ارتش اسرائیل برای مهار تهدیدهای فزاینده پهپادی یگان رزمی ویژه ایجاد میکند
رییس ستاد کل ارتش اسرائیل، از همکاری نهادهای مختلف امنیتی و نظامی برای تدوین یک برنامه جامع با هدف مقابله با «تهدیدهای فزاینده پهپادی در مرز با مصر» خبر داد. همزمان، تایمز اسرائیل گزارش داد که ارتش این کشور یک یگان رزمی جدید برای مقابله با قاچاق از طریق پهپاد ایجاد میکند.
ایال زمیر چهارشنبه ۱۴ آبان همراه با افسران ارشد ارتش، فرماندهان پلیس و نمایندگان آژانس امنیت اسرائیل (شینبت) راههای مقابله با تهدیدهای پهپادی در مرزهای غرب و جنوب غربی این کشور با مصر را بررسی کردند.
ارتش اسرائیل پس از این نشست با انتشار بیانیهای به نقل از زمیر نوشت که این نشست بخشی از «فرآیند مشترک میاننهادی برای تدوین رویکردی جامع در مقابله با تهدید فزاینده پهپادها» بود.
زمیر در این نشست هشدار داد که موضوع پهپادها در مرز مصر «صرفا یک تهدید جنایی نیست، بلکه خطری امنیتی با ظرفیت اقدامات تروریستی» به شمار میرود.
او افزود ارتش و نهادهای دفاعی اسرائیل متعهدند توان عملیاتی خود را در این زمینه گسترش دهند و ظرفیتهای تازهای برای مقابله با این خطر ایجاد کنند.
به گفته ارتش اسرائیل، در یک سال گذشته تلاشهای متعددی برای قاچاق سلاح و مواد مخدر از طریق پهپادها از خاک مصر صورت گرفته است.
ارتش اسرائیل در این بیانیه به ایجاد یک کارگروه مشترک، متشکل از نیروهای ارتش، پلیس و شینبت برای مقابله با تهدیدهای پهپادی اشاره کرد و نوشت که منابع بیشتری به تقویت بلندمدت توان نظامی از طریق توسعه فناوریهای جدید دفاعی اختصاص خواهد یافت.
پایگاه خبری تایمز اسرائیل در همین رابطه گزارش داد که ارتش این کشور قصد دارد فعالیتهای اطلاعاتی و فناوری خود را برای شناسایی، اختلال و رهگیری پهپادها گسترش دهد.
این رسانه افزود ارتش اسرائیل یگان رزمی جدیدی ایجاد میکند که وظیفه آن «مقابله با قاچاق از طریق پهپاد» خواهد بود.
این یگان قرار است در مناطق صعبالعبور و در عملیات شبانه نیز فعالیت کند تا توان ارتش در کنترل مرزها و جلوگیری از انتقال غیرقانونی سلاح و مواد مخدر افزایش یابد.
قاچاق سلاح و خطر تجهیز مجدد حماس
پس از حملات هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، قاچاق سلاح از سوی جمهوری اسلامی و متحدان نیابتیاش در منطقه با هدف تجهیز حماس به یکی از مهمترین حساسیتهای امنیتی اسرائیل تبدیل شد.
گزارشها از این حکایت دارند که از آن زمان تاکنون اسرائیل با حساسیتی دوچندان مرزها را کنترل و فعالیتهای نظامی یا مشکوک در این مناطق را رصد میکند.
ارتش اسرائیل ۱۹ مهر اعلام کرد که تلاش برای «قاچاق کالاهای غیرمجاز» از مصر به اسرائیل را خنثی کرده است.
پنجم مهر نیز اورشلیمپست در گزارشی نوشت که اسرائیل با موج تازهای از قاچاق سلاح و مواد مخدر از طریق مرز مشترک با مصر روبهرو است و یک تاجر پرنفوذ مصری که از حمایت دولتی نیز برخوردار است، مسئولیت ارسال پهپادها به سوی اسرائیل را بر عهده دارد.
از سوی دیگر، با توجه به افزایش فعالیتهای جمهوری اسلامی در اردن، مرزهای این کشور با اسرائیل به نقطه حساس دیگری تبدیل شدهاند.
مقامهای اردنی شهریور امسال هشدار دادند که تهدیدهای جمهوری اسلامی و متحدان منطقهای آن در این کشور روندی فزاینده داشته و تامین مالی و جذب نیرو از سوی جمهوری اسلامی در این کشور طی سه سال، سه برابر بیشتر شده است.
همزمان، مقامهای ارشد این کشور از بازداشت ۱۶ نفر به اتهام تروریسم خبر داد. گزارشها از ارتباط این افراد با جمهوری اسلامی حکایت داشت.
مسئول امنیتی کتائب حزبالله عراق، یکی از گروههای شبهنظامی مورد حمایت جمهوری اسلامی، بهار سال گذشته اعلام کرد که این گروه آماده است مقاومت اسلامی در اردن را مسلح کند و تجهیزات لازم برای حداکثر ۱۲ هزار جنگجو را فراهم آورد.
این تهدید سبب شد اسرائیل نیروهای مرزی خود را در خطوط مرزی با اردن تقویت کند.
