حزب کمونیست چین آرامآرام به درون زندگی روزانه مردم میخزد
یک گزارش جدید نشان میدهد که کارزار وسیع پروپاگاندا که دنیای خارج چین از آن غافل مانده است در مراکز فرهنگی داخل این کشور در حال رخ دادن است.
این گزارش را مجله «چاینا فایل»، چاپ انجمن آسیا در نیویورک، منتشر و وال استریت ژورنال آن را گزارش کرده است.
در یک مرکز بناشده بهدست حزب کمونیست چین در شانگهای، که برای «ترویج افکار و رفتار متمدنانه» تاسیس شده است، اخیرا و پیش از آغاز یک سریبرنامه، درباره اولین نشست رسمی اعضای حزب کمونیست در شانگهای در سال ۱۹۲۱ سخنرانی شد.
فعالیتهای متنوع مثل کلاس یوگا، آواز و نمایش فیلم از جمله فعالیتهایی است که در برنامه این مرکز است.
این مرکز یکی از صد هزار مرکز مشابه در سراسر چین است که طی ۴ سال گذشته و در تلاش حکومت حزب چین برای جا انداختن دوباره خود در زندگی روزانه مردم این کشور، تاسیس شده است.
بر اساس گزارش «چاینا فایل» حزب کمونیست چین از این کارزار که در خارج چین نمود آشکاری ندارد، با عنوان «مراکز تمرین تمدن عصر جدید» نام میبرد. نخستین مراکز در سال ۲۰۱۸ راهاندازی شد و تاکنون به ۵۰۰ بخش شهری و روستایی در چین گسترش یافته است.
این مراکز آموزشهای ایدئولوژی حزب کمونیست چین را با آمیختهای از فعالیتهای فرهنگی و کارهای داوطلبانه، که بر حسب محل این مراکز متفاوت است، گرد آورده و ارائه میکند. برنامههای این مراکز از آموزش آشپزی، تعمیر مجانی چتر و ساعت، توصیههای سلامتی تا آخرین تحولات فناوری ساخت پهپاد و غیره را در بر میگیرد.
این موارد را «چاینا فایل» جمعآوری کرده و به تایید وال استریت ژورنال رسیده است.
بر اساس تخمین «چاینا فایل» مقامهای محلی بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱، حدودا ۷۰۰ میلیون یوان، معادل ۱۱۰ میلیون دلار برای پروژههای مرتبط با برنامههای این مراکز هزینه کردهاند.
بر اساس گزارش «چاینا فایل»، مراکز حزب کمونیست با بنا کردن این مراکز در تلاش است تا هم «سخاوت» این حزب را به مردم اثبات کند وهم آنان را به قالب شهروندان نمونه درآورد؛ همچنین صمیمیت بین «توده» و رهبرانشان که دههها آزادسازی اقتصادی آن را کمرنگ کرده، بیشتر کند.
پژوهشهای مبتنی بر نظرسنجی حاکی از آن است که علاقه چینیها به سیاست عموما کاهش یافته است. بهگفته یک استاد علوم سیاسی، این بهگونهای نشانه موفقیت رهبران چین در بنا کردن جامعهای باثبات است که به مردم مجال میدهد که دلواپس مسائل دیگری جز سیاست باشند. او افزود در عین حال همین میتواند نقش حزب کمونیست را کمرنگ کند که این خود نگرانی جدی بوده است.
با افزایش دسترسی به اینترنت بر روی موبایل، شی جینپینگ، رییسجمهور چین و دیگر مقامهای این کشور تلاشهایشان برای پاشیدن تخم بینش ایدئولوژیک جینپینگ را از طریق انتشار ویدیوهای کوتاه سیاسی که میتواند بهسرعت بین مردم پخش شود یابد و احساسات ملیگرایانه آنها را هر چه بیشتر برانگیزد، افزایش دادهاند.
بر اساس اطلاعات «چاینا فایل»، بهجز تلاش در دنیای مجازی، این «مراکز تمرین تمدن عصر جدید» نسخه ملایمتری از همین کارزار انتشار ویدیو است که در دنیای واقعی در جریان است.
این مراکز ابتدا در سال ۲۰۱۸ و بهصورت آزمایشی در ۵۰ بخش چین دایر شد و شمار آنها یک سال بعداز راهاندازی، تا ده برابر افزایش یافت؛ سازمانهای حزب کمونیست چین عملکرد این مراکز در آموزش، هدایت و خدمت به توده ستودهاند.
این مراکز همچنین میتواند در تلاش شی جینپینگ برای ایجاد تغییرجهت در اقتصاد چین و دور کردن آن از کاپیتالیسم چند دهه گذشته و واردسازی آن به مرحله جدیدی از توسعه مبتنی بر«رفاه عموم» نقش داشته باشد. این تغییر رویه، ثروتمندترین کارآفرینان چین را بر آن داشته تا تلاشهای انساندوستانه خود را چندین برابر کنند.
یک صاحبنظر در این زمینه با اشاره به تشویق به کارهای داوطلبانه در چین گفت که ایندست فعالیتها در آینده در مرتبه اجتماعی هر شهروند لحاظ و اندازهگیری خواهد شد.
بکر سیف دو هفته پیش از روز ازدواجش، به مادرش گفت که میرود نامزدش را ببیند و برای ناهار به خانه بازمیگردد. اما وقتی که تا شب هم خبری از او نشد، مادر بکر به نامزد او زنگ زد. نامزدش گفت که بکر به دیدن او نیامده است.
