استاندار خوزستان: یکی از فلرهای نفتی نزدیک اهواز گاز سمی هیدروژن سولفید تولید میکند
محمدرضا موالیزاده، استاندار خوزستان، اعلام کرد یکی از گاز مشعلهای (فلرهای نفتی) فعال در کمپ نفتی «کریتکمپ» در منطقهای صنعتی واقع در بخش مرکزی اهواز گاز ترش آلوده به هیدروژن سولفید تولید میکند که اسیدی و بسیار سمی است و باید خاموش شود.
به گزارش اسکاینیوز استرالیا یک گروه هکری حامی حماس و مرتبط با جمهوری اسلامی در یک حمله گسترده سایبری به شرکتهای صنایع دفاعی اسرائیل، نقشههای فنی زرهپوشهای رزمی پیادهنظام جدید ارتش استرالیا به ارزش هفت میلیارد دلار به دست آورده و به صورت آنلاین منتشر کرده است.
بر اساس این گزارش که شامگاه یکشنبه ۱۸ آبان منتشر شده، گروه هکری «سایبر طوفان» که گمان میرود با حکومت ایران در ارتباط باشد، رندرهای سهبعدی و جزئیات فنی مربوط به خودروی نسل بعدی «ردبک» ارتش استرالیا را به دست آورده و منتشر کرده است.
بنا بر این گزارش، قرار است این نفربرهای نظامی به برجکهای تسلیحاتی پیشرفته ساخت شرکت اسرائیلی «البیت سیستمز» مجهز شود.
این گروه هکری در بیانیهای گفته پس از نفوذ هکری به دوربینهای امنیتی شرکت زنجیره تامین «مایا تکنولوژی» در بیش از یک سال پیش به دادههای محرمانه ۱۷ شرکت دفاعی اسرائیلی دست یافته است.
بر اساس گزارش اسکاینیوز، این گروه هکری از ۲۲ اکتبر با اشاره به اینکه «به قلب عملیات مهندسی دفاعی اسرائیل نفوذ کرده»، انتشار جزئیات محرمانه ۳۶ پروژه نظامی اسرائیل را در کانال خود در شبکه اجتماعی تلگرام آغاز کرد.
برجکهای شرکت البیت شامل حسگرهای پیشرفته و سامانههای تسلیحاتی کنترل از راه دور طراحیشدهی شرکت دفاعی استرالیایی ایاواس است که با توپ ۳۰ میلیمتری البیت و سامانه حفاظتی «آیرون فیست» تقویت و تجهیز شدهاند.
به گزارش اسکاینیوز استرالیا، دادههای منتشر شده در کانال این گروه هکری همچنین طرحهای یک سامانه نمایش قابل نصب روی کلاهخود ساخت البیت را افشا کرده است.
این سامانه به لحاظ طراحی و فناوری مشابه آنچه است که در نمایشگرهای زرهپوشهای ردبک و نیز موشک ضد تانک «اسپایک NLOS» که استرالیا در حال بررسی خرید آن است، استفاده میشود.
اسکای نیوز نوشته هنوز مشخص نیست چه میزان اطلاعات به سرقت رفته و آیا میتوان از آن برای توسعه سامانههای مقابله با تسلیحات و فناوریهای دفاعی ردبک استفاده کرد یا نه.
بر اساس این گزارش، همچنین نگرانیهایی وجود دارد مبنی بر اینکه توانمندیهای نظامی پیشرفته اسرائیل ممکن است از روی دادههای سرقتشده، مهندسی معکوس شود.
بر اساس قرارداد، ارتش استرالیا ۱۲۷ دستگاه از این خودروهای شبیه تانک ردبک به ارزش حدود ۷ میلیارد دلار را که شرکت کره جنوبی «هانوها دیفنس» طراحی کرده، دریافت کند.
برجکهای البیت تحت قراردادی به ارزش حدود ۹۲۰ میلیون دلار برای این زرهپوشها تامین خواهند شد.
ادعای هک سامانههای شرکت رافائل
گروه هکری سایبر طوفان همچنین مدهی شده که پس از نفوذ اولیه به مایا، سامانههای البیت و همچنین سامانههای رافائل، غول دفاعی دیگر اسرائیل را نیز هک کرده است.
در بیانیه این گروه با اشاره به آنچه هک سامانهها و تلفنها، چاپگرها، روترها و دوربینهای البیت و رافائل خوانده شده، آمده است: «ما بیش از یک سال نشستهای شما را با صدا و تصویر ضبط کردهایم. این فقط آغاز کار با مایا است.»
