دستور کاخ سفید برای تعلیق اعمال تحریمهای تازه علیه جمهوری اسلامی ایران عمر چندانی نداشت و تنها چند روز پس از صدور، در پی مخالفت ترامپ و افزایش فشارها، بهسرعت لغو و روند اعمال فشارهای اقتصادی بر حکومت ایران دوباره از سر گرفته شد.
آمریکا بیش از ۳۰ فرد و نهاد را که در سیستمی شبهبانکی، شبکهای جهت نقل و انتقال پول برای جمهوری اسلامی تشکیل داده بودند، تحریم کرد. دور جدید تحریمها همزمان با مذاکرات جمهوری اسلامی و آمریکا، بر اساس فرمانهای اجرایی دونالد ترامپ برای فشار حداکثری و احیای آن اعمال شدند.
دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری ایالات متحده (OFAC) جمعه ۱۶ خرداد، بیش از ۳۰ فرد و نهاد را که با برادران منصور، ناصر و فضلالله زرینقلم در ارتباط هستند، تحریم کرد. این سه نفر میلیاردها دلار را از طریق صرافیهای ایرانی و شرکتهای صوری خارجی تحت کنترل خود، در چارچوب شبکه «بانکداری در سایه» جمهوری اسلامی، وارد نظام مالی بینالمللی کردهاند.
جمهوری اسلامی از این شبکه برای دور زدن تحریمها و انتقال درآمد حاصل از فروش نفت و محصولات پتروشیمی استفاده میکند؛ درآمدی که بر اساس اعلام وزارت خزانهداری آمریکا «صرف تامین مالی برنامههای موشکی و هستهای و همچنین حمایت از نیروهای نیابتی تروریستی» جمهوری اسلامی شده است.
همزمان، شبکه اجرای جرایم مالی وزارت خزانهداری آمریکا (FinCEN) هشدارنامهای بهروزرسانیشده منتشر کرده تا به موسسات مالی برای شناسایی، پیشگیری و گزارش فعالیتهای مشکوک مرتبط با اقدامات غیرقانونی مالی جمهوری اسلامی، از جمله قاچاق نفت، بانکداری در سایه و تهیه تسلیحات کمک کند.
اسکات بسنت، وزیر خزانهداری آمریکا، در این رابطه گفت سیستم بانکداری در سایه جمهوری اسلامی یکی از شریانهای حیاتی حکومت است که از آن برای انتقال پول و تامین مالی فعالیتهای بیثباتکننده استفاده میشود. به گفته او شبکههایی از این دست «نخبگان رژیم را ثروتمند و فساد را در برابر مردم ایران تشویق میکند.»
این تحریمها بر اساس فرمانهای اجرایی ۱۳۹۰۲ و ۱۳۸۴۶ و در چارچوب یادداشت امنیت ملی شماره ۲ رئیسجمهوری آمریکا برای اعمال «کارزار فشار حداکثری» علیه ایران اعمال شدهاند. دو فرمانی که در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ میلادی، در دوره اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ برای فشار حداکثری صادر شد و یادداشتی که او پس از دور دوم ریاست جمهوری خود، برای احیای این سیاست امضا کرد.
تمی بروس، سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا در حساب شبکه ایکس خود، با اشاره به تحریم برادران زرینقلم نوشت: «ما منابع مالی رژیم ایران را که برای اقدامات بیثباتکننده بهکار میبرد، قطع خواهیم کرد.»
بانکداری در سایه جمهوری اسلامی
آمریکا اعلام کرد شبکههای بانکداری در سایه جمهوری اسلامی، با نقشآفرینی برادران زرینقلم، امکان دسترسی افراد و نهادهای تحریمشده ایرانی به نظام مالی جهانی را فراهم میکنند. این شبکه موازی بانکی از طریق صرافیهای مستقر در ایران و شرکتهای صوری خارج از کشور، که بیشتر در هنگکنگ و امارات متحده عربی ثبت شده هستند، مبادلات مالی را برای نهادهای تحریمشده انجام میدهد.
برای پنهانسازی مبادلات ممنوع، گاهی از فاکتورها و اسناد جعلی استفاده میشود. این شرکتهای صوری معمولاً در مناطقی با نظارت ضعیف به ثبت میرسند تا از کنترلهای دقیق مالی و قانونی دور بمانند.