در ادامه تبادل اجساد گروگانها میان اسرائیل و حماس، بقایای یک گروگان کشتهشده از نوار غزه به موسسه ملی پزشکی قانونی در ابو کبیر منتقل شد تا هویت آن شناسایی شود.
چهارشنبه ۱۴ آبان وزارت بهداشت اسرائیل و دفتر نخستوزیری این کشور تایید کردند که بقایای پیکر این گروگان کشته شده را از صلیب سرخ تحویل گرفتهاند.
شاخه نظامی حماس نیز اعلام کرد که بقایای جسد یک گروگان دیگر را ساعت ۹ شب به وقت محلی (۱۹:۰۰ به وقت گرینویچ) به صلیب سرخ تحویل داده است.
در صورت تایید هویت این پیکر، تعداد اجساد باقیمانده گروگانهای اسرائیلی در دست حماس به شش نفر خواهد رسید.
هفته گذشته نیز پیکر سه گروگان دیگر، سرهنگ آساف حامی (۴۰ ساله)، کاپیتان عومر نویترا (۲۱ ساله) و گروهبان اول اوز دنیل (۱۹ ساله) به اسرائیل تحویل داده شده بود.
همچنین اسرائیل سهشنبه، پیکر گروهبان دوم ایتای چن را تحویل گرفت. به این ترتیب، پرونده گروگانهای اسرائیلی-آمریکایی کشتهشده به پایان رسید.
به گفته مقامات بهداشتی غزه، حماس تاکنون پیکر ۲۱ نفر از مجموع ۲۸ گروگان کشتهشده را بازگردانده است. در مقابل، اسرائیل نیز پیکر ۲۸۵ فلسطینی را که از زمان آغاز جنگ در اکتبر ۲۰۲۳ در زندانهای این کشور یا به دلایل دیگر کشته شده بودند، تحویل داده است.
این مبادله اجساد در چارچوب آتشبس میانجیگریشده از سوی آمریکا صورت میگیرد که از ۱۰ اکتبر آغاز شده و با وجود خشونتهای پراکنده، همچنان برقرار است.
با این حال، اسرائیل همچنان حماس را به «تعلل عمدی» در تحویل اجساد متهم میکند. حماس در پاسخ گفته است که ویرانیهای گسترده ناشی از بمبارانهای اسرائیل باعث دشواری در یافتن پیکرها شده است.
در تحولی دیگر، ارتش اسرائیل اعلام کرد دو فلسطینی را که «بهشکل تهدیدآمیز» به مناطق تحت کنترل آنها در باریکه غزه نزدیک شده بودند، هدف قرار داده و کشته است.
منابع پزشکی در غزه نیز گزارش دادند که یک فلسطینی دیگر هنگام جمعآوری هیزم در مرکز نوار غزه هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. ارتش اسرائیل گفت از این حادثه اطلاعی ندارد.
با وجود ادامه حملات اسرائیل در باریکه غزه، شدت خشونتها پس از آغاز آتشبس کاهش یافته و صدها هزار فلسطینی به ویرانههای خانههای خود بازگشتهاند. کمکهای بشردوستانه بیشتری نیز وارد منطقه شده و نیروهای اسرائیلی مواضع خود را از شهرها به پشت خط زرد مرزی عقب کشیدهاند.
در همین حال، مقامهای آمریکایی اعلام کردند پیشنویس قطعنامهای درباره طرح صلح دونالد ترامپ برای غزه در اختیار ۱۰ عضو غیردائم شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته است. کشورهای مصر، قطر، عربستان، ترکیه و امارات نیز از این طرح حمایت کردهاند.
پیشتر رسانه آمریکایی اکسیوس گزارش داده بود که ایالات متحده پیشنویس قطعنامه ای را به چند عضو شورای امنیت سازمان ملل ارائه کرده است که بر اساس آن، یک نیروی بینالمللی برای تامین امنیت غزه تاسیس میشود.
طبق این پیشنویس، اداره این باریکه دستکم تا پایان سال ۲۰۲۷ به این گروه بینالمللی واگذار خواهد شد.
یکسال پس از اعلام پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، دیگر فرماندهان نظامی که آمریکا را تهدید میکردند زنده نیستند، مکانیسم ماشه فعال شده و علی خامنهای هم به مذاکرهای تن داد که آن را «غیر شرافتمندانه» میخواند. هنوز ۳ سال از ریاست جمهوری ترامپ باقی مانده است.
۱۴ آبان، برابر پنجم ماه میلادی نوامبر، سالروز پیروزی ترامپ در انتخابات سال ۲۰۲۴ ایالات متحده است. وقتی او سال ۱۴۰۳ به کاخ سفید بازگشت، مقامهای رسمی در جمهوری اسلامی واکنشهای محتاطانهای نشان دادند. خامنهای که در دور پیشین ریاست جمهوری ترامپ، به فاصلهای کوتاه به پیروزی او واکنش نشان داد، این بار سکوت کرد.
مسعود پزشکیان، رییس تازه دولت در جمهوری اسلامی، ۱۷ آبان ۱۴۰۳، در گردهمایی مسئولان «ستاد امید» گفت: «برای ما هرگز تفاوتی ندارد که چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شده است.»
