استاندار بوشهر: برخی خانوادهها فرزندان تنبل تربیت میکنند



به دنبال وعده دانشگاه علوم پزشکی برای پرداخت مطالبات معوق پرستاران در سراسر کشور، پرستاران شیرازی با انتشار بیانیهای به اعتصاب خود پایان دادند. این دومین اعتصاب گسترده پرستاران در یک ماه اخیر بود که در پی مرگ یک پرستار ۳۲ ساله به دلیل فشار کار آغاز شد.
احمد نجاتیان، رییس سازمان نظام پرستاری کشور روز چهارشنبه ۲۴ مرداد از آغاز پرداخت مطالبات پرستاران از سوی دانشگاههای علوم پزشکی خبر داد.
به گفته نجاتیان، پرداخت معوقات پرستاری در کشور با تاخیری هشت ماهه روبهرو بوده که در حال برطرف شدن است.
رییس سازمان نظام پرستاری ابراز امیدواری کرد در دولت مسعود پزشکیان به حوزه سلامت نگاه ویژهای شود.
پس از اعلام این خبر، پرستاران شیرازی با انتشار بیانیهای به صورت مشروط به اعتصاب خود پایان دادند.
در این بیانیه آنها شروطی را از جمله پرداخت کارانه و حقوق تا پانزدهم هر ماه و پایان دادن به رفتارهای امنیتی با پرستاران مطرح کردند.
پرستاران تاکید کردند در صورت محقق نشدن خواستههایشان، مجددا دست به اعتصاب خواهند زد.
اعتصاب پرستاران از روز ۱۵ مرداد در اعتراض به وضعیت صنفی آنان آغاز شد. گزارشها در روز ۲۰ مرداد از اعتصاب پرستاران در شهرهایی از جمله آباده، تبریز، زنجان، شیراز و فسا حکایت داشت.
جرقه اعتراضات
پروانه ماندنی، پرستار بیمارستان امام حسین سپیدان، روز ۱۲ مرداد بعد از همراهی سه بیمار برای اعزام از این بیمارستان به یکی از بیمارستانهای شیراز، به دلیل فشار کار زیاد که در پزشکی به آن «سندروم کاروشی» میگویند، درگذشت.
پس از فوت این پرستار ۳۲ ساله، اعتصابات گسترده پرستاران در شهرهای مختلف آغاز شد.
پرستاران اعتصاب کننده به شرایط حرفهای طاقتفرسا، پایین بودن دستمزد در قبال ساعات طولانی کار، تصحیح نشدن فرمول تعرفه خدمات پرستاری، کمبودن مبلغ اضافه کار، پرداخت نشدن رفاهیات، اضافهکاریها و کارانه سالهای گذشته و همچنین پاسخگو نبودن وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعتراض دارند.
روز ۲۱ مرداد روزنامه هم میهن گزارش داد ۸۰ درصد از پرستاران در شیراز در اعتصاب هستند. این روزنامه نوشت پرستاران ۹ بیمارستان شیراز و یک بیمارستان کرج، از هفته گذشته در اعتراض به رسیدگی نشدن به مطالبات خود دست از کار کشیدند.
در گزارش هممیهن به رفتار امنیتی با پرستاران معترض اشاره شده است. این روزنامه به نقل از یک پرستار که نام کاملش را ذکر نکرد، افزود نیروهای امنیتی با او تماس گرفته و گفتهاند لیدر این اعتصابات است و در نتیجه تهدید به اخراج شده است.
محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار روز ۲۳ مرداد در مصاحبه با سایت امتداد گفت شهرهای کرج، شیراز، فسا، جهرم، و شهرهایی از استانهای مازندران و یزد در یک هفته اخیر شاهد اعتراضات کادر پرستاری بودهاند و پرستاران دستکم ۸ بیمارستان دولتی شهر شیراز در اعتصاب به سر میبرند.