در گزارش وزارت خزانهداری آمده است افشاگران ایرانی گزارش دادهاند که این شبکه محملی برای فساد گسترده و اختلاس میلیاردها دلار توسط مقامات حکومتی بوده است.
شبکه زرینقلم با مجموعه سپهر انرژی جهاننمای پارس و خانواده علی شمخانی ارتباط داشت. دو سال پیش، در خرداد ۱۴۰۲، شبکه ایران اینترنشنال در گزارشی، به نقش برادران زرینقلم، در نقل و انتقال پول به نفع جمهوری اسلامی پرداخته بود.
برادران زرینقلم
منصور زرینقلم و ناصر زرینقلم، صرافیهای ایرانپایهای به نام «شرکت منصور زرینقلم و شرکا» (با نام تجاری جیسیام اکسچنج) و «شرکت ناصر زرینقلم و شرکا» (با نام تجاری برلیان اکسچنج) را اداره میکنند. این صرافیها شبکهای گسترده از شرکتهای صوری در امارات و هنگکنگ را در اختیار دارند که دارای حسابهای بانکی چند ارزی برای تسهیل پرداختها به نهادهای ایرانی از جمله نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند.
برای نمونه، صرافی جیسیام اکسچنج در دریافت وجوه برای نیروی قدس از بنیاد آستان قدس رضوی از طریق انتقال پول از چین نقش داشته و همچنین برای این نهادها در مبادلات ارزی حدود ۱۰۰ میلیون دلار کمک کرده است. صرافی برلیان اکسچنج نیز بیش از یک دهه در مبادلات مالی شرکت ملی نفت ایران (NIOC) نقش داشته و در ارسال نفت ایران به حکومت بشار اسد در سوریه مشارکت کرده است. این صرافی همچنین به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح نیز خدمات داده است.
بر اساس اعلامیه وزارت خزانهداری آمریکا منصور و ناصر زرینقلم نقش کلیدی در پولشویی برای شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس و شرکت بازاریابی آن ایفا کردهاند.منصور، با تایید مقامات ارشد امنیتی جمهوری اسلامی، سالانه میلیاردها دلار تراکنش ارزی مرتبط با صادرات پتروشیمی انجام داده است، آن هم در ایران.
کارکنان برلیان اکسچنج از جمله فاطمه سرلک کوهی در ایران و یو ژانگ در چین، امور جاری این صرافی را هماهنگ کردند.
برادر سوم، فضلالله زرینقلم نیز صرافی «زرینقلم و شرکا» را در ایران اداره میکند که در تبادل ارز خارجی برای بانک مرکزی ایران، پرداخت به شرکتهای خارجی از سوی شرکت ملی نفتکش ایران (NITC) و فعالیتهای مربوط به فروش پتروشیمی نقش داشته است.
شرکتهای غیر ایرانی
برادران زرینقلم شبکهای از شرکتهای صوری در هنگکنگ و امارات را برای تسهیل تراکنشهای مالی به نفع نهادهای جمهوری اسلامی اداره میکنند. شرکتهایی مانند: هیرو کامپنین لیمیتد (Hero Companion Limited)، پِلزکام لیمیتد (Plzcome Limited)، کینلیر تریدینگ لیمیتد (Kinlere Trading Limited) میلیونها دلار به شرکت ملی نفت ایران پرداخت کردهاند. برای نمونه، هیرو کامپنین در فوریه ۲۰۲۵ حدود ۲۰ میلیون دلار از سوی پتروکیمیکو افزدئی (Petroquimico FZE) به شرکت ملی نفت ایران پرداخت کرده است.
همچنین پنج شرکت اماراتی که تحت مالکیت یا پشتیبانی شبکه زرینقلم فعالیت میکردند نیز تحریم شدهاند، از جمله: واید ویژن جنرال تریدینگ الالسی (Wide Vision General Trading L.L.C)، جیاس سرنیتی افزدئی (J.S Serenity FZE)، مودرت جنرال تریدینگ الالسی (Moderate General Trading L.L.C)، ایس پتروکِم افزدئی (Ace Petrochem FZE) و گُلدن پن جنرال تریدینگ الالسی (Golden Pen General Trading L.L.C).
