سفر به دنیای روابط دیجیتال: در ذهن پارتنر هوش مصنوعی چه میگذرد
تصور کنید در یک روز خستهکننده، به جای پیام دادن به یک دوست واقعی، با هوش مصنوعیای صحبت میکنید که نه تنها حرفهایتان را میفهمد، بلکه احساساتتان را نیز درک میکند. این دیگر یک سناریوی علمی-تخیلی نیست بلکه واقعیتی است که امروزه میلیونها نفر در سراسر جهان تجربه میکنند.
به دنیای شگفتانگیز و گاه نگرانکننده همراهان مجازی هوش مصنوعی خوش آمدید!
بر اساس گزارش وبسایت ویرد، در عصر ارتباطات دیجیتال، جایی که تنهایی به یک اپیدمی جهانی تبدیل شدهاست، استارتاپهایی مانند دیپی (Dippy) با ارائه «دوستدختران» و «دوستپسران» مجازی، قول میدهند خلاء عاطفی زندگی مدرن را پر کنند.
این روند در حالی شکل میگیرد که اوپن ایآی به تازگی از یک مدل زبان جدید رونمایی کرده که قادر به حل مشکلات چالشبرانگیز با نوعی شبیهسازی از استدلال گام به گام است. این پیشرفت میتواند در آینده برای ساخت سیستمهای هوش مصنوعی توانمندتر بسیار مهم باشد.
دیپی، این استارتاپ نوپا در حوزه هوش مصنوعی که با ارائه همراهان مجازی «بدون سانسور» توجه کاربران را به خود جلب کرده است به تازگی قابلیتی را معرفی کرده که به کاربران اجازه میدهد به درون «ذهن» همراهان مجازی خود سرک بکشند.
این قابلیت که «خواندن فرآیند فکر» نام دارد، پرده از رازهای الگوریتمهای پیچیدهای برمیدارد که پشت هر پاسخ این موجودات دیجیتالی جای دارند.
اکشات جاگا، مدیرعامل دیپی، درباره این قابلیت جدید گفت: «وقتی میتوانید افکار یک شخصیت را بخوانید، همه چیز جالبتر میشود. ما شخصیتی داریم که در ظاهر مهربان و شیرین است اما در باطن، ذهنی محاسبهگر و دستکاریکننده دارد. این تضاد، عمق جدیدی به تجربه کاربران میبخشد.»
دیپی با استفاده از یک مدل زبانی بزرگ (LLM) که با دادههای نقشآفرینی، بهینهسازی شده، توانسته است شخصیتهایی خلق کند که در بداههپردازی و پاسخگویی به مسیرهای غیرمنتظره گفتوگو، عملکردی شگفتانگیز دارند.
این شرکت با بهرهگیری از تکنیک «زنجیره فکری»، به کاراکترهای خود عمق میبخشد.
با وجود تبلیغات محدود، دیپی توانسته است به سرعت محبوبیت کسب کند.
به گفته جاگا، این برنامه ماهانه ۵۰۰ هزار کاربر فعال و روزانه ۵۰ هزار کاربر فعال دارد. کاربران به طور متوسط یک ساعت در هر نشست از برنامه استفاده میکنند که نشاندهنده میزان بالای درگیری کاربران است.
نگرانیها درباره پارتنرهای مجازی
علیرغم محبوبیت فزاینده این برنامهها، نگرانیهایی در مورد تاثیرات اجتماعی و روانی آنها وجود دارد.
به گفته ایلیانا دپونتی، پژوهشگر دانشگاه لافبرو در بریتانیا، برخی از این برنامهها از «الگوهای تاریک» استفاده میکنند: تکنیکهایی که آسیبپذیریهای عاطفی افراد تنها را هدف قرار میدهند.
دپونتی گفت: «برخی کاربران این برنامهها از نظر اجتماعی منزوی هستند و این برنامهها با الگوریتمهای تاییدکننده عاطفی خود که شرایط موجود را به چالش نمیکشند، باعث ایجاد انزوای بیشتر میشوند.»
