رسانه اسرائیل: عضو سپاه از طریق سفارت ایران در ونزوئلا طرح ترور سفیر اسرائیل را پیش میبرد
کانال ۱۲ اسرائیل درباره طرح سپاه پاسداران برای ترور سفیر اسرائیل در مکزیک به نقل از منابع آگاه نوشت پشت این طرح حسن ایزدی قرار داشت که یکی از اعضای نیروی قدس سپاه است.
طبق این گزارش او در گذشته از طریق سفارت ایران در ونزوئلا فعالیت میکرد.
این رسانه افزود او در چارچوب شبکهای گسترده که ایران در آمریکای لاتین برای حمله به اهداف اسرائیلی و یهودی اداره میکند، عملیات را هدایت میکرد.
کانال ۱۲ نوشت این طرح از اواخر سال ۲۰۲۴ آغاز شد و ایزدی، که سالها در سفارت ایران در ونزوئلا به جذب و هدایت نیروهای ایرانی در منطقه مشغول بود، آن را از تهران و از دفتر نیروی قدس پیش میبرد. طرح ترور در نیمه نخست سال ۲۰۲۵ ادامه یافت و در تابستان گذشته متوقف شد. یک مقام آمریکایی گفت: «این نقشه متوقف شده و دیگر تهدیدی در حال حاضر وجود ندارد.»
اورن مارمورستاین، سخنگوی وزارت خارجه اسرائیل، گفت: «جامعه اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل با همکاری کامل با نهادهای امنیتی سراسر جهان، بیوقفه برای مقابله با تهدیدهای تروریستی ایران و نیروهای نیابتیاش علیه اهداف اسرائیلی و یهودی تلاش خواهد کرد.»
روزنامه ندای وطن در لبنان گزارش داد که در داخل حزبالله اختلاف شدیدی میان جناح سیاسی نزدیک به رییس مجلس و جناح نظامی که تصمیمهای تهران را اجرا میکند، شکل گرفته و حزبالله یادداشتی از خامنهای دریافت کرده که از آن خواسته مذاکرات با اسرائیل را رد و برای تضعیف آتشبس آماده باشد.
به نوشته این روزنامه، «از آنجا که تصمیم نهایی سیاسی در اختیار ایران است، حزبالله یادداشتی از رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای، دریافت کرد که از این گروه خواسته مذاکرات (با اسرائیل) را رد کند و آمادگی کامل برای تضعیف توافق آتشبس میان لبنان و اسرائیل حفظ کند.»
نداءالوطن افزود: «حزبالله در نامه خود به احتمال پاسخ به حملات هوایی اسرائیل اشاره کرده، اقدامی که نه دولت لبنان و نه اسرائیلیها انتظارش را نداشتند.»
به گزارش روزنامه، «این نامه به سه مقام ارشد لبنان ارسال شده و در آن تأکید شده که نبیه بری مسئول قانع کردن جناح سیاسی حزبالله برای پذیرش مذاکرات است، موضوعی که باعث نارضایتی ایران شده است.»
نداءالوطن همچنین نوشت ژوزف عون، رییسجمهوری لبنان، و نواف سلام، نخستوزیر این کشور، از محتوای نامه حزبالله ناخشنود شده و با نبیه بری تماس گرفتهاند؛ بری نیز از مضمون نامه ابراز شگفتی کرده است.
به گفته روزنامه، مقامهای آمریکایی و کشورهای عرب خلیج فارس به مقامهای لبنانی درباره «خطرناک بودن موضع حزبالله» هشدار دادهاند.
دیوان عالی کشور حکم اعدام و ۱۵ سال حبس رضا عبدالی (دغاغله)، زندانی سیاسی عرب محبوس در زندان شیبان اهواز را تایید کرد.
سازمان حقوق بشر کارون، جمعه ۱۶ آبان گزارش داد این حکم ۱۵ آبان از سوی دیوان عالی کشور تایید و در زندان به او ابلاغ شده است.
عبدالی ۳۵ ساله بهمن ۱۴۰۳ بهدست نیروهای امنیتی بازداشت شد و در تیرماه سال جاری از سوی احسان ادیبیمهر، رییس شعبه اول دادگاه انقلاب اهواز به اتهام «ارتباط با سازمانهای خارج از کشور» به اعدام و ۱۵ سال حبس محکوم شد.
سایت حقوق بشری هرانا نیز نوشت این زندانی سیاسی بابت اتهام «محاربه» به اعدام و ۱۵ سال زندان محکوم شده و «ارتباط با سازمان مجاهدین خلق» از مصادیق اتهام او عنوان شده است.
سازمان حقوق بشر کارون اعلام کرد عبدالی در بند هشت زندان شیبان اهواز در وضعیت نامناسبی بهسر میبرد.