این شرکتها به عنوان پوشش برای تراکنشهای مرتبط با نفت، پتروشیمی و بانکداری در سایه به کار گرفته شدهاند. بهویژه جیاس سرنیتی در سال ۲۰۲۳ برای انعقاد قرارداد با شرکت تحریمشده سپهر انرژی جهاننمای پارس، متعلق به ستاد کل نیروهای مسلح، استفاده شده است.
۱۹ اردیبهشت ایران اینترنشنال، درباره شرکت سپهر انرژی جهاننمای پارس، مدیران این شرکت و ایجاد شرکت صوری «شین روی جی» در هنگ کنگ گزارشی منتشر کرد.
خانواده زرینقلم
خانواده زرینقلم علاوه بر صرافی، در بخشهای دیگر اقتصاد ایران نیز فعال هستند. شرکت زرین تهران به عنوان بازوی سرمایهگذاری خانوادگی و شرکت کیمیا صدر پاسارگاد در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی توسط آمریکا تحریم شدند.
میترا زرینقلم مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری زرین تهران است و به همراه برادرانش ناصر و فضلالله عضو هیاتمدیره است. پرویز سلطانیزاده در هیاتمدیره کیمیا صدر پاسارگاد با ناصر همکاری دارد. حسین شتابان و فرحناز مشکات نیز در هیاتمدیره صرافیهای برلیان اکسچنج و جیسیام اکسچنج حضور دارند. پوریا زرینقلم نیز در شرکت ساختمانی ایرانی با پدرش ناصر همکاری دارد. تمامی این اشخاص حقیقی و حقوقی تحت تحریمهای آمریکا قرار گرفتند.
دونالد ترامپ و شی جین پینگ، روسای جمهور آمریکا و چین، در نخستین تماس و گفتوگو در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ که یک ساعت و نیم به طول انجامید، درباره فلزات معدنی کمیاب و صدور ویزا برای دانشجویان چینی، به تفاهم رسیدند.
نشریه فارین پالیسی، در گزارشی نوشت این گفتوگو پس از نشست ژنو (در ۲۲ اردیبهشت گذشته) برگزار شد که در آن تیمهای تجاری دو کشور توافق کرده بودند تعرفههایی را که در درگیری تجاری میان پکن و واشینگتن به سطح بالایی رسیده بود، کاهش دهند.
در آن دور از گفتوگوها آمریکا نرخ تعرفه را از ۱۴۵ درصد به ۳۰ درصد و چین به ۱۰ درصد کاهش داد و دو کشور بر سر ۹۰ روز توقف اعمال تعرفههای بیشتر توافق کردند؛ هرچند در هفتههای پس از نشست ژنو، واشینگتن محدودیتهای جدیدی بر تراشههای هواوی و صادرات فناوری نیمههادی و هوانوردی به چین اعمال کرد.
مسئله فلزات معدنی کمیاب
فلزات معدنی کمیاب یکی از محورهای اصلی گفتوگوی تلفنی ترامپ و شی بود.
چین از فروردین گذشته کنترل صادرات این مواد حیاتی را آغاز و صادرات به آمریکا را محدود کرده است.
این تصمیم پکن شرکتهای آمریکایی همچون فورد را که در صنایع دفاعی و خودروسازی به این زنجیره تامین چین وابستهاند، دچار کمبود شدید کرده است.
ترامپ پس از این گفتوگو در شبکه اجتماعی تروثسوشال نوشت که «دیگر نباید هیچ پرسشی درباره پیچیدگی محصولات فلزات معدنی کمیاب وجود داشته باشد».
بیانیه چین اما هیچ اشارهای به این موضوع نکرد.
دانیل راسل از موسسه انجمن آسیا، اظهارات ترامپ را «مبهم» خواند و گفت که نتیجه مشخصی حاصل نشده است.
او تاکید کرد: «واقعیت امر در هفتههای آینده در بنادر چین مشخص خواهد شد.»
تغییر موضع در قبال دانشجویان چینی
پکن نیز در این گفتوگو پیروزی مهمی به دست آورده است.
بیانیه چین تاکید کرد که آمریکا از دانشجویان چینی برای تحصیل استقبال میکند.
این موضع، تغییر چشمگیری نسبت به اظهارات مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا است.