آن روز آخرین روزی بود که مادر سیف او را دید. یکشنبه ۳۰ ژانویه، یک هفته پیش، بکر یکی از ۹ نفری بود که در حمله هوایی ارتش عراق به شبهنظامیان در شرق عراق کشته شد. دستکم ۴ نفر از ۹ نفری که در این حمله کشته شدند لبنانی و همه از روستاهای کوچک و محروم اطراف طرابلس، شهری در شمال لبنان، بودند.
آسوشیتدپرس در گزارشی به چرایی جریان فرار جوانان طرابلسی از این شهر و پیوستن آنان به داعش پرداخته است.
با فرولغزیدن هر چه بیشتر لبنان به دامان فلاکت اقتصادی طی چندین ماهه گذشته، دهها مرد جوان از شهرهای شمالی لبنان ناپدید شده و سپس از عراق سر در آوردهاند؛ همان جایی که گمان میرود به داعش پیوسته باشند. مهاجرت این مردان نگرانیها از موج جدید پیوستن به گروههای تندرو را افزایش داده است؛ جریانی که از آب گلآلود درماندگی و ناامیدی ناشی از فروپاشی اقتصادی و تنشهای فرق مذهبی در لبنان، ماهی میگیرد.
بسیاری لبنانیها با سقوط پول ملی این کشور دچار فقر شدهاند. ارزش حقوق و حساب بانکی مردم دود شده و به هوا رفته و قیمتها سر به فلک گذاشته است. حتی پیش از بحران اقتصادی هم، طرابلس فقیرترین شهر لبنان بود و وضعیت حالا با دیدن شمار مردان جوان در خیابان، که بیکار به نظر میرسند، بدتر هم شده است.
اما فقر تنها دلیل پیوستن این مردان جوان به داعش نیست. طرابلس و شهرهای حواشی آن مرکز سکونت بسیاری از جماعت مسلمان سنیمذهب لبنان است که از دولت این کشور که آنها را نادیده میگیرد، دل خوشی ندارند. نیروهای امنیتی لبنان جوانان سنی این مناطق را در اقدام برای سرکوب اقدامات شبهنظامی، هدف قرار دادهاند. فعالان حقوقبشر میگویند که سالهاست هزاران نفر از این مناطق بدون محاکمه و تنها بهظن ارتباط با با شبهنظامیان، در بازداشت به سر میبرند.
مادر بکر فکر میکرد که ممکن است پسرش را نیروهای اطلاعاتی لبنان بازداشت کرده باشند. اما بکر پنج یا شش روز قبل از اینکه کشته شود، به مادرش تلفن کرد. این اولین باری بود که مادرش بعد از رفتن بکر از خانه، خبری از او میشنید. بکر نگفت کجاست. فقط به مادرش گفت که «در حق او بدی شده است» و توضیح بیشتری نداد.
بکر ۷ سال بهظن «اعمال تروریستی» در زندان بود و ژوئن ۲۰۲۱ بدون محاکمه آزاد شد. خانواده او به بیگناهیاش باور دارند و در آن زمان برای او یک خوابارفروشی باز کردند تا کسبوکاری داشته باشد، چرا که بعد از آزادی از زندان کسی به او کار نمیداد.
مادرش گفت که پسرش در وحشت دائم به سر میبرد و به مادرش گفته بود که به هیچکس جز خانوادهاش اعتماد ندارد.
ابوابراهیم الهاشمی القرشی، رهبر داعش، روز پنجشنبه ۱۴ بهمنماه پس از حمله نیروهای آمریکایی به خانه امنش در شمال غرب سوریه کشته شد. صاحبنظران بر این باورند که گرچه از میان برداشتن القرشی میتواند در کوتاهمدت اختلالاتی در عملکرد داعش ایجاد کند، این گروه در نهایت میتواند رهبر جدیدی انتخاب کند و به کارزار خشونت در عراق و سوریه ادامه دهد.
البته شمار لبنانیهایی که احتمالا به داعش پیوستهاند با شمار صدها نفری که به سوریه رفتهاند تا به شورشیان سوری بپیوندند قابلمقایسه نیست؛ از جمله آنهایی که در بحبوحه جنگ داخلی سوریه، با القاعده مرتبط بودند. با پایان جنگ ، شمار لبنانیهایی که به سوریه میرفتند هم رو به کاهش گذاشت.
اما جریان مهاجرت برای پیوستن به داعش در عراق، جدید به نظر میرسد. محمد صبلوح، وکیل و مسئول مرکز حقوق زندانیان، میگوید که بین ۷۰ تا ۱۰۰ مرد جوان طی ماههای گذشته در طرابلس ناپدید شدهاند و البته رقم دقیق ناپدیدشدگان همچنان مشخص نیست.
بهجز حمله هوایی روز یکشنبه که بکر سیف و ۳ لبنانی دیگر در آن کشته شد، دستکم ۲ لبنانی دیگر هم از حدود دو ماه گذشته بدین سو در عراق کشته شدهاند.
طرابلس در گذشته نیز صحنه خشونت شبهنظامیان بوده است. جدیترین این درگیریها در سال ۲۰۱۴ و زمانی بود که شبهنظامیان پیرو داعش حملاتی علیه ارتش لبنان انجام دادند.
