لبنان با تضعیف جمهوری اسلامی و حزبالله فرصت خروج از درگیری را پیدا میکند
بهدنبال جنگ ۱۲ روزهای که با حملات هوایی اسرائیل آغاز شد و با مشارکت محدود آمریکا همراه بود، جمهوری اسلامی در موقعیتی آسیبپذیرتر از هر زمان دیگری قرار گرفته است؛ وضعیتی که بهگفته تحلیلگران، پیامدهای عمیقی برای آینده لبنان، یکی از کانونهای سنتی نفوذ منطقهای تهران، خواهد داشت.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، در نامهای به رییسجمهوری برزیل اعلام کرد که از اول اوت تعرفه ۵۰ درصدی بر محصولات وارداتی از این کشور اعمال خواهد شد و همزمان حمایت خود را از ژایر بولسونارو، رییسجمهوری پیشین برزیل، ابراز کرد.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده، چهارشنبه ۱۸ تیر در نامهای به لولا داسیلوا، رییسجمهوری برزیل، اعلام کرد این تعرفه جدید «جدا از تعرفههای بخشی یا بخشی-صنعتی» اعمال خواهد شد.
ترامپ در این نامه همچنین از ژایر بولسونارو، رییسجمهوری پیشین برزیل، حمایت کرده است.
ترامپ ۱۶ تیر در پیامی در شبکه اجتماعی تروثسوشال نوشته بود: «هر کشوری که با سیاستهای ضدآمریکایی بریکس همراهی کند، مشمول تعرفه اضافی ۱۰ درصدی خواهد شد. هیچ استثنایی در این سیاست وجود نخواهد داشت. از توجه شما به این موضوع سپاسگزارم!»
وزیر خزانهداری آمریکا نیز گفت اگر شرکای تجاری این کشور با واشینگتن به توافق نرسند، تعرفههای تجاری از ۱۰ مرداد اعمال خواهند شد.
ماو نینگ، سخنگوی وزارت خارجه چین، در واکنش به تهدیدهای ترامپ گفت: «تعرفهها نباید بهعنوان ابزاری برای اعمال فشار و اجبار به کار گرفته شوند.»
او افزود که گروه بریکس از «همکاری برد-برد» حمایت میکند و «علیه هیچ کشوری نیست.»
برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی، مصر، اتیوپی، امارات متحده عربی، ایران و اندونزی عضو بریکس هستند.
این مجموعه سال ۲۰۰۶، با چهار عضو و با هدف تقویت همکاریهای اقتصادی، سیاسی و توسعهای شکل گرفت و پس از حدود ۲۰ سال به یک اتحاد ژئوپلتیک تبدیل شده است.
نگرانی اعضای بریکس از اقدامات ترامپ
وزیران امور خارجه کشورهای عضو بریکس، یکشنبه ۱۵ تیر در بیانیه پایانی نشست خود در برزیل نسبت به «سوء استفاده برخی کشورها از جایگاه مسلط خود در نظام مالی بینالمللی» ابراز نگرانی کردند.
به نظر میرسد در این بخش عبارت «اعمال تدابیر محدودکننده فراسرزمینی علیه کشورهای در حال توسعه» به تعرفههایی اشاره دارد که دولت ترامپ بر انواع محصولات وارداتی از کشورهای مختلف وضع کرده است.
در بخشی دیگر، بر لزوم «چندجانبهگرایی و رد یکجانبهگرایی» تاکید شده است؛ اصطلاحی که در ادبیات سیاسی برخی کشورها برای توصیف سیاست خارجه ایالات متحده به کار میرود.
ایران به دنبال جلب حمایت در بریکس
در حالیکه ترامپ تعرفههای جدیدی را علیه کشورهای عضو بریکس اعمال کرده، جمهوری اسلامی همچنان در پی بهرهگیری از ظرفیتهای این اتحاد است. وزیران امور خارجه بریکس در بیانیه اخیر خود، بدون اشاره مستقیم به ایالات متحده و اسرائیل، «حملات نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران از ۱۳ ژوئن» را محکوم کردند. آنها همچنین در بخش دیگری از بیانیه، نسبت به «حملات عمدی به زیرساختهای غیرنظامی و تاسیسات هستهای صلحآمیز» ابراز نگرانی کرده و این اقدامات را «نقض حقوق بینالملل و منشور ملل متحد» توصیف کردند.