روبیو هفته گذشته اعلام کرده بود وزارت خارجه به طور گسترده ویزای دانشجویان چینی را لغو خواهد کرد. موضعی که جامعه دانشجویی چین را به شدت نگران کرده بود.
ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی با فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، این تغییر سیاست را تایید کرد و گفت: «دانشجویان چینی میآیند، مشکلی هم نیست. صراحتا بگویم افتخار ماست که آنها را داشته باشیم.»
هشدارهای پکن و پیامهای پنهان
فضای کلی گفتوگو میان ترامپ و شی مثبت اعلام شده و هر دو رهبر از یکدیگر برای دیدار دعوت کردهاند. ترامپ این مکالمه را «تماس تلفنی بسیار مفیدی» خواند.
بیانیه پکن اما حاوی هشدارهای واضحی بود. چین از آمریکا خواست تا «هرگونه دخالت و خرابکاری علیه این کشور» را متوقف کرده و در مورد تایوان با احتیاط رفتار کند.
این بیانیه همچنین تاکید کرد تماس میان دو رییسجمهوری، به پیشنهاد ترامپ صورت گرفته است.
اسکات کندی از مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل این موضوع را «نشانه موقعیت ضعیف واشینگتن» دانست.
چالشهای پیش رو
کارشناسان معتقدند چین با اعمال فشار اقتصادی، ترامپ را مجبور به اتخاذ لحن مثبت کرده است.
این رویکرد نشاندهنده الگوی آشنای ترامپ است که در عین حفظ روابط دوستانه با شی، بخشهای دیگر دولتش سیاست سختگیرانهتری در پیش گرفتهاند.
دو کشور قرار است در دور جدید مذاکرات تجاری که در این تماس بر سر آن توافق کردند، روابط خود را آزمایش کنند. گرچه موانع اساسی همچنان پابرجاست؛ از جمله تعارض میان اقتصاد صادراتمحور چین و هدف ترامپ برای انتقال تولید به آمریکا.
اسکات بسنت، وزیر خزانهداری آمریکا، پیشتر در ژنو امیدواری خود را درباره رسیدن به تعادل ابراز کرده بود اما کارشناسان مسیر دشواری را پیشبینی میکنند.
در دوره قبلی ریاستجمهوری ترامپ نیز رسیدن به توافق تجاری سالها به طول انجامید که چین در نهایت آن را اجرا نکرد.
در پی بالا گرفتن درگیری لفظی میان ایلان ماسک و دونالد ترامپ، حدود ۲۲ میلیارد دلار از قراردادهای دولتی شرکت اسپیسایکس در خطر لغو شدن قرار گرفته و برخی از برنامههای کلیدی فضایی ایالات متحده ممکن است دستخوش تغییرات اساسی شوند.
ترامپ در واکنش، در دفتر ریاستجمهوری مستقیما به ماسک حمله کرد. ماسک نیز در پستهایی در شبکه اجتماعی ایکس، به تندی پاسخ داد.
رییسجمهوری آمریکا تهدید کرد به قراردادهای دولتی با شرکتهای ماسک خاتمه خواهد داد.
ماسک نیز در پاسخ، اعلام کرد ممکن است فضاپیمای دراگن را که برای مأموریتهای ناسا استفاده میشود، از خدمت خارج کند.
او چند ساعت بعد و در پاسخ به یکی از دنبالکنندگانش که خواستار آرامش شده بود، نوشت: «نصیحت خوبیست. باشد، دراگن را از رده خارج نمیکنیم.»
با این حال، این تهدید ماسک برای خروج ناگهانی از همکاری با ناسا، اقدامی بیسابقه از سوی یکی از مهمترین شرکای این سازمان به شمار میرود. فضاپیمای دراگن تنها وسیله آمریکایی فعالیست که در قراردادی حدودا پنج میلیارد دلاری، قادر است فضانوردان را به ایستگاه فضایی بینالمللی منتقل کند. همین جایگاه، شرکت ماسک را به مهرهای کلیدی در برنامه فضایی آمریکا تبدیل کرده است.
خبرگزاری رویترز نوشت درگیری اخیر این پرسش را پیش کشیده که ترامپ که سابقه مداخلات غیرمنتظره را در فرایندهای تدارکاتی دولتی دارد، تا چه اندازه ممکن است برای تنبیه ماسک پیش برود.
