شاهین مدرس، کارشناس روابط بینالملل، در گفتوگو با ایراناینترنشنال، گفت: «وقتی میگوییم دیپلمات یا دستگاه دیپلماسی یعنی سازمانی که مبتنی بر دیپلماسی است، اما به کار بردن این واژه در جمهوری اسلامی مضحک است.»
او اضافه کرد: «همانطور که به فرستادگان داعش دیپلمات گفته نمیشود، نمیتوان به عوامل جمهوری اسلامی هم چنین لقبی داد. جمهوری اسلامی همواره افرادی را تحت این پوشش برای انجام ترور به خارج از مرزها فرستاده است.»
حسین علیزاده، تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با ایراناینترنشنال، گفت: «در برخی موارد ممکن است اعضای سفارت از اقدامات تروریستی جمهوری اسلامی بیاطلاع باشند.»
ایران سابقهای طولانی در اجرای عملیات پنهانی و حملات هدفمند در خارج از مرزهای خود دارد؛ استراتژیای که از سال ۱۳۵۷ تاکنون، بهعنوان ابزاری کمهزینه برای مقابله غیرمستقیم با دشمنانش به کار گرفته شده است.
به نوشته جیسون برک، خبرنگار حوزه امنیت بینالملل روزنامه گاردین، این راهبرد، بهویژه در فقدان توان نظامی متعارف مؤثر، بهگونهای طراحی شده تا آسیبهای غیرمنتظرهای به «نقاط آسیبپذیر» دشمنان وارد کند، و همزمان از طریق ایجاد ترس، تردید یا بیثباتی، هزینههای مقابله با جمهوری اسلامی را افزایش دهد.
در تازهترین نمونه، مقامهای امنیتی استرالیا حکومت ایران را به دستداشتن در مجموعهای از حملات یهودیستیزانه در این کشور متهم کردهاند.
هرچند به نوشته گاردین جزئیات دقیق این اتهام علنی نشده، اما به گفته کارشناسان، این ادعا کاملاً محتمل است.
ادامه این گزارش را در اینجا بخوانید


ایران سابقهای طولانی در اجرای عملیات پنهانی و حملات هدفمند در خارج از مرزهای خود دارد؛ استراتژیای که از سال ۱۳۵۷ تاکنون، بهعنوان ابزاری کمهزینه برای مقابله غیرمستقیم با دشمنانش به کار گرفته شده است.
به نوشته جیسون برک، خبرنگار حوزه امنیت بینالملل روزنامه گاردین، این راهبرد، بهویژه در فقدان توان نظامی متعارف مؤثر، بهگونهای طراحی شده تا آسیبهای غیرمنتظرهای به «نقاط آسیبپذیر» دشمنان وارد کند، و همزمان از طریق ایجاد ترس، تردید یا بیثباتی، هزینههای مقابله با جمهوری اسلامی را افزایش دهد.
در تازهترین نمونه، مقامهای امنیتی استرالیا حکومت ایران را به دستداشتن در مجموعهای از حملات یهودیستیزانه در این کشور متهم کردهاند. هرچند به نوشته گاردین جزئیات دقیق این اتهام علنی نشده، اما به گفته کارشناسان، این ادعا کاملاً محتمل است. متیو ردهد، تحلیلگر تهدیدات اطلاعاتی در مؤسسه سلطنتی خدمات متحد بریتانیا (RUSI) در اینباره به گاردین میگوید: «استرالیاییها چنین اتهامی را علناً مطرح نمیکنند مگر آنکه از آن مطمئن باشند.»
این اقدامات، بخشی از راهبرد درازمدت تهران برای مقابله غیرمستقیم با دشمنان و جلب حمایت مخاطبان منطقهای بهویژه در خاورمیانه است. اما تحلیلگران میگویند تغییر جهت اخیر حکومت ایران به سمت اهدافی مانند استرالیا، و استفاده گسترده از گروههای جنایتکار بهعنوان واسطه، بیش از آنکه نشانه قدرت باشد، نشانگر ضعف استراتژیک و بیپشتوانه بودن در عرصه عملیات خارجی است.
در جریان جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی و اسرائیل در خرداد ماه، توان عملیاتی جمهوری اسلامی در مقابله مستقیم با ارتشهای متعارف بهشدت زیر سوال رفت و حتی برنامه هستهای کشور با خساراتی روبهرو شد. وعده مقامهای تهران برای «پیامدهای ابدی» علیه آمریکا، بیشتر در قالب طرحهای خرابکارانه و پنهانی در خاک کشورهای غربی دنبال شد.
به نوشته گاردین، ایران در سالهای اخیر به شکل فزایندهای مخالفان خود را در اروپا و آمریکای شمالی هدف قرار داده است. آمریکا، بریتانیا، کانادا و ۱۲ کشور اروپایی در بیانیهای در ماه ژوئیه گذشته، تلاشهای وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران برای «قتل، آدمربایی و ارعاب مخالفان در خاک کشورهای غربی» را بهشدت محکوم کردند. تهران این اتهامات را «ساختگی» و بخشی از «کمپین ایرانهراسی» خوانده است.