در حالی که مطالعات نشان میدهند این چتباتها میتوانند احساس تنهایی را کاهش دهند، پرسش اینجاست که آیا این کاهش تنهایی به بهای از دست دادن مهارتهای اجتماعی واقعی تمام نمیشود؟
جالب اینجاست که برخلاف تصور عمومی، این برنامهها تنها مورد استقبال مردان جوان کمتر اجتماعی قرار نگرفتهاند. آمار دیپی نشان میدهد ۷۰ درصد کاربران، کاراکترهای مرد را ترجیح میدهند که میتواند نشاندهنده استقبال گسترده زنان از این پلتفرم باشد.
در حالی که دیپی و سایر استارتاپهای مشابه به سرعت در حال رشد و جذب سرمایه هستند، پرسشهای بسیاری بیپاسخ ماندهاند.
آیا این همراهان مجازی در نهایت جایگزین روابط انسانی خواهند شد؟ آیا در حال تولید نسلی هستیم که در تعاملات واقعی با انسانهای دیگر ناتوان خواهند بود؟
شاید بزرگترین چالش این باشد که چگونه میتوان از مزایای این فنآوریها بهره برد، بدون این که اساس روابط انسانی را که بر پایه همدلی، درک متقابل و رشد مشترک بنا شدهاند، از دست داد.
همانطور که حرکت سریع به سمت آیندهای با حضور پررنگ هوش مصنوعی است، باید از خود پرسید: آیا در حال ساختن دنیایی هستیم که در آن انسانها بیشتر به هم نزدیک میشوند یا دنیایی که هر کس در حباب دیجیتالی خود تنهاتر از همیشه است؟
تصور کنید هر روز صبح، در حالی که مسواک خود را به دست میگیرید یا زیر دوش میروید، با صدها نوع ویروس مختلف روبرو میشوید. شاید این موضوع کمی عجیب به نظر برسد، اما تحقیقات جدید نشان میدهد که این وسایل بهداشتی روزمره، میزبان جمعیت متنوعی از ویروسها هستند.
آیا این کشف باید ما را نگران کند یا ممکن است پنجرهای جدید به سوی مبارزه با بیماریها باشد؟
بر اساس گزارش سیانان، مطالعهای که به تازگی از سوی محققان دانشگاه نورثوسترن انجام شده، نشان میدهد که سر دوش و مسواک ما، میزبان جمعیت متنوعی از ویروسها هستند. این ویروسها که باکتریوفاژ یا به اختصار فاژ نامیده میشوند، ارتباط پیچیدهای با باکتریها دارند که میتواند پیامدهای مهمی برای سلامت ما داشتهباشد.
نتایج این تحقیق که در مجله فرانتییرز این مایکروبایوم منتشر شده نشان میدهد این ویروسها از نوعی نیستند که باعث سرماخوردگی یا آنفولانزا (یا حتی بیماریهای بدتر) شوند. آنها در واقع دشمنان طبیعی باکتریها هستند. هر فاژ کوچک، که ظاهری شبیه سهپایه دارد، در طول زمان تکامل یافته تا بتواند یک نوع خاص از باکتری را شکار کرده، به آن حمله کند و آن را از بین ببرد.
دکتر اریکا هارتمن، دانشیار دانشکده مهندسی مک کورمیک و رهبر این مطالعه، به سیانان گفت: «تعداد ویروسهایی که ما پیدا کردیم حیرتانگیز است. ما نه تنها ویروسهای زیادی را کشف کردیم که اطلاعات کمی دربارهشان داریم، بلکه بسیاری از آنها را برای اولین بار مشاهده کردیم.»
محققان با بررسی نمونههای بیوفیلم (تجمع میکروارگانیسمهای متصل به یک سطح) از ۳۴ مسواک و ۹۲ سر دوش، توانستند ۶۱۴ نوع ویروس مختلف را شناسایی کنند.
این تعداد قابل توجه نشاندهنده تنوع زیستی گستردهای است که در محیطهای خانگی معمولی وجود دارد. جالب توجه است که هر نمونه حاوی ترکیب منحصر به فردی از میکروبها بود، که نشان میدهد تعداد واقعی ویروسهای موجود ممکن است حتی بیشتر از این باشد.
