معنی پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو برای اروپا چیست؟
کرملین به کشورهای حوزه بالتیک در صورت پیوستن سوئد و فنلاندبه ناتو هشدار جدی داده است. سوئد و فنلاند هر دو اخیرا برای پیوستن به ناتو اظهار تمایل کردهاند و آنطور که از گوشهوکنار گزارش میشود، تصمیم آنها مورد استقبال قرار گرفته و بهعنوان حرکتی برای مقابله با پوتین توصیف میشود.
روزنامه گاردین پیشتر در گزارشی نوشته بود پوتین با حمله به اوکراین فکر میکرد که موشکی به سمت غرب نشانه رفته است، اما حالا این موشک به سمت خود او کمانه کرده و سوئد و فنلاند نیز میخواهند به ناتو بپیوندند.
سانا مارین، نخستوزیر فنلاند اخیرا گفت کشور او، که با روسیه مرزی حدودا ۱۳۰۰ کیلومتری دارد، طی هفتههای آتی درباره پیوستن به ناتو تصمیم خواهد گرفت.
حمله روسیه به اوکراین اروپا را ناچار کرده که ترکیب امنیتی در قاره سبز را از نو بچیند. سوئد و فنلاند هر دو طی نزدیک به نیمقرن جنگ سرد «غیرمتعهد» باقی ماندند اما حالا چرخش در سیاستهای مربوط به مسائل امنیتی این دو کشور، نمودار آن چیزی است که در سایر اروپا نیز جریان دارد. از جمله آلمان که در پی افزایش عظیم بودجه نظامی است؛ چرخش دو قدرت خنثی به سوی غرب و تمایل آلمان به کنار گذاشتن احتیاط نظامی که به خرج میداد، همهوهمه نشانگر آغاز عصری جدید است.
اما پیوستن به ناتو برای سوئد و فنلاند خطراتی به همراه دارد. این دو کشور مدتهاست توازن حساس بین هماهنگی با غرب و تحریک نکردن روسیه، همسایه قدرتمندشان را حفظ کردهاند. پیوستن این دو کشور اسکاندیناوی به ناتو بیشتر از آنکه راهحلی برای امنیت باشد، «معمای امنیت» به وجود میآورد.
معمای امنیت چیست؟
اصطلاح «معمای امنیت» نخستین بار از سوی جان هرتز، پژوهشگر عصر جنگ سرد و در سال ۱۹۵۱ ارائه شد. این اصطلاح زمانی به کار برده میشود که ملتهای ضعیفتر میکوشند قدرتشان را افزایش دهند تا از پس دولتی قدرتمندتر برآیند. در مثال حاضر، کشورهای اسکاندیناوی تصمیم گرفتهاند به ناتو بپیوندند. در این حالت، روسیه، یا همان کشور قدرتمند، بهاحتمال زیاد چنین اقدامی را تهدید تلقی میکند و مطابق با اقدامی اینچنینی، واکنش نشان خواهد داد.
با چنین توضیحی، جای تعجب نیست که روسیه به رغبت سوئد و فنلاند برای پیوستن به ناتو چنین واکنش تندی نشان داده باشد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کاخ کرملین اخیرا ناتو را اسباب ایجاد درگیری توصیف کرد و هشدار داد که پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو، ثباتی نصیب قاره اروپا نخواهد کرد.
روسیه چه خواهد کرد؟
اظهار تمایل سوئد و فنلاند برای پیوستن به ناتو، دو راه پیش روی روسیه قرار خواهد داد؛ اول اینکه روسیه میتواند بهدنبال افزایش قدرت خود از طریق رقابت تسلیحاتی برود و با توسل به ارتش، تهدید را از خود دفع کند؛ چنین رویکردی، میتواند اقداماتی همچون حمله پیشگیرانه احتمالی به ناتو را هم در بر بگیرد.
گسترش ناتو و ناتوانی روسیه در ایجاد توازن در قدرت از راه رقابت تسلیحاتی معمول و یا اتحاد جایگزین، دستکم تا حدودی، در وقوع جنگ اوکراین نقش داشته است. با وضعیت حاضر و احتمال پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو، رییسجمهور روسیه ممکن است به این نتیجه برسد که یک حمله پیشگیرانه هستهای تنها گزینه پیش روی اوست.
پوتین بهصراحت اشاره کرده است که اگر نتواند تهدید برای روسیه را از راههای دیگر دفع کند به گزینه هستهای متوسل خواهد شد؛ دستیابی اخیر روسیه به «موشک کروز هایپرسونیک» میتواند برگ برنده مهمی برای این کشور باشد.