اهداف حملات پنهانی تهران
مراکز اجتماعی یهودیان، کنیسهها، فعالان سیاسی مخالف، و حتی رهبران سابق و کنونی کشورهای دشمن از جمله اهداف اصلی این حملات هستند. یک نمونه آن، صدور کیفرخواست از سوی دولت آمریکا در نوامبر گذشته علیه یک تبعه افغانستانی به اتهام تلاش برای ترور دونالد ترامپ به سفارش حکومت ایران بود. مقامهای بریتانیا نیز اعلام کردهاند که از سال ۲۰۲۲ تاکنون، بیش از ۲۰ طرح مرتبط با ایران امنیت شهروندان این کشور را تهدید کردهاند.
این عملیاتها اغلب توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و در مواردی توسط وزارت اطلاعات طراحی و اجرا میشوند. سپاه نهادی قدرتمند و مستقیماً زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی است و با در اختیار داشتن منابع مالی هنگفت، نقش مرکزی در پیشبرد راهبردهای پنهان جمهوری اسلامی دارد.
روند جدید: استفاده از مجرمان بهعنوان نیروی نیابتی
در روندی نگرانکننده، تهران بهطور افزایندهای از باندهای جنایتکار سازمانیافته در اروپا و سایر نقاط جهان برای اجرای عملیاتهای خرابکارانه خود استفاده میکند. به نوشته متیو لویت، کارشناس عملیات خارجی ایران، در جریان جنگ اخیر با اسرائیل نیز تهران با این گروهها تماس گرفته بود تا حملاتی سریع علیه منافع اسرائیل و آمریکا در اروپا ترتیب دهند.
هدفگیری استرالیا: نشانهای از استیصال؟
بهگفته تحلیلگر امنیتی بریتانیا، متیو ردهد، هدف قرار دادن استرالیا که تاکنون در اولویتهای امنیتی جمهوری اسلامی نبوده، نشانگر استیصال است. او میگوید: «این حملات بیشتر با هدف نشان دادن زندهبودن ایران در صحنه عملیات خارجی انجام شدهاند تا یک تهدید جدی عملیاتی.»
گزارش گاردین بر این نکته تاکید دارد که فعالیتهای خرابکارانه جمهوری اسلامی نهتنها تهدیدی برای امنیت بینالمللی بهشمار میآید، بلکه خود نشانهای از شکست راهبردی در عرصه درگیریهای متعارف و نشانهای از ضعف فزاینده در مواجهه مستقیم با دشمنان قدرتمند است.
حسین علیزاده، تحلیلگر مسائل بینالملل، با اشاره به قطع روابط جمهوری اسلامی با کشورهایی چون آمریکا و کانادا و تنش در روابط با اتحادیه اروپا، به ایران اینترنشنال گفت که تصمیم استرالیا برای اخراج سفیر جمهوری اسلامی نشان میدهد که صبر استرالیا به سر آمده است.
او افزود که این تصمیم نشان میدهد که حجم روابط تجاری میان دو کشور نیز چندان زیاد نیست.

سخنرانی تازه علی خامنهای بار دیگر بر همان روایت قدیمی استوار بود. آمریکا دشمن اصلی است، مردم ایران یکپارچه پشت نظام ایستادهاند، اپوزیسیون وابسته و خائن است، و تنها راه ادامه، مقاومت و مقابله است.
آیا این سخنان با واقعیت زندگی مردم ایران همخوانی دارد، یا رهبر جمهوری اسلامی در جهانی از توهمات زندگی میکند و عملاً به «دشمن مردم» بدل شده است؟
«میخواهند ایران گوشبهفرمان آمریکا باشد»
خامنهای مدعی شد دشمنان میخواهند ایران «گوشبهفرمان آمریکا» باشد و کسانی که ریشه دشمنی را در شعارهای ضد آمریکایی میبینند، «ظاهربین» هستند.
اما تاریخ روشن میگوید خصومت با ایالات متحده از اشغال سفارت آمریکا و شعار «مرگ بر آمریکا» آغاز شد، نه از مردم ایران. تجربه جهانی نیز خلاف ادعای اوست. کشورهایی مانند آلمان، ژاپن، ترکیه و کره جنوبی ضمن حفظ هویت و استقلال خود، روابط سیاسی و اقتصادی گسترده با آمریکا دارند. استقلال واقعی در توان انتخاب و تصمیمگیری آزادانه است، نه در دشمنی دائمی با جهان.
«پادشاه بعدی را در اروپا تعیین کردند»
خامنهای گفت دشمنان «یک روز پس از شروع حمله، در اروپا جلسه گذاشتند و پادشاه بعدی ایران را تعیین کردند».