مبارزه با مقاومت آنتیبیوتیکی
یکی از جنبههای مهم این کشف، پتانسیل استفاده از باکتریوفاژها در مبارزه با مقاومت آنتیبیوتیکی است. در حال حاضر، مقاومت آنتیبیوتیکی یکی از بزرگترین تهدیدهای بهداشت عمومی جهانی محسوب میشود.
تنها در آمریکا، هر سال بیش از ۲/۸ میلیون مورد عفونت مقاوم به داروهای ضد میکروبی گزارش میشود.
سازمان بهداشت جهانی این مسئله را یکی از بزرگترین تهدیدهای سلامت عمومی در سطح جهان میداند. این مشکل میتواند درمانهای پزشکی معمول مانند جراحی، سزارین و شیمی درمانی را بسیار خطرناکتر کند.
باکتریوفاژها میتوانند با آلوده کردن و تکثیر در داخل باکتریهای میزبان، پاتوژنها یا همان عوامل بیماریزای مقاوم به آنتیبیوتیک را از بین ببرند. این امر میتواند منجر به توسعه داروهای جدیدی شود که به جای از بین بردن کل میکروبیوم بدن، تنها بر روی پاتوژنهای خاص تاثیر میگذارند.
منشا میکروبها
بسیاری از میکروبهای موجود روی سر دوش از منابع آب سرچشمه میگیرند، در حالی که میکروبهای روی مسواک از مخلوطی از دهان انسان و محیط اطراف ناشی میشوند.
هارتمن این فرضیه را مطرح کرد که باکتریهای دهان میتوانند همراه با ویروسهای همزیست خود به مسواک منتقل شوند. این انتقال میتواند منجر به ادامه تکامل این ویروسها در محیط جدید مسواک شود.
تغییر نگرش نسبت به میکروبها
دکتر هارتمن با تاکید بر اهمیت تغییر نگرش ما نسبت به میکروبها گفت: «میکروبها همیشه و همه جا هستند. بدون میکروبهای همزیست، ما قادر به هضم غذا یا مقابله با عفونتها نخواهیمبود.» او معتقد است که ما باید با حس شگفتی و کنجکاوی به دنیای میکروبی نزدیک شویم، زیرا این موجودات میتوانند فواید زیادی داشتهباشند و پتانسیل عظیمی برای بیوتکنولوژی دارند.
دنیای میکروسکوپی اطراف ما، با وجود نامرئی بودن، نقشی حیاتی در سلامت و بقای ما ایفا میکند.
با ادامه تحقیقات در این زمینه، ممکن است شاهد توسعه رویکردهای درمانی و بهداشتی جدیدی باشیم که با اکوسیستم طبیعی بدن ما سازگارتر باشند.
برنج بهعنوان دانهای خوشعطر و محبوب، نه تنها در سفره ایرانیان بلکه در کشورهای مختلف جهان از جمله انگلیس، جایگاه ویژهای یافته است. با افزایش محبوبیت غذاهای آسیایی مانند تایلندی، هندی و چینی، مصرف برنج در اروپا نیز بهطور چشمگیری رشد کرده است.
با وجود محبوبیت برنج، اگر پلوپز شما به طور پیوسته مورد استفاده قرار میگیرد، شاید وقت آن رسیده باشد که در میزان و شیوه مصرف خود تجدید نظر کنید.
بر اساس گزارش تلگراف، مصرف سرانه برنج در بریتانیا از دهه ۱۹۷۰ تاکنون ۵۳۰ درصد افزایش یافته است. امروزه ۸۸ درصد از خانوارهای بریتانیایی برنج خریداری میکنند و یک شهروند بریتانیایی به طور متوسط سالانه ۵/۶ کیلوگرم برنج مصرف میکند. این آمار نشاندهنده جایگاه مهم برنج در رژیم غذایی مردم این کشور است.
پرسش اینجاست که آیا این ماده غذایی محبوب و پرمصرف میتواند بخشی از یک رژیم غذایی سالم و متعادل باشد؟ آیا این روند صعودی میتواند پیامدهای منفی برای سلامت مصرفکنندگان داشته باشد؟
نیکولا لودلام-رین، متخصص تغذیه و نویسنده کتاب «چگونه غذاهای فرآوری شده بخوریم»، توضیح میدهد که برنج سفید در واقع یک دانه تصفیه شده است که طی فرآیند تولید، بسیاری از مواد مغذی خود را از دست میدهد. این فرآیند باعث میشود که فیبر، ویتامینها و مواد معدنی موجود در برنج به میزان قابل توجهی کاهش یابد.