صاحبنظران بر این باورند که ناتو هنوز سامانهای برای تشخیص مطمئن جهت و سرعت موشکهای کروز هایپرسونیک در اختیار ندارد که میتواند پوتین را به این نتیجه برساند که یک حمله پیشگیرانه به ناتو، پیش از آنکه ناتو موفق به انجام یک ضدحمله باشد یک گزینه است. چنین اقدامی به روسیه شانس جان به در بردن از جنگی هستهای را میدهد و یا اینکه دستکم این کشور را در برابر غرب در موقعیت بهتری قرار میدهد.
جهانی خطرناکتر
دنیا طی ۷۰ سال گذشته تغییرات بسیاری داشته است. برخی صاحبنظران بر این باورند که گسترش ناتو به اسکاندیناوی، راهبرد فعلی غرب با روسیه را تغییر نمیدهد و خود موجب درگیری است. اما عدهای دیگر نیز با این دیدگاه شدیدا مخالفاند. ناتو گفته از پیوستن احتمالی فنلاند و سوئد استقبال میکند.
اگر تحریمهای سفتوسخت غرب بر روسیه کارگر بیفتد ممکن است تهدیدی برای بقای رژیم پوتین باشد. اگر چنین شود، پوتین ممکن است به استفاده از قدرت هستهای که اغلب با آن برای غرب خط و نشان میکشد، رو بیاورد. چنین تهدیدی در سیاست هستهای روسیه آشکارا ذکر شده و میتواند خطر علیه هر کشور عضو ناتو را افزایش دهد.
چنین است که بعضی کارشناسان میگویند بحث درباره پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو باید از لزوم واکنش به تهدیدی فوری از سوی روسیه فراتر برود و نهایت عواقب «معمای امنیت» که این دو کشور با آن مواجه خواهند شد، بهویژه امکان یک حمله هستهای را هم در نظر بگیرد.
«عدم تعهد» در طول تاریخ اغلب بهمعنای توانایی کناره گرفتن یک کشور از درگیریها و حفاظت از منافع ملی ویژه با به دور ماندن از مخمصهای جهانی بوده است. اتخاذ چنین موضعی به سوئد و فنلاند و دیگر کشورها همچون اتریش اجازه داده همواره مستقل باقی بمانند و دست کشیدن از آن، اسکاندیناوی را متحول خواهد کرد.
بهرغم شکست ارتش روسیه در تصرف شهرهای اوکراین و مقاومت بسیار سرسختانه نیروهای این کشور، مذاکرات صلح بین روسیه و اوکراین آنچنان پیشرفتی نداشته است.
نشریه فارن پالیسی در تحلیلی به درخواست روسیه برای اتخاذ موضع «بیطرفی» از سوی اوکراین در جریان مذاکرات صلح و پیامدهای تن در دادن کییف به خواسته مسکو پرداخته است.
بنا بر این تحلیل «بهرغم تلاش مذبوحانه روسیه برای نشان دادن اینکه قتلعام بوچا کار خود نیروهای اوکراینی بود، کشتن غیرنظامیان بهدست نیروهای روس یک حرکت عمدی بود. »
در این یادداشت آمده «مسکو به دنبال برد آشکار در اوکراین، تمام خط قرمزها را زیر پا میگذارد تا بتواند از موضع قدرت با اوکراین مذاکره کند.»
فارنپالیسی نوشته « ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه میتواند نهایت امتیاز را از اوکراین بگیرد تا بر شکستهای روسیه در این کشور سرپوش بگذارد و بتواند برد روسیه در مذاکرات را بهعنوان پیروزی شکوهمند در داخل این کشور قالب کند.»
یکی از خواستههای اصلی روسیه در این مذاکرات این بوده که اوکراین اعلام موضع «بیطرفی» کند و «غیرنظامی» شود.
نویسنده فارنپالیسی اعتقاد دارد «دستیابی به این امتیازات به روسیه مجال خواهد داد تا یک پیروزی پروپاگاندایی در برابر تهدید گسترش ناتو، که در حقیقت اصلا وجود نداشت، برای خود دست و پا کند و از سوی دیگر، اوکراین را در برابر حملههای آتی روسیه به این کشور بیدفاع بگذارد.
بنا بر آمار اوکراین، روسیه تاکنون ۲۰ هزار سرباز ارتش خود را از دست داده است و در کنار این تلفات بالا، با تحریمهایی کوبنده که بیشتر هم خواهد شد روبهروست و در اوکراین هم قلمرو چندانی هم به دست نیاورده است، با تمام این اوصاف، پوتین فعلا انگیزهای برای مذاکره برای پایان دادن به جنگ ندارد.
با توجه به رویکرد پوتین، جنگ وارد خطرناکترین مرحله خود شده است. عملکرد ناموفق ارتش روسیه در اوکراین احتمال توسل مسکو به سلاح شیمیایی در جنگ را افزایش میدهد که خود جهان را یک قدم به استفاده از سلاحهای هستهای نزدیکتر خواهد کرد.
