والاستریت ژورنال: پافشاری تهران بر غنیسازی، مقابله با بستن راه دستیابی به بمب اتمی است
شورای سردبیری روزنامه والاستریت ژورنال در یادداشتی نارضایتی رهبران جمهوری اسلامی از روند مذاکرات هستهای را نشانه آن دانسته است که دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا بر نقطه درستی انگشت گذاشته است.
در یادداشت شورای سردبیری والاستریت ژورنال که چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت منتشر شد، آمده است که هیچکس از دادن امتیازات بزرگ خوشحال نمیشود، اما ایالات متحده و جهان برای رسیدن به توافقی واقعی و موثر با جمهوری اسلامی دقیقا به همین امتیازات نیاز دارند.
شورای سردبیری والاستریت ژورنال پس از اشاره با اظهارات اخیر رهبران جمهوری اسلامی، از جمله سخنان روز سهشنبه علی خامنهای که گفت ایالات متحده «نباید یاوهگویی کند» و خواسته ترامپ مبنی بر پایان غنیسازی اورانیوم در ایران را «غلط زیادی» خواند، تاکید کرده است: « پایان دادن به غنیسازی، ضروریترین اقدام برای بستن آسانترین مسیر ایران به سوی ساخت بمب اتم است.»
این روزنامه سپس افزوده که خامنهای گفت: «من فکر نمیکنم مذاکرات هستهای با آمریکا نتیجهای در بر داشته باشد» و برای چند روز، عراقچی نیز وانمود کرد که جمهوری اسلامی هنوز تصمیم نگرفته در دور جدید مذاکرات در رم شرکت کند. با این حال، روز چهارشنبه میانجیگران عمانی اعلام کردند که مذاکرات روز جمعه از سر گرفته خواهد شد.
بهنوشته شورای سردبیری والاستریت ژورنال، «مقامات جمهوری اسلامی به بازیهای دیپلماتیک ادامه میدهند، اما بهخوبی میدانند که همین مذاکرات فعلا برنامه هستهای آنها را از حمله نظامی در امان نگه داشته و از فروپاشی بیشتر ارزش ریال جلوگیری کرده است. رییسجمهوری ترامپ هشدار داده: «این پیشنهاد برای همیشه روی میز نخواهد ماند.» اسرائیل نیز فعلاً دست نگه داشته تا به دیپلماسی ترامپ فرصت بدهد.»
والاستریت ژورنال در ادامه نوشته است: «امید جمهوری اسلامی به اینکه ترامپ شبیه باراک اوباما عمل کند و به تکرار نسخه توافق هستهای ۲۰۱۵ رضایت دهد، نقش بر آب شده است. در هفتههای اخیر، اجماع عمومی قابلتوجهی میان جمهوریخواهان و دولت ترامپ درباره یک اصل کلیدی شکل گرفته است: هیچگونه غنیسازی در ایران مجاز نیست.»
در این یادداشت افزوده شده است: «۵۲ سناتور جمهوریخواه از مجموع ۵۳ نفر، نامهای در حمایت از این اصل امضا کردهاند؛ اصلی که خود ترامپ نیز بر آن پافشاری میکند. او در گفتوگو با شبکه انبیسی گفته بود تنها توافقی را میپذیرد که به «برچیدن کامل» غنیسازی منجر شود. حتی جیدی ونس، معاون رییسجمهوری که مواضعی معتدلتر دارد، تاکید کرده که ایران هیچ نیازی به غنیسازی داخلی در هیچ سطحی ندارد؛ همانگونه که ۲۳ کشور از کانادا گرفته تا امارات متحده عربی انرژی هستهای غیرنظامی تولید میکنند بیآنکه خود غنیسازی انجام دهند.»
استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه، نیز روز یکشنبه اعلام کرد: «ما تنها یک خط قرمز بسیار بسیار روشن داریم، و آن هم غنیسازی است. حتی یک درصد توان غنیسازی را هم نمیتوانیم بپذیریم.»