این سایت حقوق بشری به نقل از منابع نزدیک به خانواده عبدالی نوشت او در مراحل بازجویی تحت فشار شدید و تهدید قرار داشته و از حق دسترسی به وکیل مستقل محروم بوده است.
جمهوری اسلامی و جنایت علیه بشریت
مای ساتو، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، در نشست هشتم آبان کمیته سوم مجمع عمومی این سازمان در نیویورک اعلام کرد جمهوری اسلامی با اجرای اعدامهای گسترده، مسیر «جنایت علیه بشریت» را در پیش گرفته است.
سارا حسین، رییس هیات حقیقتیاب سازمان ملل نیز در این نشست گفت جمهوری اسلامی همچنان به سرکوب و اعدام شهروندان خود ادامه میدهد و فضای مدنی را بهشدت محدود کرده است.
پیش از این و در دوم آبان، ۸۰۰ فعال مدنی، فرهنگی و سیاسی در بیانیهای هشدار دادند جمهوری اسلامی اعدام را به ابزار کنترل و سرکوب بدل کرده است.
آنها در این بیانیه سیاست اعدام حکومت را «نه اجرای عدالت، که تداوم خشونت سازمانیافته و اعترافی به ناتوانی در اصلاح اجتماعی» دانستند.
در حال حاضر علاوه بر زندانیان جرایم عمومی که روزانه در زندانهای ایران به دار آویخته میشوند، حدود ۷۰ زندانی در زندانهای سراسر کشور با اتهامات سیاسی، در خطر تایید یا اجرای حکم اعدام قرار دارند و بیش از ۱۰۰ تن نیز با اتهامات مشابه با خطر صدور حکم مرگ روبهرو هستند.
در این ارتباط، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، در تازهترین گزارش خود به مجمع عمومی این سازمان که ۲۹ مهر منتشر شد، در مورد افزایش اعدامها در ایران ابراز نگرانی کرد.
مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی، درباره پرونده موشکی و هستهای تهران اعلام کرد حکومت ایران حاضر نیست از برنامههای موشکی یا هستهای خود صرفنظر کند و در برابر فشارها برای کنار گذاشتن این برنامهها تسلیم نخواهد شد.
پزشکیان جمعه ۱۶ آبان در نشست با «فعالان اقتصاد دیجیتال» گفت: «میگویند بیایید برنامه موشکی را با هم بحث کنیم؛ خب بحث کردیم، اسرائیل را مجهز کنند بعد به ما بگویند موشک نداشته باش و دفاع هم نکن. بعد هر وقت که دلش خواست بیاید ما را بمباران کند.»
او افزود: «قرار است با صلح و امنیت زندگی کنیم ولی قرار نیست با ذلت زندگی کنیم. قرار نیست آنها هر چه دلشان خواست به ما تحمیل کنند.»
این اظهارات پزشکیان در شرایطی است که دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده، پنجشنبه گفته بود ایران از آمریکا پرسیده که آیا ممکن است تحریمهای واشینگتن علیه تهران لغو شوند یا نه.
پیشتر نیز ترامپ اعلام کرده بود در صورتی که جمهوری اسلامی رفتار صلحجویانه نشان دهد و از اقدامات تهدیدآمیز دست بردارد، آماده لغو تحریمهای تهران است.
با وجود این، پزشکیان گفت: «ما حاضریم در چارچوبهای بینالمللی گفتوگو کنیم اما نه در صورتی که بگویند شما حق ندارید علم (هستهای) داشته باشید، یا حق دفاع از خود (با موشک) را ندارید، وگرنه ما شما را بمباران میکنیم.»
جمهوری اسلامی بارها احتمال مذاکره درباره تواناییهای دفاعی خود، از جمله برنامه موشکیاش، و همچنین کنار گذاشتن کامل غنیسازی اورانیوم در خاک خود را رد کرده است.
پزشکیان ۲۴ مهر نیز از تداوم برنامه هستهای و موشکی جمهوری اسلامی دفاع کرده و گفته بود: «فرزندان این سرزمین بودند که برای ما موشک و انرژی هستهای ساختند.»
تهران و واشینگتن پیش از جنگ ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، پنج دور گفتوگوی هستهای برگزار کرده بودند اما جنگی که در جریان آن، نیروهای آمریکایی و اسرائیلی پایگاههای موشکی ایران را نیز بمباران کردند، این مذاکرات را متوقف کرد.
جمهوری اسلامی در شرایطی بر تداوم برنامه موشکی و هستهای خود تاکید میکند که خواهان «نابودی» اسرائیل است.