در ایت یادداشت آمده «با توجه به عقده پوتین برای نابودی اوکراین و کشتن غیرنظامیان، متحدان غربی بهتدریج در حال تغییر موضع خود درباره فرستادن سلاحهای سنگین به اوکرایناند اما زمان رو به اتمام است و اگر متحدان اوکراین واکنش سریع و بیمثالی در مقابل روسیه نشان ندهند، پوتین ممکن است تعلل غرب را به حساب چراغ سبز نشان دادن به خود ببیند و به استفاده از سلاح هستهای روی بیاورد تا به هدف نهاییاش در اوکراین برسد.»
روسیه از آغاز جنگ تاکنون بهندرت در یک گفتوگوی سیاسی واقعی درگیر شده است و حتی نمیتواند بر سر یک آتشبس موقت برای باز کردن گذرگاههای بشردوستانه در شهر محاصرهشده ماریوپل، در جنوب اوکراین توافق کند. با چنین وضعیتی، به نظر نمیرسد که مقامهای بلندپایه روسیه پایان دادن به جنگ را حتی در نظر داشته باشند.
به نوشته فارنپالیسی، به دنبال قتلعام در بوچا و اتهامات سرازیرشده جنایات جنگی به سوی روسیه، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه اوکراین را متهم به پیشنهاداتی غیرقابلقبول برای صلح کرد.
در یادداشت این نشریه آمده «در حقیقت لاوروف با این کار به یک حقه قدیمی روسی متوسل شده است؛ اینکه مسکو رسما در فرآیند مذاکرات درگیر شود بدون اینکه حاضر باشد هیچ امتیازی بدهد.»
این یادداشت اضافه کرده «مذاکرات صلح، خشونت روسیه در اوکراین را از طریق غیرمنطقی نمایاندن اوکراین، توجیه میکند و تقصیر تمام نشدن جنگ را به گردن کییف میاندازد. حال آنکه دستیابی به یک صلح بندزده برای اوکراین، بهبهای استقلال و حاکمیت ارضی این کشور تمام خواهد شد.»
نویسنده اشاره کرده که «مشکل روسیه با ناتو نیز ساخته و پرداخته خود مسکو بود. چرا که پیوستن اوکراین به ناتو قرار نبود در آیندهای نزدیک به وقوع بپیوندد.»
اتخاذ موضع بیطرفی برای اوکراین به چه معناست؟
تاریخ نمونههای بارزی از اینکه موضع بیطرفی چه معنایی دارد و ندارد به دست میدهد.
در آخرین دور از مذاکرات دیپلماتیک روسیه و اوکراین، روسیه درخواست کرد که اوکراین اعلام موضع بیطرفی کند که این خود رها کردن برنامه این کشور برای عضویت در ناتو را در پی خواهد داشت. درخواست دیگر روسیه غیرنظامی شدن اوکراین، پذیرفتن شبهجزیره کریمه بهعنوان بخشی از قلمرو روسیه و به رسمیت شناختن مناطق دو جمهوری خودخوانده لوهانسک و دونتسک در شرق اوکراین از سوی این کشور، بهعنوان دو جمهوری مستقل بود.
ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهور اوکراین، درباره تمامیت ارضی و استقلال اوکراین موضعی اصولی دارد. با وجود این، او محتاطانه اظهار تمایل کرده است تا درباره موضوع بیطرفی مذاکره کند. حدود یکماهونیم پیش، زلنسکی در انتقاد از ناتو اعلام کرد که بهرغم سیاست در باز ناتو، اوکراین نمیتواند از چهارچوب این در وارد شود. البته زلنسکی کاملا حق دارد از ناتو انتقاد کند. چرا که ناتو تنها عضویتی در آیندهای دور و نامعلوم را به اوکراین وعده داده است.
پوتین ابتدا در سال ۲۰۰۸ فرصتی برای مجازات گرجستان که خواهان عضویت در ناتو بود دید و سال ۲۰۱۴ هم به سراغ اوکراین که میکوشید از محور روسیه فاصله بگیرد، رفت. اقدامات آمیخته به ابهام ناتو پیرامون عضویت گرجستان و اوکراین در این اتحاد بود که دست روسیه را برای حمله علیه این کشورها باز گذاشت.
به نوشته فارینپالیسی «اتخاذ موضع بیطرفی از سوی اوکراین، حملات آتی روسیه به این کشور را دفع نخواهد کرد.»