جمهوری اسلامی در سالهای اخیر امیدوار بوده است که با عضویت در بریکس، بتواند بخشی از تحریمهای آمریکا را خنثی یا دستکم کماثر کند و از نفوذ گسترده دلار در مبادلات مالی جهانی بکاهد؛ نفوذی که فشار مضاعفی بر اقتصاد ایران وارد کرده و دسترسی این کشور به منابع ارزی را بهطور جدی محدود ساخته است.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در گفتوگو با یک روزنامه لهستانی تاکید کرد هیچ نشانهای از در اختیار داشتن سلاح هستهای از سوی ایران وجود ندارد، اما کاهش سطح همکاری تهران با آژانس، تهدیدی فزاینده برای امنیت جهانی ایجاد کرده است.
رافائل گروسی چهارشنبه ۱۸ تیر در مصاحبه با روزنامه لهستانی «ژچپوسپولیتا» گفت: «هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد ایران سلاح هستهای در اختیار دارد، اما خطرها در حال افزایش است.»
نیکولا لِرنر، رییس اداره کل امنیت خارجی فرانسه ۱۷ تیر در گفتوگو با شبکه تلویزیونی السیآی گفته بود: «همه مراحل برنامه هستهای ایران از جمله مواد، فرایند تبدیل، ساخت هسته، و سامانههای پرتاب، بهشدت آسیب دیده و دچار تاخیر شدهاند، اما هنوز هیچ قطعیتی درباره محل نگهداری اورانیوم غنیشده ایران وجود ندارد.»
گروسی با اشاره به کاهش دسترسی بازرسان آژانس به تاسیسات هستهای ایران، این وضعیت را تهدیدی برای امنیت بینالمللی توصیف کرد و هشدار داد: «هرچه دسترسی ما کمتر باشد، خطرها بیشتر میشود.»
روزنامه والاستریت ژورنال ۱۳ تیر به نقل از منابع آگاه گزارش داد شماری از بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در جریان درگیری اخیر میان اسرائیل و جمهوری اسلامی در تهران حضور داشتند، به دلایل امنیتی ایران را ترک کردند.
در پی اقدام جمهوری اسلامی برای لغو الزام همکاری با آژانس بیالمللی انرژی اتمی، آمریکا آن را غیر قابل قبول توصیف کرد. اسرائیل، از کشورهای امضاکننده برجام خواست تا مکانیسم ماشه برای بازگشت فوری تحریمها را فعال کنند و سخنگوی آلمان گفت ایران در حال مخابره پیامی فاجعهبار است.
مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم، ۱۱ تیر قانون «الزام دولت به تعلیق همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی» را برای اجرا ابلاغ کرد؛ قانونی که یک روز پس از توقف جنگ ۱۲ روزه، با اکثریت آرا نمایندگان مجلس همکاری با این نهاد مستقر در وین را به حالت تعلیق در میآورد.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ادامه این مصاحبه تاکید کرد راهحل مقابله با برنامه هستهای ایران، «حمله نظامی» نیست، چرا که «چنین حملههایی نمیتوانند دانش یا زیرساخت صنعتی ایران را از بین ببرند».
به گفته گروسی، تنها گزینه موثر، رسیدن به «توافقی شفاف و بلندمدت» با «سختگیرانهترین سیستم بازرسی» است.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه دوشنبه ۱۶ تیر از آمادگی مسکو برای کمک به حل و فصل پرونده هستهای جمهوری اسلامی خبر داد و گفت روسیه میتواند اورانیوم با غنای بالا را از ایران دریافت کند و پس از فرآوری، آن را به تهران بازگرداند.
پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، در دیدار با بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل در پنتاگون، از عملیات مشترک علیه برنامه هستهای ایران تمجید کرد و اسرائیل را «متحدی نمونه» خواند. نخستوزیر اسرائیل نیز تاکید کرد ایران و خاورمیانه پیام قدرت اتحاد اسرائیل و آمریکا را دریافت کردهاند.