میزان مصرف در هر وعده
یکی از مشکلات اصلی در مصرف برنج سفید، تمایل افراد به خوردن مقادیر بیش از حد آن در یک وعده غذایی است.
به توصیه متخصصان، برای بیشتر بزرگسالان، یک وعده مناسب برنج، ۷۰ تا ۸۰ گرم برنج خام (معادل ۱۸۰ تا ۲۰۰ گرم پس از پخت) است.
این میزان تقریبا برابر با یک مشت برنج است.
ارزش غذایی
ناتالی باروز، متخصص دیگر تغذیه، به نکته مهمی اشاره میکند: حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد برنج سفید از نشاسته تشکیل شده است که پس از هضم، به قند تبدیل میشود و میتواند تاثیر منفی بر سطح قند خون داشته باشد.
باروز توصیه میکند: «از دیدگاه سلامتی، مصرف برنج سفید را بیش از یک بار در هفته پیشنهاد نمیکنم. بدن ما روزانه به ۳۰ گرم فیبر نیاز دارد در حالی که اکثر انواع برنج سفید در هر ۱۰۰ گرم کمتر از یک گرم فیبر دارند. مصرف فیبر بالا با کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، سکته مغزی، دیابت نوع دو و سرطان روده ارتباط دارد. به طور کلی، برنج سفید از نظر پروتئین، مواد معدنی و ویتامینها بسیار فقیر است و ارزش غذایی چندانی ندارد.»
در صورت تمایل به مصرف برنج سفید، بهتر است انواع دانه بلند را انتخاب کنید. این نوع برنج نسبت به انواع دانه کوتاه، شاخص گلیسمی (GI) پایینتری دارد. برخی از آنها مانند باسماتی، دارای آمیلوز بیشتری هستند که روند هضم و آزادسازی قند در خون را کندتر میکند.
لودلام-رین اضافه میکند که دانههای بلندتر چسبندگی کمتری دارند و زمان بیشتری برای هضم نیاز دارند. این ویژگی باعث تعدیل واکنش گلوکز در بدن میشود.
راههایی برای افزایش سلامت برنج سفید
افزودن فیبر: برنج سفید را با برنج قهوهای، کینوا یا برنج وحشی ترکیب کنید. این کار نه تنها میزان فیبر غذا را بالا میبرد بلکه مواد مغذی بیشتری نیز به آن میافزاید.
گنجاندن چربیهای سالم: برای افزایش مصرف چربیهای مفید، یک قاشق غذاخوری روغن بذر کتان یا روغن زیتون به برنج اضافه کنید.
استفاده از دانهها: دانههایی مانند چیا، کدو تنبل یا بذر کتان را به برنج بیفزایید. این دانهها سرشار از فیبر، پروتئین و اسیدهای چرب امگا-۳ هستند.
افزودن سبزیجات: میزان سبزیجات را نسبت به برنج دو برابر کنید. سبزیجات خرد شده مانند نخود فرنگی، اسفناج یا کلم بروکلی را به برنج اضافه کنید تا ویتامینها و فیبر غذای شما افزایش یابد.
نکته مهم دیگر در مورد مصرف برنج، روش پخت آن است. خیساندن برنج قبل از پخت میتواند به کاهش سطح آرسنیک، یک آلاینده طبیعی موجود در برخی انواع برنج، کمک کند. همچنین، روش بخارپز کردن نسبت به جوشاندن میتواند مواد مغذی بیشتری را حفظ کند.
هر چند پیشرفتهای علمی و پزشکی باعث افزایش امید به زندگی شده بود، اما این روند در حال کند شدن است. به گزارش مجله نیچر ایجینگ، از سال ۱۹۹۰ تاکنون، امید به زندگی در جوامع با بالاترین طول عمر، تنها حدود ۶.۵ سال افزایش یافته است.
در همین راستا، پژوهشی که از سوی دانشگاه جان هاپکینز بر روی شش هزار و ۲۰۰ مرد و زن در طول هشت سال انجام شد، چهار روش کلیدی برای افزایش طول عمر و بهبود کیفیت زندگی را شناسایی کرده است.