ایده «بیطرف کردن» ملل حامی غرب همسایه روسیه همیشه راه موردعلاقه پوتین برای دفع تاثیر غرب بر کشورهایی که او حوزه سلطه خود میبیند بوده است. پوتین میدانست که اوکراین عضو ناتو نخواهد شد؛ اما هدف او همواره دیدن اوکراینی غیردموکراتیک و شکستخورده بود که برای سیاست خود به روسیه تکیه بکند. پوتین از اینکه مردم روسیه شاهد اوکراینی باثبات، غربی، توسعهیافته، آرام و موفق باشند هراسان است. پوتین نمیتواند چنین اوکراینی را از مردم کشور خودش پنهان کند.
فارین پالیسی اضافه کرده «ایده بیطرفی سوییس و اتریش شاید خوشایند باشد اما داستان اوکراین فرق میکند. هر دو کشور اتریش و سوییس توانستهاند در حالی که به عضویت ناتو درنیامدهاند، دموکراسیهایی سعادتمند و قدرتمند بسازند. اما برای پوتین، بیطرفی اوکراین بهمعنای محروم کردن این کشور از عضویت آتی در ناتو نیست؛ قصد او نابودی حاکمیت و آینده دموکراتیک اوکراین است.»
در این یادداشت آمده «برخلاف ظاهر واژه «بیطرفی»، این کلمه برای اوکراین یک رمز ورود برای بازگشت به محور روسیه است. زلنسکی میداند که «بیطرفی» بهسبک روسی صلحی برای اوکراین به ارمغان نخواهد آورد و روسیه هم برای عمل به تعهدات رسمی که به آنها اقرار میکند قابلاعتماد نیست. روسیه دهها قرارداد بینالمللی را که از سال ۱۹۹۱ به این سو امضا کرده است، نقض کرده است؛ تنها دو مورد از آنها، نقض آتشبس با گرجستان و معاهده مینسک با اوکراین است.»
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در یک مصاحبه اخیر بهصراحت اعلام کرد که روسیه «عملیات نظامی» در اوکراین برای دور بعدی مذاکرات صلح معطل نمیگذارد و اشاره دموبیدم روسیه به استفاده از سلاح هستهاین شان میدهد که مسکو در پی اعمال یک فشار روانی بر متحدان ناتوست تا اتحاد اعضای آن را در هم بشکند.
به عقیده نویسنده فارن پالیسی «گرچه متحدان غربی اوکراین ممکن است وسوسه شوند تا اوکراین را به سمت تن در دادن به پیشنهادات روسیه هل دهند تا این جنگ تمام شود، با قتلعامی که در بوچا شاهد آن بودند از نظر اخلاقی نمیتوانند اوکراین را فدا کنند و در تله «بیطرفی» روسیه بیفتند.»
فارنپالیسی نتیجهگیری کرده «تا زمانی که روسیه عقب ننشیند و در یک دیپلماسی معنادار درگیر نشود، سرنوشت جنگ اوکراین در میدان نبرد و نه بر سر میز مذاکره رقم زده خواهد شد.»
بسیاری از سرمایهگذاران، تحلیلگران و بانکداران انتظار دارند که هیات مدیره شرکت توییتر در روزهای آینده پیشنهاد خرید ۴۳ میلیارد دلاری ایلان ماسک را به دلیل پایین بودن رقم پیشنهادی رد کند؛ اما این رسانه اجتماعی چگونه در این زمینه عمل خواهد کرد؟
به گزارش رویترز سهام توییتر پس از اینکه ماسک پیشنهاد خود را اعلام کرد کاهش یافت، زیرا بازار آن را بسیار ناچیز و بسیار ضعیف ارزیابی کرد. هیات مدیره توییتر هماکنون در حال ارزیابی پیشنهاد ماسک است و بسیاری از سرمایهگذاران و تحلیلگران میگویند که احتمال رد آن وجود دارد.
اگر توییتر تصمیم به رد پیشنهاد ماسک بگیرد چه گزینههایی پیش رو خواهد داشت؟
۱) خریدن زمان بیشتر
شاید هیات مدیره توییتر تصمیم بگیرد که از هرگونه مذاکرات فروش با ماسک امتناع کند تا زمان بیشتری به پاراگ آگروال، مدیر اجرایی جدید خود برای دستیابی به اهداف عملیاتی شرکت بدهد.
هیات مدیره توییتر هفته پیش با استفاده از تاکتیک «قرص سمی» یک طرح یک ساله را تصویب کرد که مانع از آن میشود که ماسک بیش از ۱۵ درصد از شرکت را بدون رضایت توییتر در اختیار داشته باشد و با این اقدام اندکی زمان برای خود بخرد. از طرفی توییتر هماکنون با هیچ چالش کوتاه مدتی روبرو نیست زیرا مهلت سرمایهگذاران برای معرفی نامزدهای هیات مدیره خود در مجمع سالانه سهامداران در ماه مه بدون وجود هیچ رقیبی سپری شد.