به گزارش روزنامه تایمز اسرائیل، هگست چهارشنبه ۱۸ تیر در آستانه دیدار با نتانیاهو در پنتاگون، گفت: «متحدان زیادی وجود دارند، اما برخی متحدان واقعا عمل میکنند.»
او با اشاره به مهلت ۶۰ روزهای که دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، برای مذاکره به تهران داده بود، گفت: «پس از ۶۰ روز مذاکره، ترامپ بسیار روشن بود. او به ایران هر فرصتی را داد و بعد از آن عملیات انجام شد.»
بنیامین نتانیاهو در این دیدار گفت: «خلبانان اسرائیلی و خلبانان بمبافکنهای بی-۲ پیامی به جهان فرستادند. فکر میکنم ایران متوجه شد، فکر میکنم خاورمیانه متوجه شد.»
او از ایالات متحده بابت نقش آن در حمله به جمهوری اسلامی قدردانی کرد و گفت: «ما صمیمانهترین تشکر و قدردانی را از سنتکام، ارتش آمریکا، وزیر دفاع و رییسجمهور ایالات متحده داریم. فوقالعاده بود.»
نتانیاهو چهارشنبه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که او و ترامپ درباره «پیروزی بزرگی که علیه حکومت ایران به دست آوردهاند» گفتوگو کردند.
نتانیاهو: تمرکز همچنان بر غزه است
نخستوزیر اسرائیل تاکید کرد که در دیدار با ترامپ بر مسئله آزادی گروگانها در نوار غزه تمرکز داشته است.
نتانیاهو که برای سومین بار از زمان آغاز ریاستجمهوری ترامپ به آمریکا سفر کرده، پیشتر به خبرنگاران گفت که اگرچه کارزار نظامی اسرائیل در غزه هنوز تمام نشده، اما مذاکرات برای رسیدن به آتشبس در حال انجام است.
ترامپ سهشنبه برای دومین بار طی دو روز با نتانیاهو دیدار کرد.
استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، با اشاره به پیشرفت در مذاکرات گفت تعداد اختلافها میان اسرائیل و حماس از چهار به یک مورد کاهش یافته و ابراز امیدواری کرد که توافق آتشبس موقت تا پایان هفته نهایی شود.
او افزود که طرح پیشنهادی شامل آتشبس ۶۰ روزه و آزادی ۱۰ گروگان زنده و ۹ گروگان کشتهشده خواهد بود.
طاهر النونو، از مقامهای حماس، به رویترز گفت: «درگیر دوری دشوار از مذاکرات هستیم» و تاکید کرد که ورود بدون مانع کمکهای بشردوستانه به غزه، محل عقبنشینی نیروهای اسرائیلی و تضمینهایی برای رسیدن به آتشبس دائمی از محورهای اصلی مذاکره برای حماس است.
منابع آگاه به پایگاه خبری اکسیوس گفتهاند هیاتی از قطر، که میزبان مذاکرات غیرمستقیم میان اسرائیل و حماس است، پیش از ورود نتانیاهو به واشینگتن با مقامهای کاخ سفید دیدار کرده است. کاخ سفید تاکنون درباره این گزارش اظهارنظری نکرده است.
نتانیاهو پیش از رفتن به کنگره آمریکا، با جِیدی ونس، معاون رییسجمهور، دیدار کرد و قرار است روز چهارشنبه با رهبران مجلس سنا نیز گفتوگو کند.
لیندا یاکارینو، مدیرعامل شرکت ایکس متعلق به ایلان ماسک، تنها چند ماه پس از واگذاری این پلتفرم به استارتاپ هوش مصنوعی ایکس، از سمت خود استعفا کرد.
خبرگزاری رویترز چهارشنبه ۱۸ تیر در گزارشی نوشت استعفای یاکارینو تنها یک روز پس از آن صورت گرفت که «گروک»، چتبات هوش مصنوعی توسعهیافته از سوی ایکسایآی، محتوایی درباره آدولف هیتلر در این پلتفرم منتشر کرد. این پستها پس از واکنشهای شدید عمومی حذف شدند.