کارولین لویت، سخنگوی کاخ سفید، نیز گفته: «ما صددرصد به این خط قرمز پایبندیم.»
مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، نیز بارها این موضع را تکرار کرده است.
شورای سردبیری والاستریت ژورنال افزوده است: «واکنشهای تهران نشان میدهد که این پیام را دریافت کرده، و هدف آن از مانورهای دیپلماتیک، شکستن این اجماع است. تهران نمیتواند از طریق زور فشار بیاورد زیرا سامانههای پدافندیاش تضعیف شده و نیروهای نیابتیاش نیز در پی حملات اسرائیل در هم شکستهاند، بنابراین به شیوه چانهزنی متوسل شده و مدعی است که خواستههای کلیدی آمریکا، عملا امکان رسیدن به توافق را از بین بردهاند.»
در ادامه این یادداشت گفته شده است: «همانطور که بهنام بنطالبلو، تحلیلگر اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسیها، میگوید: «خط قرمز یک التماسکننده، با خط قرمز یک ابرقدرت فرق دارد.» ترامپ هم این نکته را پیشتر ثابت کرده: او با اعمال فشار، جمهوری اسلامی را مجبور به بازگشت به میز مذاکره کرد.»
شورای سردبیری والاستریت ژورنال افزوده است: «جمهوری اسلامی سالها ادعا میکرد که هرگز با ترامپ مذاکره نخواهد کرد و در دوران بایدن، بارها درباره ترور او سخن گفت. اما پس از آنکه ترامپ اجرای تحریمها را از سر گرفت و تهدید نظامی معناداری شکل داد که نمیشد آن را نادیده گرفت، تهران مجبور شد به پای میز مذاکره بازگردد.»
این روزنامه در پایان یادداشت خود تاکید کرده است: «شاید تهران در نهایت تصمیم بگیرد که نمیتواند از غنیسازی صرفنظر کند یا سانتریفیوژهایش را برچیند. شاید هم به این نتیجه برسد که تهدید استفاده از زور از سوی آمریکا و اسرائیل، صرفا یک بلوف است و آن را نادیده بگیرد. اما اگر مرتکب چنین اشتباهی شود، احتمالا بعدا پشیمان خواهد شد.»
قاسم روانبخش، نماینده مجلس، با بیان اینکه «اگر جلوی قوانین فسادخیز گرفته شود، بخشی از فساد برچیده میشود»، گفت: «در این زمینه رسالت مجلس خیلی سنگین است.»
نایبرییس کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس با اشاره به اینکه «دو سوم قوانین موجود زمینهساز فساد هستند،» افزود: «باید هرچه زودتر قوانین فسادخیز توسط کمیسیونهای مربوطه بررسی و توسط نمایندگان اصلاح یا حذف شود.»
محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی، ۱۹ اردیبهشت گفته بود در کشور ۱۲ هزار و ۵۰۰ قانون وجود دارد که «به زبان عادی، مرگ آنها فرا رسیده و خود زمینهساز فساد هستند.»
خبرگزاری رویترز در گزارشی به بررسی آنچه چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت در دیدار دونالد ترامپ و سیریل رامافوسا، روسای جمهوری آمریکا و آفریقای جنوبی، رخ داد پرداخته و ضمن مقایسه آن با مشاجره دونالد ترامپ و ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهوری اوکراین، پیامدهای این رفتار ترامپ را بررسی کرده است.
رویترز در گزارش خود نوشته است دونالد ترامپ روز چهارشنبه در اقدامی حسابشده، چراغهای دفتر بیضی شکل کاخ سفید را خاموش کرد و سیریل رامافوسا، رییسجمهوری آفریقای جنوبی، را در برابر دوربینهای تلویزیونی هدف جدیدترین حمله ژئوپلتیک خود قرار داد.