با اینحال او با احتیاط افزود: «ما در توسعه روابط خود با دیگر کشورها به هیچ عنوان نگاه بسته و محدودی نخواهیم داشت.»
اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه و فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت جمهوری اسلامی، نیز مواضع مشابهی اتخاذ کردند.
حسین سلامی، فرمانده کل کشته شده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عدم موفقیت دموکراتها در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا را نتیجه حمایت آنها از اسرائیل دانست و گفت: «دموکراتها همان کسانی بودند که جنگ فلسطین را با همه توان مورد حمایت قرار دادند و مردم آمریکا به آنها رای ندادند.»
او گفت: «مقاومت غزه حتی میتواند دولت جنگافروز آمریکا را تغییر دهد.»
نمایندگان مجلس شورای اسلامی و امامان جمعه نیز در مصاحبهها و خطبههای خود تاکید داشتند پیروزی ترامپ تغییر چندانی در روابط خارجی ایجاد نخواهد کرد و بازگشت او به کاخ سفید، در ایران تاثیر خاصی نخواهد گذاشت.
اولین ضربه: فرمان بازگشت فشار حداکثری
۱۶ بهمن ۱۴۰۳، در حالی که جمهوری اسلامی خود را برای جشن حکومتی ۲۲ بهمن آماده میکرد، دونالد ترامپ در یکی از اولین فرمانهای اجرایی خود، دستور داد کارزار فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی دوباره فعال شود.
قیمت دلار بلافاصله پس از صدور فرمان اجرایی ترامپ کمی در بازار ایران افزایش یافت، این افزایش ادامه داشت تا آنکه، ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، کمی پیش از اعلام خبر ارسال نامه او به رهبر جمهوری اسلامی، قیمت دلار تا ۸۸ هزار تومان افزایش یافت. اکنون یک سال پس از پیروزی او، قیمت دلار در بازار آزاد ایران حدود ۴۰ هزار تومان افزایش داشته است.
پس از فرمان اجرایی ترامپ، خامنهای ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ با اشاره به تجربه برجام، گفت: «همین شخصی که الان سر کار است [ترامپ] معاهده را پاره کرد.»
خامنهای در همین سخنرانی گفت: «با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد، مذاکره کردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست.»
دومین ضربه: ارسال نامه
حدود یک ماه پس از سخنرانی خامنهای، در حالی که دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا در ایران بر سر مواجهه با رییسجمهوری جدید ایالات متحده بحث میکردند، ترامپ در یک گفتوگوی تلویزیونی که جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ بخشهایی از آن منتشر شد، اعلام کرد نامهای به خامنهای ارسال کرده و در آن پیشنهاد مذاکره داده است.
ترامپ همان زمان تاکید کرد میتوان توافقی انجام داد که «به همان اندازه خوب باشد که گویی شما از نظر نظامی پیروز شدهاید.»
در آن زمان مقامات جمهوری اسلامی دریافت نامه را تکذیب کردند و خبرگزاریهای رسمی اعلام خبر ارسال نامه و احتمال جنگ را «جنگ روانی» ترامپ توصیف کردند.
سومین ضربه: پذیرش مذاکره «غیر هوشمندانه و غیر شرافتمندانه»
در حالی که خامنهای صراحتا گفته بود مذاکره با دولتی که ترامپ در راس آن است، «هوشمندانه و شرافتمندانه» نیست، پس از اعلام خبر ارسال نامه و تهدید او به وقوع جنگ، جمهوری اسلامی خبر داد با آمریکا مذاکره خواهد کرد، هرچند مقامات جمهوری اسلامی تاکید داشتند مذاکره مستقیم انجام نمیدهند.
شهریور ۱۴۰۴ روشن شد که طرح حمله آمریکا به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی، از همان زمان ارسال نامه ترامپ ریخته شده بود. ۲۶ شهریور، فرمانده عملیات نظامی آمریکا در حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی در جنگ ۱۲ روزه، در گفتوگو با فاکسنیوز تاکید کرد زمانی که دونالد ترامپ خط قرمزی با مهلت ۶۰ روزه برای روشن شدن وضعیت برنامه هستهای تهران ترسیم کرد، بمبافکنهای آمریکایی بلافاصله آماده اجرای نقشه شدند.
پذیرش مذاکره با آمریکا تصویر «انقلابی» رهبر جمهوری اسلامی را تحت تاثیر قرار داد، مذاکراتی که در نهایت نیز به نتیجه نرسید.
چهارمین ضربه: شبیخون جمعه شب
در حالی که مقامات جمهوری اسلامی آماده دور جدیدی از مذاکرات غیر مستقیم با آمریکا بودند، بامداد جمعه ۲۳ خرداد، تهران آماج حملات هوایی شد. حملاتی که آخرین بار در جریان جنگ ۸ ساله ایران و عراق مشابه آن دیده شده بود.
اینبار سایت های نظامی دور افتاده هدف قرار نگرفتند، حملات چیزی شبیه خرابکاری در سایتهای نظامی نبود. به طور علنی جنگندههای اسرائیلی وارد آسمان ایران شدند و با موشک، خانه فرماندهان بلندپایه نظامی جمهوری اسلامی را هدف قرار دادند.