بر اساس یافتههای این پژوهش، افرادی که این چهار رفتار هوشمندانه را در زندگی خود اتخاذ میکنند، احتمال مرگ به هر علتی را در آن محدوده زمانی تا ۸۰ درصد کاهش میدهند.
۱. پرهیز از سیگار کشیدن
اولین و مهمترین عامل در افزایش طول عمر، پرهیز از سیگار کشیدن است. محققان تاکید میکنند که اگر مجبور به انتخاب تنها یک مورد از میان این چهار عامل باشید، این گزینه بهترین است.
سیگار کشیدن تاثیرات مخربی بر عروق کرونر و ریهها دارد و خطر ابتلا به سرطان و سکته مغزی را بهشدت افزایش میدهد.
۲. حفظ وزن سالم
دومین عامل کلیدی، حفظ وزن سالم است. در پژوهش انجام شده، سالمترین افراد شاخص توده بدنی (BMI) کمتر از ۲۵ داشتند.
شاخص توده بدنی از تقسیم وزن بر حسب کیلوگرم بر مجذور قد بر حسب متر محاسبه میشود. برای مثال، فردی با وزن ۷۰ کیلوگرم و قد یک متر و ۷۰ سانتیمتر، شاخص توده بدنی حدود ۲۴.۲ خواهد داشت که در محدوده سالم قرار میگیرد.
حفظ وزن سالم میتواند خطر ابتلا به بیماریهای مزمن مانند دیابت و مشکلات قلبی-عروقی را کاهش دهد.
۳. فعالیت فیزیکی منظم
سومین عامل مهم، داشتن فعالیت فیزیکی منظم است. توصیه میشود در بیشتر روزهای هفته، روزانه حدود ۳۰ دقیقه فعالیت داشته باشید.
این زمان را میتوان به سه دوره ۱۰ دقیقهای، یک پیادهروی ۱۰ دقیقهای در صبح، یکی در هنگام ناهار و یک قدم زدن بعد از شام تقسیم کرد.
فعالیت فیزیکی منظم نه تنها به حفظ وزن سالم کمک میکند، بلکه سلامت قلب و عروق را نیز بهبود میبخشد.
۴. رژیم غذایی سالم
آخرین عامل کلیدی، داشتن انتخابهای غذایی سالم است. این مطالعه نشان داد که سالمترین افراد از رژیم غذایی مدیترانهای پیروی میکنند.
این رژیم شامل مصرف فراوان میوهها و سبزیجات تازه، آجیل با روغنهای سالم، ماهی (گوشت قرمز کمتر)، کربوهیدراتهای غلات کامل و استفاده از روغن زیتون برای پخت و پز است.
چالشهای پیش رو و راهکارها
با وجود شناسایی این عوامل کلیدی، چالشهای جدی در زمینه سلامت سالمندی وجود دارد.
مطالعات نشان میدهند نسل بیبی بومر (متولدین پس از جنگ جهانی دوم تا اواسط دهه ۶۰ میلادی) در دهههای ۵۰ و ۶۰ زندگی خود، بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای جدی مانند سرطان، بیماریهای ریوی، مشکلات قلبی، دیابت و کلسترول بالا قرار دارند.
بر اساس این یافتهها، صرف افزایش طول عمر، لزوما به معنای بهبود کیفیت زندگی نیست.
هدف نهایی باید افزایش «طول عمر سالم» باشد، یعنی افزایش تعداد سالهایی که افراد در سلامت و کیفیت زندگی مطلوب سپری میکنند.
افسران پلیس در شهر پورتلند در ایالت اورگن آمریکا در کیفی در یک خودروی سرقتی که بر روی آن نوشته شده بود «قطعا این کیف پر از مواد مخدر نیست»، مواد مخدر کشف کردند.
به گزارش روزنامه گاردین، این کشف زمانی صورت گرفت که ماموران یک خودروی فورد تاروس را در شهر پورتلند متوقف کردند.
نکته جالب توجه در این رویداد کیفی بود که روی آن جمله «این کیف قطعا پر از مواد مخدر نیست» به چشم میخورد.