با این حال، تهران میگوید موشکهای بالستیکش با بردی تا دو هزار کیلومتر (هزار و ۲۰۰ مایل)، ابزار بازدارندگی و قدرت تلافیجویانهای در برابر ایالات متحده، اسرائیل و دیگر دشمنان احتمالی منطقهای هستند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، پیش از این مذاکره با آمریکا را «بیفایده و زیانبار» دانسته و هرگونه گفتوگو با واشینگتن را ممنوع اعلام کرده است.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی نیز گفته است هیچ مذاکرهای میان تهران و واشینگتن صورت نگرفته و جمهوری اسلامی تنها درباره موضوع هستهای گفتوگو میکند.
محمدرضا کاویانپور، رییس موسسه تحقیقات آب، اعلام کرد از ابتدای پاییز هیچ بارشی در تهران رخ نداده و پیشبینیها نشان میدهند این روند تا پایان پاییز نیز ادامه خواهد داشت.
کاویانپور جمعه ۱۶ آبان تاکید کرد نباید با امید به تغییر احتمالی این وضعیت، ریسک کرد و لازم است برای شرایط بحرانی و کمآبی جدی در پایتخت آماده شد.
او گفت: «با نگاهی به وضعیت آبی سال ۱۴۰۳ منتهی به ۱۴۰۴ مشاهده خواهیم کرد میزان بارشها در کل ۱۵۲ میلیمتر بوده که نسبت به متوسط ۵۷ سال گذشته، کاهش ۴۰ درصدی داشته است.»
رییس موسسه تحقیقات آب با اشاره به وضعیت بارشی منفی در برخی استانها گفت: «چهار استان کشور با وضعیت بارشی منفی ۵۰ تا ۸۰ درصدی، ۱۵ استان با کاهش ۳۰ تا ۵۰ درصدی و تعدادی نیز در رکوردهای خشکسالی قرار دارند و تنها یک استان وضعیت بارشی طبیعی دارد که در این استان نیز افزایش بارش مشاهده نشده است.»
به گفته کاویانپور، میزان آورد رودخانهای بارشها در سال آبی گذشته در نهایت حدود ۲۴ تا ۲۵ میلیارد مترمکعب آب بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، از افت ۴۲ درصدی خبر میدهد.
۱۵ آبان، مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم جمهوری اسلامی، با اشاره به بحران منابع آبی هشدار داد اگر در آذرماه باران نبارد، آب در تهران جیرهبندی خواهد شد و اگر باز هم باران نبارد، باید تهران را تخلیه کرد.
همزمان با بحران آب در بسیاری از استانهای ایران، محسن اردکانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران، گفت وضعیت آبی پایتخت «در شرایط قرمز و بسیار شکننده» و نگرانکننده است.
ویدیوی منتشرشده در حساب اینستاگرام یک شناگر ایرانی نشان میدهد ۱۳ آبان و در وضعیت خشکی بیسابقه سد امیرکبیر کرج، او توانسته است در این سد پیادهروی کند.
رییس موسسه تحقیقات آب همچنین با هشدار درباره سال آبی پیش رو گفت: «روند تاریخی بارشها نشان میدهد باید برای خشکسالی آماده بود و تنها راه عبور، اعمال مدیریت سختگیرانه و دقیق بر مصرف آب در شرب، صنعت و کشاورزی است.»
کاویانپور تاکید کرد با تمرکز بر مدیریت تقاضا، فرهنگسازی، فناوریهای کاهنده و اعمال تعرفه برای پرمصرفها، میتوان حداقل ۲۰ درصد از میزان مصارف فعلی را کاهش داد.
او افزود: «خود را برای دهههای آتی آماده کنیم؛ در غیر این صورت شرایط خوبی در انتظار ما نخواهد بود.»
در ماههای گذشته و همزمان با تشدید بحران آب، مقامهای جمهوری اسلامی بارها تقصیر را متوجه مردم کرده و با هشدار درباره کاهش ذخایر سدها، شهروندان را به «صرفهجویی» فراخواندهاند.
بر اساس آمار رسمی شرکت مدیریت منابع آب، ایران از ابتدای سال آبی جاری (اول مهرماه) تا سوم آبانماه، یعنی در ۳۳ روز، شاهد ۲.۳ میلیمتر بارش بوده و ۲۱ استان از مجموع ۳۱ استان کشور هیچ بارشی نداشتهاند.
پژوهشی تازه در خصوص معادن زغال سنگ طبس نشان میدهد معدنکاری برای کارگران این منطقه معنایی آمیخته با اضطراب، استثمار اقتصادی، فرسایش جسم و روان، تلاش برای حفظ امید و تامین زندگی خانواده دارد؛ معنایی که در دل ساختارهای نابرابر و ناایمن شکل میگیرد.