ماسک تا هفته گذشته ریاست «اداره بهرهوری» دولت ترامپ برای کوچکسازی دولت فدرال را برعهده داشت.
بتانی استیونز، سخنگوی ناسا، از اظهار نظر درباره اسپیسایکس خودداری کرد اما گفت: «ما به همکاری با شرکای صنعتی خود ادامه میدهیم تا اهداف رییسجمهوری در حوزه فضا تحقق یابد.»
رابطه ویژهای که گسسته شد
شکاف میان ماسک و ترامپ میتواند پایانی باشد بر رابطهای استثنایی میان رییسجمهوری ایالات متحده و یکی از غولهای صنعت فناوری که مزایای قابل توجهی برای اسپیسایکس در پی داشته است: از جمله پیشنهاد بازطراحی برنامه ماه ناسا به برنامه مریخ، طرح ساخت سپر دفاع موشکی عظیم در فضا و انتصاب یک فرمانده نیروی هوایی که در تصمیمات مناقصهای به نفع اسپیسایکس عمل میکرد.
تهدید به خارج کردن فضاپیمای دراگن از خدمت، میتواند همکاری در برنامه ایستگاه فضایی بینالمللی را مختل کند؛ برنامهای که تحت توافقی چندملیتی و دو دههای با مشارکت دهها کشور در حال اجراست.
با این حال، مشخص نیست این اقدام تا چه حد و با چه سرعتی عملی شود.
در حال حاضر، ناسا از فضاپیمای سایوز روسیه نیز بهعنوان گزینه پشتیبان استفاده میکند.
صعود اسپیسایکس پیش از ورود ماسک به سیاست
تحلیلگران میگویند سلطه اسپیسایکس بر بازارهای پرتاب موشک و ارتباطات ماهوارهای که پیش از ورود ماسک به سیاستورزی جمهوریخواهان در سال گذشته حاصل شده، ممکن است این شرکت را تا حدی در برابر اثرات جدایی از ترامپ مصون کند.
جاستوس پارمار، مدیرعامل شرکت فورچونا اینوستمنتس که از سرمایهگذاران اسپیسایکس است، گفت: «خوشبختانه این وضعیت فاجعهبار نخواهد بود چون اسپیسایکس به قدرتی جهانی در صنعت فضا تبدیل شده اما بیتردید باعث از دست رفتن درآمد قابل توجه و فرصتهای بستن قرارداد خواهد شد.»
در ماههای اخیر، صنعت فضایی آمریکا و ۱۸ هزار نیروی کاری ناسا تحت تاثیر تهدید به اخراجها و کاهش بودجههایی قرار گرفتهاند که میتوانند دهها پروژه علمی را متوقف کنند. با این حال، هنوز برای این نهاد رییس تاییدشدهای منصوب نشده است.
بهنظر میرسد جرد آیزاکمن، میلیاردر و فضانورد خصوصی که متحد ماسک و نامزد پیشنهادی ترامپ برای ریاست ناسا بود، نخستین قربانی این درگیری باشد. کاخ سفید در آخر هفته نام او را بهطور ناگهانی از فهرست بررسی خارج کرد.
ترامپ پنجشنبه ۱۵ خرداد دلیل این اقدام را «کاملا دموکرات بودن» آیزاکمن عنوان کرد؛ اشارهای به گزارشهایی مبنی بر کمکهای مالی او به دموکراتها.
طبق اسناد عمومی، آیزاکمن هم به نامزدهای جمهوریخواه و هم دموکرات کمک کرده، اگرچه کمکهای او به دموکراتها بیشتر بوده است.
چشمانداز بودجه و نفوذ سیاسی ماسک
برنامه بودجهای که ترامپ پیشنهاد کرده بود، ماموریتهای آرتمیس به ماه را پس از ماموریت سوم متوقف میکرد و در واقع به فعالیت راکت پرهزینه اسالاس (SLS) که برای این مأموریتها استفاده میشود پایان میداد.
با این حال، نسخه لایحه کمیته بازرگانی سنا که پنجشنبه شب منتشر شد، بودجه ماموریتهای چهارم و پنجم را بازمیگرداند و دستکم تا سال ۲۰۲۹ سالانه یک میلیارد دلار برای اسالاس اختصاص میدهد.