یاکارینو در پستی در ایکس نوشت: «ما با کارهای اولیه حیاتی شروع کردیم، از جمله اولویت دادن به ایمنی کاربران، بهویژه کودکان، و بازسازی اعتماد تبلیغدهندگان.»
ایلان ماسک در پاسخ به این پست، از تلاشهای یاکارینو قدردانی کرد.
گیل لوریا، تحلیلگر شرکت دی.ای. دویدسون، گفت: «کنارهگیری ناگهانی یاکارینو ممکن است ناشی از ناسازگاری رویکرد او با سبک مدیریتی ایلان ماسک باشد. این اختلاف ممکن است پس از رفتار تهاجمی چتبات گروک تشدید شده باشد.»
استارتاپ هوش مصنوعی ایکسایآی، در ماه مارس سال جاری، پلتفرم ایکس را در قالب معاملهای به ارزش ۳۳ میلیارد دلار و بهصورت سهام خریداری کرد.
یاکارینو در سال ۲۰۲۳ برای هدایت تحولات پلتفرم و اجرای چشمانداز ماسک به این سمت منصوب شد. او پیش از این، در شرکت انبیسی یونیورسال بخش تبلیغات را مدرنسازی کرده بود.
منابع آگاه به رویترز گفتند شرکت تسلا، دیگر شرکت تحت مالکیت ماسک، نیز با خروج چند مدیر ارشد از جمله عماد افشار و جنا فروئا، مدیر منابع انسانی آمریکای شمالی، مواجه شده است.
در پی انتشار خبر کنارهگیری یاکارینو، سهام تسلا حدود یک درصد افت کرد اما بخشی از این کاهش را جبران کرد.
در دوره مدیریت یاکارینو، ایکس تلاش کرد با معرفی ویژگیهای جدید، به «اپلیکیشن همهچیز» مدنظر ماسک تبدیل شود.
این ویژگیها شامل همکاری با شرکت ویزا برای ارائه خدمات پرداخت مستقیم و راهاندازی اپلیکیشن برای تلویزیونهای هوشمند بود. همچنین، طبق گزارش فایننشال تایمز، شرکت ایکس در حال بررسی عرضه کارت اعتباری یا بدهی با برند ایکس است.
شرکت ایکس هماکنون با بدهی سنگین روبروست و درگیر پروندههایی علیه گروههای تبلیغاتی شده که متهم به تبانی برای قطع بودجه تبلیغاتی این پلتفرم هستند.
یاکارینو در دوران فعالیتش، چندین بحران ناشی از رفتارها و اظهارات جنجالی ماسک، از جمله حمایت او از تئوریهای توطئه ضدیهودی، را مدیریت کرده بود.
عبدالله شهبازی، مدیر سابق موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی (منسوب به وزارت اطلاعات) درباره وضعیت حکومت ایران پس از جنگ ۱۲ روزه نوشت فضای کشور در دست «قدرت متخاصم» است و مقامهای جمهوری اسلامی شبیه اعضای گروههای چریکی مخفی باید هر شب خانه امن عوض کنند.
شهبازی که یک دهه همکاری نزدیکی با وزارت اطلاعات داشت، در حساب شبکه ایکس خود نوشت مقامهای جمهوری اسلامی باید وسایل ارتباطی مثل موبایل را از «بیم ترور» از خود دور کنند.
این عضو سابق حزب توده، که پس از بازداشت در سال ۱۳۶۱ و پس از تشکیل وزارت اطلاعات، نقش پررنگی در پژوهشهای وزارت اطلاعات داشته، اضافه کرد «اکنون روشن شده که علاوه بر نیروی هوایی و موشکی و ریزپرنده، نیروی فعالی از شبکه ایرانی موساد بر روی زمین فعال است. نمیدانم این وضعیت دوگانه تا کی دوام میآورد؟»
با این حال، پس از آنکه نوشته شهبازی در رسانهها بازتاب یافت، او در متن دیگری نوشت که عضو وزارت اطلاعات نبوده اما در ساختمان این وزارتخانه کار میکرده است.