بهنوشته رویترز، این صحنه بیسابقه، که آشکارا برای تاثیرگذاری حداکثری از سوی کاخ سفید طراحی شده بود، یادآور دیدار جنجالی با ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهوری اوکراین در ماه فوریه است. ترامپ در این ملاقات، رامافوسا را با ادعاهایی درباره «نسلکشی سفیدپوستان» در آفریقای جنوبی، از جمله قتلهای گسترده و مصادره زمین، مورد انتقاد قرار داد.
این اتفاق بار دیگر نشان داد که ترامپ آمادگی دارد از دفتر بیضی شکل، که بهطور سنتی محلی برای ادای احترام به رهبران خارجی است، به عنوان ابزاری برای تحت فشار گذاشتن میهمانان از کشورهای ضعیفتر یا اعمال فشار بر موضوعاتی که شخصا بر آنها متمرکز است، استفاده کند.
بهنوشته رویترز، این استفاده بیسابقه از جایگاه ریاستجمهوری، ممکن است باعث شود رهبران دیگر کشورها در پذیرش دعوت ترامپ تجدیدنظر کنند؛ چرا که خطر تحقیر عمومی آنها در برابر رسانهها وجود دارد.
رویترز افزوده که این تردید میتواند روابط ایالات متحده با دوستان و شرکای بینالمللی را که در عین حال مورد توجه رقبای بزرگی مانند چین نیز هستند، دشوارتر کند.
این دیدار در ابتدا با هدف بهبود روابط پرتنش میان آمریکا و آفریقای جنوبی، بهویژه پس از اعمال تعرفهها از سوی ترامپ و اتهامات او مبنی بر «نسلکشی سفیدپوستان» و پیشنهاد اسکان اقلیت آفریکانرها در آمریکا، برنامهریزی شده بود.
اما در ادامه، ترامپ دستور داد چراغها را کمنور کنند و سپس ویدیوها و مقالاتی چاپشده را به نمایش گذاشت.
رامافوسا که آماده پاسخگویی بود، هرچند احتمالا انتظار چنین نمایش سیاسی را نداشت، با متانت و توجه کامل تلاش کرد تا ادعاهای میزبانش را رد کند؛ هرچند از انتقاد مستقیم یا تقابل با رییسجمهوری آمریکا، که به حساسیت بیش از حد مشهور است، پرهیز کرد.
او با لحنی شوخطبعانه گفت: «متاسفم که هواپیمایی ندارم که به شما بدهم.»
سخن او کنایهای آشکار به پیشنهاد قطر برای اهدای یک جت لوکس به ترامپ بود که قرار است به هواپیمای رسمی رییسجمهوری آمریکا مشهور به ایر فورس وان تبدیل شود.
وینسنت مگونیا، سخنگوی رامافوسا، پس از این نشست به شبکه نیوز روم آفریکا (Newzroom Afrika) گفت: «کاملا مشخص بود که رییسجمهور رامافوسا را تحریک میکردند. واضح بود که دارند با اعصابش بازی میکنند، اما او وارد این دام نشد.»
کاخ سفید در پاسخ به پرسشی درباره اینکه آیا این دیدار عمدا برای تحتفشار قرار دادن رامافوسا طراحی شده بود، واکنشی فوری نشان نداد و نگفت آیا چنین اقداماتی ممکن است رهبران دیگر کشورها را از سفر به آمریکا باز دارد یا نه.
مقایسه با دیدار پرتنش زلنسکی و ترامپ
کامرون هادسون، پژوهشگر ارشد اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشینگتن، به رویترز گفته که هر چند این دیدار از تلویزیون پخش شد، «اما از خط قرمز عبور نکرد و به خشم یا خصومت آشکار نینجامید، بنابراین از لبه پرتگاه عبور نکرد.»
فضای این دیدار در تضاد کامل با ملاقات چند ماه پیش ترامپ با زلنسکی بود که به مشاجرهای پر سر و صدا میان او، رییسجمهوری اوکراین، و معاونش جیدی ونس انجامید.