جنگی که ۱۲ روز به طول انجامید و طی آن، تمامی زنجیره فرماندهی نظامی جمهوری اسلامی از هم پاشید. تقریبا تمامی پایگاههای موشکی اصلی جمهوری اسلامی در حملات هدف قرار گرفت و علاوه بر آن، اسرائیل با هدف قرار دادن سایتهای حیاتی نظیر سایت شاهرود و گرمسار، زنجیره تولید موشکهای سپاه پاسداران را فلج کرد.
ترامپ قاطعانه از حمله اسرائیل به جمهوری اسلامی حمایت کرد. نه تنها از اسرائیل حمایت کرد، بلکه با صدور فرمان حمله به سایتهای اتمی به خصوص فردو که اسرائیل تجهیزات مورد نیاز آن را نداشت، عملا وارد عملیات نظامی نیز شد. عملیاتی که اکنون میدانیم برنامه آن از زمان ارسال نامه به رهبر جمهوری اسلامی چیده شده بود. بعدها ترامپ درباره آن حمله گفت با نابودی برنامه هستهای، «گردنکلفتی» جمهوری اسلامی در خاورمیانه به پایان رسید.
تمسخر چهره خامنهای در پناهگاه/ ششم تیر ۱۴۰۴
پنجمین ضربه: تمسخر خامنهای
ششم تیر، زمانی که خامنهای مدتی پس از آتشبس از مکانی نامعلوم در پیامی ویدئویی، خود را پیروز جنگ ۱۲ روزه خواند، ترامپ در اقدامی بیسابقه، در یک رویداد رسمی، با تقلید حالت چهره خامنهای که نسبت به قبل از جنگ دچار تغییر شده، گفت: «باید حقیقت را بگویی. بهشدت شکست خوردی.» او اضافه کرد: «من دقیقا میدانستم که او کجا پناه گرفته است و نگذاشتم اسرائیل یا نیروهای مسلح ایالات متحده به زندگی او پایان دهند. من او را از یک مرگ بسیار زشت و ننگین نجات دادم و او مجبور نیست بگوید: متشکرم، رییسجمهوری ترامپ!»
روسای جمهوری نظیر باراک اوباما در آمریکا، اگرچه در جریان مذاکرات، علیه جمهوری اسلامی و رهبر آن سخن گفته بودند، اما همواره نسبت به جایگاه «مذهبی» او با نوعی احترام برخورد میکردند. صدور «فتوای» منع تولید سلاح هستهای در مصاحبههای مقامات دولتی اوباما، به عنوان یکی از دلایل توجیه توافق با جمهوری اسلامی مطرح میشد.
ششمین ضربه: مکانیسم ماشه
با حمایت ایالات متحده، ششم شهریور، تنها کمی پیش از اتمام مهلت فعال کردن مکانیسم ماشه، فرانسه، آلمان و بریتانیا، سه کشور اروپایی در نامهای به شورای امنیت روند ۳۰ روزه سازوکار مکانیسم ماشه برای بازگشت تحریمهای سازمان ملل را فعال کردند.
جمهوری اسلامی ۱۰ سال قبل، با پذیرش برجام و از بین بردن بخش بزرگی از برنامه هستهای خود، امیدوار بود پس از ۱۰ سال که موعد آن در مهر ماه ۱۴۰۴ فرا میرسید، برای همیشه از تحریمهای بینالمللی رها شود. اما دقیقا یک ماه پیش از آن، تمام آن ۱۰ سال بدون هیچ دستاوردی از بین رفت و تمام تحریمها بازگشتند.
هفتمین ضربه: تحقیر در نیویورک
از ابتدای شهریور، موضوع سفر هیات سیاسی جمهوری اسلامی به نیویورک برای شرکت در مجمع سالانه سازمان ملل متحد مطرح شد. در سالهای قبل، حضور هیات پرشمار جمهوری اسلامی در نیویورک همواره مورد توجه منتقدان قرار میگرفت. گردش همراهان مقامات سیاسی در نیویورک و خرید آنها در دوره ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی در شبکههای اجتماعی مورد توجه بود. کار بهجایی کشید که اعضای این هیات در نیویورک به خبرنگاران به صورت فیزیکی حمله کردند.
اما سفر سال ۱۴۰۴ متفاوت بود. ۱۳ شهریور، آسوشیتدپرس گزارش داد وزارت امور خارجه ایالات متحده در حال بررسی محدودیتهای ویژهای برای سفر هیات جمهوری اسلامی به سازمان ملل است. این محدودیتها امکان تردد مقامهای جمهوری اسلامی به خارج از نیویورک و خرید از فروشگاههای عمدهفروشی را شامل میشد.
در حالی که اخباری منتشر شد که نشان میداد آمریکا تعداد زیادی از درخواستهای ویزای هیات همراه رئیس جمهور ایران را رد کرده است، ۳۱ شهریور وزارت امور خارجه آمریکا با انتشار یک بیانیه مطبوعاتی با تاییداعمال محدودیت هیات اعزامی جمهوری اسلامی، نوشت: «در حالی که مردم ایران در فقر به سر میبرند و با کمبود شدید آب و برق و زیرساختهای در حال فروپاشی مواجهند، ما اجازه نخواهیم داد که حکومت ایران به کارگزاران خود امکان دهد در نیویورک خرید و ولخرجی کنند.»