ناپدید شدن مردان جوان در طرابلس در انتهای اوت ۲۰۲۱ و اندکی پس از آنکه احمد مراد، عضو سابق اطلاعات ارتش لبنان، با شلیک گلوله به قتل رسید افزایش یافت.
شهردار طرابلس دلایل جوانان برای فرار از این شهر را متنوع خواند و گفت دلیل اصلی، نبودن شغل است.
محمد صبلوح گفت که مردانی که ناپدید شدهاند اهل محرومترین مناطق اطراف طرابلس بودند و ممکن است برخی از آنان با وسوسه کار روانه عراق شده باشند و حتی ندانسته باشند که به این کشور میروند تا به داعش بپیوندند. صبلوح افزود بعضی دیگر هم ممکن است از ترس دستگیری در سرکوب دولتی، طرابلس را ترک کرده باشند.
صبلوح گفت که این مردان بازیچه دست نیروهاییاند که از احیای داعش سود میبرند و میخواهند چهره طرابلس را خدشهدار کنند.
با تداوم تنشها در مرز اوکراین با روسیه و گمانهزنیها درباره حمله احتمالی روسیه به این کشور، جو بایدن رئیسجمهوری آمریکا تهدید کرد اگر روسیه به اوکراین حمله کند، آمریکا شخص او را تحریم خواهد کرد.
جو بایدن با بیان اینکه این جنگ «تبعات عظیمی برای جهان» دارد آن را با جنگ جهانی دوم مقایسه کرد. بریتانیا نیز اعلام کرد در صورت حمله روسیه به اوکراین احتمال دارد شخص پوتین را تحریم کند و امانوئل ماکرون نیز هشدار داد روسیه در صورت حمله به اوکراین باید هزینه بالایی پرداخت کند. اما برخی کارشناسان معتقدند، تحریم پوتین به این آسانیها هم نیست. واشنگتن پست در مقالهای کارشناسی-تحلیلی به دلایل این موضوع پرداخته است.
همزمان با تشدید جنگ لفظی بین آمریکا و روسیه، جو بایدن رییس جمهوری آمریکا در سخنانی که از آن به عنوان مرحله بعدی تهدیدها تعبیر میشود از تحریم احتمالی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه خبر داد.
در تاکتیکهای رایج آمریکا، تحریمهای فردی میتواند شامل ممنوعیت سفر، بلوکه کردن داراییها در حوزه قضایی آمریکا و ممنوعیت تراکنشهای مالی شرکتهای آمریکایی با افراد تحریم شده باشد؛ از حسابهای بانکی گرفته تا سفرهای خانوادگی به دیزنی ورلد.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی پوتین، در واکنش به تهدید بایدن، گفت که اقدام مستقیم علیه پوتین برای روابط سیاسی آمریکا و روسیه «مخرب» خواهد اما برای پوتین «دردناک» نیست. کارشناس واشگتن پست معتقد است شاید سخنگوی کاخ کرملین چندان هم بیراه نمی گوید.
تحریمهای گستردهتر آمریکا علیه روسیه میتواند سخت و گزنده باشند. نیویورک تایمز گزارش داد مقامهای آمریکایی آمادهاند تا با هدف قرار دادن بانکهای دولتی و قطع وامهای خارجی، فروش اوراق قرضه دولتی و فناوریها برای صنایع مهم و اقدامات دیگر، ضربه سنگینی به سیستم مالی روسیه بزنند.
تحریمهایی در این مقیاس که هدف آن کشوری به بزرگی روسیه است، در نوع خود بیسابقه است و خطر اختلال در سیستم مالی جهانی و همچنین اقدامات تلافیجویانه روسیه را نیز به همراه خواهد داشت. متحدان اروپایی مانند آلمان، فرانسه و ایتالیا که برای تامین سوخت در کشورهای خود به روسیه وابستهاند، ممکن است تمایلی به پیوستن به این تحریمها نداشته باشند. اما اعمال کامل چنین تحریمهایی میتواند مجازاتی جدی برای رفتار تجاوزگرانه روسیه باشد.
اما اعمال تحریمهایی موثر علیه پوتین شاید دشوارتر از آنچه باشد که تصور میشود. حتی اگر بخواهید داراییهای او را مسدود کنید، باید بدانید که ابن داراییها کجا هستند زیرا پوتین ثروت خود را بهتر از هر شخصیت شروری در فیلمهای جیمز باند مخفی کرده است.
یوجین رامر، کارشناس امور روسیه در بنیاد «کارنگی برای صلح بینالمللی»، در گفتو گو با کارشناس واشنگتن پست گفته: «پوتین هیچ حسابی در بانک جیپی مورگان چیس ( JPMorgan Chase) ندارد. حرفهای زیادی در مورد اینکه او ثروتمندترین مرد جهان با ثروتی بالغ بر صدها میلیارد دلار است وجود دارد. اما من هرگز مدرک معتبری از آن ثروت یا جایی که او آن را نگه می دارد ندیدهام و فکر نمیکنم پوتین برای دوران بازنشستگی خود قصد خرید ملک و املاک در جزایر سانی فلوریدا را داشته باشد.»
مجله اقتصادی فوربس اخیرا درباره ثروت نسبت داده شده به پوتین گفت: ثروت پوتین «احتمالاً دست نیافتنیترین معما در پروژه های پردهبرداری از ثروتهای هنگفت افراد است- سختتر از دستیابی به ثروت ورثه، ثروت برخی دیگر از سران کشورها و حتی خدایان قاچاق مواد مخدر که ما در طول سالها توانستهایم اموالشان را فاش کنیم.» نظریههای مختلفی درباره چگونگی انباشت ثروت پوتین وجود دارد و اینکه او با کاهش بودجه الیگارشهای روس، معاملات مالی غیرقانونی و پرداخت رشوه در قراردادها، یک امپراتوری برای خود ساخته است.