آگراوال که قبلا مدیر ارشد بخش فناوری توییتر بود، در پایان ماه نوامبر گذشته ریاست این شرکت را بر عهده گرفت.
او در ماه فوریه اعلام کرد به اهداف بلندپروازانه افزایش درآمد و رشد کاربران که توییتر سال گذشته آنها را اعلام کرد، پایبند است، اما سرمایهگذاران در این زمینه تردید دارند و همین امر بر رشد سهام توییتر سایه انداخته است.
این اهداف شامل رسیدن به میانگین ۳۱۵ میلیون کاربر فعال روزانه «قابل درآمدزایی» (یعنی کاربران ثبت نام شدهای که تبلیغات را در پلتفرم مشاهده میکنند) و ایجاد حداقل ۷/۵ میلیارد دلار درآمد سالانه تا پایان سال ۲۰۲۳ هستند.
توییتر در سال ۲۰۲۱ درآمدی ۵/۱ میلیارد دلاری و به طور متوسط ۲۱۷ میلیون کاربر فعال روزانه قابل کسب درآمد در سه ماهه آخر سال ۲۰۲۱ داشته است.
ماسک سیگنالهای متناقضی داده در مورد اینکه اگر پیشنهاد ۴۳ میلیارد دلاریاش برای خرید تويیتر رد شود، چه خواهد کرد. او هفته گذشته گفت در صورت رد شدن پیشنهادش، در موقعیت خود به عنوان سهامدار توییتر تجدید نظر خواهد کرد.
این امر میتواند به این معنی باشد که ماسک بیش از ۹ درصد سهام خود در توییتر را میفروشد و کنار میرود. اما ماسک همچنین هفته گذشته توییت کرد که سهامداران توییتر باید بدون توجه به نظر هیات مدیره شرکت، در مورد پیشنهاد او نظر بدهند. برخی سرمایهگذاران این توییت را اینگونه تعبیر کردهاند که ماسک میخواهد با یک پیشنهاد خصمانه فشار وارد کند.
۲) توییتر با ماسک مذاکره کند
توییتر میتواند جزئیات اسناد مالی خود را به ماسک ارائه کند، به این امید که این به پیشنهاد بهتری منجر شود. این اقدام میتواند فرصتی باشد برای امتحان ادعای ماسک در مورد «بهترین و آخرین» پیشنهاد ۵۴/۲ میلیارد دلاری که او گفته نقد پرداخت میکند. مدیر اجرایی شرکت تسلا که مجله اقتصادی فوربس دارایی خالص او را ۲۶۵ میلیارد دلار اعلام کرده، نگفته که چقدر از دارایی خود را حاضر است برای خرید توییتر خرج کند.
این امکان وجود دارد که ماسک در نهایت با شرکتهای خصوصی، صندوقهای سرمایهگذاری مستقل یا سایر سرمایهگذاران ثروتمند شریک شود تا سهام خود را در هر تراکنش کاهش دهد. او گفت میخواهد تا آنجا که ممکن است بسیاری از سهامداران فعلی توییتر سهام خود را در یک معامله قرار دهند.
هیات مدیره توییتر میتواند به صورت راهبردی جایگزینهای احتمالی برای ماسک را بررسی کند. این شامل تماس با شرکتها، شرکتهای خصوصی و سایر خریداران بالقوه برای ارزیابی میزان علاقه آنها به انجام یک معامله است. مزیت این گزینه این است که میتواند معامله بهتری را شناسایی کند یا بر ماسک فشار بیاورد تا پیشنهاد خود را افزایش دهد.
اما نکته منفی آن این است که میتواند امید بسیاری از سرمایهگذاران را برای اینکه توییتر خود را بفروشد، افزایش دهد و با توجه به اینکه سهام توییتر اکنون کمی بیش از نصف آنچه حدود یک سال پیش بود ارزش دارد، این شرکت را تحت فشار قرار دهد تا از موضع ضعف برای یک معامله مذاکره کند.
به گزارش رویترز، یک خریدار بالقوه هفته گذشته با توییتر تماس گرفته و با ارائه پیشنهادی که ماسک را به چالش میکشد، برای خرید آن ابراز تمایل کرده است. سایر شرکتهای خصوصی میتوانند وارد معرکه شوند، و برخی شرکتهای فناوری و رسانه نیز ممکن است تصمیم بگیرند که با نظارتهایی که با اینگونه معاملهها همراه است، شجاعانه رفتار کنند.
این امکان وجود دارد که توییتر یک معامله جایگزین انتخاب کند به معنای فروش آن نباشد. توییتر در سال ۲۰۲۰ موافقت کرد یک میلیارد دلار اوراق قرضه قابل تبدیل به شرکت سهامی خصوصی سیلور لیک (Silver Lake) بفروشد، که به آن کمک کرد تا ۲ میلیارد دلار بازخرید سهام را تامین کند. توییتر هماکنون نیز میتواند معامله مشابهی را با طرف دیگری انجام دهد تا پول نقد بیشتری به دست آورد و از فروش مستقیم اجتناب کند.