کاترین منستد، مدیر اجرایی اطلاعات سایبری در شرکت سایبرسیایکس در گفتوگو با اسکاینیوز استرالیا با اشاره به اینکه نفوذ گروههای هکری مورد حمایت ایران به شرکتهای اسرائیلی و وارد آوردن آسیب به مشتریان استرالیایی آنها پیش از این هم سابقه داشته، گفت این حادثه یکی از «پیچیدهترین و احتمالا موجودیتیترین تهدیدها علیه سازمانهای استرالیایی» را برجسته میکند.
منستد با اشاره به اینکه سایبر طوفان «یک شخصیت هکری بهشدت فعال ضداسرائیلی» است، گفت: «این گروه ادعا میکند دستکم به ۱۰۰ نهاد اسرائیلی نفوذ کرده ... و ما بهشدت مشکوکیم که این گروه در واقع یک نیروی نیابتی حکومت ایران باشد.»
سایبر طوفان در ۲۷ اکتبر ۲۰۲۳، تنها چند هفته پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل ظهور کرد. «موسسه بینالمللی مقابله با تروریسم» در اسرائیل اعلام کرد فعالیتهای این گروه «که بر نفوذ به سرورها، پایگاههای داده و انتشار اطلاعات متمرکز است، بهشدت نشاندهنده حمایت از سوی یک دولت است و نشانهها حاکی از آن است که ایران بهاحتمال زیاد حامی آن است».
مصطفی پورمحمدی، رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی درباره اشغال سفارت آمریکا در تهران و گروگانگیری کارمندان آن گفت: «این اقدامی از پیش طراحیشده نبود، بلکه نتیجه احساس ملی در برابر دخالتهای آمریکا پس از انقلاب بود.»
او افزود: «مسئولان وقت باید پس از این رویداد پیامدهای آن را مدیریت میکردند، اما دشمنی آمریکا چه با تسخیر سفارت و چه بدون آن ادامه مییافت.»
پورمحمدی اضافه کرد: «جمهوری اسلامی با مقاومت در برابر اسرائیل و آمریکا، مانع از اجرای کامل طرحهایی چون پیمان ابراهیم در منطقه شده است.»
مهدی طبایی، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته شیمی تجزیه دانشگاه یزد، بهدلیل پارهکردن پوستر «طوفانالاقصی» که در حمایت از حمله هفتم اکتبر حماس در این مرکز آموزشی نصب شده بود، از دانشگاه اخراج شد.
خبرنامه دانشجویی امیرکبیر یکشنبه ۱۸ آبان گزارش داد طبایی قرار بود در ترم جاری از پایاننامه خود دفاع کند، اما بهدلیل اجرای حکم پیشین محرومیت از تحصیل و امتناع دانشگاه از تمدید سنوات، از ادامه تحصیل بازمانده و عملا اخراج شده است.
بر اساس این گزارش، طبایی پیشتر بهدلیل مواضع و فعالیتهای انتقادی، با احکام انضباطی متعددی روبهرو شده و دو ترم از تحصیل تعلیق شده بود.
به گفته منابع دانشجویی، یکی از این ترمهای تعلیق بدون تشکیل کمیته انضباطی و حتی بدون تفهیم اتهام، صرفا با تماس تلفنی رییس دانشگاه اعمال شد؛ اقدامی که دانشجویان از آن بهعنوان «تعلیق غیرقانونی و خودسرانه» یاد میکنند.
حکم مهدی طبایی
اخراج و محرومیت از تحصیل این دانشجو در حالی صورت گرفته که مقامهای جمهوری اسلامی در ماههای گذشته اعلام کردند «هیچ دانشجویی محروم نیست» و «همه به دانشگاه بازگشتهاند».
آبان و آذر ۱۴۰۳ نیز دولت با اعلام «بازگشت دهها دانشجوی محروم از تحصیل» و ابلاغ یک بخشنامه به دانشگاهها، همین ادعا را مطرح کرد.
با این حال، پرونده دانشجویان ستارهدار، محرومان از تحصیل و دهها دانشجوی زندانی نشان میدهد که شکاف میان حرف تا واقعیت همچنان عمیق و پابرجاست.
دلایل صدور حکم
طبق گزارش خبرنامه امیرکبیر، یکی از دلایل صدور حکم تعلیق برای طبایی پاره کردن پوستر «طوفانالاقصی» بوده است؛ پوستری که از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه یزد در حمایت از حمله حماس به اسرائیل نصب شده بود.