زلنسکی نیز مانند رامافوسا، با هدف ترمیم روابط و حفظ حمایت نظامی آمریکا در جنگ علیه روسیه به واشینگتن رفته بود، اما آن دیدار خیلی زود به تنش کشیده شد.
ترامپ، زلنسکی را به «بیاحترامی» متهم کرد و هشدار داد که رفتار او ممکن است جرقه جنگ جهانی سوم را بزند. معاونش، ونس، نیز مدعی شد که زلنسکی به اندازه کافی از کمکهای آمریکا قدردانی نکرده است.
این تنشها، تاثیر قابلتوجهی بر انسجام ائتلاف ناتو در حمایت از اوکراین داشت.
هرچند دیدار با رامافوسا چنین پیامد مستقیمی نداشت، اما آفریقای جنوبی بازیگری مهم در قاره آفریقاست. چین بزرگترین شریک تجاری این کشور است و ایالات متحده پس از چین، دومین شریک بزرگ تجاری آفریقای جنوبی است.
آفریقای جنوبی که پس از قرنها استعمار و آپارتاید، در سال ۱۹۹۴ با رهبری نلسون ماندلا به یک دموکراسی چندحزبی تبدیل شد، قاطعانه اتهامات ترامپ را رد میکند.
«تبعیض نژادی»
از زمان بازگشت ترامپ به قدرت در ژانویه، او کمکهای مالی به آفریقای جنوبی را قطع کرده، سفیر این کشور در واشینگتن را اخراج کرده و برخی از اقلیت سفیدپوست آفریکانر را به خاطر «تبعیض نژادی» در خاک آمریکا اسکان داده است. آفریقای جنوبی این اتهامات را رد میکند.
قانون جدید اصلاحات ارضی در آفریقای جنوبی که با هدف جبران بیعدالتیهای دوران آپارتاید تدوین شده، اجازه مصادره زمین بدون پرداخت غرامت را فقط در مواردی میدهد که «منافع عمومی» ایجاب کند؛ برای مثال، زمینهایی که بلااستفاده ماندهاند. تاکنون هیچ موردی از این نوع مصادره رخ نداده و هر حکمی در این خصوص قابلیت بررسی و تجدیدنظر در دادگاه را دارد.
تیم مارشال، مفسر برجسته سیاست خارجی بریتانیا، در گفتوگو با رادیو تایمز لندن گفت: «اگر کسی هنوز تردید دارد که آن اتفاق با زلنسکی کاملا از سوی کاخ سفید کارگردانی نشده بود، حالا دیگر باید واقعیت را پذیرفته باشد.»
یک سال پس از سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئیسی، رییس پیشین دولت در جمهوری اسلامی، همچنان پرسشهایی جدی درباره ماهیت این سانحه، پیامدهای آن و تاثیرش بر معادلات قدرت در ساختار حاکم جمهوری اسلامی مطرح است.
اگرچه روایت رسمی حکومتی، این حادثه را ناشی از «شرایط اقلیمی پیچیده» و «مه غلیظ» میداند، اما در فضای عمومی و رسانهای، تحلیلها عمدتا معطوف به تاثیرات سیاسی مرگ ناگهانی رئیسی بر موقعیت علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بوده است.
روایت رسمی؛ حادثهای طبیعی بدون شائبه دخالت
ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، در گزارش نهایی خود تاکید کرده که تمامی سامانههای پروازی بالگرد فعال بودهاند و هیچ نشانهای از انفجار، حمله موشکی، خرابکاری سایبری یا نقص فنی مشاهده نشده است. مکالمات خلبان نیز تا لحظه سقوط، عادی گزارش شدهاند. این گزارش، بهصراحت فرضیه خرابکاری یا دخالت خارجی را رد میکند.