دادستانهای پاریس در حال مطالعه و بررسی گزارشی از سوی آژانس مبارزه با تقلب اتحادیه اروپا هستند که در آن مارین لوپن، نامزد راست افراطی حاضر در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه و دیگر اعضای حزب ملیگرای او به سوءاستفاده از بودجه عمومی در هنگام خدمت در پارلمان اروپا متهم شده است.
این گزارش از سوی سایت خبری تحقیقاتی فرانسوی مدیا پارت (Mediapart) چند روز پیش از اینکه لوپن در دور دوم انتخابات روز یکشنبه با امانوئل مکرون رئیس جمهور فعلی روبرو شود، افشا شد. انتخاباتی که میتواند در تعیین مسیر آینده اروپا سرنوشتساز باشد. حزب اجتماع ملی که مارین لوپن نامزد آن در این انتخابات است به دنبال کاهش قدرت اتحادیه اروپا است.
لوپن این اتهامها را رد کرد و این گزارش را «بازی ناشایست اتحادیه اروپا چند روز پیش از دور دوم» انتخابات خواند. او که روز دوشنبه در یک ستاد انتخاباتی در نرماندی صحبت میکرد، گفت: «من به این موضوع عادت کردهام و فکر میکنم فرانسویها مطلقا توجهی به آن نخواهند کرد.»
تحقیقات مشابهی در مورد فساد مالی در اتحادیه اروپا پیش از انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در سال ۲۰۱۷ نیز فاش شد که باعث شکست لوپن در برابر مکرون شد. بازرسان فرانسوی اتهامهای اولیه در مورد این پرونده را که هنوز در جریان است، به لوپن تفهیم کردهاند.
مکرون به عنوان یک میانهروی طرفدار اتحادیه اروپا، تا کنون در نظرسنجیهای پیش از رایگیری روز یکشنبه پیشتاز است، هرچند رقابت بین او و لوپن نسبت به سال ۲۰۱۷ فشردهتر است.
دفتر دادستانی فرانسه اعلام کرد، آژانس مبارزه با تقلب اتحادیه اروپا، آخرین گزارش خود را ماه گذشته به دفتر دادستانی پاریس ارسال کرده و هماکنون «در حال تجزیه و تحلیل آن است». هنوز هیچ تحقیق رسمی آغاز نشده و جزئیات بیشتری نیز درباره آن منتشر نشده است.
به گزارش مدیاپارت، گزارش آژانس مبارزه با تقلب اتحادیه اروپا نشان میدهد که لوپن و پدرش ژان ماری لوپن، به عنوان بنیانگذار حزب، و دیگر اعضای حزب در زمان خدمت خود در پارلمان اروپا ، ۶۱۷ هزار یورو از اموال عمومی را با دلایل «ساختگی»، به ویژه به نفع شرکتهای نزدیک به حزب مصرف کردهاند. گزارش شده است که دفتر آژانس مبارزه با تقلب و کلاهبرداری به دنبال بازپسگیری این پول و محکوم کردن احتمالی متهمان به کلاهبرداری و اختلاس است.
این اولین بار نیست که لوپن به سوء استفاده از بودجه اتحادیه اروپا متهم میشود. در میان چندین پرونده حقوقی که حزب او را تحت فشار قرار داده است، در سال ۲۰۱۸ و بر اساس تحقیقات جداگانهای که توسط آژانس مبارزه با تقلب انجام شده بود، برخی اتهامهای اولیه در زمینه سوءاستفاده مالی اعضای حزب لوپن در پارلمان اروپا به او تفهیم شد. سایر احزاب سیاسی فرانسه نیز با اتهامات مشابهی مواجه شدند.
لوپن که از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۷ در پارلمان اروپا خدمت میکرد، هنگام ملاقات با صدها رای دهنده در روز دوشنبه در شهر سن پیر آن اوژ نرماندی برای گرفتن سلفی لبخند زد. گروه کوچکی از حامیان مکرون با پوسترهایی آمدند تا از رایدهندگان بخواهند از به قدرت رسیدن احزاب راست افراطی در فرانسه جلوگیری کنند.
لوپن و مکرون روز چهارشنبه یک مناظره حیاتی پیش رو خواهند داشت
الکسی ناوالنی، مخالف برجسته پوتین که هماکنون در زندان به سر میبرد، از دولتهای غربی خواست تا با ایجاد یک کارزار تبلیغاتی در فضای مجازی با پروپاگاندای گسترده روسیه درباره جنگ علیه اوکراین مقابله کنند. روزنامه بریتانیایی گاردین در گزارشی به این جزئیات این درخواست پرداخته است.