امنیتی کردن اعتراضات صنفی
در پی اعتصاب پرستاران شیراز، مسوولان پرستارانی را از تهران به شیراز اعزام کردند.
یکی از پرستاران بیمارستان امیر شیراز در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت: «بیمارستان ما مرکز آنکولوژی است. با این حال تمام بیماران بستری را مرخص کردهاند و فقط سرپرستارها و سوپروایزرها حضور دارند.»
این پرستار افزود: «در گروههای پرستاری مدام پیام میدهند تا پرستارها را از تهران با وعده و وعید دستمزد بالا و با هواپیما، به شیراز ببرند.»
او تاکید کرد انتقال پرستاران از تهران یا مشهد به شیراز هیچ دلیلی ندارد جز اینکه با پرستاران برای پیگیری حق و حقوقشان «لجبازی کنند».
پرستار دیگری از بیمارستان هزار تختخوابی نمازی شیراز به ایراناینترنشنال گفت: «دیروز نیروهای امنیتی به یکی از پرستاران گفته بودند که شما از طرف کدام جریان هدایت میشوید؟ خودشان میدانند که آمار خودکشی پرستاران بالا است اما باز میخواهند موضوع را امنیتی کنند.»
با گسترده شدن اعتراضات، به نظر میرسد مقامهای وزارت بهداشت به دنبال فیصله دادن به اعتراضات هستند.
اظهارات رییس سازمان نظام پرستاری کشور در خصوص پرداخت مطالبات پرستاران از سوی دانشگاههای علوم پزشکی نشان میدهد احتمال توافق و بازگشت به کار اعتصاب کنندگان افزایش یافته است.
با این وجود، مشکل نظام پرستاری و به طور کلی کادر درمان در جمهوری اسلامی محدود به اعتصابات اخیر نیست.
در نیمه تیرماه سال جاری نیز پرستاران دست به اعتراض زده بودند.
فریدون مرادی، عضو شورای عالی نظام پرستاری در تیرماه اعلام کرد ماهانه ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر از پرستاران مهاجرت میکنند.
فشار کار، دستمزد نامتناسب و حقوق معوق از یک سو و از سوی دیگر، حملات مکرر به پرستاران در بیمارستانهای کشور، نارضایتی این گروه از کادر درمان را تشدید کرده است.
حملات مکرر به پرستاران باعث شده خانه پرستار به دنبال مجهز کردن این گروه صنفی به لوازم حمایتی باشد.

محمدصادق کوشکی، استاد دانشگاه حامی حکومت، در واکنش به استعفای محمدجواد ظریف گفت که او «بیش از دو بار بازنشسته شده، فکر میکنم که بهتر باشد که برود و از بازنشستگی خود لذت ببرد.» او افزود بازگشت ظریف به دانشگاه نیز «تخلفی آشکار» است.

محمدحسین ایمانی خوشخو، دبیر شورای عالی هنر با اشاره به تصویب سند ملی موسیقی گفت: «صدا و سیما دیگر نمیتواند گل جلوی ساز بگذارد.» او افزود: «از این پس دیگر هیچ دستگاهی حق لغو کنسرت ندارد. صداوسیما باید موسیقی را با تمام ملزومات صحنهای نمایش دهد.»

اطلاعات اختصاصی رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد که جمهوری اسلامی با پیگیری چند پروژه همزمان، همچنان فعالانه در حال ادامه و تکمیل برنامه ساخت تسلیحات هستهای خود است.
به گفته سه منبع مستقل در ایران که به دلیل حساسیت موضوع، نامشان نزد ایراناینترنشنال محفوظ است، جمهوری اسلامی با ایجاد تغییرات ساختاری در سازمان پژوهشهای نوین دفاعی (سپند)، ابقای محمد اسلامی در ریاست سازمان انرژی اتمی ایران و از سرگیری آزمایشها برای تولید چاشنی انفجار بمب هستهای، برنامه سری تسلیحات هستهای خود را پیش میبرد.
