فرج سرکوهی، روزنامهنگار، در برنامه «چشمانداز» گفت: «جمهوری اسلامی همواره با سرکوب تشکلهای مستقل، مانع از شکلگیری جامعه مدنی شده، اما اعتصاب کامیونداران نشان میدهد زیر پوست جامعه تحولات بزرگی در جریان است، آمادگی جامعه برای همبستگی در مقاومت و مبارزه افزایش یافته است.»
اعتصاب سراسری کامیونداران و رانندگان خودروهای سنگین با وجود فشارهای حکومتی وارد یازدهمین روز شده است.
این اعتصاب تاکنون در ۱۵۵ شهر در سراسر ایران گسترش یافته است.
فروغ کنعانی، پژوهشگر جامعهشناسی، به ایراناینترنشنال گفت: «در تحلیل این اعتصابات، به نظرم باید موضوع را در دو بُعد کلی بررسی کنیم. اول اینکه آیا حاکمیت اصلا نگاهی نرمال و دموکراتیک به اینگونه اعتراضها دارد یا نه؟ در یک ساختار نرمال، وقتی کارگران دست از کار میکشند، حکومت آن را بهعنوان یکی از حقوق مشروع شهروندان به رسمیت میشناسد. اما در ایران، نگاه رسمی به اعتصاب بهگونهای است که گویی با یک حرکت امنیتی یا تهدیدآمیز روبهرو هستند، نه یک کنش مدنی.»
کنعانی در ادامه افزود: «باید بپذیریم که جمهوری اسلامی این اعتراضها را نوعی بحران هژمونیک میداند. یعنی نظامی که برای خود اقتداری مطلق قائل است، حالا میبیند که آن اقتدار در حال فروریختن است.»
او با اشاره به این که کارگران، که در ادبیات رسمی از مظلومترین و زحمتکشترین اقشار به شمار میروند، تاکید کرد حالا این کارگران مطالبهگر شدهاند؛ حتی اگر این مطالبهگری سرد و پراکنده باشد، باز هم برای ساختار قدرت نگرانکننده است.
روزنامه فایننشال تایمز گزارش داد جمهوری اسلامی برای مقابله با حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل، سامانههای پدافند هوایی خود را تقویت کرده و یک دفاع چندلایه ایجاد کرده است.
با این حال، تحلیلگران میگویند ساختار فرماندهی این پدافندها پراکنده و نامنسجم است.
فرزین ندیمی، تحلیلگر امور دفاعی و امنیتی، در گفتوگو با ایراناینترنشنال گفت: «حملات پیشین اسرائیل به ایران جنبه آزمایشی داشت و اگر حملهای با هدف نابودی همه تأسیسات هستهای ایران انجام شود، نیاز به برنامهریزی دقیق و توجه به توان دفاعی ایران خواهد بود؛ موضوعی که جمهوری اسلامی سالهاست برای آن آماده میشود.»
او افزود یک شبکه پدافند یکپارچه تحت پوشش قرارگاه خاتمالانبیا شکل گرفته که امکانات سپاه پاسداران و ارتش را دربر میگیرد.
به گفته ندیمی، جمهوری اسلامی از اواخر دهه ۱۳۹۰ تلاش کرده سیستمهای پدافندی خود را در قالب پروژهای با عنوان «سیستم پیامبر اعظم» یکپارچه کند.
مسعود منیری، کارشناس انرژی هستهای، در گفتوگو با ایراناینترنشنال گفت: «اگر کنسرسیومی از سوی غربیها پیشنهاد میشود، هدف آن حل مسئله غنیسازی در داخل ایران است، اما طبیعتا طرف غربی میخواهد این کنسرسیوم خارج از خاک ایران مستقر باشد.»
منیری گفت پیشنهاد تعلیق موقت غنیسازی در برابر به رسمیت شناختن حق غنیسازی از سوی آمریکا شاید در کوتاهمدت راهحلی برای بحران هستهای ایران باشد، اما با پایان یافتن دوره تعلیق، این مسئله دوباره به یک چالش سیاسی تبدیل میشود.
حسین آقایی، پژوهشگر روابط بینالملل و امور استراتژیک، به رویدادهای دهم خرداد اشاره کرد و به ایراناینترنشنال گفت همزمان با ارائه گزارش محرمانه آژانس درباره افزایش چشمگیر میزان اورانیم با غنای ۶۰ درصد در ایران و موضعگیری سخت تروئیکای اروپایی، شاهد ارسال پیشنهاد دقیق و قابل پذیرش آمریکا برای توافق با جمهوری اسلامی بودیم.
