جنگ اوکراین؛ پشتپرده تاکتیک آهسته اخیر روسیه چیست؟
حمله روسیه به اوکراین برخی شهرهای این کشور را با خاک یکسان کرده، جان دهها هزار شهروند را گرفته و میلیونها اوکراینی را از خانههایشان آواره کرده است، اما همچنان سوالاتی درباره ابعاد و تخریبهای این جنگ مطرح میشود.
با وجود تمام مرگها و ویرانیها، بسیاری از تحلیلگران نظامی و مقامهای غربی همچنان در سکوت به در سکوت به سر برده و به این موضوع میاندیشند که چرا جنایات روسیه در اوکراین بدتر از آنچه جهان شاهد آن است، نبوده و چه عواملی میتواند پشت برخی از آن اقداماتی که روسیه میتوانست بکند و نکرده باشد.
نیویورکتایمز در گزارشی به پاسخ سوالاتی از همین دست و دلایل احتمالی خودداری اخیر روسیه از برخی حملات پرداخته است.
روسیه میتوانسته خطوط راهآهن، جادهها و پلهای اوکراین را وحشیانهتر از آنچه تاکنون نابود کرده است در هم بکوبد، تا رساندن سلاحهای اهدایی غرب به خط مقدم را متوقف کند.
مسکو میتوانست زیرساختهای بیشتری در اطراف کییف، پایتخت اوکراین، را بمباران کند تا دیدار رهبران غربی بهنشانه وحدت و چارهجویی با ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهور اوکراین را دشوارتر کند.
این کشور حتی میتوانست دردسر بسیار بیشتری به غرب بدهد؛ مثلا تعداد حملات سایبری علیه اوکراین را افزایش دهد، خرابکاری کند و یا صادرات انرژی به نقاط بیشتری از اروپا را قطع کند.
بخشی از دلیل اینکه موارد یادشده روی نداده، نشان از بیکفایتی محض روسیه است. هفتههای نخستین جنگ اوکراین آشکارا نشان داد که ارتش روسیه از آنچه که پیش از حمله تصور میشد، قابلیتهای بسیار کمتری دارد.
اما رهبران آمریکایی و اروپایی میگویند ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه، در اجرای تاکتیکهای اخیر بهشکل واضحی محتاطانه عمل کرده است. حملهای کند و آهسته در شرق اوکراین، یک حرکت آرام و مهارشده برای تصرف زیرساخت ها و همچنین جلوگیری از اقداماتی که میتوانست روسیه را هر چه بیش از پیش با ناتو در تقابل قرار دهد، از جمله نشانههای آن است.
پیشروی ملایم روسیه در میدان نبرد با گزافه و مبالغهای که تلویزیون این کشور پخش میکند در تناقض است. در تلویزیون روسیه، این کشور برای حفظ بقای خود، در جنگی با غرب درگیر است که بحث باز شدن پای سلاح هستهای در آن مطرح شده و بهراحتی از آن حرف زده میشود. با توجه به این تناقض، سوال این است که با به درازا کشیده شدن جنگ، آیا پوتین روال آن را عوض خواهد کرد و به نبرد شدت خواهد بخشید، یا نه.
پاسخ به این سوالات بهویژه پیش از رسیدن تعطیلات «روز پیروزی» در روسیه، دوشنبه ۹ ماه مه (۱۹ اردیبهشت) فوریت یافت. رییسجمهور روسیه در این روز معمولا بر اجرای رژهای باشکوه نظارت دارد که در بزرگداشت پیروزی اتحاد جماهیر شوروی بر آلمان نازی در سال ۱۹۴۵ انجام میشود و پوتین در این روز سخنرانی نظامی هم ارائه میدهد.
پیشبینی بن والاس، وزیر دفاع بریتانیا، پیش از مراسم این بود که پوتین امسال در چنین روزی از فرصت استفاده خواهد کرد تا رسما علیه اوکراین اعلان جنگ کرده و توده مردم روسیه را برای نبرد بسیج کند.
به نظر میرسد که پوتین فعلا از نظر نظامی دست نگه داشته تا به اوکراین فرصت تجدید قوا و انبار کردن تسلیحات رسیده از غرب را بدهد. تاکتیک اخیر پوتین در اوکراین بسیار محتاطانه بوده و به نظر میرسد جهان از راهبرد فعلی روسیه سر در نمیآورد.
ترنین، تحلیلگر روس «مرکز کارنگی مسکو»، اتاق فکری که اخیرا بهدستور دولت روسیه بسته شد، گفت که از اینکه چرا روسیه در حال حاضر با کمتر از نیمی از توانش میجنگد، سر در نمیآورد.
سوال همین است. چرا روسیه پلهای بیشتر و شبکههای راهآهن بیشتری را بمباران نمیکند و چرا هر روز دست ارتش اوکراین را برای دریافت سلاحهای غربی مرگبار بیشتری آزاد میگذارد؟ چهطور است که رهبران غربی همچنان میتوانند در امنیت از کییف، پایتخت اوکراین، بازدید کنند؟
ترنین تاکید کرد که چنین رویکردی «عجیب» است و او نمیتواند آن را توضیح دهد. مقامها و تحلیلگران غربی نیز همین سوالات ترنین را از خود میپرسند.
دلیل دیگر تعلل نیروهای روسیه در تخریب بیشتر در اوکراین میتواند دفاع هوایی این کشور باشد که همچنان تهدیدی برای نیروی هوایی روسیه به شمار میرود. هر چه هواپیمای روسی بیشتر وارد فضای اوکراین شوند، به همان میزان بیشتر سرنگون خواهند شد.
برخی از تجهیزات جنگی روسیه هم آنچنان که باید کار میکردهاند، عمل نکردهاند. تامین سلاح روسیه نیز محدود است و هدف قرار دادن خطوط راهآهن و کاروانهای در حال حرکت نیز باید بسیار دقیق باشد تا درست عمل کند.
برخی مقامها بر این باورند که مسکو از در هم کوبیدن زیرساختهای اوکراین اجتناب میکند، چرا که هنوز به تصرف اوکراین امید واهی دارد و اگر بتواند شهرهای این کشور را تصرف کند، کار بازسازی عظیم نقاط بمبارانشده به دوش خود روسیه خواهد افتاد.