این ادعا هیچ سندی ندارد و نمونهای آشکار از تئوری توطئه است. اپوزیسیون ایران متنوع است و هیچ قدرت خارجی نمیتواند نظام سیاسی آینده را برای مردم تعیین کند. ریشه بحران در ناکارآمدی و فساد ساختاری جمهوری اسلامی است، نه نشستهای خیالی در اروپا.
«خاک بر سر آن ایرانی که علیه کشور خود فعالیت کند»
او مخالفان را «خاک بر سر» خواند و آنان را علیه کشور معرفی کرد. حال آنکه منتقدان حکومت، علیه ملت فعالیت نمیکنند؛ اعتراض آنان متوجه نظامی است که آزادیها را سرکوب، اقتصاد را نابود و کشور را منزوی کرده است. وطندوستی با نقد حاکمان معنا مییابد، نه با سکوت در برابر آنان.
«ملت متحد در کنار نظام است»
خامنهای تاکید کرد ملت یکپارچه پشت نظام ایستاده است. اما واقعیت، چیز دیگری میگوید. اعتراضات ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و خیزش ۱۴۰۱، مشارکت کمتر از ۴۰ درصدی در انتخابات اخیر، موج مهاجرت و اعتصابات گسترده همگی نشاندهندهٔ نارضایتی عمیقاند. جامعه ایران متحد است، اما نه در حمایت از نظام؛ بلکه در مخالفت با وضع موجود.
«آزادی بیان عامل اختلاف است»
خامنهای نویسندگان و منتقدان را عامل اختلاف دانست. اما چندصدایی نشانه سلامت جامعه است و یکصدایی اجباری تنها در دیکتاتوریها دیده میشود. زندانی کردن روزنامهنگاران، نشانه ترس حکومت از حقیقت است، نه خیانت منتقدان.
«یمن الگوی ماست»
او گفت ایران باید همچون یمن راههای کمک به اسرائیل را ببندد. اما یمن فقیرترین کشور عربی است و جنگ داخلی آن یکی از بزرگترین فجایع انسانی قرن بیستویکم را رقم زده است. الگوبرداری از یمن یعنی پذیرش فقر و نابودی، نه راهی برای توسعه ایران.
«مشت محکم ملت بر دهان دشمن»
خامنهای مدعی شد ملت با ایستادگی «مشت محکمی» به دهان دشمن زده است. واقعیت اما نشان میدهد نتیجه این سیاستها تحریمهای بیشتر و فشار اقتصادی شدیدتر بر مردم ایران بوده است. این مشتها نه بر دهان دشمن، که بر زندگی روزمره شهروندان فرود آمدهاند.
«مسئله آمریکا حلنشدنی است»
او مذاکره مستقیم با آمریکا را «حلنشدنی» دانست. اما تجربه جمهوری اسلامی خلاف این ادعاست. از ماجرای ایران- کنترا تا توافق برجام، هرگاه بقای نظام در خطر بوده، تابوی مذاکره شکسته شده است.
امروز نیز حکومت بهطور غیرمستقیم با آمریکا درباره تبادل زندانیان یا آزادسازی داراییها مذاکره میکند.
بنابراین، خط قرمز واقعی نه اصل مذاکره، بلکه پیامد سیاسی و اجتماعی آن است. اگر رابطهای عادی با آمریکا شکل گیرد، توجیه سرکوب داخلی و دشمنسازی خارجی فرو میریزد. مخالفت او با مذاکره و تداوم دشمنی با آمریکا نه از منافع ملی، بلکه از منطق بقای نظام سرچشمه میگیرد.
دشمنسازی به حکومت هویت میدهد، سرکوب داخلی را توجیه میکند و هر صدای آلترناتیوی را تهدیدی وجودی جلوه میدهد. حساسیت او به نام بردن از مخالفان و اشاره به نشستهای خیالی در اروپا نیز ترس عمیق از آلترناتیو سیاسی را آشکار میکند.
«رهبر مردم» دشمن مردم است!
تا زمانی که این ساختار قدرت پابرجاست، چشمانداز بهبود شرایط زندگی مردم بسیار دور خواهد بود. خامنهای نه صدای ملت، که مانعی در برابر آینده آنان است. «رهبر مردم» قرار است واقعیت را ببیند و برای نجات مردم تصمیم بگیرد، اما خامنهای با انکار واقعیت و زیستن در دنیای توهمات، بیش از هر زمان دیگری به «دشمن مردم» شبیه است.
چطور علی خامنهای که عنوان «رهبر» را دارد، عملاً به دشمن مردم ایران تبدیل شده است؟ این امشب سوال «برنامه با کامبیز حسینی» بود. روح الله رحیم پور مهمان اصلی برنامه بود و مخاطبان از سراسر جهان به این سوال جواب دادند.
«برنامه با کامبیز حسینی» دوشنبه تا پنجشنبه ساعت ۱۱ شب به وقت تهران از شبکهٔ ایران اینترنشنال بهصورت زنده پخش میشود.