ناوالنی با تاکید بر اینکه حمایت ۷۵ درصدی مردم روسیه از تهاجم روسیه علیه اوکراین بر اساس نظرسنجیها «دروغ کرملین» است، خواستار تشکیل یک «جبهه اطلاعاتی» علیه حمله روسیه به اوکراین شده است.
او در یک رشته توئیت طولانی از رهبران کشورهای غربی خواست با استفاده از یک کارزار گسترده آگهیهای تبلیغاتی در رسانههای اجتماعی با تبلیغات کرملین در مورد تهاجم مقابله کنند.
ناوالنی در این رشته توئیت نوشت: «ما به آگهیهای تبلیغاتی زیادی نیاز داریم. یک کارزار بزرگ ملی ضد جنگ با یک کمپین تبلیغاتی آغاز خواهد شد. باید این پیامها را به مردم در سراسر روسیه و روی هر گوشی و تبلتی به آنها رساند.»
او از جو بایدن، بوریس جانسون، اورسولا فون در لاین، مارک زاکربرگ و ساندار پیچای، رئیس شرکت آلفابت (شرکت مادر گوگل)، خواست که فورا راه حلی برای سرکوب تبلیغات پوتین با استفاده از قدرت آگهیهای تبلیغاتی رسانههای اجتماعی بیابند.
استفاده از کمپین آگهیهای تبلیغاتی راهی برای دور زدن تلاشهای کرملین برای از بین بردن رسانههای مستقل در روسیه خواهد بود. علاوه بر بسته شدن اکثر وبسایتها و روزنامههای مستقل، دولت روسیه در تلاشهای خود برای سانسور، دسترسی به فیسبوک، توییتر و اینستاگرام را نیز مسدود کرده است.
اقدام ناوالنی بزرگترین اشاره این رهبر مخالف به این سوال پیچیده است که مردم روسیه تا چه اندازه از جنگ در اوکراین حمایت میکنند. نتایج نظرسنجیها، از جمله نتایج مرکز مستقل لوادا، حمایت اکثریت مردم روسیه از جنگ را نشان میدهد.
اما منتقدان با اشاره به تکنیکهای ضعیف نظرسنجی، نرخ پایین پاسخ مردم به نظرسنجیها و سایر عوامل میگویند بسیاری از مردم روسیه از ابراز مخالفت با جنگ هراس دارند.
از طرفی با حذف برنامههای سرگرمی از تمام کانالهای اصلی دولتی در ماههای اخیر، برنامههای حامی سیاستهای کرملین بر شبکههای تلویزیونی غلبه پیدا کرده است.
ناوالنی در پیامهایی که برای هوادارانش ارسال کرد، نوشت: «واقعیت این است که اکثر شهروندان روسیه دیدگاهی کاملا تحریف شده نسبت به آنچه در اوکراین اتفاق میافتد دارند. برای آنها، پوتین یک جنگ کوچک و بسیار موفق را با خونریزی بسیار کم به راه انداخته است. [به آنها گفته میشود] سربازان ما قهرمان هستند و تقریبا هیچ تلفاتی وجود ندارد.»
او در ادامه گفت رهبران غربی با همان قیمت یک موشک ضد تانک، میتوانند ۲۰۰ میلیون بازدید از آگهیهای تبلیغاتی یا «دستکم ۸ میلیون بازدید از یک ویدئو با محتوای درست در مورد آنچه در اوکراین اتفاق میافتد به دست بیاورند.»
روسیه نیروهای خود را از کییف، پایتخت اوکراین بیرون کشیده اما در حال تجدید قوا برای یک حمله جدید در شرق اوکراین است. پوتین گفته است جنگ روسیه علیه اوکراین «تا تکمیل نهایی آن و تحقق اهداف تعیین شده ادامه خواهد داشت».
مسکوا، رزمناو موشک هدایتشونده که روزی افتخار ناوگان دریایی روسیه بود، حالا در قعر دریای سیاه جا خوش کرده است. اوکراین میگوید که مسکوا را با موشک هدف قرار داده و آن را غرق کرده است و روسیه اصرار دارد که دلیل غرق شدن مسکوا، آتشسوزی بوده است.
ایالات متحده، روز جمعه ۲۶ فروردین روایت اوکراین ازغرق شدن مسکوا را پذیرفت؛ یک مقام ارشد دفاعی آمریکا گفت که اوکراین دو موشک ضدکشتی نپتون به مسکوا شلیک کرده است.
