معاون برکنارشده سپاه: آمریکا برای فروش نفت دریوزگی میکند



علیرضا کیخا، معاون استانهای صدا و سیما گفت: «سریالی درباره ابراهیم رئیسی در حال تکمیل فیلنامه برای شروع تولید است. هدف ما روایت دقیق زندگی و ابعاد شخصیتی اوست و امیدواریم طرح تا پایان سال به فیلمنامه کامل برسد.»
او افزود: «رئیسی اصالتا از سیستان و بلوچستان و منطقه زهک بود و یک رگش به خراسان جنوبی مرتبط اما بزرگ شده مشهد بود.»

سخنان جدید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بهروشنی نشان داد که تا وقتی او زنده است، اختلافات میان ایران و آمریکا حل نخواهد شد. ظاهر سخنانش نشان میدهد که او نه تنها تمایلی به برقراری رابطه با آمریکا ندارد، بلکه همه راههای مذاکره مستقیم و حل اختلافات را عملا بسته است.
خامنهای دوشنبه ۱۲ آبان در سخنانش تاکید کرد که مشکل ایران و آمریکا «ماهوی و ذاتی» است، نه تاکتیکی یا موقتی؛ گویی مسئله فقط در ذات آمریکا خلاصه میشود، نه در سیاستهای نظام جمهوری اسلامی.
او شروطی برای بهبود رابطه با آمریکا برشمرد که عملا ناممکناند: خروج کامل آمریکا از خاورمیانه، جمعآوری همه پایگاههایش از منطقه، و پایان حمایت از اسرائیل.
خامنهای میداند، همانطور که همه میدانند، چنین شروطی هیچگاه تحقق نخواهند یافت. این یعنی او عمدا راه را بر هر نوع تعامل واقعی بسته است.
در واقع، برخلاف ادعای خامنهای که میگوید دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی ذاتی است، این خود اوست که دشمنی با آمریکا را به یک اصل ذاتی و حیاتی برای بقا تبدیل کرده است.
تجربه ۳۶ سال رهبریاش نشان میدهد که مهمترین سیاست ثابت او، اصرار بر دشمنی با آمریکا و اسرائیل در خارج و لجاجت در برابر مطالبات ملت در داخل بوده است.
به نظر میرسد خامنهای به خوبی میداند اگر رابطه با آمریکا برقرار شود، دیگر بهانهای برای توجیه وضعیت فاجعهبار کشور باقی نمیماند. تا زمانی که «دشمن خارجی» وجود دارد، میتواند ضعف مدیریتی، فساد و ناکارآمدی را به گردن دشمن بیندازد. این دشمنسازی دائمی، سنگر اصلی او برای حفظ مشروعیت سیاسی است.
در این میان، سپاه پاسداران بزرگترین بهرهبردار ادامه دشمنی با آمریکاست. این دشمنی برای سپاه پاسداران به نوعی تجارت سیاسی و اقتصادی تبدیل شده است.
فروش غیرقانونی نفت، واردات از مسیرهای قاچاق، شرکتهای پوششی و شبکههای مالی پنهان همه در سایه تحریمها و دشمنی با آمریکا شکل گرفتهاند. فرماندهان سپاه پاسداران و خانوادههایشان از این وضعیت سودهای کلان شخصی بردهاند. طبیعی است که آنان نیز مایل به تداوم وضع موجود باشند.
سپاه پاسداران نه فقط در اقتصاد که در سیاست خارجی کشور نیز نقش مسلط پیدا کرده است؛ از روابط با همسایگان گرفته تا موضعگیری در قبال اسرائیل و آمریکا، عملا تصمیمگیر نهایی به نیابت از خامنهای، سپاه پاسداران است.
حتی بازداشت اخیر چند کارشناس اقتصادی مستقل، نشانهای از همین رویکرد است: جلوگیری از هر صدای منتقدی که سیاستهای کلان نظام و منافع اقتصادی سپاه پاسداران را زیر سؤال میبرد.
به نظر میرسد حکومت در حال آماده شدن برای محدود کردن فضای نقد در شبکههای اجتماعی و رسانههای داخلی است.
بسیاری از کانالهای یوتیوبی و گفتوگوهای کارشناسی این روزها به تغییر سیاستهای کلان کشور اشاره دارند. تغییری که مستقیم خامنهای و فرماندهان سپاه پاسداران را هدف قرار میدهد.
واکنش حکومت به این موج انتقاد، بازداشت، تهدید و سرکوب بوده است.
خامنهای در سالگرد اشغال سفارت آمریکا بار دیگر از آن واقعه دفاع کرد؛ اقدامی که امروز اکثریت مردم و حتی بسیاری از چهرههای درون نظام آن را اشتباه و پرهزینه میدانند.
او همچنان با لجاجت از این اقدام دفاع میکند و برای توجیهش به روایتهای تحریفشده تاریخی متوسل میشود. از جمله ادعای نادرستش درباره نقش آمریکا در تحریک عراق برای حمله به ایران.
شواهد تاریخی اما نشان میدهند تا پیش از اشغال سفارت، آمریکا در تلاش بود روابطش با ایران حفظ شود و حتی نسبت به خطر حمله عراق هشدار داده بود.
این نوع روایتسازی تاریخی نشان میدهد خامنهای و اطرافیانش همچنان در پی بازتولید «دشمن خارجی» برای توجیه سیاستهای شکستخورده خود هستند.
تناقضهای مشابهی را حتی در بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح نیز میتوان دید؛ بیانیهای که در یک بند میگوید دشمن جرات جنگ ندارد و در بند دیگر ادعا میکند دشمن نمیتواند ما را در وضعیت «نه جنگ، نه صلح» نگه دارد، بیآنکه راهی برای صلح هم باز بگذارد.
در نهایت، سیاست خامنهای در قبال آمریکا بیش از آنکه از ایدئولوژی سرچشمه بگیرد، از محاسبه بقا میآید.
او میداند که حفظ دشمنی با آمریکا ضامن تداوم ساختار قدرت فعلی است اما اگر روزی بقای نظام واقعا به خطر بیفتد، همانطور که در ماجرای برجام دیدیم، ممکن است از همین مواضع سرسختانه نیز عقبنشینی کند.
تجربه نشان داده است که خامنهای، هرچند لجوج و مقاوم در ظاهر، در لحظات بحرانی از مواضع خود کوتاه میآید.
با این حال، تا زمانی که احساس خطر نکند، آمریکاستیزی برای او نه صرفا یک باور ایدئولوژیک، بلکه ابزاری سیاسی و اقتصادی برای حفظ قدرت باقی خواهد ماند. تفکری ویرانگر و لجوجانه.