بهگفته یک مقام ارشد نظامی آمریکا، ممکن است پوتین از نابود کردن شبکه راهآهن اوکراین به این دلیل اجتناب کرده باشد که به این شبکه برای انتقال تجهیزات و سربازانش به سراسر این کشور احتیاج دارد. ارتش روسیه بر نابودی انبارهای سلاح بیش از شبکه راهآهن اوکراین متمرکز بوده است.
یک سوال دیگر این است که چرا روسیه علیه غرب حملات بیشتری انجام نمیدهد. روایت کرملین از به راه افتادن جنگ اوکراین، جنگ با ناتو در خاک اوکراین است، چرا که روسیه ناتو را تهدیدی برای موجودیت خود تصور میکند. اما حالا روسیه است که دارد تلفات میدهد و غرب در فاصلهای امن نشسته و به تامین سلاحی مشغول است که جان سربازان روسی را میگیرد.
ساموئل چرپ، یک مقام سابق آمریکا و تحلیلگر مسائل روسیه، میگوید احتمال کمی وجود دارد که آمریکا و متحدانش واکنش بدی از سوی روسیه برای فرستادن این شمار از سربازان ارتش این کشور به کام مرگ، نبینند.
در سوی دیگر، زرادخانه هستهای تراز اول جهانی روسیه قرار دارد که نزدیک به شش هزار کلاهک هستهای در آن است. خط و نشان کشیدن هستهای روسیه تمامی ندارد و یک نماینده جنگطلب در پارلمان روسیه در تهدیدی اخیر گفته که موشک بالستیک قارهپیما جدید روسیه میتواند بریتانیا را در یک حرکت نابود کند.
ولادیمیر پوتین نیز وعده تلافی داده است. پوتین گفته بود واکنش روسیه به کسانی که خط قرمز این کشور را زیر پا بگذارند «نامتقارن، سریع و سخت» خواهد بود. این سخنان نشان میدهد که روسیه در زمان و مکان مورد انتخاب مسکو پاسخ غرب را خواهد داد.
ساموئل چرپ گفت هیچکس نمیداند که خط قرمز روسیه کجاست. او گفت که حتی خود روسیه هم نمیداند خط قرمزش کجاست.
آمریکا و متحدانش همچنین از اینکه چرا روسیه حملات سایبری پرخسارتتری برای غرب به بار نیاورده است سردرگماند.
برخی بر این باورند که خطر روسیه در این زمینه بهشکل موثری دفع شده است. ارتش روسیه در اوکراین کمتر چیزی به دست آورده است و توانایی جنگ بزرگتر با ناتو را ندارد و نمیخواهد به ناتو بهانهای برای درگیری مستقیم با روسیه بدهد.
بنا بر استدلال برخی دیگر صاحبنظران، حمله سایبری به یک کشور عضو ناتو کارتی است که پوتین دیرتر و در مراحل پایانی «کارزار» خود رو خواهد کرد.
به نظر میرسد با آنکه پوتین در سخن ابایی از افزایش تنش نداشته است، در عمل به دنبال گسترش جنگ نیست.
بهعقیده یک مقام وزارت دفاع آمریکا، پوتین بیشتر بهدنبال بیرون کشیدن نوعی پیروزی از رسوایی است که خودش به وجود آورده است. بهعقیده او، پوتین به دنبال درست کردن مشکل بیشتر نیست.
ترنین، تحلیلگر روس، پیش از حمله روسیه به اوکراین، پیشبینی کرده بود که ارتش اوکراین دفاعی جانانه از این کشور خواهد داشت و پوتین هم درخواهد یافت که حمایت سیاسی از روسیه در اوکراین وجود ندارد. پیشبینی ترنین درست از آب درآمد.
ترنین میگوید که او همچنان پوتین را مردی اساسا منطقی میداند؛ نه مردی که دلش بخواهد در جنگی هستهای درگیر شود و علاقهای دیوانهوار به نابودی بشر در سر داشته باشد.
بهعقیده ترنین تمایل به چنین چیزی، «اشتباه» نیست بلکه جنون محض است. او گفت که امیدوار است در این باره اشتباه نکرده باشد.
انتشار گزارشی درباره تصمیم احتمالی دیوان عالی آمریکا برای لغو قانون حق سقط جنین، که به قانون «رو در برابر وِید» شهرت دارد، با واکنش گسترده مردم و چهرههای سیاسی ایالات متحده همراه شده و بسیاری این تصمیم را محدودسازی حقوق نه تنها زنان، بلکه همه شهروندان آمریکا عنوان کردهاند.
نشریه پولیتیکو پیشتر اعلام کرده بود به سندی دست یافته که بر اساس آن اکثریت قضات دیوان عالی با پیشنویس ارائهشده یکی از قضات در زمینه لغو قانون سقط جنین در آمریکا موافقاند.
«رو در برابر وِید» حکم تاریخی دیوان عالی آمریکا در پرونده مبارزه یک زن با نام مستعار جین رو برای گرفتن حق سقط جنین و شکایت وکلای او به دادگاه فدرال آمریکا از دادستان ناحیه تگزاس بهنام هنری وید، در سال ۱۹۷۳ میلادی است. مجادلهای حقوقی که با حذف عمده قوانین فدرال و ایالتی در زمینه حق سقط جنین و محدودیتهای سختگیرانه دولتی، برای زنان آمریکا آزادی انجام سقط جنین قانونی سقط جنین قانونی را به ارمغان آورد.
جو بایدن، رییسجمهوری آمریکا، با واکنش به چنین خبری در توییتر نوشت: «حق انتخاب زنان یک حق بنیادی است و آزادی سقط جنین ۵۰ سال است که قانون آمریکا بوده است. ثبات و انصافی که اساس قوانین آمریکا را شکل میدهد اقتضا میکند که این قانون لغو نشود.».
روزنامه گاردین بهبهانه انتشار خبر احتمال لغو قانون سقط جنین در آمریکا، به حق سقط جنین در سراسر جهان نگاهی اجمالی انداخته است.
در سال ۲۰۲۲، حق سقط جنین همچنان بهعنوان یکی از جنجالبرانگیزترین و یکی از پرمنازعهترین مسائل میدان اخلاق و سیاست مطرح است.
سقط جنین در ۲۴ کشور جهان کاملا و تحت هر شرایط، غیرقانونی است و در ۳۷ کشور دیگر دنیا نیز حق دسترسی به آن محدود شده و تنها درصورتی که جان مادر در خطر باشد، مجاز است.