با این حال، پرسشهایی در افکار عمومی همچنان باقی است: چرا از میان سه بالگرد، تنها بالگرد حامل رئیسی دچار سانحه شد؟ چرا حتی پس از گذشت یک سال، ابهامات ماجرا همچنان زنده است؟ و چرا نهادهای امنیتی و رسانهای حکومت، بهجای پاسخگویی شفاف، به تکرار روایتهایی پراکنده و گاه متناقض بسنده کردهاند؟
مهرهای کلیدی که حذف شد؟
ابراهیم رئیسی، از زمان تصدی تولیت آستان قدس رضوی تا ریاست قوه قضائیه و سپس ریاستجمهوری، همواره از چهرههای وفادار به رهبر جمهوری اسلامی محسوب میشد.
بسیاری، او را از نامزدهای اصلی جانشینی خامنهای میدانستند. سابقهاش در «هیئت مرگ» دهه شصت، نزدیکیاش به بیت رهبری و مشارکت در سرکوب مخالفان، او را به یکی از عناصر کلیدی جناح تندرو نظام تبدیل کرده بود.
با این حال، کارنامه او در دوران ریاستجمهوری بهشدت زیر سوال بود. تورم افسارگسیخته، سقوط ارزش ریال، افزایش نارضایتی عمومی و ناتوانی دولت در مدیریت بحرانها، از رئیسی چهرهای ضعیف و ناکارآمد ساخت؛ چنانکه به گزارش رویترز، حتی مجلس خبرگان نیز او را از فهرست نامزدهای بالقوه رهبری کنار گذاشته بود.
فرصتهای پس از بحران
سقوط بالگرد رئیسی و کشتهشدن ناگهانی او، فرصت تازهای برای خامنهای فراهم کرد؛ فرصتی که شاید انتظارش را نمیکشید، اما بهشدت به آن نیاز داشت. خامنهای توانست در فقدان رئیسی، از «دولت مقاومت» بهسوی «دولت مذاکره» چرخشی ملموس انجام دهد، آن هم بدون پرداخت هزینههای مرسوم تغییر مسیر.
او در سخنرانی خود در سالگرد این حادثه، اذعان کرد که در دوران رئیسی نیز مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا در جریان بوده، اما بینتیجه مانده است. این اعتراف، گرچه خبر تازهای نبود، اما دست رهبر را برای تغییر مسیر بازتر میگذارد.
برخی تحلیلگران، از جمله در گاردین و والاستریت ژورنال، نوشتهاند که حذف رئیسی مسیر را برای انتقال رهبری به مجتبی خامنهای، پسر رهبر جمهوری اسلامی، هموارتر کرده است؛ گمانهای که همزمان با تلاش رسانههای وابسته به نهاد رهبری برای تطهیر چهره مجتبی و پررنگکردن وفاداریاش به «سید علی»، تقویت میشود.
در غیاب شفافیت، شایعه رونق میگیرد
در غیاب روایت رسمی قابلاعتماد، روایتهای غیررسمی و گاه تخیلی در فضای عمومی گسترده شدهاند؛ از فرضیههای مربوط به خرابکاری از سوی اسرائیل، آمریکا یا جمهوری آذربایجان، تا داستانسازیهای نمادین درباره «خرسهایی» که رئیسی را خوردهاند.
در همین بستر، حتی «کتاب خاطرات جعلی رئیسی» نیز منتشر شد و فایلهای صوتی ساختگی در فضای مجازی دستبهدست شد.
در تازهترین اظهارنظر رسمی، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، تاکید کرد که اسرائیل نقشی در این حادثه نداشته است.
چشمانداز قدرت پس از رئیسی
برخی از ناظران معتقدند حذف رئیسی از معادلات قدرت، نوعی بازتوزیع فرصتها در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی را به همراه داشته است.
اکنون، چهرههایی از حلقههای نزدیک به بیت، سپاه، قوه قضاییه و جریانهای امنیتی، خود را واجد صلاحیت برای جانشینی میدانند. در عین حال، فضا بهگونهای باز شده که رقابت میان جناحها تشدید شده، اما افق آینده برای مردم همچنان تیره و مبهم است.