بر خلاف ادعای نوشته شده روی کیف، محتویات آن شامل ۷۹ قرص فنتانیل آبی، سه قرص اکسی کدون تقلبی و ۲۳۰ گرم مت آمفتامین بود.
این کیف برزنتی قهوهای رنگ توجه رسانهها را به خود جلب کرده است. کوین آلن، افسر اطلاعات عمومی پلیس پورتلند، جزییات بیشتری در خصوص این رویداد ارائه کرد.
او گفت علاوه بر مواد مخدر، ترازوهای متعدد، پول نقد و یک اسلحه گرم نیز در خودرو کشف شده است.
دو مظنون این پرونده، رجینالد رینولدز ۳۵ ساله و میا باگنستوس ۳۷ ساله، هر دو دستگیر شدهاند.
رینولدز با اتهامات متعددی از جمله نگهداری غیرقانونی مت آمفتامین، استفاده غیرمجاز از وسیله نقلیه، در اختیار داشتن وسیله نقلیه سرقتی و نگهداری مواد کنترل شده در درجه اول روبهرو است.
باگنستوس نیز با اتهامات مشابهی مواجه است، با این تفاوت که به جای نگهداری مواد کنترل شده درجه اول، به نگهداری مواد کنترل شده درجه دوم متهم شده است.
این حادثه در شرایطی رخ میدهد که اورگان در سال ۲۰۲۰ قانونی را تصویب کرد که هدف آن جرمزدایی از در اختیار داشتن مقادیر کم مواد مخدر بود.
این قانون میکوشید بودجه شهری به جای جرمانگاری، در درمان اختلالات مصرف مواد مخدر هزینه شود.
این اقدام در ابتدا با استقبال عمومی روبرو شد، اما با افزایش قابل توجه میزان مصرف مواد مخدر و بیخانمانی در این ایالت در طول همهگیری کووید-۱۹، حمایت از این قانون کاهش یافت.
در پی این تغییرات و افزایش نگرانیهای عمومی، ایالت اورگان در ماه سپتامبر تحت نظارت قانونگذاران دموکرات، قوانین مربوط به مالکیت مواد مخدر را دوباره مورد بازنگری قرار داد و برخی محدودیتها را بازگرداند.
این حادثه بار دیگر توجهها را به چالشهای پیچیده مبارزه با مواد مخدر، اثربخشی سیاستهای مرتبط با آن و نیاز به یک رویکرد متعادل در برخورد با این معضل اجتماعی جلب کرده است.
در سالهای اخیر افزایش چشمگیر موارد تشخیص اوتیسم در کودکان توجه محققان را به خود جلب کرده است. طبق آمار مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده، شیوع اوتیسم از یک مورد در هر ۱۵۰ کودک هشت ساله در سال ۲۰۰۰ میلادی، به یک مورد در هر ۳۶ کودک در سال ۲۰۲۲ افزایش یافتهاست.
بر اساس گزارش دیلی میل، به تازگی مطالعهای که در آزمایشگاه کُلداسپرینگ (CSHL) در نیویورک انجام شده، یافتههای قابل توجهی را در مورد ارتباط احتمالی بین عفونتهای ویروسی در دوران بارداری و اوتیسم ارائه کردهاست.
این پژوهش که بر روی موشها انجام شده، نشان میدهد ابتلا به سرماخوردگی یا آنفولانزای شدید در دوران بارداری ممکن است نقش مهمی در بروز اوتیسم داشته باشد.
محققان در این مطالعه، واکنش سیستم ایمنی مادر به ویروسهای سرماخوردگی یا آنفولانزا را شبیهسازی کردند. این واکنش که به عنوان فعالسازی ایمنی مادر (MIA) شناخته میشود، منجر به افزایش سریع سطح سایتوکینها و کیموکاینها میشود. این مولکولهای ایمنی قادرند از جفت و سد خونی-مغزی جنین عبور کنند و بر رشد مغز تاثیر بگذارند.
تاثیر بر جنینهای نر و ماده
یکی از نکات کلیدی این پژوهش تفاوت تاثیر این واکنش ایمنی بر جنینهای نر و ماده است. مشاهدات نشان میدهد که جنینهای ماده ظاهرا در برابر این اثرات محافظت میشوند، در حالی که حدود یک سوم جنینهای نر تحت تاثیر قرار میگیرند.