بنا بر آمار سازمان بهداشت جهانی، سقط جنین ناامن جان سالیانه ۴۷ هزار زن در سراسر جهان را میگیرد و ۵ میلیون زن را بهدلیل پیچیدگیهای ناشی از سقط جنین ناامن و یا عفونت ناشی از آن، روانه بیمارستان میکند.
دادههای سازمان بهداشت جهانی همچنین نشان میدهد که ممنوعیت سقط جنین، اثر اندک و یا هیچ اثری بر نرخ سقط جنین در سراسر جهان ندارد.
آسیا
بنا بر آمار سازمان بهداشت جهانی، بیش از نیمی از سقط جنینهای ناامن در قاره آسیا و بهویژه در مرکز و جنوب آسیا رخ میدهد. سقط جنین در لائوس و فیلیپین کاملا غیرقانونی است.
در فیلیپین، خدمات مربوط با بهداشت باروری و تولیدمثل بهشدت محدود و فروش قرص ضدبارداری یا اضطراری هم در سراسر کشور ممنوع است.
اقدام به سقط جنین در فیلیپین میتواند به محکومیت ۶ سال زندان برای زن بینجامد. آماری از شمار زنانی به جرایم مرتبط با سقط جنین متهم میشوند وجود ندارد اما آمار رسانههای دولتی این کشور حاکی از آن است که این شمار، اندک نیست.
آمریکای لاتین
آمریکای لاتین سختگیرانهترین قوانین ضد سقط جنین را دارد. در السالوادور، نیکاراگوئه و هندوراس سقط جنین تحت هیچ شرایطی مجاز نیست. از سال ۱۹۹۸ بدین سو، دستکم ۱۴۰ زن در السالوادور بهدلیل سقط جنین به محکومیتهایی تا سقف ۳۵ سال زندان، متهم شدهاند. بسیاری از این زنان، زنانی بودند که بارداریهای منجر به سقط داشتند.
در برزیل با دولتی به ریاست ژائیر بولسونارو، رییسجمهور راستگرای افراطی، دسترسی به سقط جنین تنها در موارد تجاوز، نقص عضو جدی جنین و به خطر افتادن سلامت مادر، مجاز است. در سال ۲۰۲۰، دولت با تصویب قانونی جدید از کادر درمان خواست تا اگر زنی قربانی تجاوز برای سقط جنین مراجعه کرد، پلیس را در جریان قرار دهند.
با وجود این، آمریکای لاتین کوشیده حق دسترسی به سقط جنین قانونی را بهبود بخشد. در فوریه ۲۰۲۲، کلمبیا از سقط جنین «جرمزدایی» کرد و شیلی هم از احتمال گنجاندن قوانین دسترسی گستردهتر به سقط جنین در قانون اساسی جدید این کشور خبر داده است.
آرژانتین در سال ۲۰۲۰ سقط جنین در ۱۴ هفته نخست بارداری را قانونی اعلام کرد. پیش از آرژانتین، اوروگوئه در سال ۲۰۱۲، با تصویب قانونی مشابه، سقط جنین در ۱۲ هفته اول بارداری را قانونی اعلام کرده بود.
آفریقا
آفریقا بالاترین نرخ مرگومیر مرتبط با سقط جنین را دارد. ۹۲ درصد زنان در سنین باروری در این قاره دسترسی محدودی به حق سقط جنین قانونی دارند. بر اساس تخمین «مرکز حقوق تولیدمثل»، دسترسی به سقط جنین امن در سراسر قاره آفریقا، جان ۱۵ هزار زن را نجات خواهد داد.
در بسیاری کشورهای آفریقا از جمله مصر، جمهوری دموکراتیک کنگو و سنگال، سقط جنین کاملا غیرقانونی است. بر اساس «انجمن وکلای زن سنگال»، ۱۹ درصد زندانیان زن در این کشور در سال ۲۰۱۵، بهاتهام ارتکاب جرایم سقط جنین و «نوزادکشی» زندانی شده بودند.
اما شمار کشورهای آفریقایی که خواستار قانونی شدن حق سقط جنیناند در حال افزایش است. در سال ۲۰۲۱، کشور بنین، واقع در غرب آفریقا، به هفتمین کشور این قاره تبدیل شد که در آن سقط جنین در سهماهه نخست بارداری مجاز است.
اروپا
تقریبا تمامی کشورهای اروپا حق سقط جنین را قانونی میدانند، اما حق سقط جنین در آندورا، مالتا و واتیکان، همچنان غیرقانونی است. البته محکومیتهای مرتبط با جرایم مربوط به سقط جنین در این کشورها بهندرت روی میدهد.
لهستان تنها کشور قاره سبز است که در آن حق سقط جنین، در پی تصویب قانونی در سال ۲۰۲۱، بهشدت محدود شد. اکنون، سقط جنین در لهستان تنها در موارد تجاوز، رابطه با محارم و به خطر افتادن جان مادر مجاز است. در چندین مورد، حتی در حالی که سلامت مادر در خطر بوده، پزشکان از سقط جنین امتناع کردهاند که به از دست رفتن جان مادر انجامیده است.
لهستان چندین ماه پیش از تصمیم برای به راهاندازی یک مرکز ثبت بارداریها خبر داد که بهموجب آن پزشکان باید تمامی بارداریها و بارداریها منجر بهسقط را به دولت این کشور گزارش کنند.
در رومانی، دسترسی به سقط جنین قانونی، با امتناع پزشکان از ارائه چنین خدمتی، برای زنان دشوارتر شده است. نتایج یک نظرسنجی سال ۲۰۱۹ در این کشور نشان داد که تنها ۲۵ درصد بیمارستانهای رومانی با درخواست انجام سقط جنین موافقت میکنند.
کانون جنگ اوکراین حالا شهرهای سوخته جنوب و شرق این کشور است. اما تبعات این جنگ چنان در حال گسترش است که تنها شمار اندکی در جهان از پیامدهای آن در امان خواهند ماند.
بهنظر میرسید تمامی جنگهای دنیا، از جنگ جهانی اول تا جنگ عراق، بهسرعت، کوتاه و خشن و ناگهانی پایان یابند. اما تمامی این نبردها اغلب پیشبینیکنندگان پایانشان را ماتومبهوت باقی گذاشتند. این جنگها، بهگونهای طاقتفرسا کش آمدند و «اثرات دومینویی» آنها تا دورادور و گسترده، تاثیرات سیاسی، اقتصادی و انسانی بر جای نهاد.