شورای انضباطی دانشگاه یزد در آن زمان این اقدام را بر اساس ماده ۴۲ آییننامه انضباطی دانشجویان «تخلف» دانست و با استناد به ماده ۹ همان آییننامه، حکم محرومیت موقت از تحصیل با احتساب در سنوات را برای طبایی صادر کرد.
در متن ابلاغیه رسمی آمده بود دانشجو ظرف ۱۰ روز کاری فرصت تجدیدنظرخواهی دارد. با این حال، شکایت و اعتراض او بینتیجه ماند و در نهایت با انقضای سنوات، از ثبتنام و دفاع از پایاننامه طبایی ممانعت به عمل آمد.
تصویر این حکم پیشتر در فضای مجازی منتشر شد و واکنشهای گستردهای در میان فعالان دانشگاهی و مدنی برانگیخت.
زهرا رحیمی، فعال دانشجویی در یزد، در واکنش به این تصمیم نوشت: «وقتی ملیگرایی، حقوق شهروندی و دانشجوی ایرانی اولویت آخر یک سیستم میشود، چنین نتایجی به بار میآورد. آیندگان به شما لعنت میفرستند که دانشجوی ایرانی را در کشور خودش بهخاطر حماس و ماجراجوییهایش محروم کردید.»
او افزود: «خائن برای ایران و برادر برای فلسطین! هیچ حکومتی در طول هزاران سال به این اندازه هویت ایرانی را تحقیر نکرده است.»
اکنون با وجود وعدههای مکرر دولت مسعود پزشکیان مبنی بر «بازگشت همه دانشجویان محروم از تحصیل»، گزارشها از دانشگاههای ایران نشان میدهد که روند برخوردهای انضباطی با دانشجویان منتقد همچنان ادامه دارد.
پرونده طبایی نمونهای از فضای محدود و امنیتی حاکم بر دانشگاههاست؛ جایی که حتی مخالفت با تبلیغات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتیاش میتواند به قیمت حذف کامل از تحصیل تمام شود.
عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: «جامعه ما قطعا به نشاط حلال نیاز دارد و باید برنامهها و جشنوارههای نشاطآور برگزار کنیم تا مردم مومنانه از زندگی خود لذت ببرند.»
او افزود:«پس لذت ممنوع نیست، اما لذت باید همراه با ایمان باشد.»
او افزود: «اجرای کنسرتها باید مطابق سند موسیقی و با رعایت شئونات شرعی باشد و از رفتارهای نامتعارف یا دخالت افراد خودسر که به اصل برنامه آسیب میزند، جلوگیری شود.»
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «ما مادر شدیم، اما جامعه هنوز نمیپذیرد» در گفتوگو با دو زن که اقدام به فرزندپذیری کردهاند، نوشت: «آنها در مسیر فرزندپذیری، با مراحل طولانی و خستهکننده بهزیستی و نبود پذیرش اجتماعی مواجه شدهاند.»
این دو زن در گفتوگو با شرق بر نبود آگاهی اجتماعی و ضعف فرهنگی نهادها و رسانهها در زمینه فرزندپذیری تأکید کردند.
«مرجان» یکی از نخستین زنان مجردی است که پس از تصویب قانون فرزندپذیری برای زنان تنها، سرپرستی دختری نوجوان را برعهده گرفت. او میگوید با وجود مراحل اداری سنگین و قضاوتهای پیدرپی از سوی بهزیستی، تصمیمش را عملی کرده و حالا با دخترش «باران» زندگی میکند.
«مهشید» نیز پس از دو بارداری ناموفق، تصمیم گرفت از طریق فرزندپذیری مادر شود. او گفت: بزرگترین چالش، ناآگاهی عمومی و نگاه تبعیضآمیز جامعه است.
به گزارش عصر ایران که یکشنبه ۱۸ آبان منتشر شده، استاندار خوزستان گفته خاموشی این فلر در دستور کار است و مقامات استانی د رحال پیگیری آن هستند.
فلرهای نفتی، مشعلهایی هستند که در میادین نفت و گاز و پالایشگاهها برای سوزاندن گاز مازاد یا همراه نفت به کار میروند؛ گازی که بهدلیل نبود زیرساخت استفاده نمیشود و در نتیجه بهصورت کنترلشده سوزانده میشود و موجب اتلاف منابع و آلودگی شدید هوا میگردد.
هیدروژن سولفید گازی بسیار سمی، خورنده و قابلاشتعال است که بوی «تخممرغ گندیده» میدهد و در غلظتهای بالا بهسرعت حس بویایی را از کار میاندازد و میتواند بدون نشانههای اولیه باعث خفگی و مرگ شود.