اینکه دلیل غرق شدن مسکوا، موشک اوکراینی، بیکفایتی روسیه، بخت بد و یا ترکیبی از هر سه بوده باشد، همچنان محل بحث است اما آنچه که قطعی است این است که غرق شدن مسکوا، بزرگترین خسارت جنگی وارده به یک ناو دریایی طی ۴۰ سال گذشته محسوب میشود و همین کافی است تا سوالهایی برای مسکو و باقی برنامهریزان نظامی در سراسر جهان به وجود بیاید که ناآرامشان کند.
دلیل غرق شدن مسکوا چه بود؟
مسکوا روز پنجشنبه ۲۵ فروردین در ساحل اوکراین در دریای سیاه غرق شد.
اوکراین میگوید که مسکوا را با موشک ضدکشتی زده و شلیک موشک موجب ایجاد جرقههایی شده که به ترکیدن مهمات بار کشتی شده انجامیده است.
روسیه هم روایت خود را از این ماجرا دارد. بنا بر اعلام وزارت روسیه، منشا آتشسوزی که منجر به ترکیدن مهمات انبارشده در کشتی بود نامعلوم بوده و انفجارهای ناشی از آن به ساختمان کشتی آسیب زده و مسکوا در حالی که به سمت بندری نزدیک یدککشی میشده، غرق شده است.
بر اساس گزارش خبرگزاری تاس روسیه بهنقل از منبعی بدون نام، خدمه کشتی همه به بندر سِواستوپول در شبهجزیره کریمه منتقل شدهاند. تاس درباره شمار نیروهای نجاتیافته از کشتی جزئیاتی منتشر نکرد.
رزم ناو مسکوا به انواع سلاح ضدکشتی و ضدحملههوایی مجهز بود و تفنگ دریایی، اژدر یا همان بمب زیردریایی و سیستمهای دفاع موشکی هم بار آن بود؛ این یعنی مسکوا میزان انبوهی از مهمات منفجره حمل میکرد.
دو مقام ارشد ایالات متحده که در جریان ارزیابی اخیر اطلاعاتی آمریکا از مسکوا بودند به سیانان گفتند که این رزمناو در زمانی که غرق شد، سلاح هستهای حمل نمیکرده است.
آخرین باری که کشتی جنگی به این عظمت غرق شد کی بود؟
آخرین بار در روز دوم ماه مه سال ۱۹۸۲ و در جریان جنگ فالکلند بود که زیردریایی «اچاماس کانکرر» ارتش بریتانیا، نبردناو ژنرال بلگرانو ارتش آرژانتین را غرق کرد.
ژنرال بلگرانو هماندازه مسکوا بود. هر دو رزمناو بهطول حدود ۱۸۲ متر، قابلیت حمل ۱۲ هزار تنی داشتند. اما خدمه کشتی ژنرال بلگرانو تقریبا دو برابر و ۱۱۰۰ نفر بود. خدمه کشتی مسکوا ۵۰۰ تن بود.
روسیه شمار تلفات و جراحاتی که در جریان غرق شدن رزمناو مسکوا روی داده منتشر نکرده است. اما غرق شدن نبردناو ژنرال بلگرانو جان ۳۲۳ تن از خدمه این کشتی را گرفت.
از دست دادن مسکوا برای مسکو چقدر تمام میشود؟
بیشترین تاثیر غرق شدن مسکوا بر روحیه ارتش روسیه خواهد بود؛ مسکوا گل سرسبد ناوگان روسیه در دریای سیاه و یکی از مشهودترین داراییهای این کشور در جنگ اوکراین بود. اگرچه روسیه با وسواس خبرهای جنگ اوکراین را پوشش میدهد، غیاب ناگهانی کشتی به آن عظمت بهسادگی قابل پنهان کردن نیست.
بهباور تحلیگران نظامی، غرق شدن مسکوا، فارغ از اینکه اوکراین آن را غرق کرده باشد و یا در صورت یک حادثه روی داده باشد، اطمینان درباره توانایی روسیه در جنگ اوکراین را زیر سوال خواهد برد.
اما در اینکه غرق شدن مسکوا چه تاثیری بر جنگ اوکراین دارد بین تحلیلگران محل اختلاف است.
صاحبنظران در موسسه مطالعات جنگ میگویند که از دست دادن مسکوا برای روسیه، نسبتا ناچیز است. چرا که این رزمناو بیشتر برای حملات با موشک کروز، به مراکز لجستیک و میدانهای هوایی اوکراین استفاده میشد و روسیه روی زمین هم سامانههایی دارد که همان کار را انجام میدهد.
تحلیلگران در این موسسه میگویند که اگر موشک اوکراینی باعث غرق شدن مسکوا شده باشد، نیروی دریایی روسیه باید در عملیات این کشور بازاندیشی کند؛ کشتیهایش را از قلمرو اوکراین دورتر کند و دفاع هواییاش را هم از نو بچیند.