اما اینها همه فقط نظریه هستند. این در حالیاست که داراییهای اعلام شده او نسبتا ناچیز است. بلومبرگ نیوز گزارش داد کرملین در مورد درآمد پوتین ادعا میکند درآمد او حدود ۱۳۱۰۰۰ دلار در سال است. داراییهای اعلام شده او نیز «یک آپارتمان ۷۷ متری، یک گاراژ ۱۸ متری، دو ماشین قدیمی و یک تریلی» اعلام شده که همه در روسیه و خارج از دسترس آمریکاست.
تیموتی ال اوبراین از بلومبرگ نیوز می نویسد: «واقعیت این است که احتمالاً افراد کمی غیر از خود پوتین از ثروت او و محل نگهداری آن مطلع هستند. همین امر تعیین تحریمهای مالی مناسب برای جلوگیری از حمله روسیه به اوکراین و یا مجازات شخص پوتین را دشوار میکند.»
یکی از عجیبترین احتمالات این است که پوتین در واقع آنقدر هم که تصور میشود ثروتمند نیست، زیرا قدرت حیرتانگیز او در داخل کشور او را برای حکمرانی از داشتن ثروت بینیاز میکند.
برخی معتقدند دولتهایی- حتی متحدان آمریکا- که با روسیه تجارت میکنند، با اقداماتی که پوتین را به یک فرد منفور در سطح جهانی تبدیل کند و او را از نشستها و رویدادهای تجاری منع میکند موافقت میکنند.
اما رامر میگوید: «اروپاییها او را از آمدن به کشورهایشان منع نمیکنند و چینیها با آغوش باز از او استقبال خواهند کرد، بنابراین من مطمئن نیستم که ممنوعیت سفر چگونه میتواند کارساز باشد.» پوتین از آن دسته رهبرانی نیست که به دیزنیلند برود. اگر چنین قصدی داشته باشد، یک دیزنیلند در مسکو میسازد.»
با اینکه نسبتا نادر است که آمریکا تحریمهایی علیه رهبری که بر سر کار باشد اعمال کند، اما این اقدام قبلا هم اتفاق افتاده است. نیکلاس مادورو، رئیسجمهوری ونزوئلا، شاید تنها رهبری باشد که آمریکا بیشترین تحریمها را بر او تحمیل کرده است.
کاخ سفید به تحریمهای محتملتری که از هدف قرار دادن مستقیم پوتین پرهیز میکند اشارههایی کرده است. تحریمهایی که افرادی در دایره داخلی کرمیلن و یا نزدیک به آن قرار دارند را هدف قرار میدهد. نیویورک تایمز گزارش داد که این تحریمها میتواند شامل ممنوعیت تحصیل فرزندان برخی نخبگان روسیه در دانشگاههای معتبر آمریکا و اروپا باشد.
افرادی که اینبار مورد هدف تحریمها قرار میگیرند احتمالا کسانی خواهند بود که نسبت به کسانی که پیشتر تحریم شدهاند، به پوتین نزدیکترند. بر اساس گزارشها این افراد میتواند شامل کسانی مانند آلینا کاباوا باشد که یک ژیمناستیک سابق المپیک است و گفته میشود پوتین با او رابطهای عاشقانه داشته است.
هدف از این تحریمها این است که برای دسترسی به پوتین، برای افراد ثروتمند نزدیک به او دردسر درست میکنید و ضربههایی در سطح فردی به امور تجاری و سبک زندگی مجلل آنها وارد میکنید.
هیچ تردیدی وجود ندارد که این تحریمها سخت است. اما اگر هدف مجبور کردن این رهبران برای تغییر مسیر یا در شدیدترین موارد، تغییر رژیم باشد، تحریمهای فردی گاهی تاثیر چندانی ندارند؛ همانگونه که هدف قرار دادن حلقه درونی مادورو کارساز نبوده است.
دانشمندان در حال طراحی آزمایشیاند که میتواند احتمال خطر ابتلای زنان به چهار سرطان تخمدان، پستان، رحم و دهانه رحم را تنها با نمونهبرداری هنگام غربالگری دهانه رحم یا همان پاپاسمیر تشخیص دهد.
گاردین در گزارشی به این آزمایش پرداخته است.
بر اساس دو مقاله منتشرشده در مجله «ارتباطات طبیعت» با استفاده از سلولهای دهانه رحم طی یک غربالگری معمول، میتوان نشانههایی از ابتلا به سرطان تخمدان، پستان، رحم، دهانه رحم یافت و یا خطر احتمال ابتلا به آنها را تخمین زد.
بهگفته محققان پس از انجام این تست، نتایج مفصلتر به آزمایشهای تعیین خطر سرطان در زنان وابسته است.
بهگفته محققان این آزمایش در نهایت میتواند تشخیص سریعتر هر چهار سرطان در زنان کمسنوسالتر را ممکن و سرطان را حتی پیش از آغاز آن، متوقف کند. آزمایشی که تحولی در عرصه سلامت زنان خواهد بود.