نظام جمهوری اسلامی، اگرچه تلاش دارد این واقعه را در قالب «شهید خدمت» و «حادثهای طبیعی» بازتعریف کند، اما بسیاری در داخل و خارج از کشور، آن را نه پایان یک دوره، بلکه آغاز مرحلهای تازه از منازعه قدرت میدانند؛ مرحلهای که شاید بیش از هر زمان دیگری، به آینده نقش مجتبی خامنهای در ساختار قدرت مرتبط باشد.
ما در «برنامه با کامبیز حسینی» از شما پرسیدیم: خامنهای با مرگ رئیسی، چه از دست داد و چه به دست آورد؟
نسخه کامل این برنامه با حضور نعمیه دوستدار را این پایین میتوانید تماشا کنید.
وبسایت آکسیوس بهنقل از دو منبع مطلع در اسرائیل که نامشان را اعلام نکرد، گزارش داد که اسرائیل در حال آمادهسازی خود است تا در صورت شکست مذاکرات واشینگتن و تهران دست به حملهای سریع علیه تاسیسات هستهای ایران بزند.
بهگفته این منابع، جامعه اطلاعاتی اسرائیل طی روزهای اخیر ارزیابی خود را تغییر داده و از خوشبینی نسبت به دستیابی به توافق هستهای به این باور رسیده که مذاکرات در آستانه فروپاشی قرار دارد.
یکی از این منابع به آکسیوس گفت که ارتش اسرائیل معتقد است پنجره عملیاتی برای انجام موفق حمله به تاسیسات ایران بهزودی بسته خواهد شد و اگر مذاکرات شکست بخورد، اسرائیل باید بلافاصله دست به اقدام بزند. این منبع از بیان دلایل کاهش اثربخشی حمله در آینده خودداری کرد.
خبر آمادگی اسرائیل برای حمله به تاسیسات اتمی ایران در صورت شکست مذاکرات را ابتدا شبکه سیانان اعلام کرد.
این شبکه سهشنبه ۳۰ اردیبهشت به نقل از مقامات آمریکایی گزارش داد که اطلاعات جدید دستگاههای اطلاعاتی ایالات متحده نشان میدهد که اسرائیل در حال آماده شدن برای حمله به تاسیسات هستهای ایران است.
اظهارات مقامات آمریکایی ساعاتی پس از سخنان روز سهشنبه علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، عنوان شد.
او در این سخنرانی گفت که انتظار ندارد مذاکرات با آمریکا به نتیجه برسد. علی خامنهای درخواست واشینگتن برای توقف کامل غنیسازی اورانیوم را «یاوهگویی و غلط زیادی» توصیف کرد. او بار دیگر تاکید کرد که حکومت ایران بر حق خود در غنیسازی مطابق با معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) پافشاری خواهد کرد.
آکسیوس نیز چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت در گزارش خود نوشت که دو منبع اسرائیلی که با این وبسایت خبری گفتوگو کردهاند، گزارش شبکه سیانان را تایید کردند.
این دو منبع گفتند که ارتش اسرائیل رزمایشها و آمادگیهای لازم برای حمله احتمالی به ایران را آغاز کرده است. یکی از آنها به آکسیوس گفت: «تمرینات بسیاری صورت گرفته و ارتش آمریکا کاملا در جریان امور است و میداند اسرائیل در حال آماده شدن است.»
منبع دیگر نیز به آکسیوس گفت: «بنیامین نتانیاهو منتظر فروپاشی مذاکرات هستهای و لحظهای است که ترامپ از روند گفتوگوها ناامید شود و چراغ سبز لازم را بدهد.»
آکسیوس همچنین بهنقل از یک مقام آمریکایی که نام او را نیز اعلام نکرد، نوشت که دولت ترامپ نگران آن است که نتانیاهو حتی بدون دریافت تایید رسمی از رییسجمهوری، دست به اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی بزند.