عبدالله شهبازی در شبکه ایکس با انتقاد از معرفی خود به عنوان محقق سابق وزارت اطلاعات نوشت که «هیچگاه عضو وزارت اطلاعات نبودم» اما به دلیل پرفروش بودن کتابهایم مقامهای حکومت ساختمانی را سال ۱۳۶۷ برای موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در اختیارم قرار دادند.
به گفته او، بعدا سند این ساختمان و عنوان موسسه پژوهشی به نام وزارت اطلاعات انتقال یافت.
این محقق کتابهایی درباره تاریخ حکومت پهلوی، حزب توده ایران و همچنین تاریخ جمهوری اسلامی دارد.
یکی از کتابهای او شامل اعترافات اخذشده از حسین فردوست، رییس دفتر ویژه اطلاعات دربار حکومت پهلوی و کتاب دیگرش درباره نورالدین کیانوری، دبیر اول حزب توده است که با همکاری امنیتی با جمهوری اسلامی منتشر کرد.
او در دورهای با دستور خامنهای به امکانات و ساختمان بنیاد مستضعفان نیز دسترسی داشته است.
کارزار گسترده اطلاعاتی اسرائیل
بنا بر گزارشها، اسرائیل همزمان با حملات هدفمند به فرماندهان نظامی و امنیتی یک کارزار گسترده اطلاعاتی نیز فعال کرد که گوشههایی از این کارزار افشا شده است.
یک مراسم مذهبی در حسینیه مخصوص علی خامنهای که آذرماه ۱۴۰۳ برگزار شد. دو نفر از پنج نفر حاضر در این عکس، حسین سلامی و محمد باقری اکنون کشته شدند.
از جمله دوم تیرماه، روزنامه واشینگتنپست یک فایل صوتی منتشر کرد که در آن یکی از ماموران اطلاعاتی اسرائیل با یک فرمانده ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تماس گرفته و به زبان فارسی به او هشدار میدهد: «همین حالا میگویم: ۱۲ ساعت فرصت داری با زن و فرزندت فرار کنی. وگرنه در فهرست ما هستی ... از رگ گردنت به تو نزدیکتریم. اینو در سرت فرو کن. خدا حفظت کنه.»
اسنادی هم پس از حمله به ساختمان اداری زندان اوین منتشر شد که نشان میداد ماموران امنیتی اسرائیل پیش از حمله با فرزند هدایتالله فرزادی، رییس زندان اوین تماس گرفته و پس از آن تماس، فرزادی سریعا محل خدمت خود در زندان اوین را ترک کرده است.
نوشته جدید شهبازی نیز تاکید کرده مقامات جمهوری اسلامی تلفن همراه را از خود دور میکنند و شاید به همین علت، ماموران امنیتی با پسر فرزادی تماس گرفته بودند.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، در مراسم تشییع جنازه فرماندهان سپاه پاسداران/ تهران، پایتخت کشور، ۷ تیر ۱۴۰۴
به هم خوردن امنیت روانی مقامات جمهوری اسلامی
پس از حمله اسرائیل، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی برای مدت طولانی حتی پس از آتشبس، در مراسم عمومی حضور پیدا نمیکرد و حتی عکس یا ویدیویی از او در محلهای معمول گذشته منتشر نمیشد.
سطح حفاظت از او تا حدی بالا رفت که حتی برای فرماندهان نظامی بلندپایه سپاه پاسداران که در حملات اسرائیل هدف قرار گرفتند، بر خلاف معمول، نماز میت اقامه نکرد.
تا هشتم تیرماه، چندین بار تشییع اجساد فرماندهان کشته شده در شب ۲۳ خرداد به تاخیر افتاد و در هشتم تیرماه نیز، با وجود اعلام رسمی آتشبس، بازهم تصاویر مراسم نشان میداد مقامات فعلی و گذشته جمهوری اسلامی، نظیر محمدباقر قالیباف و محمدجواد ظریف، با وجود محافظان پرشمار در اطرافشان، بازهم چهره خود را با کلاه و ماسک در تهران پوشانده بودند.
