ثمانه قدرخان، روزنامهنگار و عضو نحریریه ایرانوایر میگوید: «حکومت با محدود کردن اینترنت و رسانهها تلاش میکند جریان اطلاعرسانی آزاد را مختل کند تا تصاویر صفهای نان، پمپ بنزین و کمبود آذوقه به خارج از کشور نرسد و افکار عمومی جهان از بحران داخلی مطلع نشود.»
در ادامه واکنشها به حملات اسرائیل به زیرساختهای نظامی و دفاعی ایران، علی افشاری، تحلیلگر سیاسی، در گفتوگو با ایراناینترنشنال، از ابعاد حقوقی، سیاسی و راهبردی این تحولات انتقاد کرد و نسبت به پیامدهای بلندمدت آن برای کلیت ایران هشدار داد.
افشاری در ابتدا با اشاره به مبنای حقوقی حملات اسرائیل گفت: «اقدام اسرائیل، در چهارچوب حقوق بینالملل، غیرقانونی، نامشروع و تجاوزکارانه است. ادعای حمله پیشدستانه آنها بدون ارائه مدرک یا شواهد معتبر مطرح شده، و بیشتر رنگوبوی جاهطلبی منطقهای و زورگویی دارد، نه دفاع مشروع.»
او افزود: «این حملات فراتر از جمهوری اسلامی است. اسرائیل در حال هدف قرار دادن ساختار دفاعی و امنیتی ایران بهعنوان یک کل است. هدف نهایی، تضعیف موقعیت راهبردی ایران در منطقه است؛ صرفنظر از اینکه چه رژیمی در تهران سر کار باشد.»
افشاری سپس به این نکته پرداخت که اگر منطق اسرائیل به عنوان یک قاعده پذیرفته شود، پیامد آن خطرناک خواهد بود :«اگر هر کشوری صرفاً بر اساس برداشت خود، بدون اتکا به سازوکارهای بینالمللی، اقدام نظامی کند، عملاً وارد وضعیت قانون جنگل میشویم. این همان چیزی است که فیلسوفانی مثل هابز، وضع طبیعی پیشامدنی مینامند. امنیت در چنین جهانی، فقط به معنای حذف طرف مقابل است.»
به گفته افشاری، تجربه سوریه نیز میتواند الگویی هشداردهنده باشد:«ما دیدیم که پس از تضعیف حکومت بشار اسد، اسرائیل بدون هیچگونه ملاحظهای خاک سوریه را هدف قرار داد. امروز اگر جمهوری اسلامی تضعیف یا ساقط شود، ایران میتواند به سوریه دوم بدل شود. حملات فعلی اسرائیل صرفاً به جمهوری اسلامی محدود نمیشود؛ بلکه توان دفاعی ایران را در کل نشانه گرفتهاند.»
او همچنین نسبت به روندهای موجود در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی فارسیزبان هشدار داد و گفت:«در این فضا سرمایهگذاری سنگینی شده تا حملات اسرائیل را مشروع جلوه دهند. من به آزادی اندیشه معتقدم، اما میهندوستی یعنی دفاع از استقلال و تمامیت ایران، نه وابستگی به یکی از بدنامترین حکومتهای دنیا.»
افشاری تصریح کرد که تغییر نظام سیاسی در ایران باید از درون و توسط مردم شکل بگیرد، نه با دخالت خارجی:«جنایتکاران جمهوری اسلامی باید در دادگاهی ملی و منصفانه محاکمه شوند، اما نتانیاهو، با دستهای آلوده به خون کودکان و فهرستی از جنایتها در فلسطین و لبنان، هیچ مشروعیتی برای تعیین سرنوشت مردم ایران ندارد.»
او در پایان تاکید کرد:«تاریخ ایران نشان داده کسانی که به قدرتهای خارجی تکیه کردند، نه مشروعیت گرفتند و نه به اعتماد مردم دست یافتند. با جنایت، نمیتوان جلوی جنایت را گرفت—فقط چرخه آن را ادامه میدهیم. مردم ایران باید هوشیار باشند؛ استقلال کشور را نباید قربانی نفرت از جمهوری اسلامی کرد.»
شایان سمیعی، کارشناس امنیت ملی میگوید: «الان دیگر در آمریکا و در کشورهای اروپایی به طور واضح اعلام میکنند که حکومت جمهوری اسلامی، حکومتی واپسگرا و قهقرایی است که برای منطقه خاورمیانه تبدیل به یک معضل شده و برای رهایی از شر این حکومت، باید در راستای تغییر رژیم گام برداشت.»
شهرام خلدی، پژوهشگر تاریخ خاورمیانه و روابط بینالملل، به ایراناینترنشنال گفت: «اسرائیلیها ماتریکسهایی طراحی کردهاند که در هر کدام واکنش مناسب به رویداد ‘ایکس’ مشخص شده است. به این ترتیب، تمام احتمالات ممکن را از پیش بررسی کردهاند.»
او افزود:«این ماتریکسها نه تنها واکنشهای جمهوری اسلامی را در نظر گرفتهاند، بلکه نقصها و کاستیهای احتمالی در مواجهه با این رویدادها را نیز پیشبینی کردهاند.»
خلدی گفت:«علاوه بر این، اسرائیل واکنش ایالات متحده و کشورهای اروپایی را نیز در این سناریوها لحاظ کرده است تا تمام جوانب این بحران را به دقت مدیریت کند.»
امیر حمیدی، کارشناس امنیت ملی، به ایراناینترنشنال گفت: «عملیات گسترده اسرائیل مقطعی نیست، بلکه آغاز دکترین امنیتی جدید و پیشگیرانه برای مهار برنامه هستهای و ماشین نظامی سپاه پاسداران است. جمهوری اسلامی دیگر نمیتواند پشت دیپلماسی پنهان شود.»
مهدی عربشاهی، تحلیلگر سیاسی میگوید: «در حمله اسرائیل نشانههایی از تمایل به تغییر رژیم دیده میشود. اگر جمهوری اسلامی بماند، ایران ممکن است مانند عراق پس از جنگ ۱۹۹۱ شود؛ صدام در قدرت ماند، اما توان اداره کشور را نداشت. این سناریو برای ایران فاجعهبار است.»