به گزارش عصر ایران، صدها فلر نفتی سالهاست در میدانهای نفتی در خوزستان میسوزند که سلامت کارکنان این میدانها و مردم ساکن روستاهای اطراف آنها را به خطر انداخته و یکی از عوامل اصلی افزایش بیماریهای تنفسی مرگبار در خوزستان است.
جعفر مجدمی، رییس شورای اسلامی بخش غیزانیه، در استان خوزستان با اشاره به سابقه تاریخی سوختن فلرها در این استان به عصر ایران گفت: «آتش این فلرها علاوه بر هدررفت سرمایه ملی، یکی از مهمترین منابع آلودگی زیستمحیطی در غیزانیه و مناطق نفتخیز خوزستان است.»
عصر ایران نوشته گزارشهای میدانی نشان میدهد گازهای سمی ناشی از این فلرها علاوه بر افزایش بیماریهای تنفسی، قلبی و حتی اختلالات هورمونی و کلیوی در مردم محلی، به حیوانات وحشی هم آسیب زده و از جمله موجب ریزش مو و تغییر رنگ پوست آنها شده است.
این رسانهها در ادامه با استناد به گفته کارشناسان نوشته سوزاندن روزانه بین ۶ تا ۱۵ میلیون مترمکعب گاز ترش موجب تولید ۹ میلیون تن آلاینده گازی در هوا میشود.
بر اساس این گزارش، استاندار خوزستان با اشاره به راههای عملی برای تزریق این گازها به چاهها برای استخراج نفت و یا تبدیل آنها به سوخت، وعده داده «تا پایان سال ۱۴۰۵ چارچوب خاموشی فلرها مشخص شود تا در سال ۱۴۰۶ دیگر هیچ فلر فعالی در خوزستان روشن نباشد».
این وعده در حالی داده میشود که به گزارش عصر ایران در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ قراردادی با عنوان «قرارداد ۲۸ مخزن» برای خاموشکردن فلرها منعقد شد، اما در عمل هیچ فلری خاموش نشده است.
اقدامی که علاوه بر هزینه انسانی و زیستمحیطی، زبان اقتصادی هنگفتی هم در پی دارد. ۲۸ آبان ۱۴۰۳، دیوان محاسبات کشور اعلام کرد ناترازی گاز در سال ۱۴۰۲ به ۶۳/۹ میلیارد متر مکعب رسید در حالی که در همان سال ۱۸ میلیارد مترمکعب گاز به شکل گاز مشعل (فلر) هدر رفت.
سابقه آلودگی هوا در خوزستان
پیشتر در ۱۵ آبان اعلام شد در پی افزایش آلودگی هوا در برخی مناطق ایران، وضعیت هوای شهر اهواز در محدوده بنفش و بسیار ناسالم ثبت شده است. علاوه بر اهواز، اهالی ۱۳ شهر استان خوزستان در کنار تهران و اصفهان، همچنان با آلودگی شدید هوا دست و پنجه نرم میکنند.
رسانههای ایران گزارش دادند مطابق دادههای سامانه پایش کیفی هوای کشور، پنجشنبه ۱۵ آبان شاخص آلایندههای ذرات معلق در ایستگاههای پادادشهر اهواز و کارون، از مرز ۲۰۰ واحد عبور کرده و در محدوده بنفش و بسیار ناسالم قرار گرفته است؛ وضعیتی که سلامت همه گروههای سنی را تهدید میکند و دادن هشدارهای ویژه را برای پرهیز از حضور در فضاهای باز، ضروری میسازد.
این در حالی است که برخی رسانهها همچون خبرگزاری ایرنا، شاخص آلودگی هوا در اهواز را ۵۰۰ اعلام کردهاند که نشاندهنده وضعیت خطرناک برای تمام گروههای سنی است.
بر پایه این گزارش، میزان آلودگی هوا در سایر مناطق استان نیز در شرایط بحرانی قرار دارد.
این شاخص در شهرهای آبادان ۱۷۶، اندیمشک ۱۵۷، بهبهان ۱۵۵، خرمشهر ۱۶۸، دشت آزادگان ۱۷۴، شادگان ۱۷۱، شوشتر ۱۷۱، ملاثانی ۱۸۱ و هویزه ۱۷۱ بوده و در وضعیت قرمز ثبت شدهاند که به معنای ناسالم برای همه گروههای سنی و بهویژه گروههای حساس است.