این تحقیق را احمد کلاته ساداتی، دانشیار جامعهشناسی و زینب صبوحی گلکار، دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه یزد، با رویکرد پدیدارشناسی و بر پایه گفتوگو با کارگران تونلی معادن زغال سنگ طبس انجام دادهاند.
این پژوهش با هدف فهم تجربه زیسته معدنکاران از شغل خود، در آخرین شماره مجله «پژوهشهای راهبردی مسائل اجتماعی» دانشگاه اصفهان منتشر شده است.
بر اساس یافتهها، اضطراب از مرگ احتمالی، خستگی مداوم و نگرانی از آینده بخشهایی جداییناپذیر از زندگی روزانه معدنکاران است. آنان با هر صدای لرزشی در دل زمین، مرگ را در نزدیکی خود حس میکنند، اما برای معاش خانواده ناگزیر به ماندن هستند.
این اضطراب تنها به لحظه وقوع حادثه محدود نمیشود. نگرانی از آینده خانواده، از دست دادن توان کاری و نبود پشتوانه در کنار قراردادهای موقت و نظام پیمانکاری، ناامنی شغلی را تشدید میکند و کارگر را میان خطر مرگ زیر زمین و خطر بیکاری روی زمین نگه میدارد.
رنج روزمره در دل تاریکی
به روایت کارگران، کار در معدن با «رنج، ترس و خشم» درآمیخته است. آنان با شرایط سخت و ناایمن، احساس نادیده گرفته شدن، نبود امکان اعتراض و ترس از اخراج دست و پنجه نرم میکنند.
یکی از مصاحبهشوندگان میگوید: «کاری که داریم انجام میدیم و حقوقی که میگیریم همخوانی نداره... به فکر کارگر نیستند، فقط میخوان خودشون سود بیشتری ببرن.»
به گفته پژوهشگران، این جمله بازتابی از حس بیعدالتی و نادیده گرفته شدن در میان اکثر مصاحبهشوندگان است.
تقدیرگرایی در نبود انتخاب
بر پایه دادههای گردآوریشده، بیشتر کارگران معادن طبس شغل خود را انتخاب نکردهاند، بلکه بهاجبار شرایط اقتصادی وارد معدن شدهاند.
یکی از کارگران میگوید: «چون ترک تحصیل کرده بودم و مهارتی نداشتم، رفتم توی معدن... مجبور بودم شاغل بشم.»
روایتها نشان میدهد فقر و نبود فرصت شغلی، معدن را به تنها راه ممکن برای زنده ماندن در منطقه تبدیل کرده است.
پژوهشگران این گرایش را نوعی «تقدیرگرایی» میدانند که به سازوکار دفاعی در برابر واقعیت تلخ زندگی تبدیل شده است؛ سرنوشتی که در غیاب انتخاب، به «قسمت» تعبیر میشود.
فرسایش جسم و روان در دل انزوا
طبق نتایج این مطالعه، کارگران معدن نهتنها در معرض خطرات فیزیکی، بلکه درگیر فرسایش روانی نیز هستند.
دوری از خانواده و زندگی در محیطهای ایزوله، احساس دلتنگی، افسردگی و اضطراب را در میان آنها تشدید کرده است.
در بخشی از پژوهش آمده است: «این تجربه تنها به فعالیت فیزیکی در اعماق زمین محدود نمیشود، بلکه شامل مواجهه روزمره با خطر، فرسایش جسمی، اضطراب روانی و احساس طردشدگی اجتماعی است.»
نویسندگان معتقدند طرد اجتماعی به معنای نادیده گرفتن روایتهای شخصی کارگران و تقلیل آنها به «نیروی کار صرف» است؛ وضعیتی که به «معنازدایی» از کار و انزوای بیشتر میانجامد.
امید در دل تاریکی؟
با این همه، کارگران در دل سختی، معنا و امید را در نقش نانآور و پدر خانواده میجویند.
یکی از معدنکاران میگوید «اگر کار دیگری بود، هیچکس خودش را زیر زمین دفن نمیکرد»، اما با این حال، حضور در معدن را «راه زنده ماندن خانواده» میداند.
به گفته نویسندگان این مقاله، زندگی معدنکاران طبس بازتابی از تضاد میان کار، مرگ و امید است؛ افرادی که هر روز در اعماق زمین، میان احتمال ریزش و تداوم کار سنگین، در پی راهی برای زیستن هستند.
این مقاله پژوهشی با مشارکت ۲۲ کارگر تونلی معادن زغال سنگ طبس انجام گرفت و تصویری کمتر دیدهشده از زندگی کسانی ارائه کرد که با به خطر انداختن جان خود در اعماق زمین، چرخ اقتصاد ایران را در حرکت نگه میدارند.