پزشکیان اختیارات خود را واگذار کرد
۱۶ تیر، مسعود پزشکیان، نیز در گفتوگویی که با تاکر کارلسون، مجری آمریکایی ترتیب داده بود، گفت که اسرائیل برای کشتن او تلاش و اقدام کرد، اما ناکام ماند. پزشکیان اضافه کرد که معتقد است «مرگ هر کسی در دستان خداست.»
پس از آتشبس، روشن شد هیئت وزیران در جلسهای به تاریخ ۲۸ خرداد، طیف گستردهتری از اختیارات را به استانداران واگذار کرده است. این موضوع از زمان آغاز به کار دولت پزشکیان در دستورکار دولت او قرار گرفته بود، اما پس از جنگ، با شتاب بیشتری دنبال شد.
با اینکه این موضوع در گذشته بارها مطرح شده بود، اما پزشکیان در جلسه ۱۷ تیرماه، یک روز پس از گفتوگو با کارلسون، در یک جلسه رسمی، تاکید کرد بخش بزرگی از اختیارات ریاست جمهوری به استانداران واگذار شده است.
مسعود پزشکیان اعلام کرد بسیاری از اختیارات رئیس جمهور را به استانداران واگذار کرده است.
مطرح شدن دوباره مرگ مرموز رئیسی
تکاپوی پزشکیان، بار دیگر حاشیههای مرگ ابراهیم رئیسی و همراهانش در واقعه سقوط هلیکوپتر را در کانون توجه قرار است. سال ۱۴۰۳ در زمان وقوع نیز بسیاری بر این باور بودند که سقوط هلیکوپتر رئیسی تنها یک حادثه نبوده و احتمال دست داشتن اسرائیل در آن را مطرح کردند.
حال با سخنان و اقدامات پزشکیان، بار دیگر این موضوع در کانون توجه قرار گرفته است. در همین حال، رضا عاشری، عضو شورای شهر رشت، در یک استوری اینستاگرام، با اشاره به مرگ رئیسی به طعنه نوشت : «اسرائیل؛ یک رییسجمهور ما را که شهید کردی. مرحوم شهید رئیسی. [...] این جدیده خیلی از اون قبلی انقلابیتره…»
علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی چهار سال پیش گفت نفوذ در دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی به حدی است که «جا دارد همه مقامات نگران جان خود باشند. »
وحشت از اسرائیل، انتقام از مردم
چهار سال پیش، تیرماه ۱۴۰۰، علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی ضمن ابراز نگرانی از نفوذ اطلاعاتی اسرائیل در ساختار امنیتی جمهوریاسلامی، گفت: «جا دارد همه مسئولین نگران جانشان باشند.»
پیش از جنگ ۱۲ روزه، اسرائیل در عملیات محدود، بسیاری از اشخاص تاثیرگذار در جمهوری اسلامی را به طور دقیق هدف قرار داده بود. در موارد متعدد از محسن فخریزاده تا اسماعیل هنیه، اسرائیل از محل دقیق رفتوآمد مقامات جمهوری اسلامی اطلاع داشت.
حتی با وجود عدم استفاده از تلفن همراه و وسایل ارتباطی و جابهجایی مکرر، بازهم اسرائیل مقامات و فرماندهان جمهوری اسلامی را هدف قرار میداد.
مهدیه شادمانی، فرزند علی شادمانی، فرمانده کشته شده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا فاش کرد پدرش نه از وسایل ارتباطی استفاده میکرده و نه در جای ثابتی نظیر خانه سکونت داشته است. او پس از مرگ پدرش نوشت «ردیابی های دقیق اسرائیل فراتر از واتساپ و یا جاسوسی سنتی و فردی است.»
برای نمونه، مهدیه شادمانی، فرزند پس از کشته شدن علی شادمانی، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء که اندکی پس از انتصاب به جای غلامعلی رشید هدف قرار گرفت، فاش کرد پدرش برای مدت طولانی در خانه نبوده و با وجود اقدامات حفاظتی و تغییر محل، باز هم کشته شده است. او نوشت «ردیابیهای دقیق اسرائیل فراتر از واتساپ و یا جاسوسی سنتی و فردی است.»
در چنین شرایطی، جمهوریاسلامی که تجربه اخیر نشان داده است از هرزمانی در حفظ جان و امنیت فرماندهان و مدیران خود ناتوان است، انگشت اتهام را به سمت شهروندان نشانه رفته است.