جنگ روسیه در اوکراین هم از این امر مستثنا نیست. آغاز جنگ با پیشبینی تصرف کییف با حمله رعدآسا روسیه شروع شد اما جنگ بیش از دو ماه است به درازا کشیده شده و معلوم نیست که هفتهها و ماهها طولانیتر نشود.
سیانان در تحلیلی به تبعات به درازا کشیده شدن جنگ اوکراین برای دنیا پرداخته است.
به نوشته این شبکه خبری، حتی همین جنگ دوماهه هم عواقب شدیدی دارد. با توجه به کشتار وحشیانه شهروندان اوکراین، ادامه نبرد به این معناست که اوکراینیهای بیشتری جانشان را از دست خواهند داد و وقوع جنایات جنگی بیشتر هم ناگزیر خواهد بود. همچنین خطر سرایت آتش جنگ، هم از جنبه نظامی آن و هم از بُعد صادرات انرژی روسیه که اروپا بهشدت به آن نیاز دارد، وجود دارد.
همچنین تا زمانی که دو قدرت هستهای بزرگ همچون روسیه و آمریکا در تنشی غیرمستقیم درگیر شوند و با توجه به ارسال فعلی تسلیحات از آمریکا به اوکراین، خطر درگیری مستقیم بین طرفین هم وجود خواهد داشت و جنگ طولانیتر بهمعنای بیثباتی بیشتر برای رهبران اروپا خواهد بود.
نبود امنیت غذایی در جهان نیز با برداشت نابودشده محصول اوکراین بدتر میشود و احتمالا به بیثباتی و ناآرامی در سراسر جهان خواهد انجامید.
به گزارش سیانان، جنگ اوکراین برای ایالات متحده و شهروندان آمریکایی که همین حالا هم با تورم دستبهگریباناند، هزینه دارد. هزینه بالای خرید مواد غذایی و خرج بنزین خودروها، همه برای جو بایدن، رییسجمهور آمریکا، مشکلات عظیم ایجاد خواهد کرد.
چرا جنگ اوکراین به درازا کشیده خواهد شد؟
بنا بر تحلیل سیانان، یک دلیل اساسی برای طول کشیدن جنگ اوکراین وجود دارد و آن چیزی جز راهبردی که در اوکراین شاهد آن هستیم، نیست.
اوکراین با شکست فاصله زیادی دارد و ارتش روسیه هم هنوز مغلوب نشده که به این معناست که هیچکدام از طرفین انگیزه آنچنان پرشوری برای پایان دادن به جنگ، از راه دیپلماسی فوری ندارند.
اوکراین بعد از حمله بیجهت روسیه به این کشور، به ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه اعتماد ندارد. این کشور شاهد هدف پوتین در نابودی استقلال، هویت ملی و کشتار جمعی اوکراینیها بوده؛ گرچه دلاوری ارتش مردمی اوکراین و شتاب بخشیدن به ارسال تسلیحات به اوکراین از غرب، نوید پیروزی اوکراین در کییف است.
پوتین، با عقب نشستن مفتضحانه نیروهایش از اطراف کییف، به هیچ کدام از اهدافش دست نیافته و بهرغم انتشار اخبار مبتنی بر تلفات سنگین سرباز و تجهیزات نبرد، ژنرالهای روسیه برای سربازانشان اهداف جدید جنگی ردیف میکنند. اشغال ساحل جنوبی اوکراین و پا بر گلوی اوکراین گذاشتن از طریق کوتاه کردن دست این کشور از دسترسی به بنادرش در دریای سیاه، از جمله نقشههای جدید روسیه است.
ایالات متحده با پی بردن به نقشه جدید روسیه، چندین روز است راهبرد جدیدی رو کرده است که با آن به دنبال بهره بردن از یک جنگ نیابتی موثر برای تضعیف روسیه تا حدی است که نتواند تهدیدی برای اروپا به شمار برود.
اما اوکراین از گسترش میدان نبرد بیمناک است. مقامهای اوکراین چندین روز پیش درباره خط مقدمی جدید در جنوب غرب و در مرز با مولداوی، کشوری در همسایگی اوکراین، هشدار دادند. منطقه جداییطلب ترانسنیستریا در مولداوی، با ساکنان حامی روسیه هم در همین محدوده واقع است.
به نوشته سیانان، تهدید یک جنگ تمامعیار در حوزه انرژی هم همچنان برجاست که میتواند آغاز یک رکود اقتصادی و دشواری عظیم در اروپا را رقم بزند که تاثیر غیرمستقیم آن دامنگیر ایالات متحده نیز خواهد شد. چنین تاثیراتی همین حالا هم با اقدام اخیر روسیه در قطع تامین گاز لهستان و بلغارستان، دو کشور اروپایی عضو ناتو که زمانی در مدار جماهیر شوروی قرار داشتند، آشکار شده است.
جنگ طولانیتر نفس همه را تنگ خواهد کرد
تبعات اولیه جنگی طولانیتر، که همین حالا هم بدترین جنایات جنگی در اروپا از زمان نازیها بدینسو را رقم زده، بدان معناست که شهروندان اوکراینی بیشتری کشته و یا از خانههایشان رانده خواهند شد، اما محرومیت و تهدید حیات، تنها به داخل مرزهای اوکراین محدود نخواهد ماند.
هر نشانه مبنی بر ادامه جنگ برای ماهها، به اقتصادی که بهشکل فزایندهای رو به وخامت میرود، موجی از تلاطم وارد خواهد کرد. بانک جهانی هشدار داده جنگ اوکراین همین حالا هم بالاترین جهش را در افزایش قیمت اجناس، طی نیمقرن گذشته، ایجاد کرده است.
اما تاثیر طولانیتر شدن جنگ در جهان در حال توسعه محسوستر خواهد بود. بالا رفتن قیمت غلات در کشورهایی که با فقر دستبهگریباناند و ساکنان آنها همین حالا هم وضعیت تغذیه مساعدی ندارند، مساله مرگ و زندگی برای میلیونها نفر است.