او گفت همزمان با گشوده شدن جبهه جدید فشار بر ایران، این برگه شرایط و پیشنهاد آمریکا به دست جمهوری اسلامی رسید و حالا تهران باید ظرف حداکثر دو هفته تصمیمش را بگیرد.
اشاره آقایی به اظهارات سخنگوی کاخ سفید است که گفت استیو ویتکاف، نماینده ویژه دولت ترامپ در امور خاورمیانه، پیشنهادی دقیق و قابل قبول برای توافق هستهای به ایران ارائه داده است و عباس عراقچی از بررسی این پیشنهاد و پاسخ به آن در روزهای آینده خبر داد.
تشکیل یک کنسرسیوم منطقهای برای غنیسازی اورانیوم و به رسمیت شناختن حق جمهوری اسلامی برای غنیسازی به شرط تعلیق کامل غنی سازی داخل ایران بخشی از پیشنهادات آمریکاست.
آقایی گفت موضوع اصلی در این پیشنهاد، تشکیل کنسرسیوم نیست، بلکه باید تکلیف سانترفیوژهای داخل ایران، تاسیسات اتمی نطنز، اصفهان و فردو مشخص شود.
به گفته این پژوهشگر، جمهوری اسلامی به داشتن حق غنیسازی، حفظ سانترفیوژها و زیرساخت اتمی به عنوان ابزار بازدارنده نگاه میکند و نمیخواهد آن را از دست بدهد.
او افزود: «اگر شرایط همینها باشد که در خبرها خواندیم، یعنی آمریکا از شرایط اولیه خود کوتاه آمده و میخواهد به توافقی بینابینی برسد که قابل پذیرش تهران باشد. اما حتی در همین شرایط هم خطوط قرمزی برای جمهوری اسلامی وجود دارد که میتواند مشکلزا باشد.»
آقایی تاکید کرد: «اگر میزان فشار همینقدر باشد، جمهوری اسلامی به توافق جامع تن نخواهد داد.»
با اینحال به گفته او، تهران هیچ چاره دیگری ندارد، یا توافق مدنظر آمریکا را میپذیرد یا به سمت تنش بیشتر میرود.
علیرضا نامور حقیقی، تحلیلگر سیاسی، به ایراناینترنشنال گفت گزارش محرمانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دلیل نکات انتقادی خود درباره فعالیت هستهای ایران، هم میتواند زمینهساز فعال سازی مکانیسم ماشه از سوی اروپاییها باشد و هم به محکومیت ایران در شورای حکام منجر شود.
به گفته او، این اتفاقات میتواند ابزار چانهزنی قدرتمندتر و بیشتری برای مذاکرات در اختیار آمریکا قرار دهد.
نامور حقیقی درباره طرح استیو ویتکاف، نماینده ویژه دولت ترامپ در امور خاورمیانه، درباره توافق با جمهوری اسلامی گفت مجموع پیشنهاداتی که آمریکا مطرح کرده، از لحاظ تاریخی تهران را در موقعیت تقابل یا تعامل با غرب قرار داده است.
این تحلیلگر سیاسی تاکید کرد که هنوز جزییات طرح ویتکاف مانند اینکه آمریکا چه تقاضایی دارد و در ازای آن چه جایزهای به ایران میدهد، مشخص نیست؛ درحالیکه تهران برای بعد از توافق، تضمینهای امنیتی و حقوقی و اقتصادی میخواهد.
او افزود: «به شکل کلی میدانیم که آمریکا میخواهد ایران غنیسازی خود را تعلیق کند اما این حق را برای جمهوری اسلامی به رسمیت بشناسد؛ مانند همان دوره اعتمادسازی که آمریکا با برزیل و کره جنوبی هم انجام داد. اگر در این دوره چند ساله ایران راهبرد خود را تغییر دهد و سیاست نابودی اسرائیل و اخراج آمریکا از منطقه را کنار بگذارد توافق میتواند به جایی برسد.»
نامور حقیقی گفت اگر تهران بر تداوم غنیسازی به هر طریقی اصرار داشته باشد، این توافق به ثمر نخواهد رسید.
او هشدار داد: «اگر این توافق شکل نگیرد، تقابلهای اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی و چشمانداز آینده میتواند به تمامیت ارضی و توسعه کشور ضربه بزند.»