آتنا لامنیسوس، مدیرعامل اجرایی خیریه «ایو اَپیل» که هزینه پژوهش را با کمک شورای پژوهش اروپا پرداخته گفت چنین آزمایشی گامی در جهت تغییر غربالگری برای سرطانهای شایع خواهد بود. لامنیسوس تاکید کرد که حرف از تشخیص زودهنگام سرطان نیست، بلکه جلوگیری از به وجود آمدن آن در وهله اول است.
لامنیسوس یافتن یک راه جدید غربالگری برای تشخیص چهار سرطان رایج که زنان را درگیر میکند و تشخیص برخی از آنها در مراحل اولیه دشوار است را «انقلابی» توصیف کرد.
سرطان تخمدان بزرگترین عامل مرگومیر مرتبط با سرطانهای زنانه است. در حال حاضر ۷۵ درصد سرطانهای تخمدان در مراحل پایانی آن، که تومور گسترش یافته است، تشخیص داده میشود. تشخیص زودهنگام این سرطان میتواند نتایج حاصل از درمان را برای بیمار بهتر کند.
سرطان پستان شایعترین سرطان در زنان است و معمولا با آزمایش ماموگرافی و در گام بعد، نمونهبرداری از بافت پستان، تشخیص داده میشود.
لیز اوریوردان، متخصص جراحی سرطان پستان که خود به این سرطان مبتلاست، این پژوهش را بسیار هیجانانگیز خواند و گفت در حال حاضر هیچ غربالگری برای تشخیص سرطان پستان در زنان زیر سن ۵۰ سال وجود ندارد. اوریوردان افزود اگر این آزمایش بتواند احتمال بالاتر خطر ابتلا به سرطان پستان، تخمدان، رحم و دهانه رحم را برای زنان در سنین پایینتر تشخیص دهد، تحولی در عرصه سلامت زنان ایجاد خواهد کرد.
در پژوهش برای این آزمایش، محققان از نمونههایی از سلولهای دهانه رحم ۲۴۲ زن مبتلا به سرطان تخمدان و ۸۶۹ زنی که به این سرطان مبتلا نبودند، استفاده کردند. آنان سپس ۱۴ هزار تغییر «وراژنشناسی» و یا «اپیژنتیک» را اندازهگیری کردند و یک مشخصه دیانای منحصربهفرد را شناسایی کردند که میتواند برای تشخیص و یا پیشبینی سرطان تخمدان استفاده شود.
این اقدام محققان را قادر ساخت تا سرطان تخمدان در ۷۱/۴ درصد زن زیر ۵۰ سال و ۵۴/۵ درصد زنان بالای ۵۰ سال را شناسایی کنند. این یافتهها در گام بعدی در گروه دیگری از زنان که ۴۷ تن از آنان به سرطان تخمدان مبتلا بودند و ۲۲۷ نفر از آنها به این سرطان دچار نبودند، مورد تایید قرار گرفت.
در دومین پژوهش، محققان تغییرات «وراژنشناسی» در نمونهسلولهای دهانه رحم ۳۲۹ زن مبتلا به سرطان پستان و ۸۶۹ زنی که سرطان پستان نداشتند را بررسی کردند و توانستند زنان مبتلا به سرطان پستان را با یک مشخصه وراژنشناسی تک تشخیص دهند. این یافتهها سپس با یکسری نمونه از ۱۱۳ بیمار مبتلا به سرطان پستان و ۲۲۵ فرد بدون این سرطان، تایید شد.
پروفسور مارتین ویدشوِنتر، استاد دانشگاه یوسیال بریتانیا که هدایت این پژوهش را بر عهده دارد گفت که این تحقیقات شیوه کاملا جدیدی در پیش گرفته که ارزیابی احتمال ابتلای فرد به بیش از یک سرطان را با ارزیابی چندین ردپای وراژنشناسی گوناگون، با تنها یک نمونهبرداری ساده از دهانه رحم ممکن میکند.
ویدشونتر افزود این آزمایش بهدنبال ردپاهایی بر روی دیانای زنان در طول مسیر زندگی آنان میگردد و رد آنان بهسوی ابتلای احتمالی به سرطان را رصد و ثبت میکند. او تاکید کرد این آزمایش رویکردی بسیار فردیتر به پیشگیری و تشخیص سرطان خواهد داشت؛ آزمایشی که در آن زنان بر اساس احتمال ابتلا و تغییر در خطرات ابتلا به سرطان شخص خودشان، تحت نظر، غربالگری و درمان قرار میگیرند.
بنا بر گزارش خیریه «ایو اپیل» زنان در آینده از درجات متفاوت احتمال ابتلا به هر چهار سرطان مطلع خواهند شد و آنانی که احتمال ابتلا به سرطان در آنان بالاتر باشد میتوانند بهشکل فعالانهتری تحت نظر، ماموگرافی منظم، جراحی کاهش احتمال خطر و درمان قرار گیرند.
ویدشونتر گفت که تحقیقات بیشتر و آزمایشهای بالینی آتی در سطحی وسیعتر نیاز است تا نتایج ایندست آزمایشات را برای پیشبینی موثر احتمال ابتلای زنان به سرطان تایید کند.
در حال حاضر برای مبتلایان به بیماری کرونا عمدتا از قرصهای ساخت دو شرکت «فایزر» و «مِرک اَند کو» که اثربخشی بالایی در افراد بیشتر در معرض خطر نشان دادهاند استفاده میشود. پژوهشهایی نیز برای استفاده از این قرصها برای پیشگیری از ابتلا در حال انجام است.