آژانسهای اطلاعاتی آمریکا در گزارشهای سالانه خود همواره تاکید میکردند که «ایران به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست» اما در گزارش امسال خود که هفته پیش منتشر شد، این عبارت را حذف کردند و به جایش نوشتند: «جمهوری اسلامی فعالیتهایی را دنبال میکند که این کشور را در موقعیت بهتری برای تولید تسلیحات هستهای قرار میدهد.»
اطلاعاتی که به تازگی به دست ایراناینترنشنال رسیده نشان میدهد جمهوری اسلامی اقدامات خود را برای تکمیل چرخه تولید تسلیحات هستهای، شامل غنیسازی با غلظت بالا، تولید چاشنی مولد انفجار هستهای و توسعه موشکهای قادر به حمل کلاهک هستهای شدت بخشیده است.

تغییر ساختار سپند
کمتر از یک ماه پیش از مرگ ابراهیم رئیسی، لایحه تشکیل سازمان پژوهشهای نوین دفاعی (سپند) در مجلس شورای اسلامی تصویب و به قانون تبدیل شد.
سپند که در سال ۱۳۸۹ تاسیس شده است، از زیرمجموعههای وزارت دفاع بود اما طبق قانونی که یک هفته پیش از مرگ ابراهیم رئیسی به سرعت تصویب و ابلاغ شد، به یک سازمان مستقل تبدیل شد.
محسن فخریزاده، از برجستهترین چهرههای برنامه هستهای نظامی ایران، پیشتر مدیریت سپند را برعهده داشت. او در آذر ماه سال ۱۳۹۹ در منطقه آبسرد به ضرب گلوله کشته شد. حذف محسن فخریزاده به موساد نسبت داده شده است.
در قانون جدید، سپند به یک سازمان مستقل تبدیل شده است که قرار است با دو ویژگی منحصر به فرد در جهت تثبیت و تداوم دستاوردهای فخریزاده فعالیت کند.
در ماده دو این قانون آمده است که سازمان جدید، دارای استقلال مالی خواهد بود و الزامی به رعایت قانون دیوان محاسبات کشوری ندارد و در واقع قرار است به کسی جواب ندهد که با بودجه اختصاصیاش چه میکند.
در بند هفت این قانون نیز آمده که سپند بر اساس اساسنامه ابلاغی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی اداره میشود.
چرا تشکیل سازمان مستقل سپند مهم است؟
۳۰ دی ماه سال گذشته، جمهوری اسلامی با استفاده از یک ماهوارهبر سهمرحلهای سوخت جامد به نام قائم-۱۰۰، ساخت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ماهوارهای به نام ثریا را به مدار زمین پرتاب کرد.
چند روز بعد، آلمان، بریتانیا و فرانسه در بیانیهای مشترک این اقدام را محکوم کردند و گفتند موشک قائم-۱۰۰ که سوخت جامد دارد از تکنولوژی موشکهای بالستیک دوربرد ایران استفاده میکند.
جمهوری اسلامی پس از خروج آمریکا از برجام، غنیسازی اورانیوم را تا ۶۰ درصد افزایش داده است و مقدار زیادی اورانیوم غنیسازی شده دارد که برای ساخت چندین بمب هستهای کفایت میکند.
توانایی ساخت سلاح هستهای، چرخهای پیچیده است که سه وجه اساسی دارد: اورانیوم غنیسازی شده با غلظت بالا، ساخت چاشنی انفجاری و تولید و آزمایش وسیلهای که بتواند کلاهک هستهای حمل کند.
گفته میشود تلاشهای تهران برای پرتاب ماهوارههای سپاه پاسداران در راستای ساخت موشکهایی است که بتواند کلاهک هستهای حمل کند.