از آنجا که راکتهای اسپیسایکس جایگزینی ارزانتر برای اسالاس هستند، موضع دولت ترامپ در قبال این تغییرات در هفتههای آینده میتواند نشانهای از باقیمانده نفوذ سیاسی ماسک باشد.
شرکت اسپیسایکس که در سال ۲۰۰۲ تاسیس شد، تاکنون ۱۵ میلیارد دلار قرارداد از ناسا برای پرتاب موشکهای فالکون-۹ و توسعه سیستم چندمنظوره استارشیپ دریافت کرده است. راکتی که قرار است فضانوردان ناسا را طی این دهه به ماه ببرد.
این شرکت همچنین میلیاردها دلار برای پرتاب بخش عمدهای از ماهوارههای امنیت ملی پنتاگون و ساخت یک منظومه عظیم ماهوارههای جاسوسی برای یکی از سازمانهای اطلاعاتی آمریکا دریافت کرده است.
لوری گارور، معاون پیشین ناسا، گفت لغو قراردادهای اسپیسایکس نه تنها برخلاف منافع ایالات متحده خواهد بود، بلکه ممکن است از نظر حقوقی نیز امکانپذیر نباشد.
با این حال او هشدار داد: «کار مدیرعاملی یاغی که تهدید به از کار انداختن فضاپیما میکند و جان فضانوردان را به خطر میاندازد، رفتاری غیرقابلقبول است.»
چهار تن از رهبران گروه راست افراطی «پراد بویز» که پس از محکومیت به تلاش برای ابقای دونالد ترامپ در قدرت در جریان حمله ششم ژانویه ۲۰۲۱ به کنگره، از سوی او مورد عفو قرار گرفتهاند، با طرح شکایتی خواستار دریافت ۱۰۰ میلیون دلار غرامت از دولت آمریکا شدند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، در متن این شکایت آمده است: «خواهانها این دادخواست را به منظور جبران نقضهای متعدد حقوق منطبق با قانون اساسی خود، ارائه میکنند.»
این شکایت در ایالت فلوریدا از سوی هنری «انریکه» تاریو، رییس پیشین گروه پراد بویز و همچنین جوزف بیگز، زکری رل و ایتن نوردین، به علاوه دامنیک پزولا ثبت شده است. افرادی که همگی در جریان حمله به کنگره نقش رهبری داشتهاند.
تاریو به اتهاماتی از جمله «توطئه شورشگرایانه» بهدلیل نقشش در طراحی حمله به ساختمان کنگره که با هدف جلوگیری از تأیید رسمی پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ صورت گرفت، در دادگاه مجرم شناخته شد و به ۲۲ سال زندان محکوم شد.
بیگز، رل و نوردین نیز که هر یک در ردههای رهبری گروه پراد بویز قرار داشتند، همراه با تاریو به اتهام توطئه شورشگرایانه و جرائم دیگر، محاکمه و به زندان محکوم شدند.
پزولا متهم شد که با ربودن سپر ضدشورش یکی از مأموران پلیس کنگره به نام مارک اُد، به او حمله کرده و با استفاده از همان سپر، یکی از پنجرههای ساختمان کنگره را شکسته است. او نیز به تحمل حبس محکوم شد.
ترامپ در نخستین روز بازگشتش به قدرت در سال ۲۰۲۵، فرمان عفوی گسترده صادر کرد که بر اساس آن تقریبا تمامی بیش از هزار و ۵۰۰ نفری که در روز ششم ژانویه ۲۰۲۱ به ساختمان کنگره حمله کرده بودند، مورد عفو قرار گرفتند و احکام ۱۴ نفر دیگر نیز کاهش یافت.
با وجود تهدیدهای مکرر اسرائیل برای حمله نظامی پیشدستانه به تاسیسات هستهای ایران، شواهد و اظهارات مقامهای فعلی و سابق آمریکا و اسرائیل نشان میدهد که عامل بازدارنده اصلی، نه توان عملیاتی، بلکه ملاحظات سیاسی، بهویژه نگرانی بنیامین نتانیاهو از واکنش دونالد ترامپ است.