قرص تولیدی شرکت فایزر با نام تجاری «پاکسلووید» به فروش میرسد و قرص ساخت شرکت مرک نیز با یکی از دو نام «لاگوریو» و «مولنوپیراویر» عرضه میشود.
اما این دو قرص چه تفاوتهایی با هم دارند، قیمتشان چند است، و کدامیک بهتر است. خبرگزاری رویترز در گزارشی به این موضوع پرداخته است.
نتایج کارآزمایی بالینی که این دو شرکت ارائه کردهاند حاکی از موثرتر بودن قرص تولیدی شرکت فایزر است.
فایزر حدود دو ماه پیش، دسامبر ۲۰۲۱، اعلام کرد نتایج کارآزمایی نهایی نشان میدهد قرص تولید این شرکت اگر در سه روز اول شروع علائم ابتلا مصرف شود بستری یا مرگ بر اثر کرونا را تا ۸۹ درصد کاهش میدهد و اگر در پنج روز اول مصرف شود تا ۸۸ درصد کاهش میدهد.
یک ماه پیش از آن نیز شرکت مرک اعلام کرده بود نتایج نهایی کارآزمایی بالینی قرص ساخت این شرکت نشان میدهد که اگر این قرص در پنج روز نخست بروز علائم مصرف شود احتمال بستری یا مرگ تا ۳۰ درصد کاهش مییابد. نتایج اولیه این رقم را ۵۰ درصد ذکر کرده بود.
چرا این داروها مهماند؟
برای مقابله با ویروس کرونا چندین واکسن در جهان تولید شده است. اما برای درمان بیماران و مبتلایان به کووید-۱۹ گزینههای کمی در دسترس است.
به مبتلایانی که حالشان آنقدر وخیم نیست که بستری شوند اما در معرض خطر ابتلا به بیماری حاد قرار دارند، داروهای آنتیبادی به صورت وریدی به آنها تزریق میشود.
کارایی این داروها چگونه است؟
هر دو قرص ساخت فایزر و مرک برای پنج روز تجویز میشوند. در دوره درمانی فایزر سه قرص در صبح و سه قرص در شب مصرف میشود و داروی مرک به صورت چهار قرص در صبح و چهار قرص در شب مصرف میشود.
داروی فایزر بخشی از گروه دارویی است که به عنوان مهارکنندههای پروتئاز شناخته میشود و برای مسدود کردن آنزیمی که ویروس کرونا برای تکثیر آن نیاز دارد طراحی شده است. این دارو همراه با ریتوناویر، که یک ضد ویروس قدیمیتر است و فعالیت مهارکنندههای پروتئاز را افزایش میدهد، تجویز میشود، اما میتواند عوارض جانبی گوارشی و تداخل دارویی ایجاد کند.
هر دو شرکت گفتهاند که مطالعات آزمایشگاهی نشان میدهد قرصهای آنها در مقابل سویه اومیکرن اثربخشی دارند.
این قرصها خطری ندارند؟
هر دو شرکت با اینکه دادههای محدودی در مورد درمان با این داروها ارائه دادهاند نسبت به ایمنی آنها ابراز اطمینان کردهاند.
فایزر اعلام کرده حدود ۲۰ درصد از بیمارانی که قرص یا دارونما را در کارآزماییها دریافت کردند، اغلب عوارض جانبی خفیفی را تجربه کردند. ۱/۷ درصد از بیمارانی که دارو دریافت کرده بودند ۶/۶ درصد از بیمارانی که دارونما مصرف کردند عوارض جانبی جدی گزارش کردند.
از آنجایی که ریتوناویر موجود در پاکسلووید میتواند با سایر داروها تداخل داشته باشد، پزشکان تاکید میکنند بیماران باید فهرست دقیق داروهای دیگری که مصرف میکنند را پیش از تجویز داروی فایزر به پزشک خود اعلام کنند.
مرک میگوید ۱۲ درصد از بیمارانی که داروی آن را دریافت کردهاند و ۱۱ درصد از بیمارانی که دارونما مصرف کردهاند عوارض جانبی مرتبط با دارو را تجربه کردهاند.
مطالعات حیوانی نشان داده مصرف داروهای دیگری که در گروه دارویی قرصهای شرکت مرک قرار دارند باعث بروز نقایص مادرزادی در حیوانات شده است. شرکت مرک گفته است مطالعات مشابه مولنوپیراویر نشان میدهد مصرف طولانیتر حتی دوزهای بالاتر از این در انسان باعث نقص مادرزادی یا سرطان نمیشود.
مولنوپیراویر برای بیماران کمتر از ۱۸ سال در آمریکا مجاز نیست زیرا میتواند بر رشد استخوان و غضروف تأثیر بگذارد و مصرف آن در دوران بارداری نیز توصیه نمیشود.
چقدر این داروها در دسترس است؟
شرکتهای فایزر و مرک گفتهاند برای گسترش دسترسی جهانی این داروها تلاش میکنند؛ از جمله اجازه میدهند شرکتهای داروسازی داروهای ژنریک نسخههای ارزانتر آنها را در اختیار کشورهای کمدرآمد قرار دهند.
فایزر گفته انتظار دارد امسال ظرفیت تولید ۱۲۰ میلیون دوره درمانی داشته باشد.
شرکت مرک نیز گفته میتواند دستکم۲۰ میلیون دوره دارویی از داروهای خود در سال جاری تولید کند.