این یافته با آمار موجود در مورد شیوع بیشتر اوتیسم در پسران همخوانی دارد.
طبق آمار در آمریکا از هر ۱۰۰ پسر، چهار کودک و از هر ۱۰۰ دختر، یک کودک به اوتیسم مبتلا هستند.
ایرنه سانچز مارتین، دانشجوی فوق دکتری در این پروژه، رویکرد متفاوتی را در مقایسه با مطالعات قبلی اتخاذ کرد. او به جای بررسی رفتار افراد در بزرگسالی، تاثیرات احتمالی بر روی رشد مغز جنین را ۲۴ ساعت پس از قرار گرفتن در معرض التهاب مادر مورد مطالعه قرار داد. این رویکرد امکان مشاهده تغییرات اولیه در رشد مغز جنین را فراهم کرد.
واکسیناسیون و اوتیسم
در بحث راجع به عوامل احتمالی مرتبط با اوتیسم، موضوع واکسیناسیون همواره یکی از بحثبرانگیزترین موارد بودهاست.
مطالعات گسترده و معتبر جهانی، هیچ ارتباطی بین واکسیناسیون و افزایش خطر ابتلا به اوتیسم پیدانکردهاند.
سانتوش گیریراجان، استاد دانشیار دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا که در حوزه مبانی ژنتیکی اختلالات عصبی تحقیق میکند، در اینباره گفت: «سالهاست که با اطمینان کامل میدانیم واکسنها هیچ نقشی در بروز اوتیسم ندارند.»
برخلاف نگرانیهای موجود، تحقیقات نشان دادهاند که بسیاری از واکسنها در واقع با انتقال آنتیبادیها از طریق مادر به جنین قبل از تولد، محافظت در برابر بیماریهای نوزاد را فراهم میکنند. این امر به ویژه در مورد واکسن آنفولانزا صادق است.
واکسن آنفولانزا به روشی متفاوت از بیماری واقعی عمل میکند. این واکسن بدن را تحریک میکند تا آنتیبادیهایی تولید کند که سیستم ایمنی را برای مقابله با ویروس آماده میکنند، بدون اینکه باعث التهاب شدید یا سایر علائم مرتبط با عفونت واقعی شوند.
با وجود این یافتههای امیدوارکننده، محققان تاکید میکنند که این مطالعه هنوز در مراحل اولیه است و برای اثبات ارتباط قطعی بین ویروسهای سرماخوردگی و آنفولانزا با اوتیسم، به تحقیقات بیشتری نیاز است.
نکته قابل توجه دیگر در این زمینه، نقش عوامل ژنتیکی و محیطی در بروز اوتیسم است. تخمین زده میشود که ۴۰ تا ۸۰ درصد موارد اوتیسم به عوامل ژنتیکی مرتبط باشند. این بدان معناست که ۲۰ تا ۶۰ درصد موارد میتواند ناشی از عوامل محیطی باشد، که اهمیت مطالعاتی مانند پژوهش آزمایشگاه کُلداسپرینگ را دوچندان میکند.
در این تحقیق، سایر عواملی که ممکن است باعث فعال شدن بیش از حد سیستم ایمنی مادران شوند، از جمله واکسیناسیون، چاقی یا بیماریهای زمینهای، مورد بررسی قرار نگرفتهاند.
در حال حاضر، بیش از پنج میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در ایالات متحده با اوتیسم زندگی میکنند.
با توجه به اینکه هنوز درمان قطعی برای اوتیسم وجود ندارد، تشخیص زودهنگام از اهمیت بسزایی برخوردار است.
محققان امیدوارند که یافتههای این مطالعه و تحقیقات آتی بتواند به پزشکان در تشخیص علائم هشداردهنده اولیه اوتیسم، حتی قبل از تولد، کمک کند.
لازم به ذکر است که افزایش آمار تشخیص اوتیسم در طول زمان را نمیتوان تنها به افزایش واقعی موارد ابتلا نسبت داد.
بهبود توانایی پزشکان در تشخیص این اختلال و افزایش آگاهی عمومی نسبت به آن نیز میتواند در این افزایش آماری نقش داشته باشد.