بازداشتهای فلهای شهروندان که اندکی پس از آغاز جنگ ۱۲ روزه به اتهامات سنگین جاسوسی آغاز شد، پس از آتشبس شدت گرفته است.
این در حالی است که کارشناسان و اشخاص آگاه از رویه حفاظت از شخصیتها و نزدیکان اشخاص کشته شده، صراحتا اعلام کردند اطلاعات دقیق و بهروز اسرائیل از محل اختفای مقامات جمهوری اسلامی، با تکیه به اطلاعات شهروندان عادی ممکن نیست.
با تضعیف ساختارهای حمایتی حکومت ایران، توان این کشور برای هدایت و تامین مالی حزبالله کاهش یافته؛ حزبی که سالها بهعنوان بازوی نظامی و سیاسی تهران در لبنان عمل میکرد. در این میان، ایالات متحده نیز بهتازگی پیشنویس توافقی را روی میز گذاشته که در صورت پذیرش آن، نیروهای اسرائیلی از جنوب لبنان عقبنشینی کرده و در مقابل، حزبالله خلع سلاح کامل شود؛ طرحی که بهنظر میرسد حمایت تلویحی دولت لبنان را نیز با خود دارد.
فرصتی نادر برای لبنان در بازتعریف نقش سیاسی
بهباور پژوهشگران لبنانی، این تحول منطقهای میتواند فرصتی تاریخی برای دولت لبنان باشد تا سیاست بیطرفی را پیش گیرد و از درگیریهای نیابتی در منطقه، که طی دههها اقتصاد و امنیت این کشور را فلج کردهاند، فاصله بگیرد.
ریشههای وضعیت کنونی لبنان به دهههای گذشته بازمیگردد؛ زمانیکه انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ با سرنگونی شاه و تاسیس جمهوری اسلامی، الهامبخش بخشهایی از جامعه شیعه لبنان شد. در شرایطی که سیستم سیاسی لبنان بر پایه تقسیم قدرت فرقهای طراحی شده بود و عملا قدرت در اختیار مارونیها و اهل سنت بود، مناطق شیعهنشین جنوب و دره بقاع از توسعه و سرمایهگذاری دولتی بینصیب ماندند.
از سوی دیگر، سیاستهای اسرائیل نیز بهویژه با اخراج بیش از ۷۵۰ هزار فلسطینی در جریان «نکبت» در سال ۱۹۴۸، بهطور مستقیم بر جنوب لبنان و بافت جمعیتی آن اثر گذاشت. بسیاری از این آوارگان در جنوب لبنان و دره بقاع اسکان یافتند و این مناطق به کانون مقاومت علیه اسرائیل تبدیل شدند. حملات و اشغالهای مکرر اسرائیل، از جمله در سالهای ۱۹۷۸ و ۱۹۸۲، منجر به کشتار هزاران غیرنظامی لبنانی و فلسطینی و ایجاد خلأ قدرت شد.
در چنین فضای خشمآلود و رادیکالشدهای، حزبالله در سال ۱۹۸۵ با حمایت معنوی و مالی حکومت ایران تشکیل شد و بهسرعت به نیرویی نظامی و سیاسی تبدیل شد که در دهههای بعد، نقش تعیینکنندهای در سیاست داخلی لبنان و تحولات منطقه ایفا کرد.
با پشتیبانی مالی بیوقفه جمهوری اسلامی، حزبالله به بازیگری فراملی تبدیل شد که در جنگ داخلی سوریه به سود بشار اسد مداخله کرد، از گروههای شبهنظامی وابسته به ایران در عراق حمایت کرد و در داخل لبنان، بهویژه از سال ۲۰۰۵ به اینسو، متهم به مشارکت یا دستداشتن در رشتهای از ترورها شد که هدف آنها، روزنامهنگاران، دانشگاهیان و سیاستمدارانی بود که از این گروه انتقاد کرده بودند.