کدام قرص گرانتر است؟
دولت آمریکا واکسنها و درمانهای ویروس کرونا را به صورت رایگان در اختیار ساکنان این کشور قرار میدهد. کشورهای سراسر جهان در حال مذاکره بر سر قیمتها با فایزر و مرک هستند.
آمریکا برای هر دوره درمان با پاکسلووید حدود ۵۳۰ دلار و برای هر دوره مولنوپیراویر ۷۰۰ دلار پرداخت میکند.
آخر شب بود و از جشن عروسی به خانه برمیگشتند. به یکی از ایست بازرسیهای کابل رسیدند. دو مامور طالبان تفنگ به دست در ایست بازرسی بودند. یکی از آنها داخل ماشین نور انداخت.
در صندلی عقب فاطمه عبداللهی که دو بچهاش را روی زانوهایش نشانده بود وسط نشسته بود. یک طرف او نیز خواهر کوچکترش زینب و در طرف دیگر یکی از همکارانش نشسته بودند.
مامور بازرسی با دست اشاره کرد و اجازه عبور داد. اما چند ثانیه بعد صدای شلیک دو گلوله آمد و سر زینب روی شانه خواهرش افتاد. فاطمه جیغ میزد و التماس میکرد که خواهرش چیزی بگوید اما زینب ۲۵ساله جان باخته بود.
این یکی از صحنههایی است که شهروندان افغانستان پس از به قدرت رسیدن دوباره طالبان با آن روبهرو هستند. خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی به خشونت امنیتی طالبان پرداخته و از گذشته آنها در جنگ یاد کرده است.
فاطمه که خواهرش آن شب کشته شد به آسوشیتدپرس میگوید: «صورتش را در دستانم گرفتم اما بیحرکت بود. بعد دیدم که خون از پشتش روان شده و گلوله خورده است.»
مریم، مادر زینب و فاطمه، در محلهای شیعهنشین در غرب کابل زندگی میکند. او میگوید بیشتر روزها گریه میکند و چشم به در میدوزد تا شاید زینب به خانه برگردد.
زینب قرار بود دو ماه بعد ازدواج کند و با وجود محدودیتهایی که طالبان برای کار کردن زنان وضع کردهاند او همچنان بهعنوان حسابرس در یک خیریه کار میکرد. خواهر او فاطمه هم در همین خیریه مشغول به کار است.
مریم میگوید زینب تهتغاری و دوستداشتنی بود.
نادرعلی، پدر زینب، گوشهای نشسته و خودش را در یک پتو پیچیده است. پاهایی ضعیف دارد و میگوید دیگر توان کار کردن ندارد. زینب تنها نانآور این خانواده بود.
مقامهای طالبان گفتند که تیراندازی روز ۱۳ ژانویه اشتباهی پیش آمده بود و یکی از دو مامور بازرسی نفهمیده بوده که دیگری به ماشین اجازه عبور داده بوده است و حالا هر دو نفر در بازداشتاند. طالبان با عذرخواهی از مرگ زینب به خانه پدر و مادر او رفتند و قول دادند که عدالت در حق او اجرا شود و به آنها ۶۰۰ هزار افغانی معادل حدودا ۶ هزار دلار پول پرداخت کردند.
اما مرگ زینب، مخمصه حاکمان جدید افغانستان را پررنگتر میکند؛ مسیری که طالبان از مبارزه با شورش بهسوی حکمرانی طی میکنند. طالبان در تلاشاند تا هزاران جنگجوی جوان که شیوههای خشنشان را به شغل جدیدشان بهعنوان نیروهای امنیتی بردهاند، منضبط کنند. جنگجویان جوانی که تنها جنگ را میشناسند. اغلب آنان نه درسی خواندهاند و نه حتی میتوانند بخوانند و بنویسند. تنها مهارتشان جنگیدن است و بس. به اسلحههای در دستشان بهاندازه تلفن همراهشان انس دارند.
در کابل، پایتخت، بیشتر مردم از آنها میترسند. طالبان، پنج ماه بعد از به دست گرفتن قدرت، همچنان گروهی پشت وانت، اسلحههای روبهآسمان نشانهرفته را حمایل کردهاند و در خیابانهای کابل جولان میدهند. شمارشان از اوایل سقوط این شهر کمتر شده اما همچنان حضور آشکاری دارند.
درآوردن جنگجویان از حالت جنگی برای طالبان دشوار است چرا که گزینههای کمی برای آنها وجود دارد. بهگفته مایکل کوگلمن، از مقامهای برنامه آسیا در مرکز ویلسون آمریکا، بسیاری از این جنگجویان تحصیلاتی ندارند و آموزشی ندیدهاند تا جذب زندگی شهری شوند و با وجود بحران اقتصادی، حتی آن گروهشان که مهارتهایی دارند هم نمیتوانند کاری پیدا کنند.
اما تنها جنگجویان خشن طالبان، مشکل نیستند. رهبران آنان هم همیناند. طالبان تظاهرات زنان را با اسپری فلفل و تیر هوایی متفرق کرده و خبرنگاران را کتک زده و بازداشت کردهاند. اخیرا، شبیخون زدن شبانه مقامات اطلاعاتی به خانه تظاهراتکنندگان برای بازداشت آنان نیز هولناک بوده است.