انتشار چنین بیانیهای از سوی وزارت امورخارجه آمریکا بیسابقه بود.
هنوز ۳ سال باقی مانده است
اگرچه هنوز یکسال نشده که ترامپ رسما ریاست جمهوری آمریکا را به عهده گرفته است، اما دیگر برنامه اتمی جمهوری اسلامی به شکلی که تا پیش از ۲۳ خرداد وجود داشت، وجود ندارد. جایگاه خامنهای با تن دادن به مذاکره با دولتی که ریاست آن را ترامپ به عهده دارد، شخصی که رسانههای حامی خامنهای او را «قاتل قاسم سلیمانی» مینامیدند، تا حدی بین هواداران او تضعیف شده است. خامنهای، شخصی که روزگاری «فتوای» ممنوعیت ساخت سلاح هستهای او، به عنوان «مرجع دینی» در گفتوگوهای دولتمردان آمریکایی مورد استناد قرار میگرفت، از سوی رییسجمهوری ایالات متحده به تمسخر گرفته شد. آمریکا به طور رسمی، نه نیابتی، یا خرابکارانه، به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی حمله کرد و فرماندهان و مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی، هنوز سایه سنگین جنگ را بر سر خود احساس میکنند.
و اینهمه در حالی است که هنوز ۳ سال دیگر از ریاست جمهوری ترامپ باقی مانده است.
ایالات متحده موشک بالستیک قارهپیمای «مینتمن-۳» را در چارچوب برنامهای آزمایشی پرتاب کرد. این اقدام در پی دستور دونالد ترامپ برای ازسرگیری آزمایش تسلیحات هستهای آمریکا انجام شد.
نشریه نیویورکپست چهارشنبه ۱۴ آبان گزارش داد نیروی هوایی آمریکا این موشک را از پایگاه واندنبرگ در ایالت کالیفرنیا پرتاب کرد و این آزمایش بدون هیچ مشکلی انجام شد.
این موشک غیرمسلح در نزدیکی سایت آزمایش دفاع موشکی بالستیک رونالد ریگان در جزایر مارشال در اقیانوس آرام، با فاصلهای در حدود ۶ هزار و ۸۰۰ کیلومتر، فرود آمد.
این آزمایش که از چند ماه پیش برنامهریزی شده بود، پس از آن مورد توجه قرار گرفت که ترامپ هفته گذشته به ارتش آمریکا دستور داد نخستین آزمایش تسلیحات هستهای این کشور در بیش از سه دهه اخیر انجام شود.
نیویورک پست در ادامه گزارش خود نوشت موشک مینتمن-۳ از جمله سلاحهای بازدارنده هستهای ایالات متحده است و تنها در پاسخ به حمله هستهای از سوی یک کشور متخاصم شلیک میشود.
نشریه نیوزویک نیز به نقل از مقامات ارتش ایالات متحده گزارش داد آزمایش موشک مینتمن-۳ که میتواند تا سه کلاهک هستهای را حمل کند، «اطمینان، آمادگی و دقت» ناوگان موشکهای بالستیک قارهپیمای این کشور را تایید کرد.
این آزمایش در شرایطی انجام شد که آمریکا روند نوسازی زرادخانه موشکهای بالستیک قارهپیمای خود را آغاز کرده است.
قرار است موشک جدید «سِنتینل» جایگزین سامانه قدیمی مینتمن-۳ شود که از سال ۱۹۷۰ تاکنون بخشی از توان هستهای ایالات متحده بوده است.
در حال حاضر، ۴۰۰ موشک بالستیک قارهپیمای مینتمن-۳ مجهز به کلاهک هستهای در سیلوهای مستقر در ایالتهای کلرادو، مونتانا، نبراسکا، داکوتای شمالی و وایومینگ نگهداری میشوند
مینتمن-۳ میتواند با سرعتی حدود ۲۴ هزار کیلومتر در ساعت، مسافتی معادل ۹ هزار و ۶۶۰ کیلومتر را طی کند.
ارتش ایالات متحده مردادماه ۱۴۰۱ نیز یک موشک مینتمن-۳ با قابلیت حمل کلاهک هستهای را آزمایش کرده بود.
همزمان با آزمایش موشک مینتمن-۳، ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، به مقامهای ارشد این کشور دستور داد طرحهایی را در پاسخ به اقدام احتمالی آمریکا برای ازسرگیری آزمایشهای هستهای تهیه کنند.
پوتین ۱۴ آبان در دیدار با مقامهای ارشد روسیه تاکید کرد کرملین همواره به تعهدات خود در چارچوب پیمان جامع منع آزمایشهای هستهای پایبند بوده است، اما در صورتی که آمریکا یا هر کشور دارای سلاح هستهای آزمایشی انجام دهد، مسکو نیز دست به اقدام متقابل خواهد زد.
روسیه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تاکنون آزمایش هستهای انجام نداده است. آخرین آزمایش هستهای شوروی در سال ۱۹۹۰، ایالات متحده در سال ۱۹۹۲ و چین در سال ۱۹۹۶ صورت گرفت.