تهدید هستهای پوتین همچنان برجاست
سیانان مینویسد نشانههای تندوسریع از ردپای جنگ اوکراین بر جهان، با قدارهکشی پرهیاهوی پوتین هم همراه شده که هشدار داده است «دشمنانی» که در جنگ اوکراین دخالت کنند، بهای گزافی برای آن خواهند پرداخت.
او تاکید کرده روسیه درباره استفاده از سلاح هستهای لاف نمیزند و در صورت نیاز، ابزار آن را دارد و از آن استفاده خواهد کرد.
چنین اظهارات هولناکی نشانه آن است که روسیه تحتفشار است؛ چرا که آنچه در اوکراین به دست آورده با آنچه انتظار داشت، مطابقتی ندارد. اما سخنان پوتین همچنین بهمنزله یادآوری نگرانکننده از خطر دائم وخیمتر شدن درگیری است. بهویژه که آمریکا با فرستادن انبوه سلاح به اوکراین، خط قرمز روسیه را رد کرده است.
در واشینگتن و مسکو، اتفاقنظر بر آن است که جنگ اوکراین، بیش از جنگ در اوکراین است و ممکن است سرآغازی بر درگیری جغرافیاییسیاسی طولانیتر و گستردهتر باشد.
بهگفته یک صاحبنظر، اگر روسیه از هزینه تبعات به جنگ اوکراین قسر در برود، نظم جهانی هم از هم گسسته میشود و اگر چنین چیزی روی دهد، جهان وارد عصر جدیدی از بیثباتی فزاینده خواهد شد.
کرملین به کشورهای حوزه بالتیک در صورت پیوستن سوئد و فنلاندبه ناتو هشدار جدی داده است. سوئد و فنلاند هر دو اخیرا برای پیوستن به ناتو اظهار تمایل کردهاند و آنطور که از گوشهوکنار گزارش میشود، تصمیم آنها مورد استقبال قرار گرفته و بهعنوان حرکتی برای مقابله با پوتین توصیف میشود.
روزنامه گاردین پیشتر در گزارشی نوشته بود پوتین با حمله به اوکراین فکر میکرد که موشکی به سمت غرب نشانه رفته است، اما حالا این موشک به سمت خود او کمانه کرده و سوئد و فنلاند نیز میخواهند به ناتو بپیوندند.
سانا مارین، نخستوزیر فنلاند اخیرا گفت کشور او، که با روسیه مرزی حدودا ۱۳۰۰ کیلومتری دارد، طی هفتههای آتی درباره پیوستن به ناتو تصمیم خواهد گرفت.
حمله روسیه به اوکراین اروپا را ناچار کرده که ترکیب امنیتی در قاره سبز را از نو بچیند. سوئد و فنلاند هر دو طی نزدیک به نیمقرن جنگ سرد «غیرمتعهد» باقی ماندند اما حالا چرخش در سیاستهای مربوط به مسائل امنیتی این دو کشور، نمودار آن چیزی است که در سایر اروپا نیز جریان دارد. از جمله آلمان که در پی افزایش عظیم بودجه نظامی است؛ چرخش دو قدرت خنثی به سوی غرب و تمایل آلمان به کنار گذاشتن احتیاط نظامی که به خرج میداد، همهوهمه نشانگر آغاز عصری جدید است.
اما پیوستن به ناتو برای سوئد و فنلاند خطراتی به همراه دارد. این دو کشور مدتهاست توازن حساس بین هماهنگی با غرب و تحریک نکردن روسیه، همسایه قدرتمندشان را حفظ کردهاند. پیوستن این دو کشور اسکاندیناوی به ناتو بیشتر از آنکه راهحلی برای امنیت باشد، «معمای امنیت» به وجود میآورد.
معمای امنیت چیست؟
اصطلاح «معمای امنیت» نخستین بار از سوی جان هرتز، پژوهشگر عصر جنگ سرد و در سال ۱۹۵۱ ارائه شد. این اصطلاح زمانی به کار برده میشود که ملتهای ضعیفتر میکوشند قدرتشان را افزایش دهند تا از پس دولتی قدرتمندتر برآیند. در مثال حاضر، کشورهای اسکاندیناوی تصمیم گرفتهاند به ناتو بپیوندند. در این حالت، روسیه، یا همان کشور قدرتمند، بهاحتمال زیاد چنین اقدامی را تهدید تلقی میکند و مطابق با اقدامی اینچنینی، واکنش نشان خواهد داد.
با چنین توضیحی، جای تعجب نیست که روسیه به رغبت سوئد و فنلاند برای پیوستن به ناتو چنین واکنش تندی نشان داده باشد. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کاخ کرملین اخیرا ناتو را اسباب ایجاد درگیری توصیف کرد و هشدار داد که پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو، ثباتی نصیب قاره اروپا نخواهد کرد.
روسیه چه خواهد کرد؟
اظهار تمایل سوئد و فنلاند برای پیوستن به ناتو، دو راه پیش روی روسیه قرار خواهد داد؛ اول اینکه روسیه میتواند بهدنبال افزایش قدرت خود از طریق رقابت تسلیحاتی برود و با توسل به ارتش، تهدید را از خود دفع کند؛ چنین رویکردی، میتواند اقداماتی همچون حمله پیشگیرانه احتمالی به ناتو را هم در بر بگیرد.
گسترش ناتو و ناتوانی روسیه در ایجاد توازن در قدرت از راه رقابت تسلیحاتی معمول و یا اتحاد جایگزین، دستکم تا حدودی، در وقوع جنگ اوکراین نقش داشته است. با وضعیت حاضر و احتمال پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو، رییسجمهور روسیه ممکن است به این نتیجه برسد که یک حمله پیشگیرانه هستهای تنها گزینه پیش روی اوست.
پوتین بهصراحت اشاره کرده است که اگر نتواند تهدید برای روسیه را از راههای دیگر دفع کند به گزینه هستهای متوسل خواهد شد؛ دستیابی اخیر روسیه به «موشک کروز هایپرسونیک» میتواند برگ برنده مهمی برای این کشور باشد.
صاحبنظران بر این باورند که ناتو هنوز سامانهای برای تشخیص مطمئن جهت و سرعت موشکهای کروز هایپرسونیک در اختیار ندارد که میتواند پوتین را به این نتیجه برساند که یک حمله پیشگیرانه به ناتو، پیش از آنکه ناتو موفق به انجام یک ضدحمله باشد یک گزینه است. چنین اقدامی به روسیه شانس جان به در بردن از جنگی هستهای را میدهد و یا اینکه دستکم این کشور را در برابر غرب در موقعیت بهتری قرار میدهد.