سازمان سپند نیز ادامهدهنده تولید یکی دیگر از اجزای اصلی برنامه هستهای جمهوری اسلامی یعنی تلاشها برای ساخت چاشنی انفجاری است که پس از افشای «پروژه آماد» در سال ۲۰۰۳ ظاهرا متوقف شد.
به گفته منابع ایراناینترنشنال، پس از آن سال، این پروژه مخفیانه و در قالب پروژه ۱۱۰ ادامه پیدا کرد.
بر اساس اسناد فاش شده، تهران پس از سال ۲۰۰۳ هم در سایت آباده، جایی که ایران قبلا چاشنیهای انفجاری را تست کرده بود، روی چاشنیهای نوترونی قابل استفاده در کلاهک هستهای کار میکرده است.
منابع ایراناینترنشنال میگویند از سال ۲۰۱۱، سپند، پروژهای به نام «متفاض» را در تاسیسات آباده با یکی از سه چهره کلیدی برنامه فعلی هستهای نظامی ایران آغاز کرده است. جمهوری اسلامی قبلا ادعا میکرد که این برنامه را متوقف کرده است.
تصویری که متعلق به سال ۲۰۱۸ است نشان میدهد تهران در دو سال منتهی به این تاریخ، یعنی زمانی که برجام برقرار بود، مشغول تست چاشنی انفجاری مورد نیاز برای کلاهک هستهای بوده است.

سعید برجی کیست؟
سعید برجی، دانشآموخته دانشگاه مالک اشتر، وابسته به وزارت دفاع و کارشناس مواد منفجره و فلزات گروه «شهید کریمی» سپند، مدتی در پوشش شرکت آذر افروز سعید، به نام ساخت مخازن کروی برای صنایع پتروشیمی، به برنامه هستهای نظامی تهران کمک میکرد.
پس از سرقت اسناد هستهای جمهوری اسلامی به دست موساد، وقتی تهران متوجه شد که سایت آباده لو رفته است، این سایت را بلافاصله تخریب کرد اما آثارش در تصویرهای ماهوارهای پیداست.
طبق اطلاعات اختصاصی رسیده به ایراناینترنشنال، سعید برجی در پوشش شرکت آروین کیمیا ابزار، اخیرا با پوشش پتروشیمی، دوباره فعالیتهایش را از سر گرفته است.

او بخشی از سهامش در این شرکت را در شهریور سال ۱۴۰۱ به مرکز رشد واحدهای فنآور نوین دفاعی متعلق به سپند واگذار کرد.
شریک او، اکبر مطلبیزاده، که پیشتر مشاور محسن فخریزاده و رییس گروه «شهید کریمی» سپند بود، نیز این کار را انجام داده است.
سعید برجی و اکبر مطلبی زاده که هر دو تحت تحریم آمریکا هستند در حال حاضر، برنامه ساخت چاشنی انفجاری را زیر نظر سردار رضا مظفرنیا پیش میبرند.
رضا مظفرینیا، رییس پیشین دانشگاه مالک اشتر متعلق به وزارت دفاع و معاون پیشین تحقیقات صنعتی این وزارتخانه است که از سه سال پیش، جانشین محسن فخریزاده در سپند شد.
او از سالها قبل جزو ساختار برنامه هستهای نظامی جمهوری اسلامی بوده است.
یک منبع مطلع در وزارت دفاع به ایراناینترنشنال گفت تشکیل سازمان مستقل سپند با بودجهای مستقل و بدون نظارت، بخش مهمی از برنامه اخیر جمهوری اسلامی برای ساخت سلاح هستهای است.

چرا محمد اسلامی ابقا شد؟
این برنامه یک بازیگر کلیدی دیگر هم دارد.
اول همین هفته مسعود پزشکیان، رییسجمهوری جدید ایران، محمد اسلامی، رییس سازمان انرژی اتمی را در سمت خود ابقا کرد.
اسلامی، چهرهای مهم در برنامه هستهای نظامی ایران و کاملا متفاوت با روسای پیشین سازمان انرژی اتمی است.