در عمل، حزبالله با بهرهگیری از قدرت نظامی و نفوذ سیاسی خود، بسیاری از تصمیمهای کلیدی پارلمان لبنان را وتو کرد و سه دوره خلأ طولانیمدت ریاستجمهوری در لبنان رقم خورد. این وضعیت تا سال ۲۰۲۴ ادامه یافت.
شکستهای نظامی و بحران مالی حزبالله
با این حال، جنگ اخیر با اسرائیل توازن را برهم زده است. حزبالله در جنگ اکتبر ۲۰۲۴ متحمل خسارتهای چشمگیری شد؛ صدها تن از فرماندهان و نیروهای آن کشته یا زخمی شدند، تجهیزات راهبردی از بین رفت، و محبوبیت اجتماعی آن در میان لبنانیها کاهش یافت.
انتخاب ژوزف عون، فرمانده پیشین ارتش لبنان، به ریاستجمهوری نیز در حالی صورت گرفت که حزبالله در ضعیفترین وضعیت سیاسی و نظامی خود در دو دهه گذشته قرار دارد.
همزمان، جریانهای سیاسی مخالف حزبالله که پیشتر بهدلیل فضای سرکوب محتاطانه عمل میکردند، اکنون با صراحت بیشتری خواستار «بیطرفی کامل لبنان» در معادلات منطقهای هستند. برخی از نمایندگان حتی خواهان «عادیسازی روابط با اسرائیل» شدهاند؛ مواضعی که تا چند سال پیش، با واکنش شدید حزبالله مواجه و معادل خیانت تلقی میشد.
بحران مالی و بنبست ایدئولوژیک
بهگفته منابع محلی، حزبالله اکنون توانایی پرداخت حقوق نیروهایش را ندارد و حتی در بازسازی منازل و زیرساختهای تخریبشده در جنوب لبنان ناتوان مانده است. تهران نیز، با بحرانهای داخلی و فشار تحریمها، توان سابق را برای پشتیبانی از متحد خود ندارد.
با این حال، درگیریهای پراکنده با اسرائیل، نظیر حملات روزانه به جنوب لبنان، به حزبالله امکان میدهد تا همچنان خود را «مدافع خاک لبنان» معرفی کرده و از خلع سلاح سر باز زند.
تغییر معادلات در سوریه
در کنار تحولات داخلی لبنان، وضعیت سوریه نیز نقش مهمی در تضعیف حزبالله ایفا کرده است. با سقوط حکومت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، دسترسی زمینی حزبالله به عراق و ایران بهشدت محدود شده و دولت جدید سوریه نهتنها از حمایت ایدئولوژی شیعهمحور تهران سرباز میزند، بلکه بهدنبال تقویت جامعه سنی در سوریه است.
در رویکردی تازه، دمشق حتی با اسرائیل وارد گفتوگو شده است؛ تحولی بیسابقه که میتواند پیامدهای ژئوپلیتیکی جدی برای لبنان داشته باشد.
نقش کلیدی ایالات متحده در آینده لبنان
در این میان، ایالات متحده نقش فعالی در مهندسی توافق سیاسی جدید ایفا کرده است. آمریکا از دولت لبنان خواسته تا حزبالله را خلع سلاح کند. توماس باراک، فرستاده ویژه آمریکا برای سوریه، در اظهاراتی گفته است که «از پاسخ لبنان به این خواسته بسیار راضی» است، هرچند هنوز تحول عملی روشنی در این زمینه رخ نداده است.
آیندهای نامعلوم اما امیدوارکننده
لبنان اکنون در برههای تاریخی قرار گرفته است؛ جایی میان فشارهای خارجی برای خروج از مدار نفوذ ایران و خواست داخلی برای بیطرفی و صلح. با اینحال، تحقق این چشمانداز، به شرایط گستردهتری بستگی دارد: پایان جنگ در غزه، کاهش نفوذ ایران در منطقه، و مهار دائمی استفاده تهران از حزبالله بهعنوان نیروی نیابتی.
اگرچه مسیر پیش رو پیچیده و طولانی است، اما برای نخستینبار در سالهای اخیر، لبنان امکان آن را یافته است که نقشی مستقل در منطقه تعریف کند و از دههها جنگ نیابتی و فرقهگرایی فاصله بگیرد.