جهانی خطرناکتر
دنیا طی ۷۰ سال گذشته تغییرات بسیاری داشته است. برخی صاحبنظران بر این باورند که گسترش ناتو به اسکاندیناوی، راهبرد فعلی غرب با روسیه را تغییر نمیدهد و خود موجب درگیری است. اما عدهای دیگر نیز با این دیدگاه شدیدا مخالفاند. ناتو گفته از پیوستن احتمالی فنلاند و سوئد استقبال میکند.
اگر تحریمهای سفتوسخت غرب بر روسیه کارگر بیفتد ممکن است تهدیدی برای بقای رژیم پوتین باشد. اگر چنین شود، پوتین ممکن است به استفاده از قدرت هستهای که اغلب با آن برای غرب خط و نشان میکشد، رو بیاورد. چنین تهدیدی در سیاست هستهای روسیه آشکارا ذکر شده و میتواند خطر علیه هر کشور عضو ناتو را افزایش دهد.
چنین است که بعضی کارشناسان میگویند بحث درباره پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو باید از لزوم واکنش به تهدیدی فوری از سوی روسیه فراتر برود و نهایت عواقب «معمای امنیت» که این دو کشور با آن مواجه خواهند شد، بهویژه امکان یک حمله هستهای را هم در نظر بگیرد.
«عدم تعهد» در طول تاریخ اغلب بهمعنای توانایی کناره گرفتن یک کشور از درگیریها و حفاظت از منافع ملی ویژه با به دور ماندن از مخمصهای جهانی بوده است. اتخاذ چنین موضعی به سوئد و فنلاند و دیگر کشورها همچون اتریش اجازه داده همواره مستقل باقی بمانند و دست کشیدن از آن، اسکاندیناوی را متحول خواهد کرد.
بهرغم شکست ارتش روسیه در تصرف شهرهای اوکراین و مقاومت بسیار سرسختانه نیروهای این کشور، مذاکرات صلح بین روسیه و اوکراین آنچنان پیشرفتی نداشته است.
نشریه فارن پالیسی در تحلیلی به درخواست روسیه برای اتخاذ موضع «بیطرفی» از سوی اوکراین در جریان مذاکرات صلح و پیامدهای تن در دادن کییف به خواسته مسکو پرداخته است.
بنا بر این تحلیل «بهرغم تلاش مذبوحانه روسیه برای نشان دادن اینکه قتلعام بوچا کار خود نیروهای اوکراینی بود، کشتن غیرنظامیان بهدست نیروهای روس یک حرکت عمدی بود. »
در این یادداشت آمده «مسکو به دنبال برد آشکار در اوکراین، تمام خط قرمزها را زیر پا میگذارد تا بتواند از موضع قدرت با اوکراین مذاکره کند.»
فارنپالیسی نوشته « ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه میتواند نهایت امتیاز را از اوکراین بگیرد تا بر شکستهای روسیه در این کشور سرپوش بگذارد و بتواند برد روسیه در مذاکرات را بهعنوان پیروزی شکوهمند در داخل این کشور قالب کند.»
یکی از خواستههای اصلی روسیه در این مذاکرات این بوده که اوکراین اعلام موضع «بیطرفی» کند و «غیرنظامی» شود.
نویسنده فارنپالیسی اعتقاد دارد «دستیابی به این امتیازات به روسیه مجال خواهد داد تا یک پیروزی پروپاگاندایی در برابر تهدید گسترش ناتو، که در حقیقت اصلا وجود نداشت، برای خود دست و پا کند و از سوی دیگر، اوکراین را در برابر حملههای آتی روسیه به این کشور بیدفاع بگذارد.
بنا بر آمار اوکراین، روسیه تاکنون ۲۰ هزار سرباز ارتش خود را از دست داده است و در کنار این تلفات بالا، با تحریمهایی کوبنده که بیشتر هم خواهد شد روبهروست و در اوکراین هم قلمرو چندانی هم به دست نیاورده است، با تمام این اوصاف، پوتین فعلا انگیزهای برای مذاکره برای پایان دادن به جنگ ندارد.
با توجه به رویکرد پوتین، جنگ وارد خطرناکترین مرحله خود شده است. عملکرد ناموفق ارتش روسیه در اوکراین احتمال توسل مسکو به سلاح شیمیایی در جنگ را افزایش میدهد که خود جهان را یک قدم به استفاده از سلاحهای هستهای نزدیکتر خواهد کرد.
در ایت یادداشت آمده «با توجه به عقده پوتین برای نابودی اوکراین و کشتن غیرنظامیان، متحدان غربی بهتدریج در حال تغییر موضع خود درباره فرستادن سلاحهای سنگین به اوکرایناند اما زمان رو به اتمام است و اگر متحدان اوکراین واکنش سریع و بیمثالی در مقابل روسیه نشان ندهند، پوتین ممکن است تعلل غرب را به حساب چراغ سبز نشان دادن به خود ببیند و به استفاده از سلاح هستهای روی بیاورد تا به هدف نهاییاش در اوکراین برسد.»
روسیه از آغاز جنگ تاکنون بهندرت در یک گفتوگوی سیاسی واقعی درگیر شده است و حتی نمیتواند بر سر یک آتشبس موقت برای باز کردن گذرگاههای بشردوستانه در شهر محاصرهشده ماریوپل، در جنوب اوکراین توافق کند. با چنین وضعیتی، به نظر نمیرسد که مقامهای بلندپایه روسیه پایان دادن به جنگ را حتی در نظر داشته باشند.
به نوشته فارنپالیسی، به دنبال قتلعام در بوچا و اتهامات سرازیرشده جنایات جنگی به سوی روسیه، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه اوکراین را متهم به پیشنهاداتی غیرقابلقبول برای صلح کرد.
در یادداشت این نشریه آمده «در حقیقت لاوروف با این کار به یک حقه قدیمی روسی متوسل شده است؛ اینکه مسکو رسما در فرآیند مذاکرات درگیر شود بدون اینکه حاضر باشد هیچ امتیازی بدهد.»