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، با اشاره به اینکه اختلاف نظرهای تهران و ریاض «برخی اوقات منجر به قطع رابطه شده»، گفت جمهوری اسلامی هیچگاه عربستان سعودی را دشمن خود حساب نکرده است. این در حالی است که مقامان جمهوریاسلامی بارها خواهان نابودی حکومت «آل سعود» شدهاند.
عراقچی دوشنبه ۱۲ آبان تاکید کرد: «سوءتفاهم بین ما زیاد بوده و اساسا بعد از انقلاب اسلامی در ایران دوستان ما در منطقه مقداری دچار سوءتفاهمهایی شدند و شاید هم اشتباهاتی از جانب ما بوده که به این سوءتفاهمات دامن زده است.»
آنچه عراقچی سوءتفاهم میخواند در روابط دو کشور سابقهای طولانی دارد.
سال ۱۳۹۴ دو هزار و ۲۳۶ زائر در مراسم حج در عربستان سعودی کشته شدند. شهریور ۱۳۹۵، در سالگرد این واقعه شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی راهپیمایی اعتراضی در بیش از ۸۵۰ شهر و روستای کشور با محوریت «محکومیت جنایات رژیم آل سعود و آل خلیفه» برگزار کرد.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، شهریور ۱۳۹۵ به مناسبت فرارسیدن زمان حج، در پیامی خطاب به مسلمانان سراسر جهان، «حکام سعودی» را «گمراهانی روسیاه» خواند.
او در پیام خود نوشت آنها «بقای خود بر اریکه قدرت ظالمانه را در دفاع از مستکبران جهانی و همپیمانی با صهیونیسم و آمریکا و تلاش برای برآوردن خواسته آنان میدانند و در این راه از هیچ خیانتی رویگردان نیستند».
او همچنین در یک سخنرانی در جمع خانوادههای کشتهشدگان در مراسم حج سال ۹۴ در توصیف حاکمان عربستان سعودی گفت: «اینها انصافا لایق نیستند برای اداره حرمین شریفین، لایق نیستند برای خدمت حرمین شریفین؛ واقعیت قضیه این است. این باید در دنیای اسلام جا بیفتد. باید این فکر ترویج بشود.»
همزمان وبسایت خامنهای جدولی با عنوان «خیانتهای آل سعود» منتشر کرد و مواردی همچون «دشمنی آشکار با جمهوری اسلامی و تلاش در جهت متهم نشان دادن جمهوری اسلامی در محرومسازی حجاج ایرانی از حج» را برشمرد.
در ادامه با اشاره به آنچه ناامن کردن خانه امن الهی خواند، آمده است: «حکام سعودی مصداق کامل آیات ۲۰۵ و ۲۰۶ سوره بقره مبنی بر فساد در زمین و نابودی حرث و نسل و کشیده شدن به گناه بر اثر لجاجت و تعصب هستند.»
حمله به سفارت عربستان سعودی
پس از اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی شیعه در عربستان سعودی در دی ماه ۱۳۹۴، گروهی از نیروهای موسوم به «آتش به اختیار» و وابسته به حکومت جمهوری اسلامی، شامگاه ۱۲ دی به مراکز دیپلماتیک ریاض در تهران و مشهد حمله کردند.
در پی این حمله، مناسبات میان جمهوری اسلامی و عربستان سعودی که پیش از آن هم چندان دوستانه نبود، تیرهتر و روابط دیپلماتیک میان تهران و ریاض برای هفت سال قطع شد.
خامنهای دو سال پس از این حمله، از سران سعودی با عنوان «احمقهایی» یاد کرد که مانند «گاو شیرده» در خدمت آمریکا هستند.
او گفت: «انتقام الهی گریبان سیاستگران سعودی را خواهد گرفت.»
سایر مقامات جمهوری اسلامی، هواداران و رسانههای نزدیک به حکومت نیز در این سالها بارها از عربستان سعودی و حاکمانش با عناوینی چون «فرزندان ابولهب»، «نیروهای تکفیری»، «سگهای دستآموز صهیونیستها» و ... نام بردهاند.
محمد محمدی گلپایگانی، رییس دفتر رهبر جمهوری اسلامی، اردیبهشت ۱۳۹۴ گفته بود «آلسعود» بهزودی به «آلسقوط» تبدیل میشود.
همان زمان، مداح بیت خامنهای در ملاقات گروهی که با نام «جمعی از معلمان» به دیدار رهبر جمهوری اسلامی رفته بودند، با همراهی جمعیت، سرودی در تهدید آل سعود خواند.
نوروز سال ۱۳۸۸ نیز خامنهای در توصیف عربستان سعودی گفته بود: «کشوری در همه جای دنیا، به بدی دولت سعودی من سراغ ندارم؛ دولت سعودی، هم مستبد است، هم دیکتاتور است، هم ظالم است، هم وابسته است، هم فاسد است.»
او در این سخنرانی در واکنش به خبر همکاری آمریکا با عربستان سعودی برای ساخت نیروگاه هستهای گفت: «اگر هم بسازند، بنده شخصا ناراحت نمیشوم؛ چون میدانم که اینها انشاءالله در دوران نه چندان دوری، به دست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد.»
پیش از خامنهای، روحالله خمینی، بنیانگذار و رهبر پیشین جمهوری اسلامی نیز به حکومت سعودی تاخته بود.
او ۲۹ تیر ۱۳۶۷ در سالگرد کشته شدن حجاج عمدتا ایرانی در طول مناسک حج گفته بود: «اگر از صدام بگذریم، اگر مساله قدس را فراموش کنیم، اگر از جنایتهای آمریکا بگذریم، از آل سعود نخواهیم گذشت.»
خمینی در ادامه با وعده «پیروزی بر آل سعود»، «وعده فتح مکه» را داده بود.