او با مسوولیت معاونت طرحهای توسعه سازمان صنایع دفاعی، ماموریتی حساس را در فاصله سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۸ مدیریت میکرد.
اسلامی از طرف جمهوری اسلامی تیمی را به دبی فرستاد تا دیداری محرمانه با عبدالقدیرخان، دانشمند هستهای پاکستان داشته باشند.
عبدالقدیرخان بعدها پذیرفت که دانش هستهای و تجهیزات غنیسازی را به ایران فروخته است.
در چارت یکی از اسناد هستهای به سرقت رفته جمهوری اسلامی، نقش اسلامی پررنگ دیده شده است.
او در مقام رییس موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی بر تمام ابعاد برنامه هستهای نظامی ایران احاطه داشت؛ از جمله پروژه آماد که زیر نظر فخریزاده انجام میشد.
اسلامی تا دو سال پس از برجام هم معاون امور صنعتی و تحقیقاتی وزارت دفاع بود.
یک منبع در وزارت دفاع و یک منبع نزدیک به سپند به ایراناینترنشنال گفتند ابقای اسلامی با دستور خامنهای و برای حفظ تیم سه نفره جدید برنامه هستهای نظامی ایران شکل گرفته است.

تلاش برای تغییر در سیاست بازدارندگی جمهوری اسلامی
یک دیپلمات غربی به ایراناینترنشنال گفت بخشهای مشکوک فعالیتهای هستهای ایران، موجب نگرانی آمریکا، اسرائیل و کشورهای اروپایی شده است.
پس از فعل و انفعالات رخ داده در خاورمیانه و آخرینش، ترور اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس در تهران، سیاست بازدارندگی جمهوری اسلامی که با اتکا به نیروهای نیابتی طراحی شده بود، کارایی خود را از دست داده است و خامنهای و دیگر کارگزاران نظام به آن واقفاند.
این واقعیت شاید جمهوری اسلامی را به این نتیجه رسانده باشد که سراغ یک عامل بازدارنده دیگر برود.
محمدرضا صباغیان، نماینده مهریز در مجلس شورای اسلامی، در روزی که پزشکیان لیست وزیران پیشنهادی خود را به مجلس فرستاد، گفت: «کدام عقل و قانون میگوید زورگویان باید سلاح هستهای داشته باشند اما ایران نه؟»
او افزود: «از شورای عالی امنیت ملی میخواهیم شرایط جدید را بررسی کند و به رهبر انقلاب پیشنهاد دهد با توجه به فقه پویای اسلامی، راه را برای ساخت سلاح هستهای باز کنند.»
این موضوع آخرین و شاید خطرناکترین تیر ترکش خامنهای باشد.

طبق اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، خانواده آرزو بدری، زن ۳۱ سالهای که شامگاه اول مرداد به دلیل رعایت نکردن حجاب اجباری در خودروی شخصی هدف گلوله پلیس قرار گرفت، برای رضایت دادن تحت فشار حکومت قرار گرفتهاند.
منابع مطلع به ایراناینترنشنال گفتند دادگاه رسیدگی به شکایت خانواده درباره وضعیت این زن جوان که به نخاعش آسیب جدی رسیده و همچنان در بیمارستان ولیعصر تهران بستری است، قرار بوده طی این هفته برگزار شود.
برخی افراد نزدیک به خانواده بدری از طرف نهادهای اطلاعاتی و امنیتی به منظور بازپرسی، سکوت و اعلام رضایت خواسته شدهاند.
آرزو بدری، روز اول مرداد امسال و هنگامی که بعد از اتمام کار در شهرستان نور استان مازندران با خواهرش به سوی خانه میرفت، با ایست-بازرسی پلیس مواجه میشود.
تصاویر و گزارشهای رسیده به ایراناینترنشنال حاکی از آن است که آنان خودرو را در جاده خاکی متوقف میکنند اما پلیس به سویشان شلیک میکند. بر اثر این تیراندازی، آرزو از ناحیه کمر هدف اصابت گلوله قرار میگیرد.
