵) و مجمع عمومی سازمان ملل برای یازدهمین بار در دسامبر ۲۰۲۵ قرار است قطعنامهای تازه برای تعلیق جهانی تصویب کند.
اعدام شاید نماد قدرت دولتها باشد اما تبرئهها نشان میدهد قدرت واقعی، در پذیرش خطا و توان اصلاح آن نهفته است. به همین دلیل، لغو اعدام نه فقط تصمیمی اخلاقی، بلکه ضرورتی برای حفظ اعتبار عدالت در قرن بیستویکم است.