انجمن جامعهشناسی ایران با ابراز نگرانی نسبت به بازداشت و احضار پژوهشگران و جامعهشناسان، بر حفظ امنیت، آرامش و آزادی اندیشه تاکید کرد و خواستار آزادی پژوهشگران بازداشتی شد و اعلام کرد محققان باید بتوانند در فضایی امن و بهدور از اضطراب، به رسالت اجتماعی خود ادامه دهند.
در موج تازهای از بازداشتهای متعدد در ایران، منابع حقوق بشری از بازداشت شیرین کریمی، نویسنده و مترجم، مهسا اسداللهنژاد، جامعهشناس و پژوهشگر خبر دادند.
کریمی که پیشتر در منزل خود بهدست ماموران امنیتی بازداشت شده بود، به مکانی نامعلوم منتقل شد. ماموران پس از تفتیش منزل او، کتابها و وسایل الکترونیکیاش را ضبط کردهاند.
اسداللهنژاد، دانشآموخته دکتری جامعهشناسی سیاسی، صبح دوشنبه هنگامی که در منزل پدر و مادرش حضور داشت، بازداشت شد و ماموران پس از ضبط وسایل الکترونیکی، او را به مکانی نامشخص منتقل کردند.
علاوه بر این موارد، صبح دوشنبه وسایل الکترونیکی و کتابهای هیمن رحیمی، نویسنده و مترجم، به وسیله نهادهای امنیتی ضبط شد.

عبدالرضا عابد، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا گفت: «امنیت آبی تهران بخشی از امنیت ملی کشور است و فرزندان ملت در قرارگاه خاتم نشان دادند که میتوانند در سختترین شرایط، ماموریتهای حیاتی را با دقت و سرعت به سرانجام برسانند.»
او با اشاره به طرح انتقال آب از سد طالقان به تصفیهخانههای تهران و البرز افزود: «با بسیج ظرفیتهای مهندسی، ماشینآلات و نیروی انسانی در سه شیفت کاری، مسیر ۴۰ کیلومتری خط انتقال در کوتاهترین زمان ممکن تکمیل شد.»