این یادداشت اضافه کرده «مذاکرات صلح، خشونت روسیه در اوکراین را از طریق غیرمنطقی نمایاندن اوکراین، توجیه میکند و تقصیر تمام نشدن جنگ را به گردن کییف میاندازد. حال آنکه دستیابی به یک صلح بندزده برای اوکراین، بهبهای استقلال و حاکمیت ارضی این کشور تمام خواهد شد.»
نویسنده اشاره کرده که «مشکل روسیه با ناتو نیز ساخته و پرداخته خود مسکو بود. چرا که پیوستن اوکراین به ناتو قرار نبود در آیندهای نزدیک به وقوع بپیوندد.»
اتخاذ موضع بیطرفی برای اوکراین به چه معناست؟
تاریخ نمونههای بارزی از اینکه موضع بیطرفی چه معنایی دارد و ندارد به دست میدهد.
در آخرین دور از مذاکرات دیپلماتیک روسیه و اوکراین، روسیه درخواست کرد که اوکراین اعلام موضع بیطرفی کند که این خود رها کردن برنامه این کشور برای عضویت در ناتو را در پی خواهد داشت. درخواست دیگر روسیه غیرنظامی شدن اوکراین، پذیرفتن شبهجزیره کریمه بهعنوان بخشی از قلمرو روسیه و به رسمیت شناختن مناطق دو جمهوری خودخوانده لوهانسک و دونتسک در شرق اوکراین از سوی این کشور، بهعنوان دو جمهوری مستقل بود.
ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهور اوکراین، درباره تمامیت ارضی و استقلال اوکراین موضعی اصولی دارد. با وجود این، او محتاطانه اظهار تمایل کرده است تا درباره موضوع بیطرفی مذاکره کند. حدود یکماهونیم پیش، زلنسکی در انتقاد از ناتو اعلام کرد که بهرغم سیاست در باز ناتو، اوکراین نمیتواند از چهارچوب این در وارد شود. البته زلنسکی کاملا حق دارد از ناتو انتقاد کند. چرا که ناتو تنها عضویتی در آیندهای دور و نامعلوم را به اوکراین وعده داده است.
پوتین ابتدا در سال ۲۰۰۸ فرصتی برای مجازات گرجستان که خواهان عضویت در ناتو بود دید و سال ۲۰۱۴ هم به سراغ اوکراین که میکوشید از محور روسیه فاصله بگیرد، رفت. اقدامات آمیخته به ابهام ناتو پیرامون عضویت گرجستان و اوکراین در این اتحاد بود که دست روسیه را برای حمله علیه این کشورها باز گذاشت.
به نوشته فارینپالیسی «اتخاذ موضع بیطرفی از سوی اوکراین، حملات آتی روسیه به این کشور را دفع نخواهد کرد.»
ایده «بیطرف کردن» ملل حامی غرب همسایه روسیه همیشه راه موردعلاقه پوتین برای دفع تاثیر غرب بر کشورهایی که او حوزه سلطه خود میبیند بوده است. پوتین میدانست که اوکراین عضو ناتو نخواهد شد؛ اما هدف او همواره دیدن اوکراینی غیردموکراتیک و شکستخورده بود که برای سیاست خود به روسیه تکیه بکند. پوتین از اینکه مردم روسیه شاهد اوکراینی باثبات، غربی، توسعهیافته، آرام و موفق باشند هراسان است. پوتین نمیتواند چنین اوکراینی را از مردم کشور خودش پنهان کند.
فارین پالیسی اضافه کرده «ایده بیطرفی سوییس و اتریش شاید خوشایند باشد اما داستان اوکراین فرق میکند. هر دو کشور اتریش و سوییس توانستهاند در حالی که به عضویت ناتو درنیامدهاند، دموکراسیهایی سعادتمند و قدرتمند بسازند. اما برای پوتین، بیطرفی اوکراین بهمعنای محروم کردن این کشور از عضویت آتی در ناتو نیست؛ قصد او نابودی حاکمیت و آینده دموکراتیک اوکراین است.»
در این یادداشت آمده «برخلاف ظاهر واژه «بیطرفی»، این کلمه برای اوکراین یک رمز ورود برای بازگشت به محور روسیه است. زلنسکی میداند که «بیطرفی» بهسبک روسی صلحی برای اوکراین به ارمغان نخواهد آورد و روسیه هم برای عمل به تعهدات رسمی که به آنها اقرار میکند قابلاعتماد نیست. روسیه دهها قرارداد بینالمللی را که از سال ۱۹۹۱ به این سو امضا کرده است، نقض کرده است؛ تنها دو مورد از آنها، نقض آتشبس با گرجستان و معاهده مینسک با اوکراین است.»
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در یک مصاحبه اخیر بهصراحت اعلام کرد که روسیه «عملیات نظامی» در اوکراین برای دور بعدی مذاکرات صلح معطل نمیگذارد و اشاره دموبیدم روسیه به استفاده از سلاح هستهاین شان میدهد که مسکو در پی اعمال یک فشار روانی بر متحدان ناتوست تا اتحاد اعضای آن را در هم بشکند.
به عقیده نویسنده فارن پالیسی «گرچه متحدان غربی اوکراین ممکن است وسوسه شوند تا اوکراین را به سمت تن در دادن به پیشنهادات روسیه هل دهند تا این جنگ تمام شود، با قتلعامی که در بوچا شاهد آن بودند از نظر اخلاقی نمیتوانند اوکراین را فدا کنند و در تله «بیطرفی» روسیه بیفتند.»
فارنپالیسی نتیجهگیری کرده «تا زمانی که روسیه عقب ننشیند و در یک دیپلماسی معنادار درگیر نشود، سرنوشت جنگ اوکراین در میدان نبرد و نه بر سر میز مذاکره رقم زده خواهد شد.»
بسیاری از سرمایهگذاران، تحلیلگران و بانکداران انتظار دارند که هیات مدیره شرکت توییتر در روزهای آینده پیشنهاد خرید ۴۳ میلیارد دلاری ایلان ماسک را به دلیل پایین بودن رقم پیشنهادی رد کند؛ اما این رسانه اجتماعی چگونه در این زمینه عمل خواهد کرد؟
به گزارش رویترز سهام توییتر پس از اینکه ماسک پیشنهاد خود را اعلام کرد کاهش یافت، زیرا بازار آن را بسیار ناچیز و بسیار ضعیف ارزیابی کرد. هیات مدیره توییتر هماکنون در حال ارزیابی پیشنهاد ماسک است و بسیاری از سرمایهگذاران و تحلیلگران میگویند که احتمال رد آن وجود دارد.