«نتانیاهو از ترامپ میترسد»
در گفتوگویی با نشریه میدلایستآی (Middle East Eye)، آلون پینکاس، دیپلمات پیشین اسرائیلی، با صراحت گفت: «نتانیاهو بهوضوح از ترامپ میترسد. اگر ترامپ احساس کند اسرائیل برخلاف خواست او به ایران حمله کرده، ممکن است اسرائیل را در برابر پاسخ احتمالی ایران تنها بگذارد. این دقیقاً همان چیزیست که نتانیاهو از آن واهمه دارد.»
این اظهار نظر پس از آن بیان شد که ترامپ در ماه مه اعلام کرد به نتانیاهو هشدار داده است حمله به ایران را در میانه مذاکرات هستهای «نامناسب» میداند، زیرا معتقد است که دو طرف به توافقی نزدیک شدهاند.
مقام آمریکایی: اسرائیل همه اهداف را شناسایی کرده
یکی از مقامهای ارشد آمریکایی، که نامش فاش نشده، در گفتوگو با میدلایستآی گفت دولت ترامپ از برنامههای یکجانبه اسرائیل برای حمله به برنامه هستهای ایران بدون دخالت مستقیم آمریکا، متاثر شده است. این برنامهها در دیدارهایی با جان راتکلیف، رئیس سازمان سیا، در آوریل و مه بررسی شدهاند.
او گفت: «اسرائیلیها همه چیزهایی را که میتوانند برای پشتیبانی از سایتهای هستهای ایران از کار بیندازند، شناسایی کردهاند؛ از جمله آب، برق، و دیگر زیرساختها.»
این فرایند در نظامیگری با عنوان تحلیل سامانههای هدف (Target Systems Analysis) شناخته میشود.
مقام پیشین پنتاگون: اسرائیل میتواند تنها عمل کند
بیلال سعب، مقام سابق پنتاگون در دولت نخست ترامپ، نیز به میدلایستآی گفت: «آیا اسرائیل میتواند بهتنهایی حمله کند؟ قطعاً. آنها میتوانند بخش زیادی از برنامه هستهای ایران را مختل کنند، حتی اگر قادر به نابودی کامل آن نباشند.»
او افزود که تمرینهای نظامی اسرائیل و همچنین حملات موفق به سامانههای دفاعی ایران در سال گذشته، گواهی بر این توانایی است.
تحلیلگر آمریکایی: حمله یکجانبه هنوز پرریسک است
در مقابل، آرون دیوید میلر، دیپلمات و تحلیلگر ارشد در اندیشکده کارنگی، با تأکید بر ماهیت خطرناک حمله یکجانبه، گفت: «ما هشت سال شاهد بودیم که بدون توافق، هیچ حملهای از سوی اسرائیل به سایتهای هستهای ایران انجام نشد. این یعنی حمله یکجانبه [که] همواره با خطر و پیامدهای نامشخص همراه است.»
او تصریح کرد که حتی اگر ایران به آستانه تولید سلاح هستهای نزدیک شود، اسرائیل بدون هماهنگی با آمریکا اقدام نخواهد کرد: «نتانیاهو بدون چراغ سبز – یا دستکم چراغ زرد چشمکزن – از آمریکا دست به حمله نمیزند.»
معادلات منطقهای: نگاه خلیجفارس و بیاعتمادی به ترامپ
آلون پینکاس همچنین افزود که اسرائیل نگران سرزنش شدن از سوی متحدان عربیاش در صورت اقدام یکجانبه است: «اگر اسرائیل بهتنهایی حمله کند، عربستان و امارات، در صورت تلافی ایران، او را مقصر خواهند دانست.»
در همین حال، کریستوفر مککالیون از اندیشکده دیفنس پرایوریتیز (Defense Priorities) که به سیاست «اول آمریکا» ترامپ نزدیک است، گفت: «میتوان تصور کرد ترامپ نه بهخاطر توافق هستهای، بلکه برای دور نگه داشتن آمریکا از جنگ با ایران، با اسرائیل زاویه پیدا کند.»