ترامپ هشتم آبان به وزارت جنگ ایالات متحده دستور داد پس از ۳۳ سال وقفه، «بلافاصله» آزمایشهای هستهای را از سر بگیرد.
او در پیامی در شبکه اجتماعی تروث سوشال، دلیل این تصمیم را «آزمایش سایر کشورها» عنوان کرد.
تصمیم ترامپ واکنشهای متفاوتی را در عرصه سیاسی ایالات متحده برانگیخته است؛ جمهوریخواهان آن را نمادی از «اقتدار آمریکا» میدانند، در حالی که دموکراتها آن را اقدامی «پرهزینه و خطرناک» توصیف میکنند.
در پی جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی و اسرائیل، موسسه گمان (گروه مطالعات افکارسنجی ایرانیان) با انتشار نتایج نظرسنجی تازهای، تصویری کمسابقه از دیدگاههای شهروندان ایرانی درباره این درگیری، ابعاد نظامی آن، مواضع داخلی و خارجی و آینده جمهوری اسلامی ارائه کرد.
گزارش موسسه گمان از نظرسنجی اخیر خود که با مشارکت بیش از ۳۰ هزار نفر انجام شد، نشان میدهد اکثریت قاطع مردم ایران با سیاستها و عملکرد جمهوری اسلامی در قبال اسرائیل مخالف هستند.
این نظرسنجی آنلاین در بازه زمانی دوم تا ششم مهر ۱۴۰۴ انجام شد.
اقبال به ایراناینترنشنال
بر اساس دادههای این نظرسنجی، شبکههای اجتماعی (مانند تلگرام، اینستاگرام و ایکس) منبع اصلی مردم برای اطلاع از اخبار در زمان جنگ بود و بیش از نیمی از جامعه (۵۱ درصد) از این طریق اخبار جنگ را دریافت کردند.
همچنین ۴۳ درصد جامعه از شبکه تلویزیونی ایراناینترنشنال برای کسب اخبار جنگ استفاده کردند. این در حالی است که حدود ۲۷ درصد اخبار جنگ را از صدا و سیمای جمهوری اسلامی و حدود ۹ درصد هم از شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی پیگیری کردند.
پیروز جنگ که بود؟
بیش از نیمی از جامعه هدف (۵۱ درصد) بر این باورند که اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه به اهداف خود رسید.
در مقابل، ۱۶ درصد مشارکتکنندگان جمهوری اسلامی را موفقتر ارزیابی کردند و ۱۹ درصد هر دو طرف را ناکام دانستند.
مذاکره مستقیم با آمریکا
حدود ۶۲ درصد جامعه موافق این امر هستند که «حکومت ایران باید برای حل اختلافات، بهطور مستقیم با آمریکا مذاکره کند»، در حالی که ۲۲ درصد با مذاکره مستقیم میان تهران و واشینگتن مخالفند.
عملکرد رهبر جمهوری اسلامی
بر اساس این نظرسنجی، ۲۷ درصد جامعه عملکرد عملکرد رهبر جمهوری اسلامی در این جنگ را مثبت و ۵۸ درصد عملکرد او را منفی ارزیابی کردند.
این یافتهها نشان میدهد تصویر ارائهشده از سوی رسانههای رسمی جمهوری اسلامی از جامعه ایران در خصوص حمایت از سیاستهای علی خامنهای با واقعیت افکار عمومی همخوانی ندارد.
مداخله ترامپ در پایان جنگ
بر اساس این نظرسنجی، ۶۲ درصد جامعه معتقدند «مداخله ترامپ نقش اصلی را در پایان جنگ ۱۲ روزه و برقراری آتش بس داشت»، در حالی که ۲۲ درصد با این گزاره مخالف هستند.
مقصر شروع جنگ
حدود ۴۴ درصد جامعه جمهوری اسلامی را مسئول شروع جنگ خواندند، در حالی که ۳۳ درصد اسرائیل را مسئول آغاز جنگ معرفی کردند و ۱۶ درصد هر دو طرف را به یک اندازه مقصر دانستند.
چشمپوشی از شعار نابودی اسرائیل
دادهها حاکی از آن است که اکثریت قاطع جامعه (۶۹ درصد) بر این باورند که «جمهوری اسلامی باید از شعار نابودی اسرائیل دست بردارد» و ۲۰ درصد با این خواسته مخالفند.
نگرش مردم به آمریکا و اسرائیل
بر اساس این نظرسنجی، در پیوند با نگرش مثبت و منفی ایرانیان به دیگر کشورها، مردم ایران بیشترین نگرش مثبت (۵۳ درصد) و کمترین نگرش منفی (۳۷ درصد) را به آمریکا دارند.
اسرائیل هم با ۳۹ درصد نظر مثبت و ۴۸ درصد نظر منفی در جایگاه دوم محبوبیت در میان مردم ایران قرار دارد. در میان هشت کشوری که در این نظرسنجی درباره آنها پرسیده شده، بیشترین نگرش منفی ایرانیان به ترتیب به روسیه با ۶۸ درصد و انگلیس با ۶۵ درصد بوده است.