اگر توییتر تصمیم به رد پیشنهاد ماسک بگیرد چه گزینههایی پیش رو خواهد داشت؟
۱) خریدن زمان بیشتر
شاید هیات مدیره توییتر تصمیم بگیرد که از هرگونه مذاکرات فروش با ماسک امتناع کند تا زمان بیشتری به پاراگ آگروال، مدیر اجرایی جدید خود برای دستیابی به اهداف عملیاتی شرکت بدهد.
هیات مدیره توییتر هفته پیش با استفاده از تاکتیک «قرص سمی» یک طرح یک ساله را تصویب کرد که مانع از آن میشود که ماسک بیش از ۱۵ درصد از شرکت را بدون رضایت توییتر در اختیار داشته باشد و با این اقدام اندکی زمان برای خود بخرد. از طرفی توییتر هماکنون با هیچ چالش کوتاه مدتی روبرو نیست زیرا مهلت سرمایهگذاران برای معرفی نامزدهای هیات مدیره خود در مجمع سالانه سهامداران در ماه مه بدون وجود هیچ رقیبی سپری شد.
آگراوال که قبلا مدیر ارشد بخش فناوری توییتر بود، در پایان ماه نوامبر گذشته ریاست این شرکت را بر عهده گرفت.
او در ماه فوریه اعلام کرد به اهداف بلندپروازانه افزایش درآمد و رشد کاربران که توییتر سال گذشته آنها را اعلام کرد، پایبند است، اما سرمایهگذاران در این زمینه تردید دارند و همین امر بر رشد سهام توییتر سایه انداخته است.
این اهداف شامل رسیدن به میانگین ۳۱۵ میلیون کاربر فعال روزانه «قابل درآمدزایی» (یعنی کاربران ثبت نام شدهای که تبلیغات را در پلتفرم مشاهده میکنند) و ایجاد حداقل ۷/۵ میلیارد دلار درآمد سالانه تا پایان سال ۲۰۲۳ هستند.
توییتر در سال ۲۰۲۱ درآمدی ۵/۱ میلیارد دلاری و به طور متوسط ۲۱۷ میلیون کاربر فعال روزانه قابل کسب درآمد در سه ماهه آخر سال ۲۰۲۱ داشته است.
ماسک سیگنالهای متناقضی داده در مورد اینکه اگر پیشنهاد ۴۳ میلیارد دلاریاش برای خرید تويیتر رد شود، چه خواهد کرد. او هفته گذشته گفت در صورت رد شدن پیشنهادش، در موقعیت خود به عنوان سهامدار توییتر تجدید نظر خواهد کرد.
این امر میتواند به این معنی باشد که ماسک بیش از ۹ درصد سهام خود در توییتر را میفروشد و کنار میرود. اما ماسک همچنین هفته گذشته توییت کرد که سهامداران توییتر باید بدون توجه به نظر هیات مدیره شرکت، در مورد پیشنهاد او نظر بدهند. برخی سرمایهگذاران این توییت را اینگونه تعبیر کردهاند که ماسک میخواهد با یک پیشنهاد خصمانه فشار وارد کند.
۲) توییتر با ماسک مذاکره کند
توییتر میتواند جزئیات اسناد مالی خود را به ماسک ارائه کند، به این امید که این به پیشنهاد بهتری منجر شود. این اقدام میتواند فرصتی باشد برای امتحان ادعای ماسک در مورد «بهترین و آخرین» پیشنهاد ۵۴/۲ میلیارد دلاری که او گفته نقد پرداخت میکند. مدیر اجرایی شرکت تسلا که مجله اقتصادی فوربس دارایی خالص او را ۲۶۵ میلیارد دلار اعلام کرده، نگفته که چقدر از دارایی خود را حاضر است برای خرید توییتر خرج کند.
این امکان وجود دارد که ماسک در نهایت با شرکتهای خصوصی، صندوقهای سرمایهگذاری مستقل یا سایر سرمایهگذاران ثروتمند شریک شود تا سهام خود را در هر تراکنش کاهش دهد. او گفت میخواهد تا آنجا که ممکن است بسیاری از سهامداران فعلی توییتر سهام خود را در یک معامله قرار دهند.
هیات مدیره توییتر میتواند به صورت راهبردی جایگزینهای احتمالی برای ماسک را بررسی کند. این شامل تماس با شرکتها، شرکتهای خصوصی و سایر خریداران بالقوه برای ارزیابی میزان علاقه آنها به انجام یک معامله است. مزیت این گزینه این است که میتواند معامله بهتری را شناسایی کند یا بر ماسک فشار بیاورد تا پیشنهاد خود را افزایش دهد.
اما نکته منفی آن این است که میتواند امید بسیاری از سرمایهگذاران را برای اینکه توییتر خود را بفروشد، افزایش دهد و با توجه به اینکه سهام توییتر اکنون کمی بیش از نصف آنچه حدود یک سال پیش بود ارزش دارد، این شرکت را تحت فشار قرار دهد تا از موضع ضعف برای یک معامله مذاکره کند.
به گزارش رویترز، یک خریدار بالقوه هفته گذشته با توییتر تماس گرفته و با ارائه پیشنهادی که ماسک را به چالش میکشد، برای خرید آن ابراز تمایل کرده است. سایر شرکتهای خصوصی میتوانند وارد معرکه شوند، و برخی شرکتهای فناوری و رسانه نیز ممکن است تصمیم بگیرند که با نظارتهایی که با اینگونه معاملهها همراه است، شجاعانه رفتار کنند.
این امکان وجود دارد که توییتر یک معامله جایگزین انتخاب کند به معنای فروش آن نباشد. توییتر در سال ۲۰۲۰ موافقت کرد یک میلیارد دلار اوراق قرضه قابل تبدیل به شرکت سهامی خصوصی سیلور لیک (Silver Lake) بفروشد، که به آن کمک کرد تا ۲ میلیارد دلار بازخرید سهام را تامین کند. توییتر هماکنون نیز میتواند معامله مشابهی را با طرف دیگری انجام دهد تا پول نقد بیشتری به دست آورد و از فروش مستقیم اجتناب کند.