عبیدالله بهیر، فعال اجتماعی و استاد دانشگاه آمریکایی افغانستان، از اینکه طالبان شیوههای سازمانهای اطلاعاتی پیشین در این کشور را به کار گرفته باشند ابراز نگرانی کرد.
این سازمانها پیشینه قساوتی دارند که به دهه ۱۹۸۰ میلادی و زمان دولت حامی کمونیسم در افغانستان بازمیگردد. صدها نفر در آن زمان کشته و در گورهای دستهجمعی مدفون شدند. پس از کودتای سال ۲۰۰۱ طالبان، آٰژانس اطلاعاتی تحتعنوان «ریاست عمومی امنیت» که از حمایت آمریکا برخوردار بود هزاران افغان را بهجرم انتساب به طالبان بازداشت کرد. گروههای حقوقبشری میگویند صدها تن بههمین شکل روانه مراکز شکنجه و ناپدید شدند.
حالا طالبان «ریاست عمومی امنیت» خودشان را دایر کردهاند.
بهیر گفت که اغلب انتظار میرود که قربانی زجری که به او روا داشته شده را در مقام قدرت، به دیگری تحمیل نکند ولی گاهی از آن هم فراتر میرود. او گفت طالبان باید بفهمند که ایندست رفتارها در طولانیمدت مردم را با آنان بیگانهتر میکند.
در زمانی که افغانستان با اقتصاد دچار فروپاشی و گرسنگی گسترده روبهروست، رهبران جهان با بدگمانی شاهد گذار طالبان به حاکمیتاند. تاکنون، طالبان بر مواضع خودشان سرسختانه پافشاری کردهاند. گرچه تلاش کردهاند که خود را با این واقعیت که نمیتوانند به شیوه دفعه گذشته حکومت کنند وفق دهند، اما در آن واحد به دیگرانی که خواهان نقشی در حکومتاند هم راه ندادهاند.
بسیار جنگجویان طالبان اکنون لباس متحدالشکل نیروهای دفاع و امنیت متعلق به دولت پیشین را به تن میکنند. لطفالله حکیمی، رییس «کمیسیون تصفیه» طالبان به آسوشیتدپرس گفت که به شکایات درباره این جنگجویان رسیدگی میشود و هزاران تن از جنگجویان طالبان یا زندانی شدهاند و یا به دلایل تخلفات گوناگون از فساد تا ارعاب، اخراج شدهاند.
طالبان بهدنبال محدود کردن مجازاتهای شدیدی است که بیست سال پیش و در دور اول به قدرت رسیدن در این کشور، برای آنها بدنامی به بار آورده بود. این مجازاتها از قطع دست سارقان تا اعدام در ملأعام را در برمیگرفت.
در نخستین ماه به قدرت رسیدن دوباره طالبان، فرماندهان پایینرتبه اغلب سرخود مجازاتهایی برای جرایمی ادعاشده، اعمال میکردند. مثلا سارقان را برای تحقیر در شهر میگرداندند. اما حالا مظنونان به دادگاه برده میشوند تا قضات تصمیم بگیرند. البته قاضیان اشخاص موردتایید طالباناند که آموزش مذهبی دیدهاند و شفافیت کمی درباره روند قضاوت وجود دارد اما همین تا حدودی سرخود عمل کردن جنگجویان طالبان را مهار میکند.
طالبان در راضی کردن اعضای پیشین ارتش برای بازگشت به خدمت، کمتر موفق عمل کردهاند. شمار کمی به این درخواست طالبان پاسخ دادهاند چرا که پس از کشتار انتقامجویانه برخی افسران ارتش، از اعلام درجه نظامی پیشین خود بیمناکاند.
رهبران طالبان حملات انتقامجویانه را آشکارا ممنوع کردهاند و با چندین استثنا، در مهار ایندست حملات نسبتا موفق بودهاند. آناتول لیوِن، یک پژوهشگر صاحبنظر در این زمینه که سابقه تحقیق درباره چهار دهه جنگ در افغانستان را دارد عملکرد طالبان در این زمینه را در قیاس با استانداردهای افغانستان و حتی دیگر جنگهای داخلی در جهان «چشمگیر» توصیف کرد.
برای بسیاری افغانها، طالبان همچنان چهرههای ترسناک شهرند. رسانههای اجتماعی سرشاز از ویدیوها و عکسهای «منتسب به» طالباناند که مردم را تهدید و یا در خانههایشان بازداشت میکنند.
بعضی ویدیوها هم مانند آن یکی است که در آن جنگجوی طالبانی، موی مردی را کوتاه میکند و میگوید طبق قانون جدیدی است که از مردان میخواهد مویشان را کوتاه نگه دارند. اما در ویدیو اصلی که به مشاهده آسوشیتدپرس رسیده، جنگجوی طالبان این مرد را در حال دزدی بازداشت میکند و بهمنظور تحقیر او در ملأعام، موی او او را کوتاه میکند. طالبان که بسیاریشان مویشان را تا سرشانه بلند کردهاند کارزاری برای کوتاه کردن مو به راه نینداختهاند.
آناتول لیون هشدار داد که با توجه آنچه در افغانستان گذشت، غرب ممکن است برای اینکه چه در این کشور روی خواهد داد، پاسخی در آستین نداشته باشد.
لیون گفت پس از تجربه بنا کردن دولت بهشیوه غربی طی ۲۰ سال گذشته در افغانستان، آیا غرب اصلا در جایگاهی است که سمتوسوی درست برای این کشور مشخص کند؟