جنگ مردم ایران یا جنگ جمهوری اسلامی؟
نتایج نظرسنجی حاکی از آن است که ۶۳ درصد از پاسخدهندگان جنگ ۱۲ روزه را «درگیری میان اسرائیل و حکومت ایران، نه مردم ایران» توصیف کردند، در حالی که ۳۰ درصد با این دیدگاه مخالفت داشتند.
همچنین یکسوم از شرکتکنندگان (۳۳ درصد) این جنگ را «ملی و میهنی» دانستند، اما بیش از نیمی از جامعه (۵۲ درصد) با چنین تفسیری مخالف بودند.
برنامه هستهای جمهوری اسلامی
حدود نیمی از پاسخدهندگان (۴۷ درصد) معتقدند برای جلوگیری از وقوع جنگی دیگر، حکومت ایران باید برنامه غنیسازی اورانیوم را متوقف کند؛ در حالی که ۳۶ درصد با توقف غنیسازی مخالف هستند.
همچنین در موضوع دستیابی به سلاح اتمی، ۴۹ درصد از شرکتکنندگان با ساخت سلاح هستهای از سوی حکومت ایران مخالفت کردهاند، در مقابل ۳۶ درصد خواهان تولید آن هستند و ۱۵ درصد نیز در این زمینه نظر مشخصی ابراز نکردهاند.
وقوع مجدد جنگ
در پاسخ به پرسشی درباره احتمال وقوع رویارویی مشابه جنگ ۱۲ روزه، ۳۴ درصد از شرکتکنندگان احتمال آغاز چنین نبردی را «بسیار زیاد» و ۲۶ درصد آن را «تا حدی زیاد» ارزیابی کردند.
در مقابل، ۱۴ درصد احتمال بروز جنگی دیگر را «کم» و ۸ درصد آن را «بسیار کم» دانستند.
بحران تامین آب و برق و تحریمهای بینالمللی
اکثریت قاطع جامعه یعنی ۷۵ درصد مردم، «ناکارآمدی و ضعف مدیریت حکومت» را علت اصلی مشکل کم آبی و بیبرقی میدانند و در مقابل ۱۴ درصد «عوامل طبیعی» و تنها ۴ درصد «تحریمهای بینالمللی» را عامل این وضعیت تلقی می کنند.
در واکنش به بازگشت تحریمهای بینالمللی در نتیجه فعالسازی مکانیسم ماشه هم ۵۶ درصد جامعه «خیلی نگران» و ۱۹ درصد «تا حدی نگران» تاثیر این تحریمها بر اقتصاد خانواده خود هستند. در مقابل ۲۱ درصد باقیمانده اعلام کردهاند «چندان نگران» یا «اصلا نگران» تاثیر این مساله بر وضعیت اقتصادی حانوادهاشان نیستند.
براندازی جمهوری اسلامی
طبق دادههای این پیمایش، میزان گرایش به «براندازی نظام جمهوری اسلامی» نسبت به سال گذشته ۶ درصد افزایش یافته است. در مقابل، سهم گرایش به «تحولات ساختاری و گذار» ۳ درصد کاهش داشته است.
میزان حمایت از گرایشهای موسوم به «اصلاحطلبی» و «اصولگرایی» نسبت به سال گذشته تغییر قابل توجهی نداشته است.
این نظرسنجی با حضور ۳۰٬۳۷۲ پاسخدهنده ایرانی «باسواد ۱۵ ساله و بالاتر ساکن ایران» انجام شد.
روزنامه اورشلیمپست گزارش داد طرح احتمالی دولت دونالد ترامپ برای فروش جنگندههای اف-۳۵ به عربستان سعودی بدون آنکه ریاض اسرائیل را به رسمیت بشناسد، میتواند خاورمیانه را «به لرزه درآورد» و چشمانداز پیمان ابراهیم را با خطر روبهرو کند.
این رسانه چهارشنبه ۱۴ آبان نوشت پنتاگون موافقت اولیه خود را با فروش اف-۳۵ به عربستان سعودی اعلام کرده و دولت ترامپ ممکن است این معامله را بدون مشروط کردن آن به عادیسازی روابط میان ریاض و اورشلیم انجام دهد.
اورشلیمپست این تحول را «زلزلهای ژئوپلیتیکی و امنیتی» در خاورمیانه توصیف کرد و نوشت تاکنون جنگندههای اف-۳۵ صرفا در اختیار کشورهای دارای نظام دموکراتیک، از جمله آمریکا، شماری از کشورهای اروپایی، ژاپن و کره جنوبی، قرار گرفتهاند و هیچ کشوری با رویکردی خصمانه نسبت به اسرائیل یا از متحدان احتمالی جمهوری اسلامی مجوز خرید این جنگنده را نداشته است.
خبرگزاری رویترز ۱۳ آبان به نقل از منابع آگاه گزارش داد آمریکا در حال بررسی درخواست عربستان سعودی برای خرید ۴۸ جنگنده پیشرفته اف-۳۵ است.
اف-۳۵ پیشرفتهترین جنگنده جهان با قابلیت پنهانکاری است که میتواند بهراحتی از سد سامانههای پدافندی بیشتر کشورها عبور کند.