بررسی موضعگیریهای متعدد از مقامهای نظامی، اطلاعاتی، و دیپلماتیک نشان میدهد که اسرائیل اگرچه از توان عملیاتی برای حمله برخوردار است، اما تردیدهای سیاسی، نداشتن تضمین حمایت آمریکا در صورت تلافی ایران، و نگرانی از ایجاد شکاف در روابط منطقهای، در حال حاضر اسرائیل را از عبور از خط قرمز حمله نظامی به ایران بازداشته است. از نگاه تحلیلگران، این وضعیت شکننده است و ممکن است با شکست مذاکرات یا تغییر رفتار واشنگتن بهسرعت تغییر کند.
بهنوشته روزنامه والاستریت ژورنال، پس از آنکه روز دوشنبه مشخص شد سخنگوی کاخ سفید با هماهنگی شورای امنیت ملی تازهتشکیلشده، به وزارت خزانهداری و وزارت خارجه دستور داده تا از اعمال تحریمهای جدید خودداری کنند، این تصمیم با واکنش منفی دونالد ترامپ روبهرو شد.
به نظر میرسید این تعلیق بخشی از تلاشی برای ایجاد فضای تنفس پیش از آغاز گفتوگوهای هستهای باشد و در عین حال، نشاندهنده وجود شکافهایی در درون ساختار تصمیمگیری دولت ترامپ درباره پرونده ایران بود.
اما تنها یک روز بعد، این تعلیق لغو شد و دولت آمریکا روز جمعه از اعمال نخستین بسته تحریمی جدید علیه جمهوری اسلامی از تاریخ ۳۱ اردیبهشت تاکنون خبر داد؛ بستهای که ۱۰ فرد و ۲۷ نهاد از ایران، چین، هنگکنگ و امارات متحده عربی را به اتهام مشارکت در شبکه بانکی مخفی جمهوری اسلامی هدف قرار میدهد.
در آستانه پایان مهلت دوماهه ترامپ برای تصمیمگیری درباره مذاکرات هستهای، ناظران هشدار میدهند که تعلیق دوباره تحریمها توجیهپذیر نیست. بهگفته آنها، تا زمانیکه رهبر جمهوری اسلامی خواسته اصلی واشنگتن برای توقف غنیسازی در داخل کشور را رد میکند، نباید با تعلیق تحریمها، فرصت وقتکشی در اختیار تیم مذاکرهکننده ایران قرار گیرد.
در همین حال، دو گزارش تازه آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از ادامه تولید اورانیوم با غنای بالا و تلاشهای مستمر تهران برای فریب بازرسان و پنهانکاری در فعالیتهای هستهای پرده برداشتهاند.
آمریکا و متحدان اروپایی در حال تهیه پیشنویس قطعنامهای تند برای نشست آینده شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند، اما کارشناسان هشدار میدهند که صدور یک بیانیه بهتنهایی کافی نیست و تنها راه موثر، فعالسازی بازگشت تحریمهای بینالمللی یا همان «مکانیسم ماشه» است که در چارچوب برجام پیشبینی شده بود.
گرچه قدرتهای غربی تا ماه اکتبر فرصت دارند، اما برخی تحلیلگران معتقدند که آن زمان ممکن است برای مهار برنامه هستهای ایران بسیار دیر باشد.
پیامی که واشینگتن قصد دارد منتقل کند، کاملا روشن است: صرف شرکت در مذاکرات کافی نیست؛ جمهوری اسلامی باید فشار واقعی را احساس کند.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند هرگونه تعلل یا عقبنشینی از رویکرد سختگیرانه، میتواند نهتنها اعتبار دولت آمریکا در برابر متحدان اروپایی را تضعیف کند، بلکه به جمهوری اسلامی نیز این فرصت را دهد تا با اقدامات نمایشی، روند مذاکرات را به نفع خود منحرف کند.
در این میان، مقامات جمهوری اسلامی نیز مواضع تندی اتخاذ کردهاند و با رد هرگونه محدودیت بر حق غنیسازی داخلی، بر حفظ دستاوردهای هستهای خود پافشاری دارند.
بهنظر میرسد چشمانداز گفتوگوهای مستقیم میان دو کشور، در حالی که هیچکدام حاضر به عقبنشینی تاکتیکی نیستند، بیش از پیش تیره شده است؛ موضوعی که میتواند خطر محاسبه غلط و تشدید تنش در منطقه را افزایش دهد.