بهگفته یک مقام اسرائیلی، نتانیاهو اوایل این هفته نشستی بسیار حساس با جمعی از وزیران و مقامهای امنیتی و اطلاعاتی برگزار کرد تا وضعیت مذاکرات هستهای را بررسی کند.
وضعیت مذاکرات چگونه است؟
این تحولات در شرایطی رخ میدهد که سرانجام پس از ابهامات فراوان اعلام شد که پنجمین دور گفتوگوهای هستهای میان جمهوری اسلامی و آمریکا قرار است جمعه، دوم خرداد، در رم برگزار شود.
در دور پیشین مذاکرات که ۱۰ روز پیش در عمان برگزار شد، استیو ویتکاف نماینده ویژه رییسجمهوری آمریکا در امور خاورمیانه، یک پیشنهاد مکتوب برای توافق به طرف ایرانی ارائه داد. تا پیش از آن، امید به دستیابی به توافق در حال افزایش بود اما مذاکرات بهدلیل اختلاف بر سر غنیسازی اورانیوم در خاک ایران با مانعی جدی مواجه شده است.
ویتکاف در همین زمینه به شبکه ایبیسی گفت: «ما یک خط قرمز بسیار روشن داریم و آن هم غنیسازی است. حتی ظرفیت غنیسازی یک درصدی را نمیتوانیم بپذیریم.»
در مقابل، مقامات جمهوری اسلامی بارها تاکید کردهاند که بدون حق غنیسازی در داخل، هیچ توافقی را امضا نخواهند کرد.
آکسیوس بهنقل از دو منبع اسرائیلی خود نوشت که هرگونه حمله اسرائیل به ایران نه یک اقدام دفعی و کوتاه مدت، بلکه کارزاری نظامی خواهد بود که حداقل یک هفته به طول خواهد انجامید.
بهنوشته آکسیوس، چنین عملیاتی بسیار پیچیده و خطرناک خواهد بود؛ هم برای اسرائیل و هم برای کل منطقه. کشورهای منطقه نگراناند که این حمله باعث آلودگی رادیواکتیو گسترده شود و آتش جنگی وسیع را در منطقه شعلهور کند.
نتانیاهو چه میگوید؟
نتانیاهو در نخستین کنفرانس مطبوعاتی خود طی شش ماه گذشته، اعلام کرد که اسرائیل و ایالات متحده در موضوع ایران کاملا همسو هستند.
او گفت: «ما به منافع آمریکا احترام میگذاریم و آنها نیز به منافع ما احترام میگذارند و این منافع تقریبا بهطور کامل همپوشانی دارند.»
نتانیاهو افزود که از هر توافقی که مانع غنیسازی اورانیوم از سوی ایران شود و راه رسیدن این کشور به سلاح هستهای را مسدود کند، استقبال خواهد کرد.
با این حال، او تاکید کرد: «اما در هر صورت، اسرائیل حق دفاع از خود را در برابر حکومتی که ما را به نابودی تهدید میکند، برای خود محفوظ میداند.»
خبرنگار نشریه پولیتیکو به نقل از دو مقام آمریکایی گزارش داد وزارت خارجه آمریکا ژیو وانگ، زندانی پیشین آمریکایی چینیتبار در ایران، را بهعنوان مشاور ارشد در امور ایران منصوب کرده است.
این مقامها که نخواستند نامشان بهدلیل نداشتن مجوز رسمی برای صحبت درباره انتصابات داخلی فاش شود، به فلیشیا شوارتز گفتند وانگ بهتازگی به اداره امور خاور نزدیک پیوسته است.
این پژوهشگر دانشگاه پرینستون آمریکا از مرداد سال ۹۵ تا آذر سال ۹۸ به مدت سه سال و چهار ماه در ایران زندانی بود.
وانگ به جرم جاسوسی به ده سال زندان محکوم شده بود، اما درپی یک توافق تبادل زندانی در آذر ۱۳۹۸، از اوین آزاد شد و به آمریکا بازگشت.