برای خودرویی که آرزو بدری سرنشین آن بوده، به دلیل رعایت نکردن حجاب اجباری، «حکم توقیف» صادر شده بود و پلیس از در عقب سمت راننده به خودرو شلیک کرده است.
طبق گفته منابع مطلع، این زن ۳۱ ساله که فروشنده و صاحب دو فرزند است، ابتدا به بیمارستانی در شهرستان نور و سپس به بیمارستان خمینی شهرستان ساری منتقل شده است.
منابع ایراناینترنشنال گفتند گلولهای که به آرزو بدری اصابت کرده گلوله کلت بوده و در نخاع مهرههای بالای کمر او قرار گرفته و توان حرکت را از او گرفته است. طبق این اطلاعات، در صورتی که این گلوله کمی بالاتر اصابت کرده بود، قدرت حرکت دستهای او را هم از بین میبرد.
خانواده بدری در ساری تحت فشار امنیتی قرار گرفتهاند تا درباره شلیک به دخترشان و وضعیت او اطلاعرسانی نکنند.
منابع مطلع به ایراناینترنشنال گفتند ماموران لباس شخصی بعد از چند روز آرزو بدری را برای ادامه معالجه به تهران منتقل کردهاند و وضعیت نخاع او وخیم است.
گزارشهای رسیده نشان میدهند هنگامی که خانواده بدری برای ملاقات آرزو میروند، ماموران امنیتی گوشیهای تلفن همراه آنها را میگیرند تا نتوانند عکس یا ویدیو بگیرند.
مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی مازندران، تیراندازی پلیس به خودرویی را که آرزو بدری سرنشین آن بوده تایید و اعلام کرده است راننده «بدون توجه به دستور پلیس همچنان به فرار ادامه داد که پلیس با توجه به قانون به کارگیری سلاح»، به سمت خودرو شلیک کرده است.
منابع ایراناینترنشنال گفتند با وجود اینکه پلیس اعلام کرده شیشه خودروی بدری، دودی بوده، به علت گرما و نداشتن کولر، شیشه در زمان وقوع حادثه پایین بوده است.
در واکنشی به ماجرای آرزو بدری، یسرائیل کاتز، وزیر امور خارجه اسرائیل با اشاره به شرایط او پس از شلیک ماموران به خودرویشان به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری، در حساب خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «این دیکتاتوری قاتل خامنهای است، سرکوب شهروندان و اجرای اسلام رادیکال.»
او تاکید کرد: «ما باید همین حالا ایران را متوقف کنیم، قبل از اینکه خیلی دیر شود.»
نهم مهر ماه سال گذشته، آرمیتا گراوند، نوجوان ۱۶ ساله، به دلیل بر سر نداشتن مقنعه در ایستگاه متروی شهدای تهران با حمله ماموران حجاب آسیب دید و به کما رفت.
او پس از ۲۸ روز بستری بودن در بیمارستان نظامی فجر، در روز ششم آبان جان باخت.
پیش از آن و در شهریور ۱۴۰۱، مهسا ژینا امینی، زن جوان ۲۲ ساله پس از بازداشت به دست گشت ارشاد به کما رفت و روز ۲۵ شهریور خبر درگذشت او در بیمارستان کسری منتشر شد.
ساعاتی پس از مرگ او، تجمعی اعتراضی مقابل این بیمارستان شکل گرفت و یک روز بعد، هنگام خاکسپاری مهسا در آرامستان آیچی سقز، موجی از اعتراض علیه جمهوری اسلامی به راه افتاد.
قتل حکومتی او منجر به شکلگیری جنبش «زن، زندگی، آزادی» و اعتراضاتی در سراسر کشور شد که از آن با عنوان «خیزش انقلابی ایرانیان علیه جمهوری اسلامی» یاد میشود.