اسرائیل ابتدا در سپتامبر ۲۰۲۰ در چارچوب پیمان ابراهیم با دو کشور امارات و بحرین روابط سیاسی و دیپلماتیک برقرار کرد و سپس در اکتبر همان سال با مراکش و در دسامبر ۲۰۲۲ با سودان پیمان عادیسازی روابط به امضا رساند. تهران همواره از مخالفان سرسخت عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای منطقه بوده است.
اهمیت راهبردی اف-۳۵ برای اسرائیل
اورشلیمپست در ادامه گزارش داد اهمیت اصلی جنگنده اف-۳۵ در آن است که به اسرائیل امکان میدهد از سد سامانههای پدافندی ایران، سوریه، حزبالله لبنان، حوثیهای یمن و حماس عبور کند.
در این مطلب تحلیلی آمده است: «این برتری هوایی یکی از دلایل اصلی موفقیت اسرائیل در به تعویق انداختن برنامه هستهای جمهوری اسلامی به مدت دو سال و تحقق دستاوردی بیسابقه دیگر علیه آیتاللهها بوده است.»
اورشلیمپست افزود اف-۳۵ نقش مهمی در حفظ «برتری کیفی» اسرائیل در برابر دشمنانی ایفا میکند که از نظر جمعیتی و جغرافیایی برتری دارند و از چندین جهت اسرائیل را در محاصره خود گرفتهاند.
عربستان سعودی بهطور کلی از نظر سیاسی و امنیتی به ایالات متحده و اروپا نزدیکتر است تا به کشورهای بلوک شرق. این کشور همچنین بخشی از یک ائتلاف نانوشته و غیررسمی امنیتی در خاورمیانه به شمار میرود که با حضور اسرائیل و چند کشور سنیمذهب در برابر تهران شکل گرفته است.
با این حال، ریاض در سالهای اخیر روابط خود را با روسیه و چین گسترش داده و حتی توافقهایی با حکومت ایران به امضا رسانده است؛ هرچند احتمال شکلگیری یک ائتلاف واقعی از دل این روابط اندک به نظر میرسد.
در چنین شرایطی، اگر ریاض به جنگنده اف-۳۵ دست یابد و فناوری آن را با مسکو، پکن یا تهران به اشتراک بگذارد، برتری کیفی اسرائیل در برابر جمهوری اسلامی ممکن است تضعیف شود.
این وضعیت همچنین میتواند مناسبات اسرائیل با چین و روسیه را که در حال حاضر برای توان نظامی اسرائیل احترام قائل هستند، دچار تنش کند.
طرح نافرجام فروش اف-۳۵ به امارات در سال ۲۰۲۰
نگرانیهای اسرائیل درباره این موضوع نخستین بار در سال ۲۰۲۰ بالا گرفت؛ در آن زمان، آمریکا در اوج گفتوگوها درباره «پیمان ابراهیم» تا آستانه فروش اف-۳۵ به امارات متحده عربی پیش رفت.
در آن مقطع زمانی، به نظر میرسید مقامهای سیاسی اسرائیل تصمیم گرفتهاند بهطور علنی با فروش این جنگنده به ابوظبی مخالفت نکنند، اما فرماندهان نظامی اسرائیل نسبت به این اقدام بهشدت نگران بودند و هنگامی که معامله به دلایل مختلف منتفی شد، آسودهخاطر شدند.
با این حال، یکی از عواملی که پذیرش این معامله را تا حدی برای اسرائیل ممکن کرده بود، عادیسازی روابط امارات با این کشور بود. به عبارت دیگر، اسرائیل در برابر کسب یک پیروزی راهبردی بزرگ ترجیح داد در قبال «یک خطر بالقوه امنیتی» سکوت کند.
حال دولت ترامپ ممکن است فروش جنگندههای اف-۳۵ به عربستان سعودی را بدون هیچ تعهدی از سوی ریاض برای عادیسازی روابط با اسرائیل نهایی کند.
اف-۳۵ بدون عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل؟
پس از تهاجم مرگبار هفتم اکتبر حماس، بنیامین نتانیاهو در برابر هرگونه امتیازدهی به فلسطینیها، حتی در کرانه باختری که نقشی در این حمله نداشتند، موضعی سختگیرانهتر اتخاذ کرده است. در سوی دیگر، ریاض همچنان بر این موضع پافشاری میکند که عادیسازی روابط با اسرائیل نباید به بهای نادیده گرفتن کامل مساله فلسطین تمام شود.
در حالی که هنوز هیچ توافق روشنی درباره نحوه مشارکت عربستان، امارات، مصر، تشکیلات خودگردان فلسطین، تونی بلر و دیگر بازیگران در مدیریت آینده غزه بهدست نیامده، برخی گزارشها درباره احتمال فروش اف-۳۵ به ریاض بر نگرانیهای تحلیلگران نظامی اسرائیل افزوده است.
اورشلیمپست هشدار داد: «فروش این جنگندهها به ریاض میتواند در بلندمدت خطرات جدی برای امنیت اسرائیل ایجاد کند؛ اما اگر این معامله بدون بهرهگیری اسرائیل از فرصت عادیسازی روابط یا از دست دادن آن بهعنوان اهرم فشار انجام شود، پیامدهای آن بهمراتب سنگینتر خواهد بود.»